جابر خرم نیا –در فرقه بهاییت، بخصوص بعد از اولین انتخابات بیتالعدل در دهه شصت میلادی، «آموزش» اهمیت ویژهای داشته و دارد. در ابتدا شاید امر آموزش در فرقه ضاله بهاییت شکل منسجمی نداشت و بخصوص در ایام زنده بودن میرزا حسینعلی نوری بهاءالله، مبلغین بهایی به مناطق مختلف میرفتند و هم امر بهایی را تبلیغ مینمودند و هم آموزشهای لازم را به اعضای فرقه میدادند. در ادامه مسیر و در زمان اداره بهاییت توسط عباس افندی، فرقه بهایی بیشتر شکل تشکیلاتی به خود میگیرد، گرچه هنوز از تشکیلات منسجم و نظم اداری خبری نیست، اما مبلغان بهایی کاملاً حساب شده و تحت مدیریت و برنامهریزی عبدالبهاء و دامادش میرزا هادی افنان، به نقاط مختلف اعزام میشدند و مأموریت تبلیغ فرقه بهائیت، رساندن اخبار جدید به اعضا و آموزش آنها را به انجام میرساندند.
آموزش در بهائیت
بهائیت از همان ابتدا به سبب اتصال و ارتباط با دستگاه اطلاعاتی انگلستان (MI6، بهترین شیوه برای فریب افکار عمومی، جذب اذهان ساده و مستعد برای پذیرش بهائیت و ادامه حیات خویش را، تقویت دستگاه تبلیغاتی خویش از طریق در پیش گرفتن بهترین شیوههای سازماندهی شده آموزش و تبلیغات دانستند. این روشهای مبلغ محورانه تا دوره زمامداری شوقی افندی، فرزند میرزا هادی افنان و نوه دختری عبدالبهاء که نزد بهاییها با عنوان ولیامرالله شهرت داشت، ادامه پیدا کرد. در این دوره، آموزش و تربیت کودکان و نوجوانان اهمیت بیشتری پیدا کرد. از این زمان بهآرامی محافل بهایی محلی در نقاط مختلف شکل گرفت. محافل روحانی هم کمکم محافل ملی را شکل دادند. پس از فوت شوقی در سال 1336، روحیه خانم تقریباً همهکاره تشکیلات بهایی شد و گامهای مؤثری را در انسجام تشکیلات بهایی و استقرار بیتالعدل برداشت و حدود شش سال پس از مرگ شوقی، بیتالعدل بهایی رسماً تأسیس شد. بیتالعدل از همان آغاز برنامهای جامع، مشخص و مدون را برای توسعه تشکیلات بهایی مدنظر قرار داد که بنیان آن بر آموزش و تبلیغ در لایههای مختلف تشکیلات بهایی استوار بود. در این میان افکار و اندیشههای خانم روحیه ماکسول، همسر شوقی افندی بسیار مؤثر بود. روحیه ماکسول بهشدت به موضوع آموزش بهاییها در کودکی و نوجوانی اهمیت میداد و معتقد بود تربیت آنان از این سنین برای تبلیغ امر بهایی و ارتباط آنها با دیگران زمینه گسترش تشکیلات بهایی را فراهم خواهد کرد.
