امین صبحی- برجام ، اقتصاد، تهدید یا فرصت؟! بدون شک پرونده هستهای و تبعات اقتصادی آن را باید یکی از مهمترین موضوعات یک دهه اخیر در تاریخ سیاسی ایران عنوان کرد. پروندهای که بسیاری از معادلات داخلی و خارجی را به خود معطوف داشته و تا متن زندگی مردم پیش رفته است. اکنون پس از سالها فراز و نشیب دولت یازدهم توانسته موضوع هستهای را به یک جمعبندی نهایی برساند. جمعبندی که از یک سو موافقان جدی و از سوی دیگر منتقدان پر و پا قرص خود را دارد. در این میان اما به نظر میرسد برای اکثریت مردم خوب یا بد برجام منوط به ثمرههای اقتصادی آن است. مساله که امروز برخی از اقتصاددانان بر اساس آن هشدار میدهند که راه پیشرفت اقتصادی ایران از روزنه برجام نخواهد بود و حتی این احتمال وجود دارد که این سند پر رمز و راز جبهه ایران در جنگ اقتصادی را تضعیف کند. از این رو برای بررسی هرچه بیشتر ابعاد اقتصادی برجام گفتوگویی را با دکتر حجتالله عبدالملکی اقتصاددان و استاد دانشگاه امام صادق انجام دادیم که ماحصل آن در ذیل از مدنظرتان عبور میکند.
جناب آقای دکتر اجازه دهید در سوال اول اصلی ترین دغدغهای که ما را راغب به انجام این مصاحبه کرد با شما در میان بگذاریم. به نظر شما برجام و رفع تحریمها چقدر میتواند در بهبود فضای اقتصادی ایران نقش داشته باشد؟
ببینید یک گروه معتقدند که برجام میتواند یک گشایش اقتصادی در ایران پدید آورد و این مساله باتوجه به جذب سرمایه خارجی، انتقال فناوری، سهولت در صاد ارت و واردت ، افزایش منابع ارزی و … به دست خواهد آمد اما طیف دیگری این نگاه را بیش از حد خوشبینانه میپندارند که بنده نیز جزو طیف دوم به حساب میآیم. به نظر من باید مد نظر داشته باشیم که بخش اصلی تحریمها از طریق برجام رفع نخواهد شد و حتی اگر تحریمها نیز برداشته شود گشایش خیره کنندهای رخ نخواهد داد و حتی این احتمال وجود دارد که برخی پسرفت ها رقم بخورد.
یعنی شما معتقد هستید با توجه به متن برجام تحریم های اصلی ایران باقی خواهد ماند؟
بله دقیقا بر اساس متن برجام بسیاری از تحریم های اقتصادی علیه ایران باقی خواهند ماند. بر اساس متن برجام بخشی از تحریمهای آمریکا همچون تحریمهای ثانویه و 12 مورد از دستورات اجرایی آمریکا لغو یا تعلیق نمیشود. از سوی دیگر بخش عمدهای از تحریمها تعلیق میشوند و نه لغو. براساس زمان بندی هرچند شورای امنیت، آمریکا و اتحادیه اروپا اقدامات نخستین را برای لغو یا تعلیق (توقف) بخشی از تحریمها انجام میدهند اما بخش اولیه از تحریم در روز اجرا لغو میشود و این زمانی است که ایران اقدامات مندرج در پاراگراف پانزده ضمیمه برجام را انجام داده است. در واقع پس از اینکه ایران اقدامات مورد نظر غرب را انجام داد و و آژانس هم تائید کرد بخش اول از لغو صورت میگیرد. اما بخش اصلی که شامل تحریمهای بانکی، مالی، تجاری و … است به 8 سال بعد موکول میگردد.
درخصوص اقداماتی که ایران باید بر اساس برجام برای رفع تحریمها انجام دهد توضیح دهید. گویا بخش عمدهای از این اقدامات درخصوص منع تحقیق و توسعه هستهای ایران است؟
اجازه دهید بر اساس متن برجام پیش برویم. در این زمینه ایران باید چندین اقدام مهم را عملیاتی کند که عبارت است از: خروج قلب راکتور آب سنگین اراک و پرکردن آن با بتن، تعطیلی کارخانه آب سنگین، کاهش ظرفیت غنی سازی، محدودیت در توسعه و تحقیق بر روی سانتریفیوژهای پیشرفته، جمع آوری سانتریفیوژها در فردو؛ کاهش ذخایر اورانیوم، اقدام برای نظارت آژانس بر عملیات هستهای ایران، اجرای پروتکل الحاقی و کد اصلاحی 3.1، و اقدامات مربوط به شفافیت در تولید اجزاء سانتریفیوژ. لذا باید توجه داشته باشیم که تا زمانی که این اقدامات از سوی ایران انجام نگیرد تائیدیه از سوی آژانس صادر نخواهد شد و لذا لغو تحریمها نیز در کار نیست. پس بر این اساس باید بگویم بخش مهم تحریمها تا 8 سال آینده لغو نمی شود و آنهایی هم که قرار است لغو شود ابتدا ایران باید محدودیت گسترده در غنی سازی را اعمال کند و بعد از آن آژانس باید تائیدیه دهد که باتوجه به سوابق بسیار بعید به نظر میرسد آژانس منصفانه عمل کند.
