چهارشنبه 15 جولای 15 | 09:01

آرمانگرایی نباید احساسی شود

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران گفت: مهمترین آسیبی که ما امروز در راستای تحقق آرمان‌هایمان با آن روبه‌رو هستیم، احساسی عمل کردن نسبت به آرمان‌ها، عدم اطلاع از مفاهیم عمیق دینی و ارتباط با کارشناسان و نخبگان دینی است.


رهبر معظم انقلاب اسلامی اخیراً در دیدار با جمعی از دانشجویان مباحثی را در زمینه آرمان‌گرایی و واقع گرایی،‌ لیبرالیسم، اسلام رحمانی و مقابله با محافظه‌کاری مطرح کردند که ازاینجا قابل مطالعه است.

محمدصادق کوشکی استاد دانشگاه تهران و کارشناس مسائل بین‌الملل در ارتباط با بحث آرمان‌گرایی در اسلام و تفاوت آن با آرمان‌گرایی در غرب، نقش جریانات لیبرالی در ناامید کردن مردم از آرمان‌هایشان، راهکارهای دوری از سطحی‌نگری در مفاهیم اسلامی مباحثی را بیان کرده که در ادامه می‌خوانیم:

به عنوان سؤال نخست بفرمایید که تعریفتان از آرمان‌گرایی چیست و آیا این تعریف در جوامع مختلف متفاوت است؟

تعاریف از آرمان‌گرایی به حسب اینکه ما آرمان را چه چیز بدانیم،‌ متفاوت می‌شود اینکه ما پایگاهمان آرمان‌‌گرایی یا واقع‌گرایی باشد، بر این اساس تعاریف ما از آرمان‌گرایی متفاوت می‌شود. در دنیای معاصر خصوصاً بعد از فروپاشی اتحاد شوروی آرمان‌گرایی به عنوان یک فعالیت عبث و بی‌نتیجه، غیر واقع‌بینانه و ناشدنی تعریف می‌شود، چرا که غرب، اتحاد شوروی سابق و مارکسیسم را نماد شکست خورده آرمان‌گرایی به شمار می‌آورند. به همین خاطر در ادبیات جدید روابط بین‌الملل زمانی که صحبت از آرمان‌گرایی می‌شود یک امر منفی به عنوان اتفاق واقع بینانه و ناشی از عدم شناخت واقعیت ارزیابی می‌شود و آرمان گرایان به عنوان اهالی توهم و تخیل که ارتباطی با واقعیت ندارند، معرفی می‌شوند.

اما اگر ما از زاویه دید اندیشه سیاسی اسلامی و شیعی به مسئله نگاه کنیم، هویت اسلام خواهی به روایت اهل بیت (ع) کاملاً یک آرمان محسوب می‌شود، آرمانی که بشریت موظف است به دنبال تحقق آن باشد و شکل کامل آن در پایان تاریخ و توسط امام غائب محقق می‌شود، به همین خاطر بر اساس اینکه ما از کدام پایگاه به مسئله نگاه کنیم، تعریف آرمان متفاوت می‌شود.

هویت اسلام خواهی به روایت اهل بیت (ع) کاملاً یک آرمان محسوب می‌شود، آرمانی که بشریت موظف است به دنبال تحقق آن باشد

براساس همین آرمان سیاسی شیعی ـ اسلامی و آرمان‌هایی که انقلاب اسلامی ایران به دنبال تحققشان است، صحبت بفرمایید. مسئولان انقلاب چطور می‌توانند بر سر این آرمان‌ها ایستادگی کنند؟

– بر اساس پایگاه و خاستگاه اسلامی به روایت اهل بیت (ع)، آرمان ما تحقق اسلام و احکام الهی در سطح جهان با تمام داشته‌های خود است، یعنی مهمترین آرمان یک مسلمان شیعه یا مسلمان آرمان‌خواه، ظهور و پس از آن اقامه یک حکومت کامل در جهان و تحقق ارزش‌های الهی در سطح جهان است. بنابراین تا قبل از ظهور مهمترین تجلی آرمان خواهی حرکت جامعه، زمینه سازی ظهور و آماده‌سازی دنیا برای پذیرش عصر ظهور است.

براساس منویات رهبری ما چگونه می‌توانیم از سطحی‌نگری در مفاهیم اسلامی دور شویم و برای پررنگ باقی ماندن آرمان‌های انقلاب چه گام‌هایی باید برداریم؟

-ما اگر شناخت درستی از دیدگاه دینی نداشته باشیم، قطعاً آرمان خواهی ما سطحی و نادرست شده و حتی موجب بدبینی نسبت به این حوزه هم خواهد شد کما اینکه ما در سال‌های گذشته متأسفانه شاهد بودیم که جریان سیاسی که در بخش اجرایی کشور حاکم بود، تلاش داشت یک آرمان خواهی ناپخته، غیر کارشناسانه و سطحی و نامرتبط با مبانی فکری اسلامی را در جامعه حاکم کند که البته سر از ایران باستان و جاهایی در آورد که نه تنها به شعار آرمان خواهی کمکی نکرد، بلکه بدان لطمه هم زد.

