دوشنبه 17 آگوست 15 | 17:35

ماهیگیری غرب در دریای وحشت منطقه

این اشتباه کشنده باعث ایجاد سازمان‌ها و جنبش‌های افراط‌گرایی شده که تاکنون ساکت ماندند، البته این جریان‌ها در نزدیکی مرزهای عربستان نیستند،‌ بلکه در داخل این کشور و اتاق خواب آن حضور دارند.


در عمق مواضع کشورهای عربی در قبال مسایل منطقه‌ای و جهانی ‌چیزی با نام سیاست منطقه‌ای که در نتیجه ساختارهای عربی مستقر ،در منطقه خاورمیانه باشد وجود ندارد. این در حالی است که طرح‌های  آمریکایی به ‌صورت غده‌ای سرطانی در گوشه و کنار جغرافیای کشورهای عربی و زیرساخت‌های حیاتی آن رشد می‌کنند، این کشور توطئه‌ها و ابزارهای مخصوص خود را دارد که کاملاً مخالف توسعه و تعمیق مناسبات بین ساختارهای امت واحده است و به بخشی از ساختار سرطانی که ذکر کردیم تبدیل شده ‌است.

به عبارت دقیق‌تر هیچ سیاست عربی مستقل در منطقه وجود ندارد، بلکه سیاست‌‌های آمریکایی بر رفتار و عملکرد رژیم های عربی مسلط است و تحولات منطقه عرصه تقابل رویکرد آمریکایی با محور مقاومت و بازدارندگی شده است. اگر برخی مقامات رژیم‌های عربی با نادیده گرفتن اختلافات جزئی خود درباره پرونده های منطقه ای از تطابق در سیاست های کشورهای عربی در قبال مسایل مختلف خبر می دهند، این تطابق بر اساس هماهنگی بین کشورهای عربی و تصمیم سازی مشترک بین آن ها نیست، بلکه در نتیجه اشتراک منبع سیاست‌پردازی این کشورها است و اختلافات موجود در بین آن‌ها نیز در نتیجه تقسیم نقش‌هایی است که بر اساس این پروژه‌ها برای هر یک از آنها تعریف شده است.

با در نظر گرفتن چنین پشت پرده ای تحلیلگران از انتشار برخی اخبار منطقه ای که در نگاه اول عجیب و غیر منتظره به نظر می‌رسد، غافلگیر نمی‌شوند. اعلام روزنامه آمریکایی بلومبرگ مبنی بر دیدارهای سرتیپ محمد انور ماجد عشقی افسر سابق استخبارات عربستان سعودی با رودی گولد یکی از مشاوران ارشد نتانیاهو یکی از ابعاد سیاسی و نظامی این رویکرد فراگیر است. این دیدارها تکمیل‌ کننده دیدارهای سابق اینچنینی بین دو طرف بود که اخیراً در امان برگزار شد، دیدارهایی که روزنامه‌های عبری‌زبان با هماهنگی سرویس‌های جاسوسی اسرائیل و آژانس امنیت ملی آمریکا آن را فاش کردند.

سیاست پردازان غربی- صهیونیستی و به تبع آن مزدوران منطقه این محور می‌دانند که در شرایط جنگ ها و سختی‌ها،‌ حرکت برخلاف جهت افکار عمومی به بهانه‌ها و توجیه‌های مختلف امکان پذیرتر از شرایط عادی است. رسانه‌های وابسته در این عرصه از مسئولیت خود به خوبی آگاه هستند. به این ترتیب در دیکتاتوری مدرن تنها کاری که باقی می‌ماند این است که عناصر فرهنگی و نخبگان فکری را با ابزارهای مختلف به سکوت مجبور کرد.

ماهیگیری غرب در دریای وحشت منطقه/ وقتی برخی سران عرب گور خود را با دست خود می کنند/

کسینجر که به نماد واقع‌گرایی سیاسی معروف است در کتاب خود با عنوان (world order ) که هنوز منتشر نشده تصریح می‌کند که واشنگتن در مورد مناسبات بین منافع خود و موقعیت این منافع در قبال انتشار دموکراسی و حقوق بشر بررسی و تحلیل می‌کند. وی می‌افزاید:‌ آمریکا اصلاً چه زمانی به ارزش‌ها و مبانی انسانی ارزش گذاشته است که بخواهد ارتباط آن با منافع حیاتی خود را بررسی کند. وی تصریح می‌کند عربستان سعودی در ابعاد تأمین مالی و پوشش هر ماجراجویی که غرب در خاورمیانه انجام داده، ، نقش مثبت مخفیانه یا علنی  در آن داشته است. از زمان جنگ دوم جهانی عربستان سعودی با غرب متحد شده است.

