عباس رضایی ثمرین -برای بررسی بخشی از انعکاس مذاکرات هسته ای در روزنامهها، ستونهای سرمقاله و یادداشتهای صفحه اول هفت روزنامه را بررسی کردیم. ایران، شرق، اعتماد، جام جم، همشهری، وطن امروز و کیهان. از موافقان سرسخت مذاکرات تا بیطرفها و مخالفان سرسخت.
روزنامه ایران
روزنامه دولت طی تیرماه فقط سه یا چهار روز در صفحه اولش یادداشتی در مورد مذاکرات هسته ای منتشر نکرده و از این حیث رکورد دار است. بیشتر یادداشت نویسها از خارج از روزنامه هستند که فینفسه بد نیست. هرچند در مورد ستون سرمقاله –که بیشتر یادداشت های هستهای در آن منتشر شدهاند- این اتفاق چندان مثبت نیست.
به عنوان مثال به جز یک مورد، سردبیر یا مدیرمسئول روزنامه ایران سرمقالهای در مورد مذاکرات ننوشتهاند. در حالی که محتوای ستون سرمقاله علیالقاعده موضع رسمی روزنامه است و هیچ کس اولیتر از دو فرد یادشده برای نوشتن این ستون نیست. به هر روی در روزنامه ایران کسانی که بیش از یک بار یادداشت هستهای صفحه اولی نوشتهاند به ترتیب از این قرارند؛ آفرین چیتسازاول ( 4 یادداشت )، دکتر محمد مهدی مظاهری ( 3 یادداشت) و دکتر سیدعلی میرباقری (3یادداشت). یوسف مولایی، حسین واله، رضا صالحی امیری، سعید علیخانی و رضا نصری هم هر کدام 2 یادداشت نوشتهاند.
از افراد یادشده، خانم چیتساز روزنامهنگار و احتمالاً عضو تحریریه ایران است، اما مابقی همگی از بیرون از روزنامه هستند. رضا نصری، عضو موسسه عالی بینالمللی ژنو از چهرههای جدیدی است که در بحبوحه مذاکرات ظهور کرده و علاوه بر ایران، یک بار برای روزنامه شرق هم سرمقاله نوشته است. علاوه بر اینها یک سرمقاله هم به قلم فلینت لورت، نویسنده واستاد دانشگاه آمریکایی در روزنامه ایران منتشر شده که خب این هم در نوع خود یک رکورد برای این روزنامه است.
روزنامه اعتماد
روزنامه اعتماد 10 روز یادداشت هستهای در صفحه اول خود نداشته و از این حیث رکورددار است، یعنی دقیقا برعکس روزنامه ایران. ضمنا کمترین تکرار اسمها را نیز در این روزنامه شاهد بودهایم. چنانکه تنها کسانی که بیش از یک بار یادداشت نوشتهاند، یکی نصرتالله تاجیک و دیگری جواد دلیری سردبیر روزنامه است. اولی سه مرتبه و دومی دو مرتبه.
جالب است بدانید نصرت الله تاجیک که دیپلمات بازنشسته است و برای مدتی در انگلیس حصر خانگی بود، دقیقا سه مرتبه هم برای روزنامه شرق سرمقاله نوشته است. در روزنامه اعتماد هم مثل مابقی روزنامه های هوادار مذاکرات، یعنی شرق و ایران، بیشتر یادداشتها از بیرون تحریریه است.
غالب یادداشت نویسها هم دیپلمات، حقوقدان یا افراد مشهور به تحلیلگر هستند و از نمایندههای مجلس که سهلالوصولترین افراد برای یادداشتهای شفاهی هستند، خبری نیست. نکته قابل اشاره دیگر سرمقاله همزمان این روزنامه با روزنامه ایران در روز 31 تیرماه بود که به قلم یوسف مولایی حقوقدان نوشته شده بود.
روزنامه شرق
6 روز از تیرماه شرق یادداشت هستهای نداشته اما در مابقی روزها، تمامی یادداشتهای هستهای صفحه اولش، از بیرون از تحریریه تامین شده است. به جز یک یادداشت، نه مدیر مسئول و نه سردبیر یادداشت هستهای ننوشتهاند و همچون روزنامه اعتماد به دیپلمات و کارشناسها توجه ویژه شده است. در این روزنامه صادق زیباکلام و نصرت الله تاجیک هر یک با سه یادداشت رتبه اول را دارند و جاوید قربان اوغلی و اکبر قاسمی هر کدام با دو یادداشت در رده بعدی هستند.
