شنبه 11 دسامبر 10 | 17:09

فریادهای سیدالشهدا بر سر نخبگان خائن: سکوت در برابر مسئولیت؟!

حق مستضعفان و طبقات محروم جامعه را تضييع کرده ايد. شما نسبت به حق ضعفا و محرومين کوتاه آمده ايد. اين حقوق را ناديده گرفته¬ايد و سکوت کرده¬ايد اما هر چيز که فکر ميکرديد حق خودتان است مطالبه کرديد. شما هر جا حق ضعفا و مستضعفين بود کوتاه آمديد و گفتيد ان شاءالله خدا در آخرت جبران ميکند اما هر جا منافع خودتان بود ان را به شدت مطالبه کرديد و محکم ايستاديد. شما نه مالي در راه خدا بذل کرديد و نه جانتان را در راه ارزشها و عدالت به خطر انداختيد و نه حاضر شديد با قوم و خويش ها و دوستانتان به خاطر خدا و اجراي عدالت و اسلام درگير بشويد.


سخنران: حسین پسر علی

مکان: منا

زمان: ذي حجه سال 60 هجري(يک سال قبل از عاشورا)

حضار: 200 صحابي پيامبر 500 نفر از تابعين و صدها تن از آگاهان امت

مخاطب: همه‌ی تاريخ (شايد ما باشيم! به شرط اينکه به قيامت ايمان داشته باشيم !)

بسم الله الرحمن الرحيم

اعتبروا ايهاالناس بما وعظ الله به اوليا من سو ثنائه علي الاخبار اذ يقول : « لو لا ينهيهم الربانيون و الاخبار عن قولهم الاثم و اکلهم السحت» و قال : « لعن الذين کفروا من بني اسرائيل علي لسان داوود وعيسي ابن مريم ذلک بما عصوا وکانوا يعتدون، کانوا لا يتناهون عن منکر فعلوه لبئس ما کانوا يفعلون »

ای مردم، عبرت بگیرید از موعظه‌ای که خداوند به دوستان خود در قرآن می‌فرماید. اگر شما خود را اولیای خدا می‌دانید و اگر دین دارید و مخاطب قرآن هستید پس بی‌تفاوت نمانید و احساس تکلیف کنید! آیا ندیده‌اید که خداوند چند بار در قرآن به روحانیون مسیحی و یهودی به شدت حمله فرموده و آن‌ها را توبیخ کرده‌است که چرا مردان خدا در جامعه و حکومت، بی‌عدالتی و فساد دیدند و سکوت کردند؟ چرا اعتراض و انتقاد نکردند؟ و فریاد نکشیدند؟ و نیز فرمود: “نفرین بر کسانی از بنی اسرائیل که کافر شدند. آن‌ها که امر به معروف و نهی از منکر نکردند و چه بد عمل کردند.”

و انا عاب الله ذلك عليهم لانهم كانوا يرون من الظلمه الذين بين اظهرهم المنكر و الفساد فلا ينهونهم عن ذلك رغبه فيما كانوا ينالون منهم و رهبه مما يحذرون والله يقولك « فلا تخشو الناس واخشون » و قال : « المومنون والمومنات بعضهم اوليا بعض يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر » فبدالله بالامر بالمعروف و النهي عن المنكر فريضه منه لعلمه بانها اذا اديت و اقيمت استقامت الفرائض كلها هينها و صعبها و ذلك ان الامر بالمعروف و النهي عن المنكر دعاه الي الاسلام مع رد المظالم و مخالفه الظالم و قسمه الفيي و الغنائم و اخذ الصدقات من مواضعها و وضعها في حقها

