رهبر معظم انقلاب اسلامی بعد از نامیدن دهه چهارم انقلاب اسلامی به «دهه پیشرفت و عدالت» در فرصتهای مختلف به تبيین شاخصههای این هدف و مسیر نیل به آن پرداختهاند.
در این میان جمعهای دانشگاهی و دیدارهای دانشجویی سهم عمده بیانات ايشان را در این خصوص به خود اختصاص داده است. نظریه پردازی برای دولت اسلامی، تبیین تفاوتهای جهانبینی اسلام و غرب و لزوم بازتعریف الگوی توسعه اسلامی و تشریح شاخصههای الگوی غربی پیشرفت و تناقضات آن با اسلام و… از اهم مواردی است که ایشان در این دیدارها به بسط و شرح آنها پرداخته اند.
نکته کلیدی و مهم مورد تاکید رهبری در دیدار با دانشگاهیان تبیین مختصات و الزامات الگوی حقیقی پیشرفت است. نکات بسیار دقیقی که ایشان در تشریح مرزبندی مفهوم پیشرفت از منظر دو جهانبینی مادی و الهی بیان نمودند برای تحلیل آنچه بر سر جامعه، علیالخصوص اقتصاد ما آمده و جهت ترسیم مدل و الگوی اسلامی، ملی و بومی پیشرفت بسیار راهگشا است. در واقع همانگونه که ایشان فرمودهاند مفهوم حقیقی پیشرفت با مفهوم رایج غربی آن تفاوت ماهوی دارد. این همان تفاوت بنیادین و بسیار مهمی است که سالهاست در سطح کلان مدیریت کشور ما مغفول مانده و متاسفانه موجب خسارات عدیده فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شده است، طبعا پيشرفت و تعالي مطلوب را بايد پيشرفت همگام با آرمانها و فلسفه انقلاب اسلامي دانست، آرمانهايي كه مبتني بر عدالت، اخلاق، معنويت و همچنين رفاه مادي است. يكي از ملاكهاي مهم ديگر در اين حوزه، موضوع تفاوت پيشرفت و توسعه است.
رهبر معظم انقلاب در اينباره اشاره دقيقي داشتهاند: «در فرهنگ امروز غربى، تشويق كشورها به توسعه، تشويق كشورها به غربىشدن است… در مجموعه رفتار و كارها و شكل و قواره كشورهاى توسعهيافته غربى، نكات مثبتى وجود دارد كه اگر بناست ما اينها را ياد هم بگيريم، ياد ميگيريم؛ اگر بناست شاگردى هم كنيم، شاگردى ميكنيم؛ اما از نظر ما، مجموعهاى از چيزهاى ضد ارزش هم در آن وجود دارد. لذا ما مجموعه غربىشدن، يا توسعهيافته به اصطلاحِ غربى را مطلقا قبول نميكنيم. پيشرفتى كه ما ميخواهيم چيز ديگرى است.»
مسلم است كه در دستيابي به اين مفهوم متفاوت، مباني معرفتي تدوينكنندگان الگو و همچنين مجريان، تاثير ويژهاي دارد. در واقع، مباني معرفتي، بين بخشهاي مشروع و نامشروع پيشرفت، مطلوب يا نامطلوب، عادلانه و يا غيرعادلانه اين فرآيند، داوري ميكند و بسته به ميزان پايبندي ما به اين مباني، جهتگيري الگو را ترسيم ميكند.
به عنوان نمونه، ثروتي كه منشا آن استعمار است، از تجاوز به مال ديگران و غارت منابع يك ملت ديگر، به دست ميآيد، ولو سبب پيشرفت شود، نامشروع است و نميتواند به عنوان عامل پيشرفت در الگوي اسلامي – ايراني مقبول واقع گردد. در سوي ديگر بحث اما بايد به مولفههاي موثر در دستيابي به پيشرفت اشاره داشت كه بارها مورد تاكيد مقام معظم رهبري قرار گرفتهاند.
از ميان اين مولفهها، استقلال است كه به تعبير مقام معظم رهبري، «يكى از الزامات حتمىِ مدل پيشرفت در دهه پيشرفت و توسعه است.» اما استقلال خود، مقدمهاي دارد و لوازمي كه يكي از بارزترين اين مقدمات، دستيابي به يك گفتمان برتر و قدرتمند، توليد علم بهويژه در حوزه علوم انساني و متاثر از آن كسب قدرت برتر است. از اين منظر نيز ميتوان اشارات مقام معظم رهبري درباره بحث علوم انساني را بهتر درك كرد، به عنوان نمونه، ايشان تاكيد نمودهاند: «رابطه بين كشورها در زمينه علم بايد رابطه صادرات و واردات باشد؛ يعنى در آن تعادل و توازن وجود داشته باشد. همچنانىكه در باب مسائل اقتصادى و بازرگانى، اگر كشورى وارداتش بيشتر از صادراتش شد، ترازش منفى ميشود و احساس غبن ميكند، در زمينه علم هم بايد همينجور باشد. علم را وارد كنيد، عيبى ندارد؛ اما حداقل به همان اندازه كه وارد ميكنيد – يا بيشتر – صادر كنيد. بايد جريان دو طرفه باشد. والّا اگر شما دائما ريزهخوار خوان علم ديگران باشيد، اين پيشرفت نيست.»
مجموعه مواردي كه طرح شد، با اين هدف يادآوري گرديد كه از سويي ابعاد منظومه فكري سكاندار الگوي اسلامي – ايراني پيشرفت بازنمايي شود و از سوي ديگر، بر نيازهاي اين حركت سترگ و البته تاثيرگذار، تاكيدي مجدد شود. بديهي است در اين گذار، نبايد به يادآوري صرف اكتفا كرد و نخبگان علمي كشور، با تبادل آراي مداوم، برپايي كرسيهاي آزادانديشي، نقادي، بحث و بررسي، به توليد محتوا و مباني براي دستيابي به الگوي برتر همت ورزند، خواستهاي كه بهويژه در يك سال اخير، بارها مورد اشاره و تاكيد مقام معظم رهبري نيز قرار گرفته است.
Sorry. No data so far.