تریبون مستضعفین- سال 88 سال از دست دادن علمایی بزرگ و باعظمت بود. بیشک بزرگترین آنها رحلت آیت الله بهجت در تاریخ 27 اردیبهشت بود. از فضایل و کرامات و سلوک معنوی ایشان مطالب بسیاری گفته شده است و بسیاری دیگر هم هنوز گفته نشده است. که آن دریای معرفت را نتوان به این سهولت شناخت. بعد دیگری از ابعاد زندگی ایشان دغدغهی جامعهی اسلامی بود. دغدغهای که به دلیل کم حرف بودن ایشان بسیار اندک طرح شده است. و جمعی از شاگردان ایشان از دغدغههای سیاسی – اجتماعی ایشان سخن گفتهاند. در این گزارش نگاهی به این جنبه از حیات این فقه و عارف بزرگ میپردازیم. جنبهای که باید توسط شاگردان ایشان بیشتر مطرح شود.
*****
ایشان همواره بر حضور شاگردان ممتاز خود همچون آیت الله مصباح و دیگران بر حضور در عرصه سیاست تاکید داشتند .
آیت الله مصباح یزدی در این زمینه می فرمایند :
« بنده باید عرض كنم كه بزرگترین مشوّق خود بنده در پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی، خود ایشان بودهاند و به صورتهای مختلف به دوستان و كسانی كه در درس شركت میكردند، سفارش میكردند كه به اینگونه مسائل اهمیت بدهند و اشاره میكردند كه اگر كسانی كه تقیّد به مسائل علمی و معنوی دارند، به این كارها نپردازند، روزگاری بیاید كه جوّ سیاست اجتماع به دست نااهلان بیفتد و جامعه اسلامی را از مسیر خودش منحرف كند. حتی گاهی پیغامهای خاصی برای حضرت امام (قدس) در ارتباط با همین مسائل سیاسی میدادند كه در یك موردش بنده با یكی از دوستان، واسطه در رساندن این پیام خاص به حضرت امام بودیم»
حجت الاسلام صدیقی (امام جمعه موقت تهران) در مصاحبهای به مناسبت چهلم آیت الله بهجت گفتند:
رابطه ایشان به عنوان یک مرجع تقلید برجسته و عارف سالک با امام خمینی و اصولا ولی فقیه چگونه بود؟
ایشان نسبت به امام علاقه خوبی داشت، به صورتی که وقتی امام از زندان آزاد شدند جمعیت میآمدند برای استقبال از امام. آقای بهجت فقیه عارف محقق سالک واصل مثل همهی تودههای مردم میآمدند در بیت حضرت امام و سراپا میایستادند در میان جمع و نگاه به امام میکردند و میگفتند نگاه به ایشان و تبلیغ ایشان جزو عبادتهاست.
شاگردان ایشان مثل آیتالله مصباح یزدی که مدتهای مدیدی در محضر آیتالله و درسهای ایشان حضور پیدا میکردند، میگویند انقلاب از طریق آقای بهجت به ما منتقل و تزریق شد. ایشان ما را تشویق میکردند به تبعیت از امام و حمایت از حرکت حضرت امام.
متقابلا علاقه امام به آیتالله آقای بهجت که علاقه فوقالعادهای بود. حضرت امام (ره)میگفتند که آقای بهجت صاحب موت اختیاری است و گاهی اطرافیان ایشان مثل آقای مسعودی گفتند که امام آن روزی که بنا بود پیش آقای بهجت بروند، قبل از آن یک شوق و ذوقی برای دیدار با آقای بهجت داشتند و وقتی میرفتیم تا آن اتاق محقر آقای بهجت و پیش ایشان بودیم آقا یک حال و احوالی با آقای بهجت میکردند. بعد امام نگاه به ما میکردند که ما میفهمیدیم که ایشان دوستدارند خلوت بشود و دونفری با هم سخن بگویند.اینکه میان امام خمینی و آقای بهجت در آن خلوت چه میگذرد، خودشون میدانند و خدای خودشان که میان این عاشق و معشوق چه میگذشت.
