دوشنبه 20 جولای 15 | 12:21

«اسلام رحمانی» پیش‌فرض غلطی است

قائم‌مقام فرهنگستان علوم اسلامی قم گفت: اسلام رحمانی پیش‌فرض غلطی است چرا که به نظر می‌رسد این اسلام در برابر اسلام مبارزه‌طلب و خشونت‌گرا قرار دارد، در حالی که ما در اسلام چنین قرائتی نداریم!


خبرگزاری فارس: «اسلام رحمانی» پیش‌فرض غلطی است/ اسلام دین رحمت و غضب توأمان است رهبر معظم انقلاب اسلامی چند روز پیش در جمع عده‌ای از دانشجویان مباحثی را درباره سکولاریسم، لیبرالیسم اسلامی، اسلام رحمانی، آرمان‌گرایی، واقع گرایی و در نهایت محافظه‌کاری بیان کردند.

حجت‌الاسلام علیرضا پیروزمند، قائم مقام و عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم درباره تبیین اندیشه رهبری درباره اسلام رحمانی و اهمیت توجه به واقع گرایی در کنار آرمان‌گرایی و مقابله با محافظه‌کاری مباحثی را توضیح داد که در ادامه می‌خوانیم.

* این سخن که «در برابر دشمنانی که علیه شما دشمنی می‌کنند، شما باید رحمانی برخورد کنید»، چه اندازه انحرافی و مبتنی بر آموزه‌های لیبرالیستی است؟

-ابتدا عرض کنم که اسلام یک قرائت بیشتر ندارد و آن هم قرائتی است که توسط پیامبر اسلام (ص) و پس از ایشان توسط علمای دین در طول دوران غیبت بیان شد. دین اسلام دین رحمت و غضب توأمان است، احساس، تفکر و تعقل، رأفت و مهربانی و در عین حال غلظت و شدت در دین وجود دارد و اگر اینطور نبود طبیعتاً دین ناقصی بود.

اسلام رحمانی هم پیشفرض غلطی است چرا که به نظر می‌رسد این اسلام در برابر اسلام مبارزه طلب یا به اصلاح غربی‌ها اسلام خشونت‌طلب است! غرب می‌خواهد بگوید که اسلام یک قرائت دیگری هم دارد که مسلمانان را به جنگ و درگیری و نزاع همیشگی می‌کشاند و نقطه مقابلش اسلام رحمانی ، دین رحمت و رأفت است و به دنبال درگیری و ستیز نیست.

اسلام رحمانی هم پیشفرض غلطی است چرا که به نظر می‌رسد این اسلام در برابر اسلام مبارزه طلب، استکبار ستیز یا به اصلاح غربی‌ها اسلام خشونت‌طلب است!

بنابراین اگر ما اسلام را دین جامعی بدانیم باید تأکید کنیم که این دین در عین اینکه بر تعقل، اندیشه‌ورزی، منطق، مهربانی،‌ عطوفت با همنوعان تأکید دارد، در مقابل این گفتار ناصحیح هم صف‌بندی و جبهه‌بندی صریح و علنی براساس آیات قرآن کریم دارد.

براساس سوره مبارکه توبه: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا قاتِلُوا الَّذینَ یَلونَکُم مِنَ الکُفّارِ وَلیَجِدوا فیکُم غِلظَةً: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، با کافرانی که نزدیک شمایند جنگ کنید، تا در شما شدت و درشتی یابند و بدانید که خدا با پرهیزگاران است.

بنابراین باید باور کنیم و توجه داشته باشیم این قبیل آیات شریفه نظیر؛ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ…؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، یهود و نصارا رابه دوستی برمگزینید، آنان خود دوستان یکدیگرند هر کس از شما که ایشان را به دوستی گزیند در زمره آنهاست و خدا ستمکاران را هدایت نمی‌کند. بنابراین ما اگر تنها یک جلوه دین را به نمایش بگذاریم به طور مثال فقط به عطوفت، منطق و رأفت توجه کنیم گرفتار یک نگاه تک جانبه شده‌ایم بنابراین باید پیوند متعادلی بین مفاهیم کامل اسلام برقرار کنیم.

*بنابراین آیا ممکن است هدف از طرح این مباحث توسط غرب، ترویج اسلام لیبرالی باشد و در نهایت به انحراف در دین منتهی شود؟

-بله با این توضیح که تفکری در بین مسلمانان از دوران قدیم بوده و امروز هم وجود دارد و مورد گفت‌وگو قرار می‌گیرد، این تفکر مربوط به قرائت معنوی و اخروی از اسلام است به این معنا که اسلام برای تنظیم ارتباط بین دو فرد و خالق متعال و تأمین سعادت اخروی بشر آمده است بنابراین ارتباطی به اداره زندگی روزانه بشر، جامعه، تمدن سازی، توسعه علم و مدیریت فرهنگ ندارد و باید این عرصه‌ها از دین جدا باشد و به عقل و تجربه بشر واگذار شود.