آموزش کودکان و نوجوانان
آموزش دوره تشکیلاتی بهاییها از دوران کودکی آغاز میشود و کودکان بهایی در مهدکودکهای بهایی پرورش پیدا میکنند. این مهدها، یا مهدهای قانونی هستند که به ترفندهای مختلف تحت نفوذ بهاییها درآمدهاند و یا در منزل و املاک بهاییها تشکیل میشود و فرزندان خانوادههای بهایی را تحت آموزش قرار میدهد. در مرحله بعد هم کودکان علاوه بر مدرسه، در روزهایی مشخص تحت نظارت کامل محافل محلی، زبان عربی، دعاها و مناجاتهای بهایی و برخی متون دینی را آموزش میبینند، این آموزشها همان شناخت روند تبشیر است. این آموزشها تا دوران نوجوانی ادامه پیدا میکند و در دوران نوجوانی تا جوانی به مباحث تخصصی و مسائل پیرامون فرقه پرداخته میشود. گرچه معمولاً ساختار تشکیلاتی و سیر آموزشی فرقه بهایی محرمانه نگه داشته میشود و در منابع مختلف و قضای مجازی چیز زیادی در مورد آن وجود ندارد، اما با توجه به اطلاعاتی که از منابع مختلف (بخصوص نفوذ در فرقه) و نیز جداشدگان از بهاییت به دست آمده است، برخی ساختارها و آموزشها قابل مطالعه هستند. از میان تمام روشهای آموزشی بهاییها از دوران کودکی تا سنین مختلف میتوان به مجالس نیایش هفتگی در خانه اعضای تشکیلات و زیر نظر محفل محلی، جشنهای مخصوص این آئین بخصوص ایام هاء و اعیاد خودساخته بهایی، ضیافت 19 روزه ماه آخر بهایی و ایام روزه آنها و… اشاره کرد.
حرکت به سوی طرح روحی
طرح روحی یک طرح دقیق، منسجم و سازماندهی شده است برای تبلیغ امر بهایی و گسترش تشکیلات بهایی. درواقع بیتالعدل بهایی، در آغاز قرن بیست و یکم به این نتیجه رسیده بود که باید از طریق اجرای یک برنامه هدفمند و مؤثر تعداد اعضای تشکیلات بهایی را افزایش دهد تا بتواند به حیات خود ادامه دهد. اینکه چرا بیتالعدل تبلیغ مؤثر و هدفمند با هدف گستردن شبکه بهاییت را در حد حیات این فرقه برآورد کرد، میتوانست چند دلیل عمده داشته باشد. اول اینکه بعد از جریانی که «چارلز میسون ریمی»، معمار مشهور آمریکایی و بهایی و از ایادیان امرالله و از نزدیکان شوقی افندی به راه انداخت و پس از مرگ شوقی اعلام کرد که خودش ولیامرالله دوم است و بهاییها باید از او پیروی کنند، شاخه دیگری در بهاییت به وجود آمد. پس از مرگ چارلز میسون ریمی، جریان دیگری از دل جریان او متولد شد و خود را بهائیان ارتدکس نامید. بهائیان ارتدکس جریانی است که بیتالعدل را به رسمیت نمیشناسد و آن را بدلی میداند. البته اکنون بهاییهای روشنفکری هم پیدا شدهاند که بهشدت به بیتالعدل منتقد هستند و از سایه سنگین آن بر تمام شئون زندگی بهاییها اعلامخطر میکنند. این اعتراضات درونی بهاییها، موجب ضعف اداری بیتالعدل شده و میشود. و البته بیتالعدل در کنار آن با یک مشکل بزرگ هم روبرو شده است و آن، خروج بهاییها از عضویت در این فرقه و بازگشت آنها به دامان اسلام است. افشاگری این بریدههای فرقه بهایی بهشدت به حیثیت و اعتبار بیتالعدل لطمه زده است.
تشکیلات بیتالعدل برای اقناع افکار بهایی و به آن سبب که اعضای نه نفره خود را دارای مقام عصمت و حکمش را واجبالاطاعه میداند، همواره به پیشبینی آینده امر بهایی میپردازد. بخصوص که همواره در مورد کشور ایران چنان اعلام میکند که گویا عنقریب تمام ملت ایران دیانت اسلام را رها کرده به تشکیلات بهایی خواهند پیوست، اما حقیقت ماجرا جور دیگری رغم میخورد. نهتنها حکومت اسلامی در ایران تقویت میشود، بلکه بر شمار بهاییهایی که به ماهیت فرقه پی برده و از آن میبرند افزوده میگردد.