این رابطه در دوران مقام معظم رهبری به چه شکل استمرار یافت؟
نسبت به مقام معظم رهبری از قبل از انقلاب هم آقا و آقای بهجت ارادتی به هم داشتند که در این اطلاعیه بعد از وفاتشون هم با کلمه ارادت مطرح کرده بودند و از آن طرف هم مورد علاقه آیتالله بهجت بودند.
بعد از رهبری ایشون هم من اونچه که از خلوت آنها یادم هست این بوده که آقای بهجت حامی انقلاب و شخص آقای خامنهای و رهبر عزیزمان بودند.
یکی از دوستان نزدیک من که مثل من به حضور آقای بهجت رفت و آمد داشتند ایشان برای من نقل کردند که در یک جلسه ی دو سه نفری که خدمت آیتالله العظمی آقای بهجت بودیم یه کسی انتقاد گونهای را خواستند به رهبری خدمت آقای بهجت بازگو کنند. آقای بهجت به یک نگاه تندی به ایشان فرمودند شما بهتر از ایشان سراغ دارید. من که بهتر از ایشان سراغ ندارم و از این قبیل حمایتهای وسیع و حساسیتی که نسبت به حوادثی که نگرانکننده بود ایشان با آن دید باطنهشان میدیدند.
به مقام معظم رهبری پیغام میدادند و توصیه و دعا میکردند. تا آنجایی که من رفت و آمدهای آقای بهجت را در مدت مدیدی زیر نظر داشتم. ایشان بیشترین وقت را برای آقا و آقازادههایشان میگذاشت.اعضای دفتر مقام معظم رهبری و فرزندان مقام معظم رهبری، محضر آقای بهجت برایشان پاتوق بود. آقای بهجت نسبت به دیگران خیلی سخت ایشان وقت میدادند چون وقت خالی نداشتند. آقای بهجت یا مشغول ذکر بود یا مشغول تحقیق و مطالعه. لذا برای وقتش خیلی ارزش قایل بود، ولی هر وقت پسرهای آقا میآمدند یا وقتی بعضی از دفتریهایشان میآمدند من میدیدم که آقا خیلی با روی باز پذیرا بودند خیلی گرم بودند با این بیت.
نقل میشود که وقتی خطری مقاممعظم رهبری را تهدید میکرد ایشان رهبری از آن مطلع میکردند و خیلی دعا میکردند و رهبری را به دعاهایی توصیه میکردند. آیا این صحت دارد؟
بله این صحیح است. آقای بهجت مسیرشان و عادتشان این بود که دخالت امور مدیریت کشور نمیکردند. این خودش تقویت مدیریت کشور و رهبری بود ولی دلسوزیشان را داشتند، دعایشان را داشتند و در خلوتها آنچه لازمه خیرخواهی بود، نسبت به آقایون میفرمودند.
*****
در سال 1368 و پس از رحلت حضرت امام خمینی(ره) وقتی آقای خامنهای برای رهبری انتخاب شدند عده ای به آیت الله بهجت گفتند :آقای خامنه ای جوان است برای برای رهبر شدن !
آیت الله بهجت در جواب آن عده فرمودند :
همان یکبار که گفتند حضرت علی علیه السلام جوان است و ایشان را از خلافت منع کردند برای هفت پشتمان کافیست …
يکي از فرزندان حضرت آیت الله محمد تقی بهجت، در گفتوگو با يكي از مقامات به بیان برخی از حالات آخرین روزها و ساعات عمر این مرجع وارسته و عارف پرهیزگار پرداخت.
به گزارش رجانیوز، فرزند آیت الله بهجت با اشاره به همزمانی روزهای پایانی عمر پدر بزرگوار خود با سفر رهبر انقلاب به استان کردستان، در بیان حالت روحی ایشان، به حساسيت اين مرجع تقليد نسبت به سلامتي رهبري اشاره کرد.
