رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران اخیراً در دیدار با جمعی از دانشجویان مباحثی را در زمینه آرمانگرایی و واقعگرایی، لیبرالیسم، اسلام رحمانی و مقابله با محافظه کاری مطرح کردند که از اینجا قابل مطالعه است.
حجتالاسلام سید سجاد ایزدهی، عضو هیئت علمی گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ارتباط با بحث آرمانخواهی انقلابی، نقش جریانات لیبرالی در ناامید کردن مردم و انقلابیون از آرمانها، جلوگیری از افتادن در دام محافظه گرایی و راهکارهایی برای حفظ آرمانهای انقلابی مباحثی را بیان کرد که در ادامه میخوانیم:
*چه نسبتی بین آرمانگرایی و واقع گرایی وجود دارد و آیا آرمانگرایی مخالف واقعگرایی است؟
-انسانها همواره با دو مسئله روبهرو هستند، از یک سو همواره تلاش دارند خود را به یک حد مطلوبی برساند و از امکانات و اقتضائات استفاده کنند مثلاً یک دانشجو تمایل دارد مشغول به کار شود، اختراعی داشته باشد، زندگی مطلوبی داشته باشد و … خلاصه یک آرمانی را به عنوان حد خود در نظر میگیرد که البته این آرمان با آرزو متفاوت است چرا که آرزو ممکن است واهی باشد و مقدماتی برای آن فراهم نشود اما آرمان غایت و نقشه راهی برای رسیدن بدان وجود دارد.
بنابراین آرمان یک حدی از غایات معمول فراتر است با اینکه شاید در حد هدف هم نباشد اما یک نقطه پیش رو دارد و واهی و آرزو نیست بلکه امری فراتر از اهداف در عین حال عملیاتی است. چیزی که آرمان خواهی را با واقع گرایی پیوند میزند این است که ما انسانها همواره از بستر واقعیتهای موجود به یک آرمان میرسیم یعنی نمیتوان واقعیتها را برای رسیدن به آرمان نادیده گرفت! بنابراین آرمانها در بستر واقعیتها به دست میآیند.
اگر کسی واقعیتها را ندیده بگیرد طبیعتاً به آرمان نخواهد رسید همچنان در خیال سیر خواهد کرد ولی اگر آرمان هم نداشته باشد و یک هدف عادی معمولی در زندگی داشته باشد این فرد هیچگاه پیشرفت جدی نخواهد کرد و در زمان حال خود باقی مانده و آینده متعالی نخواهد داشت، باید از بستر واقعیتهای موجود و شرایط به گونهای مسائل را تنظیم کنیم تا از آنها پلههای پیشرفت را ساخته و بالا برویم.
باید از بستر واقعیتهای موجود و شرایط به گونهای مسائل را تنظیم کنیم تا از آنها پلههای پیشرفت را ساخته و بالا برویم.
رهبری یک نکتهای در بحث آرمان خواهی مطرح کردهاند که آرمانگرایی در نقطه مقابل واقعگرایی نیست بلکه از بستر واقع گرایی، آرمان گرایی به دست میآید، انسان باید هدف والا داشته باشد، با شرایط مسامحه نکند و تحلیل رهبری اینجا جلوگیری از «محافظه کاری» به معنی کنار آمدن با شرایط موجود است، بنابراین اگر انسانی بنای تغییر شرایط موجود را نداشته باشد در بستر زمان حال باقی میماند و تحول شگرفی در زندگیاش رخ نمیدهد در نهایت به تمدن ویژهای هم این جامعه دست نمییابد و ماشین حسابوار حرکت میکند. انسانهای آرمانخواه جهش و پیشرفت ناگهانی و غیر قابل باور دارند درحالیکه انسانهای محافظه کار شاید پیشرفت کنند اما جهشی نخواهند داشت.
*به تعبیر رهبر معظم انقلاب برای اینکه جامعه در دام محافظهکاری نیفتد، مردم و مسئولان چه اقداماتی باید انجام دهند؟
-آنچه مهم است و رهبری نیز بدان تأکید دارند این است که انقلابی بودن با آرمانخواهی گره خورده است. مردم میتوانند آرمانخواه باشند اما انقلابی نباشند که این نمونهاش مثل بسیاری از کشورهای جهان که براساس روال مادی خود رفتار میکنند، میشود. اما رهبر معظم انقلاب اسلامی میگوید که «من انقلابی هستم اما دیپلمات نیستم» یعنی آرمانها و ارزشهایی دارم، همان آرمانهایی که امام خمینی (ره) به جامعه ایران عرضه کرد.
صدور انقلاب و اسلام، کمک به همه ملتهای مظلوم و در کنارشان بودن، مواجهه با سلطه اسرائیل، برگرداندن هویت شیعیان به آنها و قد علم کردن در برابر نظام سلطه آرمانهایی است که مرحوم امام مطرح کردند. اگر کسانی بخواهند در این مسیر حرفی برای گفتن داشته باشند باید محتوای نظام را قبول داشته باشند به عبارت دیگر اگر دانشمندان ما این آرمانها را نداشتند، احمدی روشنها و دیگر دانشمندان هستهای خلق نمیشدند و ما به هیچ پیشرفتی نمیرسیدیم!
