چهارشنبه 22 جولای 15 | 13:36

هدف سکولارها از اسلام رحمانی چیست؟

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران گفت:مهمترین هدف گفتمان‌های سکولاری از جمله «اسلام رحمانی» این است که در صدد حذف دین به معنای واقعی و ولایت فقیه به لحاظ سیاسی در جامعه اسلامی هستند.


رهبر معظم انقلاب اسلامی چندی پیش در جمع عده‌ای از دانشجویان مباحثی را درباره سکولاریسم، لیبرالیسم اسلامی، اسلام رحمانی، آرمان‌گرایی، واقع گرایی و در نهایت محافظه‌کاری بیان کردند که از اینجا قابل مطالعه است.

حجت‌الاسلام رضا برنجکار، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران درباره اهداف مغرضانه دشمنان در طرح گفتمان اسلام رحمانی و اهمیت توجه به واقع گرایی در کنار آرمان‌گرایی و مقابله با محافظه‌کاری مباحثی را توضیح داد که در ادامه می‌خوانیم.

*رهبری در صحبت‌های اخیرشان در جمع دانشجویان از حامیان «اسلام رحمانی» انتقاد کردند و تصریح داشتند که تفسیر نادرستی از دین اسلام است. برداشت شما از مفهوم «اسلام رحمانی» چیست؟

-این قضیه که عده‌ای بخشی از اسلام را قبول کنند و بخشی دیگر را کنار بگذارند از صدر اسلام مطرح بوده است. در سوره کافرون هم خداوند می‌فرمایند که عده‌ای نزد پیامبر (ص) آمدند تا بخشی از دین را قبول کردند و در مقابل نیز از پیامبر (ص) خواستند تا بخشی از خواسته‌های آنها را قبول کنند در واقع آنها می‌خواستند به یک توافق اعتقادی یا به قول امروزی‌ها، توافق بُرد‌ ـ بُرد دست یابند، درحالیکه چنین چیزی در اسلام وجود ندارد!

بنابراین همیشه چنین مسائلی در اسلام مطرح بوده و احتمالاً در ادیان قبلی نیز وجود داشته، منتها از دو دهه پیش چنین جریاناتی در جامعه به ویژه در بحث پلورالیسم مطرح شد، به طور مثال افرادی نظیر عبدالکریم سروش یکی از استدلال‌هایش در کتاب «صراط‌های مستقیم» این بود که خداوند هادی است بنابراین باید همه ادیان درست باشند و اگر اینطور نباشد،‌ هدایت خدا زیر سؤال می‌رود، در حالی که این تنها بخشی از دین اسلام و هادی بودن یکی از صفات خداست.

خداوند «یهدی من یشاء ویضل من یشاء» است، چنین افرادی با اعتقاد به گفتمان اسلام رحمانی تمام بخش‌های دین را در نظر نمی‌گیرند، تمام سوره‌های قرآن کریم با «بسم‌الله الرحمن الرحیم» آغاز می‌شود، اما اشکال اینجاست که ما فقط بگوییم خداوند رحمان است و دیگر صفات خدا را در نظر نگیریم، این چهره ناقصی از دین را در نظر می‌آورد و یک طرف قضیه است درحالیکه به عبارت دیگر اینها می‌خواهند بگویند که اسلام همان است که لیبرالیست‌ها می‌گویند و این اهداف پنهانی را پشت قضیه دارد.

اشکال اینجاست که ما فقط بگوییم خداوند رحمان است و دیگر صفات خداوند را در نظر نگیریم، این چهره ناقصی از دین را در نظر می‌آورد!

طرفداران گفتمان اسلام رحمانی را نمی‌توانیم بگوییم صرفاً حواسشان نیست که بحث رحمانیت خدا را مطرح می‌کنند، اینها به مجازات خداوند، بلایایی‌ها که انسان به سبب گناهان و سرپیچی و ظلم خود ایجاد می‌کنند، یا واقف نیستند یا خود را به عدم آگاهی زده‌اند. ما نمی‌توانیم بگوییم که خداوند همه گناهان را می‌بخشد یا همه گناهان را نمی‌بخشد، خداوند مطرح کرده که ممکن است گناهان را ببخشد یا نبخشد و اجمالاً هم ما مشاهده می‌کنیم که در همین دنیا، خدا بعضی گناهان را لحاظ نمی‌کند و برخی را مجازات می‌کند، اینکه خداوند کجا رحمت و کجا غضب می‌کند، مطرح کرده که با توبه رحمت خدا واسع می‌شود و آنجایی که گفته نمی‌بخشد هم  تکلیف مشخص است.

بنابراین نکته آخر در این بحث این است که باید توجه کنیم اهداف دشمن از طرح این مسائل چیست که این بحث نیاز به بررسی جامع دارد. یک زمان ما باید تشخیص می‌دادیم که این تفکر آیا اشتباه علمی است یا اهداف مغرضانه دارد، امروز که مشخص شده اهدافی پشت این قضیه است نیاز به روشنگری داریم تا اهداف پشت صحنه‌ چنین گفتمان‌هایی تحقق نیابد. پلورالیست‌ها از یک سو می‌گویند ادیان حق است و از سوی دیگر می‌گویند چرا تبلیغ دین می‌کنید، چرا جلوی ادیان باطل را می‌گیرید و در یک صحنه بعدتر برای تضعیف ادیانی نظیر اسلام و اتحاد مردم به ساخت ادیان دروغین نظیر بهاییت و وهابیت همت می‌کنند تا اختلاف بیاندازند و حکومت کنند.