خداوند علمای مسیحی، یهودی و روحانیون و آگاهان ادیان قبل را نکوهش کرد، زیرا ستمگرانی جلوی چشم آن‌ها فساد می‌کردند، اینان می‌دیدند اما سکوت می‌کردند و دم بر نمی‌‌آوردند. خداوند چنین کسانی را کافر خوانده و توبیخ کرده که چرا در برابر بی‌عدالتی، تبعیض و فساد در حکومت و جامعه‌‌ی اسلامی ساکت هستید و همه چیز را توجیه و ماست‌مالی می‌کنید و رد می‌شوید؟ چرا سکوت کرده‌‌اید؟ علت آن این است که عده‌‌ای از شما می‌خواهید سبیلتان را چرب کنند و عده‌‌ای از شما هم می‌ترسید سبیلتان را دود بدهند. عده‌‌ای طمع سفره دارید و سفره‌‌ی چرب می‌خواهید تا بخورید و می‌گویید که چرا خودمان را به زحمت بیندازیم و با نهی از منکر و انتقاد و اعتراض خطر کنیم؟ فعلا که بساط‌‌مان رو به راه است. عده‌‌ای دیگر از شما نیز می‌ترسید. اما مگر در قرآن نمی‌خوانید که فرمود: از مردم نترسید. از حاکمان و صاحبان قدرت و ثروت نیز نترسید، از من بترسید! آیا شما این آیه را ندیده‌‌اید؟ آیا سوره‌‌ی توبه را نخوانده‌‌اید که می‌گوید زنان و مردان مومن نسبت به یکدیگر ولایت اجتماعی دارند و حق دارند در کار یکدیگر دخالت کنند، به این اندازه که یکدیگر را امر به معروف و نهی از منکر کنند. خداوند این حق و اجازه را داده‌است که شما نسبت به یکدیگر
بی‌‌تفاوت نبوده و بلکه حساس باشید. اگر همین یک اصل امر به معروف و نهی از منکر یعنی نظارت دائمی و انتقاد و اعتراض و تشویق به خیرات و عدالت و مبارزه در برابر ظلم و بی‌‌عدالتی و تبعیض اجرا شود بقیه‌‌ی فرائض و تکالیف الهی نیز اجرا می‌شود. همین یک حکم را شما عمل کنید! نترسید! دنبال دنیا نباشید! سورچران نباشید! اما هیهات که شما اهل همین یک تکلیف هم نیستید. ولی من هستم. امر به معروف و نهی از منکر، دعوت به اسلام و دین است منتها نه صرفا دعوت زبانی، و این که فقط بگویید ای مردم اسلام خوب است بیایید و مسلمان شوید و تمام. نهی از منکر با رد مظالم و جبران همه‌‌ی بی‌‌عدالتی‌‌هایی که می‌شود و شده‌است باید همراه باشد و نه صرفا گفتن این که عدالت خوب است و ظلم بد است. یعنی در برابر ظلم و ستم‌هایی که می‌شود، ایستادن و آن‌ها را عقب زدن. جبران بی‌عدالتی‌‌ها وظیفه عملی شماست. باید درگیر شوید و با ستمگران، چشم در چشم بایستید و بگویید: نه! باید انتقاد و اعتراض کنید و یقه‌‌شان را بگیرید. تقسیم عادلانه بیت المال و اموال عمومی و توزیع عادلانه ثروت حکم خداست. گرفتن مالیات از ثروتمندان و هزینه کردن آن به نفع فقرا ادامه همان تکلیف است.
شما گروهی که به نخبگان مشهورید و عالمان دین خوانده می‌شوید، به خاطر خداست که در نزد مردم هیبت دارید و بزرگان و ضعفا از شما حساب می‌برند.

ثم انتم ايتها العصابه عصابه بالعلم مشهوره و بالخير مذكوره و بالنصيحه معروفه و بالله في انفس الناس مهابه . يها بكم الشريف و يكرمكم الضعيف و يوثركم من لا فضل لكم عليه و لايد لكم عنده , تشفعون في الحوائج اذا امتنعت من طلابها و تمشون في الطريق بهيبه الملوك و كرامه الاكابر. اليس كل ذلك انما نلتموه بما يرجي عندكم من القيام بحق الله و ان كنتم عن اكثر حقه تقصرون فاستخففتم بحق الائمه

مردم به نام دین از شما حساب می‌برند، احترامتان می‌‌گذارند و شما را بر خودشان ترجیح می‌دهند. در حالی که هیچ فضیلتی بر آن‌ها ندارید و هیچ خدمتی به این مردم نکرده‌‌اید. مردم برای شما احترام می‌گذارند و شفاعت شما را می‌پذیرند. شما به نام دین است که اعتبار و نفوذ کلمه دارید. و با هیبت و کبکبه رفتار می‌کنید. به راستی چگونه به این احترام و اعتبار اجتماعی رسیده‌‌اید. فقط به این علت که مردم از شما توقع دارند که به حق خدا قیام کنید. اما شما در اغلب موارد از انجام وظیفه و احقاق حق الهی کوتاهی کرده‌‌اید و حق رهبران الهی را کوچک شمرده‌اید.

فاما حق الضعفا فضيعتم و اما حقكم بزعمكم فطلبتم . فلا ما لا بذلتموه و لا نفسا خاطرتم بهاللذي خلقها و لا عشيره عاديتموها في ذات الله انتم تتمنون علي الله جنته و مجاوره رسله و امانا من عذابه . لقد خشيت عليكم ايهاالمتمنون علي الله ان تحل بكم نقمه من نقماته لانكم بلغتم من كرامه الله منزله فضلتم بها و من يعرف بالله لا تكرمون و انتم بالله في عباده تكرمون و قد ترون عهودالله منقوضه فلا تفزعون و انتم لبعض ذمم آبائكم تفزعون و ذمه رسول الله صلي الله عليه و اله محفوره و العمي والبكم والزمني في المدائن مهمله لا ترحمون و لا في منزلتكم و لا من عمل فيها تعينون و بالادهان و المصانعه عندالظلمه تامنون , كل ذلك مما امركم الله به من النهي و التناهي و انتم عنه غافلون . و انتم اعظم الناس مصيبه لما غلبتم عليه من منازل العلما لو كنتم تشعرون .