واقعیتهای موجود در کنار آرمان خواهی و انگیزههای جدی در مواجه با دشمن و توسعه دین در نهایت به ایجاد تمدن بزرگ اسلامی با محوریت ارزشهای شیعی میانجامد آنها که مسئولیتی در این زمینه دارند اگر باور به شعارهای انقلاب و ارزشهای امام مبتنی بر آموزههای دین داشته باشند، هیچ گاه در نظام جهانی معاملهگری و محافظه کاری نمیکنند چرا که میدانند اگر تسامح کنند، همواره به عقبنشینی میافتند امروز با به رسمیت شناختن نظام سلطه، فردا هم به رسمیت شناختن اسرائیل نظیر کشورهای عربی که بستر آرمانی خود را کنار گذاشتهاند و به مادی گرایی روی آوردهاند بنابراین مجبورند با آمریکا هماهنگ شده، دست از آرمان فلسطین بردارند و با اسرائیل سازش کنند چرا که فشار قدرتهای بزرگ اجازه نمیدهد نوع دیگری رفتار کنند.
منطق امام راحل این است که «چه بکشیم و چه کشته شویم، پیروزیم» یا «ملتی که شهادت دارد، هیچگاه اسارت ندارد» این همان آرمان ماست که در جامعه جهانی قابل شنیدن است پس از سه دهه از انقلاب اسلامی روز قدس هنوز هم در ایران راهپیمایی صورت میگیرد و مردم کدخدایی آمریکا را به رسمیت نمیشناسند چرا که معتقدند تا وقتی خدا دارند، نیاز به کدخدا ندارند!
بنابراین ملت ایران به دنبال ایجاد تمدنی در برابر تمدن غرب هستند که با ارزشها و آرمانهایش ایجاد میشود، چنین چیزی در صدر اسلام هم کاری کرد تا پیامبر (ص) و یارانش دست از دنیا بکشند و به جهاد روی بیاورند
ملت ایران به دنبال ایجاد تمدنی در برابر تمدن غرب هستند که با ارزشها و آرمانهایش ایجاد میشود، چنین چیزی در صدر اسلام هم کاری کرد تا پیامبر (ص) و یارانش دست از دنیا بکشند و به جهاد روی بیاورند
ما هم امروز اگر در بستر اسلام حرکت کنیم، میتوانیم منتظر ساخت تمدن بزرگ اسلام باشیم اما اگر بخواهیم با واقعیتهای موجود هماهنگ شویم و محافظه کاری کرده و مصلحت سنجی خودخواهانه داشته باشیم از پیشرفت، توسعه و ایجاد تمدن نوین مبتنی بر آموزههای دینی خبری نخواهد بود.
*به اعتقاد شما جریانات لیبرالی چه اندازه در ناامید کردن مردم در حفظ آرمانها نقش دارند، غرب چه منابع معرفتی در این راستا برای هجوم به فرهنگها در اختیار دارد؟
-اساس و هویت نظام اسلامی بر پایه ظلمستیزی مبتنی بر آرمان حسینی استوار است از سوی دیگر نظام شیعه مبتنی بر آموزههای مهدوی است به همین منظور امام راحل آرمان ولایت فقیه و جمهوری اسلامی را مطرح کردند که مقدمه رسیدن به جامعه آرمانی موعود است.
امام راحل آرمان ولایت فقیه و جمهوری اسلامی را مطرح کردند که مقدمه رسیدن به جامعه آرمانی موعود است
در برابر این نظام معنویتگرا، نظامی مادی هم در دنیا وجود دارد که محورش ماتریالیست است طبیعتاً اگر این مکاتب مختلف که با ایسمهای مختلف شناخته میشود، تلاش کنند نظام را از باطن تهی کنند و آرمانخواهی، ارزشخواهی و انقلابیگری را کنار بگذارند دیگر این انقلاب تفاوتی با دیگر انقلابهای دنیا نخواهد داشت.
بنابراین نظامات غربی تلاش دارند ارزشهای انقلابی، باورها، بحث ایثار و شهادت و امر به معروف و نهی از منکر در کشور ما کمرنگ شود تا دیگر هیچ قدرتی برای مقابله با نظام جهانی نداشته باشیم. در سالهای اخیر بسیاری از شبکههای ماهوارهای با رویکرد سیاسی به سمت ارزشهای دینی و معنوی، ساختار خانواده و باورهای مذهبی مردم رفتند تا آنها را دچار شک و شبهه یا تشکیک در اصل توحید، پیامبری و معنویتگرایی کنند و مردم را به سمت مصلحتگرایی و دغدغه مندی دنیا در برابر آرمان خواهی نسل جوان سوق دهند.
رهبری یکی از ویژگیهای جوانان را آرمانگرایی میدانند و معتقدند دانشجو باید آرمانخواه باشد و به گفته شهید بهشتی نظیر یک مؤذن عامل بیداری مردم باشد، چرا که نماد تفکر و حرکت جامعه است و اندیشههایش به بدنه جامعه تزریق میشود بنابراین اگر رخوت و خموشی یابد، جامعه آرمان خواهیاش از بین خواهد رفت.
اگر در جایی مسئولان جامعه دچار محافظهکاری شدند طبیعتاً باید جلوی آنها گرفته شود تا آرمانخواهی به عنوان گفتمان غالب فراگیر ملی تبدیل شود و کسی نتواند غیر از آن حرفی بزند، اگر آرمانگرایی تبدیل به گفتمان شود کسی نمیتواند از آن فرار کند طبیعتاً در این ایام خاص نظیر ماه رمضان نیز بحث ارزشها همراه با معنویت خواهی و انقلابیگری میتواند بسترهای آرمانخواهی را تقویت کند، براساس آرمانخواهی از کمترین امکانات به بهترین فرصتها میرسیم و در چنین صورتی هیچ گاه نظام سلطه نخواهد توانست نسبت به ما برتری پیدا کند.
Sorry. No data so far.