وی می‌افزاید: نظام عربستان سعودی نظامی دین سالار است که یک اشتباه استراتژیک و کشنده  انجام داد، این اشتباه زمانی بود که سرکردگان این رژیم تصور کردند که برای مدتی مشخص و محدود می‌توانند از اسلام رادیکالی و جنبش‌های اسلام‌گرا در خارج حمایت کنند، بدون اینکه این گروه‌ها در فضای ملتهب داخلی عربستان تأثیر بگذارند. این اشتباه کشنده باعث ایجاد سازمان‌ها و جنبش‌های افراط‌گرایی شده که تاکنون ساکت ماندند، البته این جریان‌ها در نزدیکی مرزهای عربستان نیستند،‌ بلکه در داخل این کشور و اتاق خواب آن حضور دارند.

ماهیگیری غرب در دریای وحشت منطقه/ وقتی برخی سران عرب گور خود را با دست خود می کنند/

درگیری‌های کنونی در خاورمیانه درگیری‌های دینی سیاسی و جغرافیایی به صورت هم‌زمان است و نتایج آن ایجاد دولت‌هایی شکست خورده است که آمریکا منافع خود را با باقی نگه داشتن رژیم‌های متناقض جهت تسهیل تسلط بر آنها تأمین می‌کند. از این منظر این  کشور حتی به دنبال ایجاد دولت وابسته و قوی سنی در مراکز حاکمیت در منطقه نیست. کسانی که تصور می‌کنند آمریکا برای مبارزه با تروریسم به منطقه آمده، یا توطئه‌گر هستند یا جاهل یا عقب مانده ذهنی و گزینه دیگری در این میان وجود ندارد.

استراتژی جدید آمریکا مبتنی بر ایجاد ائتلاف بین‌المللی (ناتو) و منطقه‌ای (کشورهای موسوم به اعتدال عربی) با ادعای مبارزه با تروریسم در سوریه و عراق است. این در حالی است که این استراتژی در صورت دارا بودن اهداف اعلام شده با مفهوم و مقتضیات مبارزه با تروریسم در تناقض است. در سوی دیگر این رویکرد مخالف دیدگاه‌های کسینجر در مورد جنگ دینی بین اهل تسنن و شیعیان است که دولت آمریکا آن را به عنوان گزینه درازمدت و استراتژیک خود انتخاب کرده تا بتواند عمق استراتژیک عربی و ایرانی را هدف قرار دهد.

به نظر می‌رسد آمریکا در سال‌های اخیر استراتژی جدیدی با عنوان “مدیریت توحش و بحران سازی آن” را در بالکان و آسیای میانه به صورت آزمایشی آغاز کرده و بعد از موفقیت آمیز بودن این طرح، در مرحله بعد کانون اصلی فعالیت آن را در کشورهای عربی خاورمیانه به ویژه سوریه و عراق و یمن مستقر کرده است، به این ترتیب ایمن الظواهری رهبر القاعده بعد از سال‌ها از غار خود بیرون آمده و فعالیت گروه‌های تروریستی در انواع و اسامی مختلف شدت گرفته است، شاخه‌های جدید تروریستی وابسته یا غیر وابسته به القاعده با پتانسیل عملیاتی بالا علاوه بر غرب خاورمیانه در شبه قاره هند و مرزهای ایران شکل گرفته و کشورهایی مانند روسیه و هند و چین (اعضای ائتلاف بریکس ) و ایران به عنوان رقبای آمریکا در نفوذ منطقه‌ای مورد تهدید واقع شده‌اند.

ماهیگیری غرب در دریای وحشت منطقه/ وقتی برخی سران عرب گور خود را با دست خود می کنند/

یک گزارش وزارت دفاع آمریکا که به تازگی از طبقه‌بندی محرمانه خارج شده، افشا می کند که ظهور گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه، دست‌کم سه سال پیش از سوی وزارت دفاع آمریکا پیش بینی شده بود. در این گزارش داخلی که در میان نهادهای اطلاعاتی آمریکا توزیع شده، ظهور این گروه تروریستی، نتیجه تلاش های غرب برای براندازی دولت بشار اسد در سوریه معرفی شده است. اما با ‌وجود این، دولت های غربی به هماهنگ کردن ارسال کمک های مالی، نظامی و لجستیکی برای گروه های افراط گرا در سوریه از طریق متحدان خود از جمله عربستان سعودی، قطر، امارات، اردن و ترکیه ادامه داده اند.

این سند که تاریخ آن اوت 2012 است، بیان می کند که گروه های عمده مسئول شورش ها در سوریه، شامل سلفی ها، اخوان السلمین و القاعده عراق هستند. بلافاصله پس از این عبارت، چنین بیان می شود که این گروه ها از طرف یک ائتلاف به رهبری غرب، یعنی «کشورهای غربی، کشورهای منطقه خلیج فارس و ترکیه» حمایت می شوند.

