عبارت تمدن اسلامی از دو کلمۀ تمدن و اسلام تشکیل شده است که روشن شدن هر دو کلمه کمک شایانی به نتیجۀ سخن میکند. «تمدن» کلمهای است که معنی امروزۀ آن را اولین بار در اشعار محمدتقی بهار (متولد ۱۲۶۵ شمسی) میتوان یافت و قبل از آن در جوامع شرقی سخنی با ارزش و بیارزشی درباره تمدن گفته نشده است. از دیرباز اما کسب دانش و معرفت برای خود و بیگانه جهت بهبود همزیستی در جوامعی همچون خراسان و سیستان و شهرهایی همانند ری و اصفهان در میان مردم جزء ارزشهایی معروف بوده و هست. چرایی استفاده از این کلمه از طرف مرحوم بهار که لقب ملکالشعرایی خود را در زمان مظفرالدین شاه به ارث برد، در ترجمۀ شعاری بود که استعمارگران انگلیسی و فرانسوی برای توجیه غارت و استثمارشان در آفریقا و آسیا برای گمراهی افکار عمومی بکار میبردند که تمدن (= آداب همزیستی، بخوانید اهلی کردن وحشیها) را هر چند به زور توپ و تفنگ و چماق برای مردمان آفریقا و آسیا به ارمغان میبردند، لذا این کار هرچند وحشیانه Civilisation (تمدن) است!
پس تمدن به معنای همزیستی است و تمدن اسلامی را باید همزیستی در چارچوب موازین اسلامی فهمید. برای کسانی که با تاریخ بشر و ادیان جهان آشنایی دارند، به آسانی پذیرفتنی است که شیوۀ همزیستی را اسلام تکمیل، ارائه و در جوامع مختلف پیاده کرده است. بنا به گفتۀ ابن سینا که شاید مشهورترین دانشمند دوران کهن است، انسان از جان و روان و تن یعنی از روح و نفس و جسم تشکیل شده است. مکتبی که این سه عنصر را در فرد و اجتماع، به گواه تاریخ، تناسب و تعادل و تعالی بارزی میبخشد تا زندگی بر مبنای صحت اخلاقی توسعه یابد، اسلام است.
تمدن اسلامی در همۀ جای دنیای دیروز و امروز رواج دارد و بیش از پیش خواهد داشت. چگونگی این امر بستگی به کردار مقاوم در غلبه بر تعصبات فردی و جمعی دارد. اما مشاهدات یک دهه اخیر نشان میدهد در تمام کشورها، بهخصوص غربی و بطور خاص اروپا، تعداد مسلمانان افزایش و استحکام عقیدتیشان با ثباتتر شده است. برای مثال در انگلستان، آلمان، فرانسه و اسپانیا که کشورهایی بزرگ (بالای ۵۰ میلیون نفر جمعیت) و اتریش و پرتغال و سوئیس که کشورهای کوچک (کمتر از ۱۰ میلیون نفر جمعیت) هستند، این امر مشهود است و در مسافرتهای متعدد خود به چهار گوشۀ دنیا این پیشروی تفکر اسلامی را تجربه کرده و به چشم میبینم. مثلاً در سوئیس حجاب اسلامی ـ با شکل و شمایل ترکیهای و خیلی کمتر عربی ـ از چند سال اخیر به مرور بیشتر شده و شهامت و اعتماد به نفس مسلمانان در طرز پوشش خود بسیار بیشتر شده است، به گونهای که توجهات اکثریت غالب را به خود معطوف میدارد. در واقع، برونگرایی اسلام جهش متوالی دارد و انجمنواری آن رو به خمود است.
البته متعصبین، به خصوص لامذهبها، به هر خشونت لفظی و عملی دست میزنند تا منطق غالب را از رسیدن به دل و مغز انسانهای بیشتری بازدارند. غافل از اینکه فقط کارنامۀ خود را سیاهتر و راه را برای پذیرش فکری هموارتر میکنند. مکاتب غربی و شرقی هر جای دنیا که امتحان پس داده و میدهند، مردود شده و میشوند. به تاریخ اروپا، آمریکا و آسیا رجوع کنید و گفتۀ اندیشمندان خودشان را مبنا قرار دهید. این واقعیت با وجود شدیدترین هجمههای رسانهای، نه تنها از کمیت و کیفیت مسلمانی نمیکاهد، بلکه توسعه و گسترش و نیرو میبخشد. اینجا کلیساها خالی از مردم شده است، مسیحیت در میان جوانان عملا از بین رفته و سالخوردگان نیز از کاتولیک، پروتستان و اورتودوکس، نمودارانه مذهب خود را به یدک میکشند و کاری از آنها ساخته نیست. برای مثال در فرانسه، نماینده مسلمانان به دولت پیشنهاد داده است که کلیساهای خالی را تبدیل به مساجد کنند تا مسلمانان از آنجاها به جای پارکینگهای زیرزمینی، اماکن و حتی سطح خیابانها برای نماز و نیایش استفاده کنند. استدال درستشان هم این است که این عمارتها از سوق به مخروبگی و فروریزی نجات یابند.
علیه این پیشنهاد صدای لامذهبها (لائیکها) بیشتر از مذهبیون غربی به گوش میرسد، چرا که اسلام در هر شکل و طریقش، عمیقاً سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. همان چیزی که مسیحت آن را از دست داده و تهی شده است. از آنجایی که محتوای توحیدی اسلام، انقباض و انبساط برای هر سر سه عنصر روح و نفس و جسم را نه تنها ممکن، بلکه حتمی میدارد. بنابراین مقاومتهای عصبی را باید همچنان در حرف و عمل با همتی راسخ و روشی صبورانه به انقراض کشانید. این همان هزینۀ مادی و معنوی است که حق را بر باطل غلبه میدهد.
اسلام در جهشهای متوالی خود را بیشتر نشان میدهد و از اعتماد به نفس افزونتری برخوردار شده است. یعنی از مسئلهای شخصی به امری سیاسی، اجتماعی و سرانجام مدیریتی پیش میرود. این امر همانگونه که گفته شد برای لامذهب ها (لائیکها) اصلا قابل هضم نیست و رو به ترس و تنش میرود. شاید مسیحیت در نهان خشنود هم باشد، چون طبق کتب قابل دسترسی خواص، اسلام کمال و انتهای عقیدتی و عقلانی تمام مذاهب است. *
Sorry. No data so far.