با شتاب گرفتن جنگ سرد، موضوعاتی همچون جنگهای هستهای، ابر قارچی و آرماگدون دور از ذهن نبود. جهان آن روز، ریگان و تاچری داشت که مدام درباره رهبران پا به سن گذاشته شوروی حرف میزدند؛ در حالی فیلمهای سینمایی آن روز صحنههایی از جنگهای اتمی را نشان می دادند که ترس از رها کردن بمبهای اتمی در یک واقعه تأسف بار به واقعیت پیوست.
برخی معتقد بودند که تمام این سناریوی سینمایی کابوسوار براساس یک فرضیه ناب شکل گرفت و آن هم عادیسازی افکار عمومی برای دو حمله اتمی بسیار واقعی به هیروشیما و ناکازاکی بود. باور کردنش سخت است که اماکن تخریب شده در این جنایت توانسته باشند از تل خاکی سر بر آورده باشند تا برای باری دیگر به شهرهای بزرگ و موفقی تبدیل شوند. هیروشیما ققنوسوار متولد شده است.
8:15 صبح ششم آگوست 1945؛ لحظهای که زمان در هیروشیما متوقف شد.
اولین مکان برای بازدیدکنندگان هیروشیما معمولاً موزه یادبود صلح هیروشیماست. موزه برای گروههای مدرسهای ژاپنی بسیار محبوب است و به عنوان یک نتیجه طبیعی، مکانی برای بازتاب صلح نیست. اما فضایی برای گپوگفت درباره صلح هست.
این موزه در مرکز هیروشیما و درست در محل انفجار بمب اتم آمریکاییها در جنگ جهانی دوم ساخته شده است. سازه این بنا توسط کنزو تانگ طراحی شده و در آگوست 1955 این موزه ساخته شد. محبوبیت این موزه به قدری است که در فاصله 1955 تا 2005 بطور متوسط یک میلیون بازدیدکننده در سال داشته است.
طبق تابلو راهنمای ورودی موزه: «موزه یادبود صلح متعلقات به جامانده از قربانیان، عکسها و دیگر مواردی را جمعآوری کرده و نشان میدهد که ترس از آن واقعه را انتقال میدهد و با نمایش توضیح هیروشیما پیش و پس از بمباران تکمیل میشود که وضعیت کنونی عصر هستهای را ارائه میکند. هر یک از موارد نمایش داده شده اندوه، خشم یا درد مردمان واقعی را تجسم میبخشد. اکنون با کشف فاجعه بمب A، عمیقترین آرزوی هیروشیما امحای تمام سلاحهای هستهای و درک جامعهای بینالمللی در کمال صلح است.»
موزه صلح دارای اتاقهای متعدد بزرگی است و تقریباً دو ساعت زمان صرف تماشای آن میشود. سالن اصلی در طبقه همکف داستان جنگ ژاپنی وسیعتری از 1931 تا 1945 را نقل میکند.
در این سالن ماکت و نمونه عظیمی از شهر هیروشیما پیش از بمباران استقرار داده شده است. یک بخش توسعه آمریکا در تولید بمب اتم را تشریح میکند و داستان از چشمانداز انولا گای، هواپیمای حامل بمب اتم رها شده روی شهر روایت میشود.
مدل هیروشیما پیش از بمباران 1945
مدل هیروشیما پس از بمباران 1945
مدلی از هیروشیما پس از بمباران: بالن قرمز نشانگر نقطه انفجار بمب است. در این مدل سازههای باقیمانده از انفجار اتمی قابلمشاهده است.
کارگران در حال بازسازی فوری خط تراموا – حمل و نقل سه روز پس از بمباران از سر گرفته میشود.
طبقه بالایی موزه نگاهی بیطرفانه به رقابت ارتشهای اتمی جهان دارد. بازدیدکنندگان به تلخترین بخش موزه برای گواهی یافتن هدایت میشوند: بازماندههایی از والدین و فرزندانی که قربانی بودهاند، خواه بر اثر انفجار و آتش بمب کشته شدهاند یا خواه بعدتر بر اثر رادیواکتیو. وسایلی همچون ظرف ناهار نیمسوخته یا رختآویز سوخته، کاملاً طبیعت درهم و برهم سلاحهای کشتار جمعی را نمایش میدهند.
اسباببازی کودکان با دردناکترین تصدیقها همراه است.
هر یک از این قطعات لباس داستان دلشکستگی «دیگری» را نقل میکند
ساعت به جامانده از یک قربانی که ساعت وقوع انفجار را نشان میدهد.
خارج از موزه، پارک یادبود صلح است که با مجسمهها و تندیسهای اهدایی از طرف رهبران جهان مزین شده است. فضایی پوشیده از برگ به دور از جمعیت شهری برای به تفکر واداشتن مخاطبان به اصوات و تصاویر موزه و یادآوری نگرانیها و تلخیهای جاری و ساری در این شهر فراهم شده است. پشت همه این نگرانیها، پلیدیهایی مخفی شده است. پلیدیهای جنگطلبانه آمریکایی.
ساعت صلح
کانون واقعی انفجار یا نقطه دقیق انفجار بمب اتم در 8:15 ششم آگوست، با یادبودی فراموششده در خیابانی نزدیک به پارکِ یادبودِ صلح قرار دارد. شاید موزه صلح مکانی برای گرامیداشت کشته شدگان این جنگ باشد اما ساخت نماد در محل واقعی انفجار بمب در حالیکه یک روزشمار روی آن ثبت شده است، چیزی جز زنده نگه داشتن یک بغض در سینه مردم این شهر نیست. ژاپنیها نسل به نسل تلخی این بلای آمریکایی را به یکدیگر منتقل کردند.
کانون – بمب دقیقاً در این نقطه منفجر میشود.
شاید شناختهشدهترین نماد هیروشیما گنبد بمب A باشد که در گذشته ساختمان ارتقای صنعتی استانداری هیروشیما بوده است. تنها 100 متر از کانون انفجار اتمی فاصله دارد و با این حال یکی از معدود ساختمانهای هنوز سرپای به جامانده است؛ البته به شکل بدی آسیب دیده است.
گنبد بمب A
این مکان برای شب نورپردازی شده است و به دلیل نزدیکیاش به کناره رودخانه، مکانی محبوب برای خانوادهها و گروههای صلح دوست است.
—————————
Sorry. No data so far.