روزنامه وطن امروز
روزنامه وطن امروز را میتوان ارگان اصلیترین منتقدان مذاکرات هستهای لقب داد. این روزنامه البته حدود 8 روز یادداشت هستهای نداشته اما در سایر روزها، گاهی دو یا حتی سه یادداشت هستهای هم در صفحه اولش داشته است. تکرار اسمها نشان میدهد که این روزنامه چه در درون و چه بیرون از تحریریه یادداشتنویسهای ثابت دارد و در انتشار یادداشتهای هستهای منسجمترعمل کرده است. در این روزنامه محمدرضا کردلو 7 یادداشت، مهدی محمدی 6 یادداشت و حسین قدیانی 5 یادداشت هستهای نوشتهاند.
از میان این سه نفر یادداشتهای مهدی محمدی به سبب حضور او در تیم مذاکره کننده پیشین و اشراف کامل به مباحث فنی، راهبردیتر و تاثیرگذارتر بوده است. چنانکه در تحلیل محتوای اخبار مذاکرات هستهای، بارها اشاره شده که نامبرده مغز متفکر منتقدان مذاکرات هستهای است و یادداشتهایش حتی در مراحلی از مذاکرات هم تاثیرگذار بوده است.
وطن امروز در مجموع 26 یادداشت هستهای در صفحه اول خود منتشر کرده که می توان گفت از این حیث رکورددار است. بعضی یادداشتهای مهدی محمدی، تیتر و عکس یک هم شده که این هم نکته قابل توجهی است.
در مجموع می توان ادعا کرد که در تیرماه روزنامه وطن امروز هستهای ترین صفحات یک را بسته است. در بخش گزارش هم مجتبی اصغری گزارشنویس ثابت هستهای این روزنامه بوده و این نشان میدهد، ورود این روزنامه به بحث هستهای، کاملا منسجم، مدیریت شده و حداکثری بوده است.
روزنامه کیهان
در میان روزنامههای بررسی شده، کیهان تنها روزنامهای است که اصولا در صفحه اول خود هیچ یادداشتی منتشر نمیکند، از همین رو ستون سرمقاله این روزنامه در صفحه دو، ملاک سنجش بوده است.
کیهان هم همچون وطن امروز سرمقالهنویسهای ثابت دارد و از قضا رکورددار سرمقاله هم مدیرمسئول آن است. حسین شریعتمداری 6 سرمقاله، محمدایمانی 4 سرمقاله و حسین شمسیان 3 سرمقاله با موضوع هستهای در این روزنامه نوشتهاند.
سرمقالههای کیهان هم نه از بعد اطلاعات فنی(که در یادداشتهای وطن امروز بود) بلکه به دلیل سابقه و خصوصیات این روزنامه، در سپهر سیاست ایران تاثیرگذار و جریانساز بوده است. در مورد این روزنامه هم تکرار اسمها در ستون سرمقاله میتواند نشانهای بر عملکرد منسجمتر و البته وفاداری بیشتر به تعریف ستون سرمقاله قلمداد شود. ضمن اینکه حاج حسین شریعتمداری با 6 سرمقالهای که نوشته، طبعا فعالترین مدیرمسئول در میان روزنامههای مورد بررسی قرار گرفته بوده و از این حیث رکوردار است.
روزنامه جام جم
روزنامه ارگان صداوسیما به جز 6 روز، در مابقی روزها، حتما یادداشت هستهای داشته و باز بیشتر یادداشتهای یک و دوی آن ( که هر دو شان سرمقاله دارند) از بیرون از تحریریه تامین شده است. تعداد تکرارها چندان زیاد نیست و به جز مراد عنادی که مدیرمسئول این روزنامه است، تنها سه نفر توانستهاند بیش از یک بار برای این روزنامه سرمقاله بنویسند.
آن سه نفر هم نوذر شفیعی، اسماعیل کوثری و علیرضا شیخعطار هستند که هر یک دومرتبه در قامت سرمقالهنویس روزنامه جام جم ظاهر شدهاند. در میان روزنامههای بررسی شده، جام جم (در کنار روزنامه کیهان) جزء معدود روزنامههایی است که مدیرمسئول در ستون سرمقاله فعال نشان داده و به اعلان مواضع روزنامه پرداخته است واین قابل توجه است. خاصه برای روزنامهای که از قدیم سعی دارد به دلیل انتساب به صداوسیما، در مسائل سیاسی چالشبرانگیز مواضع بینابینی داشته باشد.