بیتالعدل در این راستا، تصمیم گرفت تا شیوه آموزش درون تشکیلاتی خود را تقویت کند، نظارت قویتر بر زندگی و رفتار بهاییها داشته باشد. همچنین از طریق ایجاد ارتباط بین بهاییهای مبلغ با سایر افراد، آنها را به تشکیلات دعوت و به طرق مختلف به دام شبکه بهایی بیندازند. از میان طرحهای ارائهشده به بیتالعدل، طرح یک بهایی ایرانی به نام روحی ارباب توسط بیتالعدل پذیرفته میشود و پس از ده سال اجرای آزمایشی در کشور کلمبیا، از سوی بیتالعدل تأییدشده و جهت اجرا به محافل ملی در کشورهای مختلف ابلاغ میشود. این طرح اما در ایران با شیوههای متفاوتتری پی گرفته میشود.
ماهیت طرح روحی
طرح روحی دو هدف عمده دارد، اول اینکه اعضای فرقه بهایی با تبلیغ و جذب افراد در فرقه بهایی آشنا شوند و خود به تبلیغ افراد در ارتباط روزمره زندگیشان از مدرسه گرفته تا دیگر محیطهای اجتماعی اقدام کنند؛ و دوم آنکه مبلغان بهایی را روشهای عملی چگونگی شناسایی و جذب افراد مستعد برای ورود به تشکیلات بهایی اقدام نمایند. در ایران اجرای طرح روحی با دیگر کشورها متفاوت بود. حکومت اسلامی در ایران، بهاییت را بهعنوان یک تشکیلات سیاسی و جاسوسی در جهت مخالفت با اساس اسلام و حکومت اسلامی شناسایی کرده بود و این فرقه را دارای کارکردهای جاسوسی، خرابکارانه و سیاسی میدانست. حساسیتها در فعالیت بهائیت در ایران، باعث شد تا حتی مدتزمان دورههای مختلف طرح روحی در ایران هم طولانیتر باشد. در حالت عادی طرح روحی دارای یک دوره زمانی پنجساله، دوره زمانی چهارساله و در آخر دوره زمانی یکساله است. یعنی اجرای طرح روحی در هر کشور، تنها ده سال طول خواهد کشید. این طرح از سال 2003 در ایران آغاز شد و بیتالعدل تصمیم گرفت مدتزمان اجرای آن را در ایران و کشورهای اسلامی تا سال 2021 تمدید نماید. «برای اجرای این طرح تاکنون ۹ عنوان کتاب تألیف و تنها ۷ عنوان از این سری کتب به زبان فارسی ترجمه و آماده شده است که عناوین برخی از کتابها عبارتاند از: گفتگوهای هدفمند با غیر بهائیان، تاریخ بهائیت، آموزش و نحوه تبلیغ بهائیت و کتابی برای مبلغان فرقه/ روزنامه کیهان، ماهیت و اهداف طرح روحی، 13 شهریور 1385.»
پس از آموزش برخی از بهاییهای مستعدی که در طی یک تور اطلاعاتی و آموزشی به دوبی رفته و تحت تعلیم دوره اول طرح روحی قرار گرفتند، اجرای عملی طرح روحی در ایران کلید خورد. اولین هدف طرح روحی استان فارس و مشخصاً شهر شیراز و روستاهای آن بود. مبلغان بهایی از هر روشی برای نزدیک شدن به افراد مستعد برای فریب استفاده میکردند؛ برای مثال افراد نیازمند کار و فقیر را در کارگاهها و شرکتهایی که توسط بهاییها اداره میشوند مشغول میکردند، یا با استفاده از احساسات عاطفی پسر یا دختر مستعدی را شناسایی نموده و با یک پسر و یا دختر بهایی آشنا میکنند و حتی گاهی موجب ازدواج آنها میشوند، ازاینروی افراد مستعد فریب با اهرمهای فشاری چون ترس از دست دادن کار یا از دست دادن معشوقه، شرایط بهتری برای پذیرش بهاییت پیدا میکردند. در کنار این مسائل بهاییها در مناطق محروم و روستایی با نام دروغین و جعلی بهداشتیار و یا به نام کمکهای انساندوستانه تلاشهای زیادی را برای فریب افراد ساده، کمسواد و مستعد انجام میدادند. علاوه بر آن، جزوات مختلف حاوی شبهات و جزوات تبلیغی بهایی در سطوح گسترده بخصوص در بین جوانان دانشگاهی منتشر و توزیع میشد.