مهمترین آسیبی که ما امروز در راستای تحقق آرمان‌هایمان با آن روبه‌رو هستیم احساسی عمل کردن نسبت به آرمان‌ها، عدم اطلاع از مفاهیم عمیق دینی و ارتباط با کارشناسان و نخبگان دینی است. به طوری که دولت گذشته تلاش داشت آرمان‌گرا باشد اما نه سواد دینی کافی داشت و نه با علما ارتباط داشت، حتی خودشان را قائل به این نمی‌دیدند که از اندیشه‌های حضرت امام(ره) و رهبری الگو بگیرند، به همین خاطر با شعار آرمان‌خواهی وارد عرصه قدرت شدند اما در نهایت آنچه از آنها به جا ماند، رفتارها، کردار و کارنامه‌ای بود که باعث سرافکندگی آرمان‌خواهی در جامعه شد و عملکردشان باعث شد این شعار در جامعه مظلوم واقع شده و هدف تهمت قرار بگیرد.

یک مثال دیگر می‌زنم، پیش از انقلاب اسلامی ایران جریانات آرمان‌گرایی وجود داشتند اما به این دلیل که سواد کافی نداشته و ارتباطی هم با علما و نخبگان نداشتند ، تبدیل به مجاهدین خلق و گروه فرقان شدند، اینها جوانان آرمان‌گرایی بودند که به واسطه ضعف دانش، اطلاعات، احساسی عمل کردن و عدم پذیرش نظرات علمای بزرگ دینی کارشان به جایی رسید که سازمان مجاهدین خلق به سازمان منافقین تبدیل شد و گروه فرقان هم بسیاری ذخائر انقلاب از جمله شهید مطهری، شهید مفتح، شهید قرنی و شهید عراقی را به شهادت رساندند.

امروز مهمترین منابع معرفتی ما در حوزه حفظ آرمان‌گرایی انقلابی چیست؟

– خوشبختانه اگر کسی بخواهد آرمان‌گرایی خالص دینی به روایت اهل بیت (ع) را جستجو کند،‌ مدون‌ترین آن توسط امام خمینی (ره) تدوین شده و آیت‌الله خامنه‌ای، رهبری فعلی انقلاب هم این مسیر را ادامه داده‌اند. به همین خاطر برای فهم آرمان‌گرایی شیعی در روزگار ما و آشنا شدن با مصادیقش، مراجعه به نظرتان امام برایش کفایت می‌کند. رهبری هم همین مسیر و الگو را رفتند و هر جا که تلاش کردند آرمان خواهی را در سیاست‌های کشور ارجاع ببرند، به حضرت امام ارجاع دادند مثل عدالت خواهی در داخل و خارج کشور، کمک به مستضعفان و مقابله با استکبار و استعمار.

برای فهم آرمان‌گرایی شیعی در روزگار ما و آشنا شدن با مصادیقش، مراجعه به نظرتان امام کفایت می‌کند.

نقش جریانات لیبرالی در ناامید کردن مردم و انقلابیون از آرمان‌های انقلاب اسلامی ایران چه اندازه است؟ لیبرالیست‌ها با چه ابزارهایی سعی در ناامیدی مردم دارند؟

 -در داخل کشور جریانات سیاسی متفاوتی هستند که نگرش بخش قابل توجهی از اینها به مسئله آرمان گرایی، نگرش غربی است. همانطور که ابتدا گفتم نگرش رایج در جهان این است که آرمان خواهی را مساوی توهم و تخیل خواهی و فرار از واقعیت می‌داند این جریاناتی هم که در داخل کشور هستند با اسامی مختلف  نگرششان به مسائل اسلامی نیست اینها آرمان گرایی را ناشدنی، توهم و تخیل و «بازی با یخ (یعنی یک کار بی‌ حاصل)» ترسیم کردند.

به همین خاطر است که این جریانات، مقابله با آمریکا و استکبار ستیزی، صهیونیسم و کمک به نهضت‌ها و حرکت‌های مقاومت اسلامی در جهان و تلاش برای استقلال ایران را کار بیهوده می‌دانند، مثل عده‌ای که می‌گویند ما چه نیازی به پیشرفت علمی، فناوری هسته‌ای و استقلال داریم!

برای مقابله با این گروه‌های غرب زده چه کارهایی می‌توان انجام داد؟

-بحث آرمان خواهی یک بحث علمی، تکنیکی و اندیشه‌ای است و مظاهر و مصادیق آن در بین مردم جاری است اما بنیان آن فکری است، این بحث‌ها باید در قالب بحث‌های فکری و معرفتی به ویژه برای نسل جوان توسط کسانی که دین شناس هستند، به جامعه عرضه بشود. اگر ترویج آرمان خواهی توسط نسل جوان گردن چند انسان ناپخته و کم سواد حتی با عناوین استاد بیافتد اینها هم دقیقا همان بلایی را سر آرمان خواهی می‌آورند که مجاهدین خلق و گروه فرقان آوردند.