حق مستضعفان و طبقات محروم جامعه را تضییع کرده‌‌اید. شما نسبت به حق ضعفا و محرومین کوتاه آمده‌‌اید. این حقوق را نادیده گرفته‌‌اید و سکوت کرده‌‌اید اما هر چیز که فکر می‌کردید حق خودتان است مطالبه کردید. شما هرجا حق ضعفا و مستضعفین بود کوتاه آمدید و گفتید ان شاءالله خدا در آخرت جبران می‌کند اما هر جا منافع خودتان بود آن را به شدت مطالبه کردید و محکم ایستادید. شما نه مالی در راه خدا بذل کردید و نه جانتان را در راه ارزش‌ها و عدالت به خطر انداختید و نه حاضر شدید با قوم و خویش‌‌ها و دوستانتان به خاطر خدا و اجرای عدالت و اسلام درگیر شوید. با همه‌‌ی این کوتاهی‌‌ها از خدا بهشت را هم می‌خواهید؟ پس از همه‌‌ی این عافیت‌طلبی‌‌ها و دنیا پرستی‌‌ها منتظرید که در بهشت همسایه‌‌ی پیامبران او باشید! در حالی که من می‌ترسم خداوند در همین روزها از شما انتقام گیرد و خداوند از شما انتقام خواهد گرفت.
مقام شما از کرامات خداست. دستاورد خودتان نیست. شما مردان الهی و مجاهدان و عدالت‌‌خواهان را اکرام و احترام نمی‌کنید و تکلیف شناسان را قدر نمی‌دهید. حال آن که به نام خدا در میان مردم محترم‌اید. می‌بینید که پیمان‌های خدا در این جامعه نقض می‌شود و آرام نشسته‌‌اید و فریاد نمی‌زنید اما همین که به یکی از میثاق‌های پدرانتان بی‌‌حرمتی شود داد و بی‌داد به راه می‌اندازید. میثاق خدا و پیامبر خدا زیر پا گذاشته شده، شما آرامید، سکوت کرده و آن را توجیه می‌کنید. حال میثاق پیامبر در این جامعه تحقیر شده است. لال‌ها، زمین‌گیران، کوران، فقرا و بیچاره‌‌ها در سرزمین‌های اسلامی بر روی زمین رها شده‌‌اند و بی‌‌پناهند و کسی به این‌ها رحم نمی‌کند. شما به این وظیفه‌‌ی دینی و الهی‌‌تان عمل نمی‌کنید و کسی مثل من هم که می‌خواهد عمل کند، کمکش نمی‌کنید. میثاق خدا این است که بیچاره‌‌ها و زمین‌گیرها نباید در شهرها گرسنه بمانند و کسی به دادشان نرسد. این میثاق خداست و شما به این میثاق خیانت کرده‌‌اید. شما مدام به دنبال ماست‌مالی و مسامحه؛ یعنی سازش با حاکمیت هستید تا خودتان امنیت داشته‌باشید، ولی امنیت و حقوق مردم برایتان مهم نیست. فقط امنیت و منافع خودتان برایتان مهم است. همه‌‌ی این‌ها محرّمات الهی بود که می‌‌بایست ترک می‌کردید و نکردید.

ذلك بان مجاري الامور والاحكام علي ايدي العلمات بالله الامنا علي حلاله و حرامه فانتم المسلوبون تلك المنزله و ما سلبتم ذلك الا بتفرقكم عن الحق واختلافكم في السنه بعد البينه الواضحه . و لو صبرتم علي الاذي و تحملتم الموونه في ذات الله كانت امورالله عليكم ترد و عنكم تصدر و اليكم ترجع و لكنكم مكنتم الظلمه من منزلتكم واستسلمتم امورالله في ايديهم يعملون بالشبهات و يسيرون في الشهوات . سلطهم علي ذلك فراركم من الموت و اعجابكم بالحياه التي هي مفارقتكم , فاسلمتم الضعفا في ايديهم فمن بين مستعبد مقهور و بين مستضعف علي معيشته مغلوب , يتقلبون في الملك بارائهم و يستشعرون الخزي باهوائهم اقتدا بالاشرار و جراه علي الجبار , في كل بلد منهم علي منبره خطيب يصقع , فالارض لهم شاغره و ايديهم فيها مبسوطه و الناس لهم حول لا يدفعون يدلامس , فمن بين جبار عنيد و ذي سطوه علي الضعفه شديد , مطاع لا يعرف المبدي المعيد فياعجيا و مالي اعجب و الارض من غاش غشوم و متصدق ظلوم و عامل ] لا [ علي المومنين بهم غير رحيم . فالله الحاكم فيما فيه تنازعنا والقاضي بحكمه فيما شجر بيننا.