آمریکا در راستای اجرای مرحله جدیدی از عملیات مدیریت توحش به دنبال آغاز جنگ فراگیر سنی و شیعه بر آمده است، اما تلاش‌های متعدد این کشور در سایه پیروزی‌های محور مقاومت و هوشیاری برخی دولت‌های منطقه و مراجع تقلید شیعه و علمای اهل تسنن ناکام مانده است.

به این ترتیب داعش و جبهه النصره و جیش الفتح و تعداد بسیار زیادی از گروه‌های تروریستی دیگر که بالغ بر 1000 گروه است، در نتیجه این استراتژی در منطقه قد علم کرد. گروه‌هایی که در قالب مدیریت آمریکایی و تأمین مالی و تسلیحاتی کشورهای عربی به دنبال ایجاد هرج‌ومرج و ناآرامی در منطقه هستند.

اشتباه استراتژیک و کشنده ‌ای که از آن نام بردیم، شامل همراهی برخی رژیم‌ های عربی با توطئه‌های آمریکایی صهیونیستی است،‌آنها دامنه پروژه غربی مدیریت توحش را منحصر در کشورهایی می‌دانند که در شرایط کنونی گروه‌های تروریستی در آنها حضور دارند. رژیم‌های عربی تصور نمی‌کنند که ابرهای سیاه توطئه استعمار و غرب روزی آفتاب امنیت آن ها را تیره و تار کرده و پایه های قدرت آن ها را متزلزل کند. آنها به خوبی می‌دانند که مقاومت چهار ساله دولت و ارتش سوریه در برابر این بحران در نتیجه محبوبیت مردمی دولت و وفاداری ارتش به آن بوده و اجرای چنین طرحی در کشورهای سلطنتی زحمت و زمان زیادی از طراحان این استراتژی نمی گیرد.

ماهیگیری غرب در دریای وحشت منطقه/ وقتی برخی سران عرب گور خود را با دست خود می کنند/

کشورهای مذکور نیز تصور می‌کردند با دور زدن این طرح آمریکایی می توانند سازمان های تروریستی را همچنان تحت حاکمیت و سلطه خود نگه دارند، اما با اتفاقاتی که اخیرا در عربستان رخ داده و تهدیداتی که بر ضد اردن مطرح است، عمق نگرانی این رژیم ها افزایش پدا کرده است.  به این ترتیب کشورهای مذکور با فرار رو به جلو می خواهند همچنان پرونده سوریه و عراق را با تمام ابزارهایی که دارند، به سمت افقی روشن به کام خود پیش ببرند.

به این ترتیب کشورهای حامی گروه های تروریستی امروز به سمت تجزیه امنیتی پیش می ‌روند، چرا که تسلط دولت بر بافت اجتماعی مردم در حال از هم پاشیدن است و از هیبت آن در نزد مردم کاسته شده و نگرانی ‌های مردم از اقدامات دولت افزایش یافته است. این موضوع بویژه در بستر کشوری مانند عربستان امکان تحقق بیشتری دارد.  برخی اعتقاد دارند که دولت‌های عربی همچنان قادر به کنترل تروریسم پرورش‌ یافته به دست خود هستند؛ اما تا زمانی که کارگاه پرورش تروریسم باز باشد، اقدامات تروریستی در داخل نیز در حال تکمیل خواهد بود. تبدیل ‌کردن معرکه های سیاسی به درگیری‌‌های فرقه‌ای و خسارت ‌های دولت در درگیری‌ ها و پروژه ‌های خارجی، هر انسان وهابی را به پروژه‌ خطرناک تکفیری – داعشی تبدیل می‌کند و در این صورت اوضاع امنیتی عربستان خطرناک خواهد بود.

به هر حال این نگرانی برای رژیم های عربی وجود داد که تروریست ها بعد از این برای ادامه فعالیت های جهادی! خود مشقت سفر به کشورهای دیگر نظیر عراق و سوریه را تحمل نکنند، بلکه در داخل رژیم های عربی سعی در پیاده کردن افکار التقاطی خودد داشته باشند. این بزرگ ‌ترین خطر برای موجودیت رژیم های دست به عصای عربی است.

تنها راهی که برای مقابله با این چالش باقی می ماند، توقف فوری کانال‌های حملت مالی و تسلیحاتی تروریست ها است، رژیم های عربی اگر به امنیت جامعه و حتی حاکمیت خود فکر می کنند، باید به عنوان جامعه هدف و تهدید شده از سوی جریان های تروریستی تکفیری، بدون در نظر گرفتن جدی بودن یا فعالیت های تبلیغاتی غرب، مبارزه با تمامی گروه های تروریستی را در دستور کار قرار داده و در کمترن بازه زمانی منطقه را از شر این گروه ها پاکسازی کنند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.