احسان سالمی- مقام معظم رهبری همواره نسبت به نسل جوان دغدغه داشته و دارند و مسائل مربوط به این بخش از جامعه را با حساسیت ویژهای دنبال میکنند. همین نگاه دقیق و دلسوزانه باعث شده است که ایشان در موقعیتهای مختلف در ارتباط با مسائل مرتبط با نسل جوان و انتظاراتی که از آنها دارند صحبت کنند.
البته با توجه به گستردگی موضوعات مرتبط به نسل جوان ایشان به فراخور هر مناسبتی که با جوانان و دانشجویان صحبتی داشتهاند، مسائلی متناسب با همان مناسبت را مطرح کردهاند. به همین خاطر این نیاز احساس میشد که باید صحبتهای رهبری در این حوزه را دسته بندی کرد تا بتوان در هر حوزه اهم مسائل مطرح شده از سوی ایشان را مشخص کرد.
کتاب «توقف ممنوع» به همین نیاز پاسخ داده است. کتابی کوچک اما مفید که در سه فصل اصلی به بررسی موضوعاتی چون ویژگیهای نوجوان و جوان ایرانی، انتظارات رهبری از نوجوان و جوان ایرانی و دیدگاه رهبری درباره باورها و وظایف اجتماع، مدرسه و دانشگاه در مسیر باروری علمی کشور پرداخته است.
چینش بیانات ذکر شده از رهبری در این کتاب به صورت کاملا هوشمندانه است، به شکلی که مخاطب حس میکند تمام این بیانات پشت سرهم بیان شدهاند، در حالی که هرکدام از بیانات مربوط به دیداری متفاوت است.
همانگونه که از نام کتاب مشخص است، مطالب بیان شده در این کتاب جنبه محرک برای جوانان را دارد، محرکی که جوان را از متوقف شدن منع میکند و او را به حرکت روبهجلو و تلاش برای رسیدن به مراتب بالاتر تشویق میکند. آنچنان که در پشت جلد کتاب از قول رهبری آمده است: «حرف من به شما ملت و مسئولان این است که درست است که ما رکورد زدیم، ما پیشرفت کردیم، اما اگر بایستیم و خودشیفته شویم مطمئناً به عقب پرت خواهیم شد. در جاده پیشرفت توقف ممنوعاست.»
«توقف ممنوع» را اسماء حیدری تالیف کرده است و انتشارات موسسه شهید احمدکاظمی آن را با قیمت ۵ هزار تومان روانه بازار کرده است. این اثر تاکنون بیش از چهار بار تجدید چاپ شده است و در چند هفته گذشته جزو آثار پرفروش بازار کتاب بوده است.
با هم بخشهایی از این کتاب را میخوانیم:
پرده اول: عقب افتادگی علمی را جبران کنید
جوانی مظهر طهارت و صفا و پاکی است
جوانی مظهر طهارت و صفا و پاکی است؛ دشمن میخواهد او را به فساد و بیصفایی و ناپاکی- در انواع مختلفش- بکشاند. همچنین عدهایی را با تزریق تاملات و تفکرات غلط سیاسی، از راه صحیح منحرف کند. اوایل انقلاب، عدهایی جوان در این کشور پیدا شدند و اسلحه به دست گرفتند و با دولتی انقلابی- که شرق و غرب با آن مبارزه میکرد- جنگیدند! دشمن، در مغز این بیچارهها و طفلکها، فکر غلط سیاسی تزریق کرده بود. در همین دانشگاه تهران، در سال ۵۸ و ۵۹، دانشجو سنگرسازی کرد و اسلحه به دست گرفت و به سمت دولت و ملت انقلابی تیراندازی کرد. این کار، با کدام مقیاس، قابل فهم و باور است؟! دانشجویی که باید در برابر دشمنان انقلاب سینه سپر کند. و سپر بلای این انقلاب بشود، خودش بلایی به جان این انقلاب شد! این، اصلاً قابل باور نیست؛ اما اتفاق افتاد. (۱۰/۸/۶۸- در آستانه ۱۳ آبان- در دیدار دانش آموزان)
عقب افتادگی علمی را جبران کنید
عزیزان من! کمبود علم و عقبافتادگی علمی ما را جبران کنید؛ و این، با درس خواندن، فکر کردن، کار کردن و شجاعت علمی داشتن حاصل میشود. ایمان خود را تقویت کنید. احساسات پاک و دلهای روشن و نورانی و صفاهای شما، بهترین فرصت برای شماست تا پایههای ایمان را در دل خود مستحکم کنید که بحمدالله وجود دارد. خدا را شکر میکنیم که بسیاری از جوانان ما- شاید بشود گفت اکثریت بزرگی از آنها- پاکدامن اند. مواظب باشیم آلوده دامنطلبانِ عالم- که میخواهند همهی جوانان دنیا، آلوده دامن باشند- نتوانند به آرزوی خود در مورد شما برسند. (۱۲/۸/۸۰، در دیدار جوانان استان اصفهان)