برای مبارزه با دشمنان جامعه اسلامی و جلوگیری از آسیب در مقابل آمریکا و مستکبران دیگر باید روشنگری کنیم تا از داخل نظام اسلامی دچار فروپاشی و تسلیم نشویم.

*نکته دیگر در بحث از آرمان‌خواهی، رهبری در سخنانشان به کسانی اشاره کردند که سعی دارند مردم را از آرمان‌ها ناامید کنند، اینها چه کسانی هستند و اینکه مسئولان نظام برای اینکه در دام محافظه کاری نیافتند،‌ چه اقداماتی باید انجام دهند؟

خوشبختانه مقام معظم رهبری نظیر گذشته تحلیل خوبی از آرمان‌های جامعه ارائه دادند و فرمودند که معنای آرمان این نیست که هم اکنون به اهداف برسیم و اگر نرسیم، این آرمان درست نیست، بلکه آرمان نهایت را نشان می‌دهد زمانی که ما هدف داشته باشیم، می‌دانیم از کدام سمت باید حرکت کنیم و آرمان همان هدف است، اینکه عده‌ای به آرمان‌ها حمله می‌کنند، خودشان آرمان مشخصی دارند.

افرادی را می‌بینیم که دم از آزادی می‌زنند اما در واقع خودشان اجازه بیان یک حرف مخالف را هم به جامعه نمی‌دهند در برخی جوامع حتی اگر کسی علیه اسرائیل حرفی بزند هم با مخالفت و برخورد شدید روبه رو می‌شود بنابراین انسان بدون آرمان زندگی‌اش ممکن نیست چرا که نمی‌تواند برنامه‌ریزی داشته باشد. یک زمانی آرمان آمریکا تک قطبی کردن جهان بود، برنامه‌ریزی دقیق انجام داد و شوروی را از سر راه خود برداشت، امروز هم آرمانش از بین بردن اسلام است.

از سوی دیگر باید واقعیت‌ها را مشاهده کنیم چرا که ما در واقعیت‌ها زندگی می‌کنیم و با دیدن واقعیات مسیر زندگی‌مان به سمت آرمان و هدف مشخص می‌شود اگر واقعیت‌ها را نبینیم درست نمی‌توانیم برنامه‌ریزی و حرکت کنیم ، دچار سرخوردگی می‌شویم چرا که آرمان جهت‌گیری و نهایت ماست و به ما نشان می‌دهد که تا خواسته‌هایمان چقدر فاصله داریم.

بنابراین آرمان اهداف نهایی ما است که خود این آرمان‌ ، اهداف قبلی ما را مشخص می‌کند، یک عده بحث‌هایی را مطرح می‌کنند که آرمان گرایی یعنی چه و شما چرا به واقعیات توجه نمی‌کنید؟ منظور اینها گاهی این است که واقعیت قدرت آمریکا است، به لحاظ علمی هم مطرح می‌شود که علم جدید، علم غربی و سکولار است و واقعیت هم این گفتمان روز است و ما هم باید در داخل این گفتمان سکولاری قرار بگیریم بنابراین آرمان‌ها را کنار بگذارید و به واقعیات توجه کنید، اما هدف اصلی این است که اسلام و ولایت فقیه را کنار بگذارند!

گفتمان غربی در تلاش برای تثبیت قدرت آمریکا و علم غربی و سکولار در جوامع است بنابراین دارای آرمان و هدف مشخصی است

جالب این است، سخنانی که ما در جامعه انقلابی می‌زنیم امروز در حقوق جزای خود غرب براساس تئوری پنجره‌های شکسته مطرح شده است و به عبارتی حقوق جزای غرب به حقوق جزای  اسلام به منظور جلوگیری از جرم و جنایت بازگشت کرده است و این گفتمان روز به روز در غرب بیشتر تشدید می‌شود، حال پیروان غرب در داخل کشور به ما می‌گویند که گفتمان اسلامی را کنار بگذارید و به اساتید دینی ما فشار می‌آورند.

در نهایت دشمن از طرح گفتمان اسلام رحمانی اغراض زیادی را در نظر دارد که یکی از آنها سرخورده کردن جوامع اسلامی و دیگری قبضه کردن سرمایه‌های فکری و مادی دنیا است با طرح این مباحث که آرمان با واقعیات منافات دارد یا آرمان‌ها باعث خلاء برنامه‌ریزی صحیح در جامعه می‌شود ما هم باید در نظر داشته باشیم که براساس آرمان‌ها با واقعیات پل بزنیم و به اهدافمان برسیم. کسانی که امروز در جامعه طبل گفتمان اسلام رحمانی را می‌زنند دلباخته غرب شده‌ و از مقاومت و انقلاب خسته‌اند اینها می‌خواهند تابع غرب باشند حال یک نمازی هم بخوانند اما کدخدایی آمریکا را قبول کنند البته همه اینها را هم نمی‌توان در یک طیف قرار داد اینها طیف‌های مختلف دارند و همه لیبرال نیستند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.