«قادر ملکاف» کارشناس سیاسی و اسلامی آسیای مرکزی در یادداشتی اختصاصی دلایل افزایش تمایل جوانان کشورهای منطقه به داعش و سایر گروههای تروریستی را بررسی کرد.
به گفته وی، بحث افراطگرایی سریع مسلمانان و به خصوص جوانان از جدیترین مسائل جمهوریهای آسیای مرکزی، روسیه و کشورهای مستقل مشترکالمنافع میباشد.
به اعتقاد کارشناس آسیای مرکزی، بر اساس مطالعات انجامشده، حضور جوانان در داعش در کشورهای سوریه و عراق به دلیل ایدئولوژیکی میباشد.
ملکاف معتقد است: بیش از 90 درصد جمعیت کشورهای آسیای مرکزی را مسلمانان تشکیل میدهند و امروزه جوانان به دنبال جهتگیری معنوی و ایدئولوژیکی هستند. حتی جوانان پاسخ به سوالات مربوط به سیاست را از اسلام سیاسی جویا میشوند.
وی در بخش دیگری از این یادداشت با بیان اینکه انواع پدیده و فرآیندها از علل افراطگرایی میباشند، آورده است: البته عامل اصلی شرایط موجود در داخل خود جوامع منطقه میباشد که یکی از مشکلات مرتبط با آن سطح پایین آموزش مذهبی از جمله در قرقیزستان به شمار میرود.
ملک معتقد است: از جمع افرادی که از کشور خارج شده و به جریان افراط پیوستهاند، هیچ کدام در مدارس اسلامی اصیل تحصیل نکردهاند و این افراد یا در مدارس غیر قانونی و توسط گروههای افراطی و تندرو آموزش دیدهاند و یا این که اطلاعات کافی از اسلام نداشته که در دام افراطیون گرفتار شدهاند.
وی ادامه داد: افرادی که برای «جهاد» به سوریه و عراق رفتهاند همگی افرادی تازه مسلمان هستند، یعنی تا دیروز زندگی کاملاً سکولار داشتند و سپس به اسلام گرویدند. اطلاعات اولیه را نیز از طریق سایتهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی نظیر یوتیوب، فیسبوک، همکلاسی و واتساپ دریافت کردهاند که کاملاً تندروانه بوده است.
به باور این کارشناس سیاسی و اسلامی، دلیل دیگر تمایل جوانان به افراطگرایی، ناامیدی نسبت به نهادهای قدرت سکولار و روحانیت سنتی است. روحانیت سنتی در رابطه با مسائل سیاسی فعلی، دلایل بروز مشکلات در جهان اسلام، بحث جهاد و … پاسخ آگاهانه و دانشمندانه نداشته و عدم توان و صلاحیت خود را به نمایش میگذارد.
با متن کامل این یادداشت آشنا میشوید.
بحث افراطگرایی مسلمانان و به خصوص جوانان از جدیترین مسائل جمهوریهای آسیای مرکزی، روسیه (قفقاز شمالی و منطقه «ولگا») و به طور کلی کشورهای مستقل مشترکالمنافع میباشد. بر اساس مطالعات انجامشده اکثر جوانانی که به سوریه و عراق با هدف پیوستن به گروه تروریستی داعش عزیمت میکنند، این اقدام را عمدتا به دلایل ایدئولوژیکی انجام میدهند.
قبلا بر این نکته تاکید میشد که اصولا جوانان به منظور به دست آوردن پول و درآمد به جریانهای افراطی و تروریستی میپیوندند. این تصور وجود داشت که آنها غالبا از خانوادههای فقیر میباشند. گرفتاریهای اجتماعی، فقر و امثال اینها منجر به خروج آنها از کشورهایشان شده است.
ولی اکنون این ذهنیت برای جذب جوانان مسلمان به جریان افراط در حال تغییر میباشد. چرا که اکثر کسانی که از کشور خارج شدهاند، متعلق به خانوادههای متوسط میباشند. حتی نمونههای نیز وجود دارد که افراد دارای تجارت سطح متوسط هم این مسیر را انتخاب کرده و داراییهایشان را نیز در اختیار گروههای تندرو قرار دادهاند.
حاصل مطالعات و صحبتهای متعددی با عوامل چنین گروههایی نشان میدهد که دلیل اصلی متمایل شدن جوانان به افراطگرایی ناامیدی و سرخوردگی آنهاست. مهمترین مسئله برای جوانان مسئله عدالت است. جوانان از امکان به کار گرفتن توان و استعدادشان در کشورهای خود محرومند.
بیش از 90 درصد جمعیت کشورهای آسیای مرکزی را مسلمانان تشکیل میدهند. در شرایط نظامهای سکولار که در قوانین اساسی این کشورها بر روی آن به صورت ویژه تأکید شده است، ارزشهای لیبرال و دموکراتیک اهمیت خود را از دست دادهاند و امروزه جوانان به دنبال جهتگیری معنوی و ایدئولوژیکی هستند.
حتی جوانان پاسخ به سوالات مربوط به سیاست را از اسلام سیاسی جویا میشوند که در این رابطه بحث جهتگیری ارزشی از اهمیت بالایی برخوردار میباشد.