اعتراض داشتن ایرادی ندارد، اما مبنا و پایهی کارش باید درست باشد
البته ممکن است به خیلی از مسئولان کشور اعتراض هم داشته باشد؛ اما اعتراض او، اعتراض یک جوان است و هیچ اشکالی هم ندارد. بنده وقتی در مجامع دانشجویی شرکت میکنم- شماها یا بودهاید و یا از نزدیک دیدهاید یا از تلویزیون مشاهده کردهاید- میبینید که چندین هزار دانشجو چه ابراز احساساتی میکنند. من میدانم در همین مجموعهی چند هزار نفری، درصد قابل توجهی هستند که به شخص من اعتراض دارند؛ ولی اگر بنا باشد محبت خودم را بین این مجموعه تقسیم کنم، سهم آنها را یک مثقال کمتر نخواهم گذاشت. اینها هم جوانند، اینها هم فرزندان و بچههای من هستند، اینها هم دانشجوهای این کشورند. گیرم به مسالهای –به حق یا به ناحق- اعتراض دارند؛ چه اشکالی دارد؟ اعتراض داشتن ایرادی ندارد، اما مبنا و پایهی کارش باید درست باشد. (۱۷/۱۰/۸۳- دیدار وزیر علوم و روسای دانشگاهها)
پرده دوم: انتظاراتی که از نوجوان و جوان ایرانی دارم
قضا و قدر را مکمل یکدیگر بدانید
ببینید عزیزان من! همهی شما مثل فرزندان من هستید، من یکیک شما جوانان عزیز را از ته دل دوست میدارم و معتقدم هرکاری در این مملکت باید بشود و بتوان کرد، باید به دست شماها انجام شود. البته هرکاری ساز و کار دارد. مایلم صادقانه مطلب برای شما روشن شود. ما معتقدیم این چشمانداز، تحقق یافتنی است. اما باید برنامهریزی و راه حرکت را پیدا کرد. کسی هم که عامل و مباشر این کار است، نسل جوان است. این که میگویم ما میتوانیم یک تحلیل اسلامی قرآنی دقیق دارد. ما در اسلام و در تعبیرات دینی چیزی داریم به نام تقدیر، چیزی داریم به نام قضا، که روی هم گفته میشود قضا و قدر. ما به قضا و قدر اعتقاد داریم؛ هم قدر حق است، هم قضا حق است. بعضیها خیال میکنند آدم اگر معتقد به قضا و قدر شد، نمیتواند اراده و قدرت انتخاب انسان را موثر بداند. این همان بد فهمیدن معنای قضا و قدر است. نخیر ما کاملاً به قضا و قدر و حق انتخاب انسان معتقدیم، اینها مکمل -یکدیگرند. (۱۷/۴/۸۳- در جمع جوانان، اساتید و دانشجویان و دانشگاههای استان همدان)
قدر خود را بدانید
در روایات ما- شاید از قول نبیاکرم(ص)- است که: «علیکم بالاحداث»؛ یعنی در همهی کارها توجه کنید. به خصوص اگر جوانان، اهل علم و معرفت و کسب کمالات فکری باشند- که عملاً قشر دانشجو، دانشآموز و طلبه در جامعهی ما این گونهاند- به توجه کردن در همهی کارها سزاوارترند. در این صورت، قشر جوان در دانشگاهها، حوزههای علمیه و مدارس، قشر ممتازی از جهات گوناگون است. در سیاست، حرکات پیش برندهی جامعه و آگاهیها نیاز همینطور است. اما بالاتر از همه، آن نکتهی معنوی و روحی و آن گرایش عرفانی و الهی است، بنده لازم میدانم به شما جوانان عزیز و گرامی که در واقع امثال شما، عزیزترین عناصر جامعه ما را تشکیل میدهند، عرض کنم که قدر خود را بدانید. دنیا برای فعالیت، کار، سازندگی، مبارزه و ساخته شدن به دست انسانهاست. (۱۰/۸/۷۴- در جمع دانشآموزان و دانشجویان)
درس خواندن، یک فریضه اصلی برای شماست
اگر بر این علم، عمل خوب وماندگاری مترتب شود، برای بعد از مرگ هم مفید خواهد بود. درس خواندن، یک فریضه اصلی برای شماست. (۸/۱۲/۷۹- در جمع اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان)