ايشان در ادامه افزوده است، این موضوع سبب شدتا معظم له برای سلامتی رهبر انقلاب چندین ختم ویژه صلوات و ذكر را گرفتند و مداومت بر این ختم ها که برای سلامتی رهبر انقلاب بوده است تا آخرین ساعات عمر حضرت آیت الله بهجت ادامه داشته است.
پیش از این نیز بارها اخبار مختلف و متفاوتی از ابراز علاقه این مرجع عارف نسبت به ولی امر مسلمین جهان در جمع خواص و نزدیکان معظم له مطرح بوده است، چنانکه برخی از پیش بینی رهبری آیت الله خامنه ای سال ها پیش از رهبری ایشان توسط این مرجع بزرگ فقید خبر داده اند
*****
دو بیانیّه ی انتخاباتی از آیت الله بهجت ( ره) (به نقل از سایت دفتر معظم له)
بیانیِّه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلاة علی سید الانبیاء محمد و آله السادة الاوصیاء الطاهرین.
و بعد، چنانکه مکرراً، از شرکت در انتخابات، سئوال شده، در جواب آنها، آنچه اظهار شده است، بیان می شود:
این جانب، جهات سلبیه و اثباتیه را متعرض می شوم. کسانی که بنا دارند در رأی دادن و یا انتخاب شدن، شرکت نمایند، باید متذکر باشند، که کسانی حق انتخاب شدن و امین مردم با ایمان در مورد دین و دنیا بودن را دارند، که از رجال با عقل کامل کافی و ایمان کامل از شیعه اثنا عشریه و با علم به مسائل شرعیه در شخصیات و اجتماعیات و با شجاعت باشند؛ و از آنهایی باشند که در اظهارات و تروک، ( لا یخافون فی الله لومة الائم. سوره مائده/54 ) باشند؛
و از رشوه ها و تخویفات و نحو آنها دور باشند؛ نظر نکنند که تا به حال چه بود، بلکه نظر نمایند که از حال چه باید بشود و چه باید نشود؛ و باید پرهیزکار و خداترس باشند، اراده خدای تعالی را بر همه چیز ترجیح بدهند؛ اگر فاقد بعض صفات باشند، اهل ائتمان نیستند، و رأی دادن برای فاقدها بی اثر است، بلکه جایز هم نیست، مشکوک هم، متروک است.
تفحص هم، باید کامل باشد و بدون مداخله دوستی و دشمنی در امور نفسانیه باشد. در حال رأی دادن و گرفتن، خدای عظیم را ناظر به تمام خصوصیات همه بدانند. کسانی هم که واجد خصوصیات مذکوره باشند- که جایز باشد رأی دادن و گرفتن درباره آنها- واجب می شود با توانایی، اگر بدانند یا احتمال بدهند که فاقد بعض آنها، رأی خواهند گرفت.
ملاحظه نمایید دول کفر را [که] چگونه انتخاب می نمایند و انتخاب می شوند، و چه کسانی انتخاب می شوند، و از چه راه هایی انتخاب می شوند، و چه آرائی در مجلس های خودشان اظهار می کنند، و دولتهای آنها چه عملیاتی بر طبق قانون مملکت و بر خلاف قانون عقل و دین، حتی ادیان منسوخه آنها، انجام می دهند که فساد و افساد آنها بر همه عقلای دنیا آشکار است، [و] مخالفت نمایید با چگونگی کارهای آنها و چگونگی وسائل و اسباب و مسببات آنها، که مطابقت با هیچ دین اصل دار و هیچ قانون عقل پسند، ندارند.
عصمکم الله و ایانا من الزلات کلها بمحمد
و آله الطاهرین، صلوات الله علیهم اجمعین
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
بیانیّه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و رب العالمین و الصلاة علی سید الانبیاء محمد و آله سادة الاوصیاء المطهرین.