با گسترش عملیات اجرای طرح روحی در ایران، حساسیت نهادهای مردمی و اسلامی باعث شد تا در رسانههای کشور هشدارهای زیادی به مردم داده شود، بخصوص دستگاههای امنیتی کشور برای مقابله با عضوگیری این فرقه ضاله فعال شدند، تا آنکه بیتالعدل تصمیم گرفت در یک اقدام مزورانه، سطح عملیاتی طرح روحی را کاهش داده و برای فریب مردم و دولت ایران اعلام کرد که اجرای طرح روحی در ایران متوقفشده است. اما واقعیت اینجا بود که طرح روحی تنها تغییر رویه داد و مانند شبکههای ضد امنیتی و تروریستی که سابقاً در فضای ایران فعال بودند (همچون منافقین خلق، حزب توده و امثالهم) به شیوههای محرمانه و سری در جذب و تبلیغ روی آوردند. چنانچه به تشکیلات بهایی داخل ایران اعلام کردند که: ««نکته بسیار مهم این است که اسامی محبین که وارد اقدامات اساسی میشوند، بایستی مکتوم بماند و به سایر احبا معرفی نشوند». از این به بعد، تشکیلات بهایی همان رویه را در مورد جذب و فریب افراد ادامه داده و میدهد، اما در مسیر اجرای طرح روحی بهشدت اسرارآمیز عمل میکند.
ایام ضیافت بهایی
از ابداعات تشکیلات بهایی، تهیه تقویم و گاهشماری ویژه برای خود بود. اما این تشکیلات تمام محاسبات منطقی در گاهشماری را برهم زد و یک تقویم نامنظم با نام «بدیع» برای خود ایجاد کرد. در تشکیلات بهایی، مناسبتها و آیینهای خاص فرقه برخی در گاهشماری قمری معینشده (مانند تولد باب و بهاء) و برخی هم مناسبتهای خورشیدی هستند. اما این فرقه با پذیرفتن نوع گاهشماری خورشیدی، ایام سال را به نوزده ماه نوزدهروزه تقسیم نموده است و در این میان چون در سالهای عادی 4 روز و در سالهای کبیسه 5 روز زیادی میآمده است، روزهای اضافی را با نام ایام «هاء» بهعنوان روزهای مخصوص جشن و سرور جدا نموده است. اما آخرین ماه تقویم بدیع اختصاص به ایام روزهداری بهاییان دارد که به آن ایام صیام میگویند. اعضای فرقه بهایی با برنامههایی خاص و شبه عرفانی-صوفی در آخرین ماه گاهشماریشان از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب از خوردن و آشامیدن پرهیز میکنند. اما این ضیافت نوزدهروزه، موقع مناسبی برای آنهاست تا برنامههای مخصوصی هم اجرا نمایند. برنامههای صوفیانه مشتمل بر مناجاتها، دعاها و آموزشهایی برای نزدیکی بیشتر به بهاءالله و چیزهایی از این قبیل است. به گفته برخی جداشدگان از فرقه بهایی، ضیافتهای نوزدهروزه با برنامههای منظم عرفانی و برنامههای مشخص آموزشی در جهت تبشیر آیین بهایی پیش از انقلاب در حضیرهالقدسها برگزار میشد. اما پس از انقلاب که هرگونه فعالیت تشکیلاتی بهاییها ممنوع اعلام شد، این برنامههای در خانه بهاییها برگزار میشود و بهاییهای هر محل در هر روز از روزهای نوزدهگانه ضیافت به منزل یکی از بهاییها میروند و مراسم مخصوص خود را در آنجا برگزار میکنند.
شبکه آموزشی در تشکیلات بهایی
آموزش در شبکه تشکیلاتی بهایی از دوران کودکی شروع میشود. یعنی سنی که کودکان به مهدکودک میروند. تشکیلات بهایی از 4 سالگی شروع به آموزش و تربیت اعضای فرقه خود میکند و از همان زمان هم تمام امور زندگی آنها را زیر نظر میگیرد. نظم شرکت در کلاسها نشاندهنده عمق ایمان به تشکیلات بهایی است. گرچه ساختار و شبکه آموزشی در فرقه بهایی پیچیده و محرمانه است، اما حقایقی که از منابع مختلف کشف شده نشاندهنده یک زندگی تشکیلاتی دارد که فرقههای مشابه چون سازمان منافقین خلق هم آن را تجربه کردهاند.