دقیقا در چنین موقعیت و مرحله حساس است که نیرویی از وجود خود خبر داده و ایجاد یک دولت و جامعه عادلانه بر مبنای اصول اسلامی را اعلام میکند. برخلاف القاعده که یک سازمان بسته و دارای ساختار مبهم بود، امروز داعش منطقه جغرافیایی مشخصی را در اختیار دارد که به آن جا نهت نها از آسیای مرکزی بلکه از کشورهای مرفهی نظیر اروپا و آمریکا نیز سرازیر میشوند.
البته این اتفاق به دلایل مختلف رخ میدهد ولی به هر حال خروج جوانان از کشورهای آسیای مرکزی ادامه داشته و برخی حتی به همراه خانواده و فرزندانشان دست به چنین اقدامی میزنند. علاوه بر این در داخل این کشورها افرادی که نسبت به داعش تمایل دارند نیز خطری جدی به شمار میروند.
شمار کسانی که در زندانها تحت تاثیر افکار تندگرایی مذهبی و تفسیر نادرست از اسلام قرار میگیرند، خیلی زیاد شده است. در این اواخر روند تشدید توجه عوامل جنایی کشورهای منطقه نسبت به ایدئولوژیک داعش نیز افزایش یافته است.
انواع پدیده و فرآیندها از علل افراطگرایی دانسته میشوند ولی عامل اصلی شرایط موجود در داخل خود جوامع منطقه میباشد که یکی از مشکلات مرتبط با آن وجود سطح پایین آموزش مذهبی به شمار میرود. از جمع افرادی که از کشور خارج شده و به جریان افراط پیوستهاند، هیچ یک تحصیل در مدارس اسلامی را نگذراندهاند.
این در حالی است که هم در قرقیزستان و هم در کشورهای دیگر منطقه این تصور کلیشهای وجود دارد که تحصیل در مدارس مذهبی موجب گرایش به تعالیم تندروانه خواهد شد. اما واقعیت کاملا مخالف این را نشان میدهد. چرا که آنهای برای «جهاد» به سوریه و عراق رفتهاند همگی افرادی تازه مسلمان هستند، یعنی تا دیروز زندگی کاملا سکولار داشتند و سپس به اسلام گرویدند.
این افراد اطلاعات اولیه را نیز از طریق سایتهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی نظیر یوتیوب، فیسبوک، همکلاسی و واتساپ دریافت کردهاند که کاملا تندروانه بوده است. اضافه بر آن از طریق شبکههای اجتماعی یادشده و همچنین دوستان و آشنایان استخدام جوانان به جریان افراط صورت میگیرد.
این شرایط منجر میشود تا جوانان متمایل به ایدئولوژی شوند که مبنای آن را اعتراض و ناراحتی از شرایط موجود تشکیل میدهد. ضمنا این ایدئولوژی به اصطلاح گزینه دیگری را در پیش روی نسل جوان قرار داده و سیمای آینده بهتری را نیز برایش ترسیم میکند.
بنابراین این ایده که هر نفر صرف نظر از تعلق قومی، منطقهای، سن و سال و غیره میتواند در ایجاد دولت اسلامی سهیم باشد، بیش از پیش طرفدار پیدا میکند.
دلیل دیگر تمایل جوانان به افراطگرایی، ناامیدی نسبت به نهادهای قدرت سکولار و روحانیت سنتی است. روحانیت سنتی در رابطه با مسائل سیاسی فعلی، دلایل بروز مشکلات در جهان اسلام، بحث جهاد و… پاسخ آگاهانه نداشته و عدم توان و صلاحیت خود را به نمایش میگذارد. فعالیت عمده روحانیت سنتی منطقه فقط محدود به انجام مراسمها است.
علاوه بر این وجود سطح بالای فساد اداری (از جمله در نهادهای انتظامی و امنیتی)، محاکمات ناعادلانه و مسائل متعدد اجتماعی در همه کشورهای آسیای مرکزی زمینه مساعدی برای تندروی را فراهم کرده است.
پس از فروپاشی شوروی، بسیاری از جوانان قرقیزی و همچنین سایر کشورهای آسیای مرکزی بدون داشتن آموزش ابتدایی اسلامی، عازم عربستان سعودی، پاکستان و کشورهای دیگر مسلمان شدند. در نتیجه برنامههای که در مراکز آموزشی این کشورها برای آنها گذاشتند، به صورت طبیعی به مبلغین ایدههای مذهبی تبدیل شدند که برای محیط اجتماعی و فرهنگی منطقه بیگانه بوده و میباشد.
بنابراین لازم است تا نه تنها علمای اسلامی بلکه مقامات عالی منطقه نیز بر روی ایجاد زمینه و شرایط مساعد جهت احیای تفکر سازنده اسلامی در ماوراءالنهر اقدام کنند. بیتوجهی نسبت به این موضوع مهم بیش از پیش میدان را در اختیار گروههای افراطی و انحرافی قرار خواهد داد که محصول آن جز پریشانی و ناامنی جوامع منطقه چیز دیگری نخواهد بود.
Sorry. No data so far.