امام راحل هم با تفکری که انقلاب را به راه انداخت و به موفقیت رسید در عمل و نظر نشان داد اسلام یک دین جامع و حیات بخش است چرا که می‌تواند الگوی جدیدی را از زیستن ارائه کند و تجربه چگونه زیستن را منحصر به آنچه دنیای غرب بیان می‌کند، نمی‌داند. بنابراین تفکر اسلام خارج از صحنه زندگی اجتماعی به تعابیر مختلف و به صورت‌های گوناگون توسط غرب مطرح می‌شود و یکی از این شکل‌ها هم همین اسلام رحمانی برای تفکیک کردن اسلام رحمانی و غیر رحمانی و مخفی کردن خودشان پشت تعبیر اسلام رحمانی است.

تفکر اسلام خارج از صحنه زندگی اجتماعی به تعابیر مختلف توسط غرب مطرح می‌شود و یکی از این شکل‌ها هم همین اسلام رحمانی است

در نهایت اینکه براساس این تعبیر اسلام اگر وارد صحنه جامعه شود، می‌تواند به یک جبهه بندی فرهنگی سیاسی تبدیل شود و در نتیجه یک مقابله تمام عیار و دائمی بین اسلام و نظام استکباری حتمی و دائمی است! در نتیجه اینها برای عدم حضور دین در مقیاس عظیم در دنیا تعبیر اسلام رحمانی را به کار بردند تا تفکر رقیب که به نظر ما صحیح‌تر است، از صحنه خارج شود.

* درباره اهمیت تأکید رهبری بر بحث آرمان‌گرایی بفرمایید، اگر فرد و جامعه‌ای آرمان‌گرا نباشد، چه اتفاقی می‌افتد؟

-بله، رهبری در صحبت‌هایشان به اهمیت آرمان خواهی در کنار واقع گرایی ملت و نقطه مقابل آن محافظه کاری اشاره کردند و فرمودند که باید آرمان‌گرایی را در مقابل واقع گرایی قرار بدهیم. بنده ابتدا این توجه را بدهم که تأکید نسبت به آرمان گرایی چه اهمیتی دارد و بعد مسئله ارتباط آن با واقع گرایی را نیز عرض می‌کنم.

آرمان‌گرایی بدین معناست که فرد و جامعه ایده‌آل‌هایی را در ذهن داشته باشند و برای تحقق آنها تلاش کنند اگر جامعه‌ای و حتی فردی آرمان گرا نباشد چه اتفاقی می‌افتد؟ نتیجه حتمی تضعیف و حذف آرمان گرایی از زندگی فرسودگی، فرسایش، بی هویتی و بی‌انگیزگی است آنچه که به انسان و جامعه انگیزه می‌بخشد تا به داشته‌هایش قانع نباشد، ترسیم یک افق بلندتر، کمال‌یافته‌تر و ارزش‌مندتر در جامعه است،

آنچه که به انسان و جامعه انگیزه می‌بخشد تا به داشته‌هایش قانع نباشد، ترسیم یک افق بلندتر، کمال‌یافته‌تر و ارزش‌مندتر در جامعه است

به گونه‌ای که تلاش می‌کند عمر و سرمایه مادی و معنوی خود را صرف دستیابی بدان صرف کند. کسانی که آرمان خواهی را به هر بهانه‌ای در جامعه تضعیف می‌کنند، باید بدانند که بر شاخه نشسته‌اند و بُن می‌برند و اگر جامعه‌ای آرمان گرایی نداشته باشد به یک جامعه بی هویت تبدیل می‌شود.

جامعه بی‌آرمان نه تنها به سمت مطلوبیت حرکت نمی‌کند بلکه مطلوبیت‌های آن جامعه را به صورت تحمیلی دیگران انتخاب می‌کنند و مردم آن جامعه به صورت تحمیلی به سمت آرمان‌های دیگر جوامع حرکت می‌کنند، بنابراین تصور نشود که جامعه‌ای آرمان‌‌گرا هست یا نیست،‌ جامعه بدون آرمان وجود ندارد اگر جامعه اسلامی بدون آرمان شود باید انتظار داشته باشیم که آرمان‌های فرهنگ مادی در این جامعه نمود پیدا ‌کند و جایگزین آرمان‌های اسلامی ‌شود و در نهایت جامعه دچار انحراف فرهنگی می‌شود.