شما می‌‌بایست این ستمگران و فاسدان را نهی از منکر می‌کردید و نکردید، و مصیبتتان از همه بالاتر است. چون عالم به دین و اصحاب پیامبر بودید و چشم مردم به شما بود و شما را نماینده‌‌ی اسلام می‌دانستند. مجرای حکومت و مدیریت و رهبری جامعه باید به دست علمای الهی باشد که امین بر حلال و حرام خداوند هستند، اما شما کاری کردید که این مقام را از آن‌ها گرفتند و موفق شدند حکومت را منحرف کنند، زیرا شما زیر پرچم حق متحد نشدید و پراکنده و متفرق شدید و در سنت الهی اختلاف کردید با این که همه چیز روشن بود.
اگر حاضر بودید زیر بار شکنجه و توهین، مخالفت کنید و در راه خدا رنج ببرید، حکومت در دست صالحان قرار می‌گرفت، اما شما در برابر بی‌‌عدالتی و ستمگران، تمکین و امور الهی و حکومت را به اینان تسلیم کردید، حال آن که آنان به شبهات عمل می‌‌کنند و طبق شهوات خود حکومت می‌‌کنند و دین را از حکومت تفکیک کردند. فرار شما از مرگ، اینان را بر جامعه مسلط کرد، شما به زندگی دنیایی چسبیده‌‌اید و حاضر نیستید از آن جدا شوید.
اما بدانید که هر کس در راه خدا کشته نشود، عاقبت می‌‌میرد. آیا گمان می‌‌کنید اگر شهید نشوید تا ابد زنده می‌‌مانید؟ بدانید که اگر شهید نشوید، مدتی بعد با ذلت می‌‌میرید. شما از دنیا دست بر نمی‌‌دارید، اما دنیا از شما دست برمی‌‌دارد. پس ای علمای الهی، تا دیر نشده جانتان را در خطر بیاندازید و از حیثیتتان در راه دین و ارزش‌ها مایه بگذارید و فداکاری کنید. شما این ضعفا و مستضعفین و فقرا و محرومین را دست بسته تحویل دستگاه ظالم داده‌‌اید. گروه‌هایی از مردم برده‌‌ی اینان شده‌‌اند و مثل برده‌‌های مقهور و شکست خورده، زیر دست و پای آنان له می‌شوند. عده‌‌ای نان شبشان را نمی‌‌توانند تهیه کنند. در هر شهری عده‌‌ای را گماشته‌‌اند که افکار عمومی را بسازند و به مردم دروغ بگویند. مردم نمی‌توانند دستی را که به سمتشان می‌آید تا به آن‌ها زور بگوید، عقب بزنند و از خود دفاع کنند. شما همه‌‌ی این صحنه‌‌ها را می‌دیدید و کاری نمی‌کردید. اینان عده‌‌ای ستمگر و صاحبان قدرت‌‌اند که علیه ضعفا و محرومین بسیار خشن عمل می‌‌کنند و به روش غیر اسلامی حکومت می‌‌کنند و متاسفانه بی چون و چرا هم اطاعت می‌‌شوند. در حالی که نه خدا را می‌‌شناسند و نه آخرت را قبول دارند. تعجب می‌‌کنم از شما که این زمین زیر پای ظالمان صاف و پهن است، عده‌‌ای باج‌گیر حکم می‌رانند، و کارگزاران حکومت هم بویی از عاطفه و انسانیت و مهربانی نبرده اند و شما باز هم ساکتید.

اللهم انك تعلم انه لم يكن ما كان منا تنافسا في سلطان و لا التماسا من فضول الحطام و لكن لنري المعالم من دينك و نظهر الاصلاح في بلادك ويامن المظلومون من عبادك و يعمل بفرائضك و سننك و احكامك . فان لم تنصرونا و تنصفونا قوي الظلمه عليكم و عملوا في اطفا نور نبيكم . و حسبناالله و عليه توكلنا و اليه انبنا و اليه المصير

خدایا تو می‌‌دانی که قیام ما له‌‌له زدن برای سلطنت، تنافس در قدرت و گدایی دنیا و شهرت نیست، بلکه تنها برای بر پا کردن نشانه‌‌های دین تو قیام کردیم. این‌ها علامت‌های راهنمایی و تابلوهای راه را انداخته‌‌اند و من می‌خواهم دوباره این تابلوها را برپا کنم. قیام برای این است که مردم گیج و گمراه شده‌‌اند و باید آگاه شوند. باید خونمان را به صورت این خواب زده‌‌ها بپاشیم تا بیدار شوند…

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.