نکته قابل اشاره در مورد یادداشتهای هستهای روزنامه جام جم ، حضور پررنگ نمایندگان مجلس است. چنانکه 9 مورد از یادداشتهای هستهای از نمایندههاست و طبق تجربه مطبوعاتی، می توان گفت که اکثر قریب به اتفاق این یادداشتها شفاها از نویسندگان اخذ شده است.
روزنامه همشهری
در این روزنامه هم خبری ازسرمقالهنویس ثابت نیست و همه یادداشتهای هستهای از بیرون از تحریریه اخذ شده است. همشهری 8 روز یادداشت هستهای نداشته و در مابقی روزها، به ترتیب میرشهبیز شافع با سه یادداشت، محسن عبداللهی با دو یادداشت و ابراهیم متقی با دو یادداشت کسانی هستند که بیش از یک بار نامشان در ستون یادداشت تکرار شده است.
در این روزنامه اصولا ستون سرمقاله به آن شکل تعریف شده وجود ندارد و یادداشتها از نظر گرافیکی چندان در صفحه اول برجسته نیستد. به نظر میرسد این نوع طراحی به دلیل تمایل این روزنامه به مواضع بینابینی و نه چندان برجسته و شفاف سیاسی بوده است. در مورد مسئله هستهای هم از رنگ رخسار، سر درون چندان قابل پیشبینی نیست، هر چند که با مطالعه محتوای گزارشها و یادداشتها میتوان دریافت که این روزنامه با گرایش خفیفی در طیف منتقدان دولت قرار میگیرد.
جمعبندی
– نوذر شفیعی، فریدون مجلسی، جاوید قربان اوغلی، رضا نصری، یوسف مولایی، نصرت الله تاجیک و علی خرم افرادی هستند که در تیرماه برای بیش از یک روزنامه سرمقاله نوشتهاند. از میان اینها نوذر شفیعی هم برای اصولگراها نوشته و هم برای طرف مقابل، یعنی روزنامه جام جم و روزنامه ایران . مابقی اما صرفا در جناح هوادار توافق اتفاق افتاده است. نصرت الله تاجیک هم با 6 یادداشتی که برای شرق و اعتماد نوشته در میان این جمع از نظرتعداد رکورد دار است.
– در رده بندی کلی، به ترتیب محمدرضا کردلو، مهدی محمدی، حسین شریعتمداری، نصرت الله تاجیک، حسین قدیانی و محمد ایمانی در رده اول تا ششم هستند. که از این جمع فقط نصرت الله تاجیک متعلق به اصلاح طلب هاست و مابقی مربوط به منتقدان اصلی تیم هستهای، یعنی وطن امروز و کیهان است.
– معنای بند قبل این است که منتقدان، سرمقالهنویس ثابت هستهای داشتهاند اما طرف مقابل خیر. معنای دیگرش این است که منتقدان منسجمتر و مدیریت شدهتر در موضوع هستهای یادداشت و سرمقاله نوشتهاند.
– در جناح هوادار مذاکرات، فردی معادل مهدی محمدی – که هم اشراف فنی به مباحث هستهای داشته باشد و هم اشراف سیاسی- وجود نداشته و از همین رو اغلب یادداشتها کلی و غیرفنی و غیرمصداقی است. این ضعف اعضای تیم مذاکره کننده را مجبور کرده که در جواب انتقادهای مطبوعاتی منتقدان، گاهاً خودشان دست به کار شوند.
– هم در روزنامه کیهان و هم در روزنامه وطن امروز، چهرههای شاخص روزنامه ( شریعتداری و قدیانی) تقریباً خودشان راسا با تمام توان وارد موضوع هستهای شده و با یادداشتهای متعدد از در مخالفت در آمدهاند. در سوی مقابل مدیران و سردبیران اصلاحطلب و اعتدالگرا، به جز در موارد معدودی چندان صلاح ندانستهاند از خودشان خرج کنند و موضع حمایتی سفت و سخت بگیرند.
– در خصوص ابعاد دیپلماتیک و حقوقی ماجرا، به لحاظ تعدد حقوقدانها و دیپلماتهای سرمقالهنویس جناح هوادار توافق موفقتر بودهاند.
– البته از ظاهر یادداشتها نمیتوان پی به شفاهی یا کتبی بودن آنها برد و بنابراین در این خصوص نمیتوان به قطعیت نظر داد. منتهی هم از جنس یادداشتنویسها و هم از نوع نثر بر میآید که تعداد یادداشتهای شفاهی در میان یادداشتهای هستهای قابل توجه است و در این بین، سهم منتقدان سرسخت توافق ( کیهان و وطن امروز) حداقل و سهم دیگران حداکثر است.
Sorry. No data so far.