در برخی از تحلیل‌ها به نظر می‌آید باید آرمان‌ها را مقید به واقعیت کنیم، شاید ما دلمان بخواهد که آمریکا از بین برود اما در واقع آمریکا یک قدرت مطرح اقتصادی و سیاسی مهم در دنیاست که با مرگ بر آمریکا گفتن ما موقعیتش در دنیا تضعیف نمی‌شود و ما باید واقعیت توان اقتصادی و سیاسی را باور کنیم و متناسب با واقعیت‌ها بتوانیم تصمیم بگیریم که چقدر مرگ بر آمریکا بگوییم یا نگوییم و چقدر شدتش را کم و زیاد کنیم.  بنابراین اصل این حرف غیر قابل انکار است که در هیچ رفتار انقلابی نمی‌توان واقعیت‌ها را نادیده گرفت در جبهه جنگ هم اگر ندانیم طرف مقابل چقدر تجهیزات دارد حتما شکست خواهیم خورد.

بنابراین این حرف قابل قبول است که باید در هر مبارزه توان خود و طرف مقابل را در نظر بگیریم اما از این حرف صحیح یک نتیجه ناصحیح هم بعضاً گرفته می‌شود و آن اینکه کسانی که می‌گویند ما باید از آرمان‌های انقلاب دسته برداریم و با دنیا کنار بیاییم، در این جهت نظرشان با ما متفاوت است. لطفاً برای ما توضیح دهید که واقعیت چیست؟ اگر واقعیت براساس فرهنگ (ما می‌توانیم) و شناخت استعدادهای بالقوه دنیای اسلام و بالفعل و جمهوری اسلامی تنظیم شود، حرف معقولی است اما اگر توان خود را دست کم بگیریم و دشمن را بزرگ جلوه دهیم، باید آرمان‌گرایی را زمین بگذاریم.

به اعتقاد من کسانی که چنین تفکراتی دارند باید به فرمایشات امام در سال‌های 58 و 59 برگردند و یک بار دیگر آنها را مرور کنند. امام راحل  هم در زمان انقلاب خود را با همین تفکرات مواجه دید و به شدت آنها را تخطئه کرد و فرمود که اگر قرار بود ما اینطور حساب کنیم نباید مقابله با رژیم شاه می‌کردیم، مقابل آمریکا می‌ایستادیم و در جنگ پیروز می‌شدیم! بنابراین باید تفسیر ما از واقع گرایی تغییر کند کسانی ممکن است با مخفی شدن پشت تعبیر واقع گرایی و اعتدال به جنگ اسلام مبارزه،‌ استکبارستیز و عدالت خواه بروند

تفسیر ما باید از واقع گرایی تغییر کند کسانی ممکن است با مخفی شدن پشت تعبیر واقع‌گرایی و اعتدال به جنگ اسلام استکبارستیز و عدالت‌خواه بروند

و ادعا کنند که شما باید از این ادعاها دست بردارید، در نقطه مقابل اندیشه امام راحل قرار دارد که معتقد است اسلام کامل است و کسانی که تصور می‌کنند ما باید دست به جانب اجانب دراز کنند و‌درک کاملی از اسلام و توانایی‌های خود ندارند!

بنابراین اینجا باید هم واقع‌گرایی و هم اعتدال را درست تعریف کنیم و به این نتیجه برسیم که واقع‌گرایی حتی در سخت ترین شرایط مانع از آرمان‌گرایی نیست باید پرچم آرمان گرایی را در هر شرایطی برافراشته نگه داریم. در اینجاست که سخن رهبری برای ما روشن‌تر می‌شود که فرمودند واقع گرایی مقابل آرمان گرایی نیست یعنی ما سر دوراهی آرمان گرایی و واقع گرایی نیستیم بلکه آرمان گرا و واقع گرا هستیم و این اشتباه طرف مقابل است که می‌گوید شمایی که آرمان گرا هستید، نمی‌توانید واقع گرا باشید و برعکس!

محافظه کاری مقابل آرمان‌گرایی قرار دارد و معنایش این است کسانی که حاضرند بر سر ارزش‌ها معامله کنند به دلیل تحریر غلط از واقعیت برای بقای خودشان بر سر ارزش‌ها معامله می‌کنند این چنین تفکر و اندیشه‌ای محافظ کار است که تعباً تفکر انقلابی امام و مردم چنین تفکری نیست!

*برای اینکه در دام محافظه‌کاری نیفتیم، چه گام‌هایی باید برداریم؟

باید تعریف درستی از آرمان گرایی،‌ واقع گرایی و اعتدال داشته باشیم و در مقابل با شرایط اجتماعی آنها را تطبیق دهیم تا براساس تفکر و ایده‌ای روشن عمل کنیم، مجددا تأکید می‌کنم که نوع نگاه ما اگر اشتباه باشد، شناخت و عملمان هم اشتباه می‌شود و در نهایت روش‌ها به انحراف فرهنگی می‌رسد برای نغلطیدن در راه انحراف باید نگاهمان به توان اسلام، مسلمانان و ایران اسلامی درست، صحیح و جامعه باشد تا علاوه بر موجودیت‌ها،جوشش‌های دائم افزایی که با اتصال به منبع بیکران اسلام و اراده‌های مؤمنین وجود دارد، باور کنیم.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.