*شبکه مهد کودک: به هیئت واجبالتعلیمین مشهور است و همه خانوادههای بهایی موظف هستند تا فرزندان چهار سال به بالای خود را برای ساعات مشخصی در روز یا هفته به این هیئت واگذار کنند. امروز این هیئت بیشتر در قالب مهدکودکهای خصوصی بروز پیدا میکند و البته بیشتر قالب مهد کودکهایی است که بدون مجوز قانونی در منازل بهاییها تشکیل میشد و اختصاص به آموزش کودکان دارد. مفاهیم اولیه امر بهایی در قالب بازی، داستان و شعر به کودکان آموزش داده میشود. درواقع در همین سنین کوچک از طرق مختلف مربیان بهایی حب و بغضهای مختلف را در جان کودکان معصوم میکارند.
*شبکه جوانان بهایی: به هیئت جوانان شهرت دارد. در این زمینه همه نوجوانان و جوانان بهایی از سنین دبیرستان به بعد باید در جلسات مخصوصی شرکت کنند. آموزش ویژه زبانهای انگلیسی و عربی، آموزش فصاحت و بلاغت و نطق در کلاس، شیوههای مباحثه، مغلطه و ایجاد شبهه در بین اغیار و امثالهم از اصول آموزشهایی است که در دوره جوانی طی خواهد شد. همچنین شیوههای جذب، تبلیغات، نویسندگی و بهره بردن از رسانه و مسائلی ازایندست هم در این دوره مورد آموزش قرار میگیرد.
*کلاسهای اخلاق: کلاسهای اخلاق هم در جامعه بهایی نظم مشخصی دارد. همه بهاییها موظف به شرکت در این کلاس هستند که روزهای جمعه در منازل بهاییها برگزار میشود. مناجاتها و دعاهای ویژه بهاء و عبدالبهاء خوانده میشود و سپس برخی از اعضا در مورد مفاهیم عرفانی، یا اشعاری که درباره اعتقادات فرقهشان سروده شده نطق میکنند.
*هیئت صیانت از اعضای بهایی: در فرقه بهایی همواره تلاش بر این است که هیچ آسیبی به تشکیلات بهایی وارد نشود، اگر آسیبی وجود دارد بهتر است متوجه افراد و اشخاص باشد. همواره بهاییها به سبب ذات اجتماعی بشر و اینکه در جوامع مختلف زندگی میکنند مجبورند در مراودات هرروزه خود در جامعه با افراد غیر بهایی ارتباط داشته باشند. این ارتباطات باید کاملاً مشخص و حسابشده باشد. درواقع تشکیلات بهایی درصدد این است که در درجه اول مطمئن شود ارتباط بهاییها در جوامع با دیگران از ایمان آنها به تشکیلات نمیکاهد و در درجه دوم میخواهد آسیبها را در تشکیلات دور کند و بسیار مراقبت میکند که بهاییها در مراودات هرروزه خود پیروز بیرون بیایند. بر همین اساس زیر نظر محافل شهرستانی، در محلهایی که بهاییها هستند یک هیئت سه تا پنجنفره تشکیل میشود. این هیئتها بر تمام شئون زندگی بهاییها نظارت دارند. آنها نظم حضور بهاییها در برنامههای تشکیلات، میزان اطاعتشان و ایمان آنها را میسنجند. در همین زمینه گاهی برای مراودات آنها تعیین تکلیف میکنند، از آنها گزارش میخواهند و اعضای فرقه موظفاند پاسخ دهند. در همین زمینه است که گاهی ازدواجهای مصلحتی، طلاقهای مصلحتی صورت میگیرد. درواقع بیتالعدل از طریق این هیئتها تا کوچکترین جزئیات زندگی اعضای فرقه را تحت نظر دارد و آن را بررسی میکند و در صورت لزوم در زندگی اعضایش دخالت میکند.
Sorry. No data so far.