بدبین نباشید که بدبینی موجب بیعملی و بیتحرکی است
عزیزان من! شرط اصلی فعالیت درست شما در این جبههی جنگ نرم، یکیاش نگاه خوشبینانه است؛ نه از روی توهم، بلکه از روی بصیرت. شما جوانید- مرکز خوشبینی- مواظب باشید نگاهتان به آینده، نگاه بدبینانه نباشد؛ نگاه امیدوارانه باشد؛ نه نگاه نومیدانه. اگر نگاه نومیدانه شد، نگاه بدبینانه شد، نگاه «چه فایدهای دارد؟» شد، به دنبالش بیعملی، به دنبالش بیتحرکی، به دنبالش انزوا است؛ مطلقاً دیگر حرکتی وجود نخواهد داشت؛ همانی است که دشمن میخواهد. (۴/۶/۸۸- در جمع دانشجویان و نخبگان علمی)
پرده سوم: برای تقویت جسم و روحتان برنامه ریزی کنید
از خدا بخواهید، تا وقتی که حرکت میکنید، در حرکت شما را کمک کند
از خدا بخواهید تا وقتی انتخاب میکنید، در انتخاب درست شما را کمک کند. ما در باب گزینش راه تقدیر، گفتیم انتخاب با شماست- در این شکی نیست- اما نقش هدایت و کمک الهی را حتماً باید در نظر داشت. گاهی شما برای انجام کاری خسته میشوید، از خدای متعال نیرو میخواهید، خدا هم به شما نیرو میدهد و راه میافتید. گاهی در یک انتخاب دچار مشکل میشوید، از خدای متعال هدایت و دستگیری میخواهید، خدا هم شما را هدایت میکند. یکی هم هست که در آن شرایط از خدا نیرو نمیخواهد، نیرو هم گیرش نمیآید. از خدا هدایت نمیخواهد، هدایت هم گیرش نمیآید. پروردگار عالم به ما فرموده است: از من بخواهید؛ هدایت بخواهید. کمک بخواهید. توفیق بخواهید. معنای دعا این نیست که شما از خدا بخواهید و بنشینید و فکر نکنید. نه! از خدا بخواهید، تا وقتی حرکت میکنید، در حرکت شما را کمک کند. از خدا بخواهید تا وقتی انتخاب میکنید، در انتخاب درست شما را کمک کند. از خدا بخواهید تا اگر صحنه، صحنهی دشواری است و قابل تشخیص نیست، در تشخیص به شما کمک کند. (۱۷/۴/۸۳- در جمع جوانان، اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان همدان)
ورزش قهرمانی در واقع نخبه پروری در باب ورزش است
مثلا ورزش؛ خوب البته میدانید و بارها گفتهام، من از طرفداران ورزش قهرمانیام؛ یعنی من برخلاف یک حرفی که گفته میشد: «آقا! ورزش قهرمانی چیست؟» بنده گفتم که نه! ورزش قهرمانی لازم است. ورزش قهرمانی در واقع نخبهپروری در باب ورزش است؛ این میشود یک قله، تا قله نباشد دامنه نیست. وقتی یک قله درست شد، آن وقت دامنه- یعنی ورزش عمومی- شکل خواهد گرفت. بنابراین بنده به ورزش قهرمانی معتقدم؛ به این قهرمانهایی هم که میروند و پرچم کشورمان و سرود ملی کشورمان را اینجا و آنجا به چشم و گوش مردم دنیا میرسانند، علاقمندم. از آنها هم تشکر میکنم. خیلی هم دوستشان میدارم. (۸/۱۲/۷۹- در جمع اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان)
همه جوانان باید ورزش را مایه تقویت و سلامت جسم بدانند
نیروی ارادهی خود را تقویت کنید. به ورزش اهمیت بدهید. من به خصوص روی ورزش تاکید میکنم. من ورزش را به عنوان یک عرصه بینالمللی، نمایش و هیجانی، در درجهی دوم میدانم. در درجهی اول، ورزش برای تقویت و سلامت جسم است که این را برای همه جوانان کشورمان- از زن و مرد- لازم میدانم. خود را برای رساندنِ این بار به منزل آماده کنید. این بار مربوط به شماست؛ این کشور و این نظام متعلق به شماست. بخشی از راه را نسل قبل از شما طی کرده است. کسی که باید بخش بیشتر این راه را انشاءالله با آگاهی وسیعتر طی کند، شما هستید.