در جواب سئوال مکرر مربوط به انتخابات، [مطالبی ذکر می شود] با اشاره به آنچه در سال گذشته تذکر داده شده بود، از بیاناتی که اختصاص به زمانی و مکانی ندارد و در آنها تعیین توصیفی- که اتمّ و اعمّ و احسن و اکمل و ادوم از تعیین اسمی است- شده بود. از « حذیفه » رضوان الله علیه مروی است، که فرمود:
« کانوا یسألون رسول الله عن الخیر و کنت أسأله عن الشر »؛
باید بدانیم « شرّ» چیست و « اهل شرّ» کیست تا فرار از آن نماییم، و « خیر» چیست و « اهل خیر » کیست تا به سوی آن فرار نماییم. باید اهل انتخاب، در پیاده کردن کبریات در صغریات، و کلیات در جزئیات، روشن و با احتیاط باشند؛ و رضای خدای بزرگ را مقدم بر رضای غیر نمایند؛ و فحص از عقلای متدینین که اصلح باشند نمایند؛ و در روشنی توقف ننمایند و در تاریکی حرکت ننمایند؛ و از رشوه دادن و گرفتن ( شیوه دول کفر)، دور باشند؛ با متدینین از عقلا، که محیط به مسائل شرعیه و با ایمان اعتقادی و عملی، و پرهیزگار، و با تدبیر، و شجاعت، و اعتدال فکری و مسلکی، باشند و با غیر آنها سر و کار نداشته باشند، و مسلمانها را گرفتار نکنند و کاری نکنند که در پشیمانی از آن، تدارکی نیست.
از وطن فروشی و وطن فروشان که غایت محبت دول کفر است، دور باشید. عواقب وطن فروشان به دول کفر را، ملاحظه بنمائید! دیدیم و می بینیم که به محلل های خودشان، وفا نمی کنند، مگر تا زمانی که چاره ندارند، و پس از آن، جز پشیمانی و عاقبت سوء برای تابعین آنها نمی ماند. باید بدانیم که هیچ نقصی در ممالک اسلامیه نیست که منسوب به دول کفر نباشد؛ و آنچه منسوب به آنها است، نقص در اسلام و ایمان است، یا منتهی به آن است. غیر از معصومین(علیهم السلام) کسی نمی تواند بگوید: « همه چیز را می دانم، با می بینم» و نمی تواند کسی بگوید:
« هیچ چیز را نمی دانم و همه جا تاریکم، بلکه هر عامل عادی، چیزهایی را می داند و باید حرکت کند و توقف ننماید، [و] بلکه باید از معلومات خود، مجهولات را استخراج نماید تا آنجا که بتواند؛ و چیزهایی را نمی داند و باید احتیاط و توقف و تفحص نماید تا به ندامت غیر مستدرک، مبتلا نشود.
و این مطالب برای جواب سئوال ها، [ ذکر شد] با اشتمال بر بیاناتی که اتمام حجت و تأکید آن است، تا آنکه علی العمیاء، یا به مسامحه، خود و دیگران از مؤمنین را، در گمراهی وارد ننماید.کسانی که متحیر و مرددند، به آنها دستور داده شده و می شود:
ملاحظه کنید: کدامیک از دو حزب، با ولایت علی(علیه السلام) موافق با موافق تر است؛ و کدام، اعتقاد او عملاً انتظار مهدی(علیه السّلام) را دارد یا متأکدتر است؛ کدام، تغییری در امور دینیه، داده یا نمی دهد؛ کدام، معتدل در فکر، یا متلوّن است در اعتقاد یا عمل؛ کدام، ملکه تقوی و صدق و ائتمان دارد، یا قوی تر است؛ کدام، در صفات، شبیه به کفر یا نفاق و کدام، دورتر است؛ و بالجمله، کدام، به خدای متعال و خاتم الأنبیاء و خاتم الاوصیاء « صلوات الله علیهم و عجل فرجهم » نزدیک تر است.
از خداوند عظیم، موفقیت همه مؤمنین را بر مرضیات او، و تجنب از مبغوضات او را در همه جا و در هر حال، می خواهیم.
والسلام علیکم و رحمة لله و برکاته
الأحقر محمدتقی البهجة
Sorry. No data so far.