اگر ترویج آرمان خواهی گردن چند انسان ناپخته و کم سواد حتی با عناوین استاد بیافتد، اینها دقیقا همان بلایی را سر آرمان‌ها می‌آورند که مجاهدین خلق و گروه فرقان آوردند!

آیا ترویج اندیشه آرمان خواهی بین جوانان با برپایی کرسی‌های آزاداندیشی تحقق‌پذیر است؟

-واقعیت این است که برگزار کننده کرسی‌های آزاداندیشی باید نخبگان و اساتید و مخاطبشان نیز دانشجویان تخصصی باشند، ما برای اینکه دانشجویان جوان که بدنه اصلی دانشگاه را تشکیل داده‌اند، با آرمان خواهی آشنا کنیم باید به آنها اطلاع رسانی کنیم. مثلاً زندگی حضرت امام و شهدا را از طریق در اختیار گذاشتن کتاب، نشریات مفید و دوره‌های مطالعاتی و واحدهای آموزشی به آنها آموزش دهیم.

بنابراین آزاداندیشی برای بحث‌های تخصصی است که توسط اساتید هم انجام می‌شود، ولی برای عموم جوانان و دانشجویان باید در سطح عمومی آموزش داشته باشیم.

 به بحث عموم مردم اشاره کردید، حال اگر به توده مردم که این روزها در شبکه‌های مختلف اجتماعی حضور دارند و از ماهواره‌ها هم شاید استفاده کنند، بپردازیم، مشاهده می‌کنیم که اکثراً از آرمان‌های اولیه انقلاب دور شده‌اند، حتی گرایش به غرب پیدا کرده‌اند، برای اینها چه خوراک فکری باید داشته باشیم؟

-ما تا زمانی که نتوانیم کنترل و نظارتی بر خوراک فکری مردم داشته باشیم، هر چه قدر تلاش کنیم نتیجه‌ای نخواهیم گرفت، چرا که اگر ما تلاش معرفتی و بصیرتی مداوم و مستمر نداشته باشیم، ترویج آرمان‌خواهی بی نتیجه است اما وجود شبکه‌های مجازی و رسانه‌های مزاحم و بیگانه چنان ذهن‌ها و فضای فکری را مسموم می‌کند که پاک سازی این فضا عملاً غیر ممکن می‌شود.

همانطور که می‌دانیم، رسانه‌های بیگانه کار تخریبی انجام می‌دهند، کسی که می‌خواهد آرمان‌گرایی را ترویج کند، کار تأسیسی انجام می‌دهد و در مقابله این دو مشخص است چه کسی شکست می‌خورد، چرا که همیشه کار تخریبی راحت است و کار تأسیسی به منطق، استدلال، پشتکار و صبر و حوصله نیاز دارد. ایجاد یک شبهه در ذهن جوانان یک ثانیه در فضای مجازی طول می‌کشد درحالیکه پاسخ به همین شبهه شاید ده‌ها سال وقت بگیرد یعنی تا زمانی که این شبکه‌ها در ماهواره‌ها و گوشی‌های همراه وجود دارند و آزادانه اطلاعات مسموم و فاسد را رد و بدل می‌کنند، کار اطلاع رسانی و بصیرت بخشی سخت و دشوار است.

تا زمانی که شبکه‌های اجتماعی و ماهواره‌ها آزادانه اطلاعات مسموم و فاسد را رد و بدل می‌کنند، کار اطلاع‌رسانی و بصیرت‌بخشی سخت و دشوار است

این شبکه‌ها را که نمی‌توان حذف کرد!

-چرا نمی‌شود حذف کرد؟! اگر بقای ما در جهالت‌ها و شبهات نباشد می‌توانیم حذف کنیم، بسیاری از کشورهای دنیا اصلاً اجازه ندادند که چنین شبکه‌هایی در کشورشان ایجاد شود. فضای مجازی و شبکه‌های موبایلی قابل کنترل نیست چرا که اینها اطلاعات غلط و رایجی در حوزه‌های مختلف اعتقادی، سیاسی، اجتماعی و حتی بهداشتی و پزشکی می‌دهند که بسیار بیشتر از اطلاعات مفیدشان است.

پس یعنی راه حل را در حذف این شبکه‌ها می‌بینید؟

-بنده می‌گویم نخست نظارت و کنترل خوراک فکری جامعه از هر طریق مثل صدا و سیما، روزنامه‌ها، ‌شبکه‌های اجتماعی و … صورت گیرد تا اطلاعات مسموم و فاسد به ذهن مخاطبین نرسد و در کنارش به جامعه آموزش داده شده و آرمان‌گرایی، فایده، برکات و تأثیرات مثبتش تبیین شود.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.