پرده چهارم: علم و علمآموزی را دریابید
قناعت به این وضع را برای هیچکس مجاز نمیدانم!
من هرچه نگاه میکنم، میبینم هیچ کشوری از این کشورهایی که در زمینههای مختلف چنین پیشرفتهایی پیدا کردهاند، مثل کشور ما نیست! ما مظلومانه، تنها و در بین این همه دشمنیها – در حالی که هم شرق کمونیستی و هم غرب سرمایهداری با ما به جد دشمن بودند. اروپا هم که مایل بود یک نقش مثلاً میان آنها ایفا کند، هیچگونه کمکی به ما نکرد، بلکه ضربه هم زد- این جوانهای باهوش و زیرک و احیاناً بسیار زبل از میان ملت ما، توانستند این نهالها را رشد بدهند و به ثمر برسانند. کارهای بزرگ شده است. این خیلی امید بخش است. در آینده هم میتوانید این کارها را انجام بدهید. لذا من نگاهم به آینده، نگاه خیلی خوبی است اگرچه وضع کنونی را قابل تحسین میدانم، اما به هیچوجه قناعت به این وضع را مجاز نمیشمارم. برای هیچکس! نه برای دولتیها، نه برای خود شما جوانها، نه برای اساتیدتان، ما هنوز خیلی راه باید برویم. خیلی باید حرکت کنیم. فاصله ما هنوز با آن قلهها- حتی برخی پایینتر از قلهها- زیاد است. باید این فاصلهها را طی کنیم. (۵/۶/۸۷- در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی)
علم ابزار قدرت است
یکی از موضوعاتی که نمیگذارند در کشورهای زیرسلطه رشد کند و به شدت مانع آن میشوند، مساله علم است. چون میدانند علم ابزار قدرت است. خود غربیها با علم به قدرت رسیدند. این یکی از پدیدههای تاریخی بود. البته علم بین شرق و غرب دست به دست گشته و برای مدتی هم آنها در جهالت بودند. در همان دوره قرون وسطا که خودشان توصیف میکنند، در این طرف دنیا وقت شکوفایی علمی بوده است. اما به مجردی که آنها به علم رسیدند، از علم به صورت یک ابزار برای اقتدار و کسب ثروت و گسترش سلطهی سیاسی و جذب ثروت ملتها و تولید ثروت برای خودشان استفاده کردند و از آن ثروت باز تولید علم کردند و علم را بالا بردند و دانش خودشان را رشد دادند. آنها میدانند که علم چقدر در قدرت بخشیدن به یک ملت و به یک کشور، تاثیر دارد؛ لذاست که اگر بخواهند نظام سلطه، یعنی رابطهی سلطهگر و سلطهپذیر، باقی بماند و حاکم بر نظم جهانی باشد، باید نگذارند آن بخشی که آنها مایلند سلطهپذیر باشد، دارای علم شوند. این یک استراتژی است که برو و برگرد ندارد و الان رفتارشان هم در دنیا بر همین منوال است. لذا باید برای کسب علم و تحقیق جهاد کرد؛ باید کار کرد. (۱/۴/۸۳- دیدار با هیات علمی و کارشناسان جهاد دانشگاهی)
در اسلام علم شرافت ذاتی دارد
در اسلام علم شرافت ذاتی دارد. از نظر آنها علم به عنوان قابل تبدیل بودن به پول ارزش دارد. علمی قیمت دارد که بشود با آن دلار یا پوند به دست آورد. ما از همین حالت آنها استفاده میکنیم و علمشان را از آنها میخریم. هزینهاش را میپردازیم. اما از کسی تقلید نمیکنیم و نباید هم بکنیم. این حرف من با شما جوانان است. البته گفتن این حرفها آسان است، اما عمل کردنش به این آسانی نیست؛ دشواری کار ما این است. (۱۷/۴/۸۳- در دیدار جوانان و دانشجویان دانشگاههای استان همدان)
Sorry. No data so far.