به نظر شما اگر ایران به فضای پساتحریم برسد چگونه میتوان از ظرفیتهای اقتصادی مشارکت با غربیها استفاده کند؟
به نظر من موضوع پساتحریم یک توهم است.اساسا تحریمی برداشته نمیشود و لذا پساتحریمی نیز در کار نخواهد بود. وعده لغو تحریم ها بسیار نسیه تر از آنی است که بشود روی آن حساب باز کرد. یک تعبیری رهبری معظم انقلاب در دیدار مداحان در بهار امسال داشتند که خیلی در این قضیه مصداق پیدا میکند. ایشان میفرمایند: «گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید، به لبخند او فریب نخورید، به وعدهی نقد که میدهد ــ وعده نقد، نه عمل نقد ــ اعتماد نکنید، [چون] وقتی خرش از پل گذشت، برمیگردد و به ریش شما میخندد! اینقدر اینها وقیحند.»
بر اساس متن برجام نیز ایران باید قریب به 70 درصد از صنعت هستهای خود را تعلیق کند که بخشی از این تعلیقها نیز غیر قابل بازگشت است و این سوال جدی مطرح میشود که آیا بعد از این تعلیق غرب به وعده خود عمل میکند؟ لذا من معتقدم خود بحث پساتحریم یک موضوع انحرافی است چون ما به پساتحریم نخواهیم رسید. من انتظار دارم از مجلس که یک چارچوبی را برای برجام تعیین کند که بر اساس آن بتوانیم تحقق عینی رفع تحریمها را تضمین کنیم.
به نظر شما این سفرهای مکرر هیئتهای دیپلماتیک و اقتصادی اروپایی را چگونه باید تحلیل کرد؟
بله این سوال را خیلی از افراد بخش خصوصی نیز از من میپرسند که مثلاً مدیرعامل شرکت مرسدس بنز به تهران آمده است. آیا او هم بازی خورده است؟ من میگویم اگر خود وی جزو طراحان بازی نباشد حتماً فریب خورده است. ضمن آنکه این هیئتها چیزی از دست نمیدهند و تنها یک تور ایرانگردی غالباً رایگان را تجربه کردهاند. اگر بنز در ایران 5 میلیارد دلار سرمایهگذاری کرد آن وقت میشود گفت تحولی روی داده است. جالب است خود آمریکاییها نیز صراحتاً این موضوع را بیان کردهاند که این سفرها شوی تبلیغاتی برای تحت تاثیر قرار دادن موافقان برجام در ایران است و لاغیر.
فرض را بر این بگذاریم که تحریمها برداشته شود و غربیها به گفتههای خود عمل کنند. در این شرایط اقتصاد ایران چه وضعیتی پیدا میکند؟
من معتقدم با برداشته شده تحریمها به احتمال قوی واردات 75 میلیارد دلاری کنونی به رقم 100 میلیارد دلار میرسد که کمر تولید ملی را خواهد شکست. یک عدهای به غلط فکر میکنند اروپاییها دنبال سرمایهگذاری در ایران هستند درحالی که آنها سرمایه گذاریهای خود را پیش از این در بازارهای شرق آسیا انجام دادهاند و الان فقط مشکل فروش مازاد تولید دارند. بنز برای حل مشکل ایرانیها به تهران نیامده است بلکه به فکر حل مشکل خودش است.
از سوی دیگر وضعیت برجام به گونهای است که همچنان سایه تحریم و تهدید بر سر ایران خواهد ماند و این عامل باعث خواهد شد تا سرمایهگذاران ورود واقعی به بازار ایران نداشته باشند. در واقع سرمایهگذاری در چنین کشوری برای غربیها مثل راه رفتن روی یک طناب باریک است. از طرف دیگر اگر تمامی تحریمها نیز لغو شود باز فضای اقتصادی ایران فضای جذابی برای سرمایهگذاران خارجی نیست چون آمارهای مربوط به فضای کسب و کار در ایران اصلا در وضعیت خوبی قرار ندارد. تا کشورهایی مانند چین، تایوان، مالزی، کره و .. باقی مانده است چرا یک سرمایهگذار باید وارد فضای اقتصادی ایران شود؟
البته در برخی موارد خبرهایی از سرمایهگذاریهای مشترک بین ایران و اروپاییها به گوش میرسد که میتواند در فضای اقتصادی تاثیرگذار باشد.
بله من هم این خبرها را شنیدم که مثلاً یک شرکت دانمارکی 70 میلیون یورو سرمایهگذاری اقتصادی مشترک در ایران داشته است. اما آیا این 300-400 میلیارد تومان در فضای اقتصادی ایران تاثیر چشمگیری دارد؟ آیا تا به حال اعلام شده است از این 400 میلیارد مشترک چه میزانش مختص اروپاییها بوده است؟ بعد دانمارکیها در ازای این سرمایهگذاری اندک چه امتیازات اقتصادی را از ایران کسب کردهاند؟ حتی به نظر من حضور اروپاییها در بازار سهام نیز میتواند خطر آفرین باشد. چون ضریب شکنندگی بورس را افزایش میدهد و شاخصها را متلاطم میکند. از سوی دیگر تجربه سه دهه گذشته نشان میدهد غرب به هیچ وجه تن به انتقال فناوری نمیدهد. در مورد مثالهای کره و ژاپن هم بخش عمدهای از پیشرفتها یا درونزا بوده است و یا اینکه آنها دانش مورد نیاز را به بهای گزافی خریداری کردهاند. لذا به نظر من اگر ما به پساتحریم برسیم که بسیار بعید است از یکسو با سیل واردات روبه رو خواهیم شد و از سوی دیگر با افزایش خام فروشی وابستگی کشور به نفت و گاز … افزایش مییابد که این موضوع میتواند جبهههای ما در جنگ اقتصادی را تضعیف کند. البته خود دولت نیز عزم جدی برای کاهش واردات در دوره پس از تحریمها ندارد. بر اساس گزارش یورو استات تنها یک ماه پس از توافق ژنو نوامبر 2013، صادرات اتحادیه اروپا به ایران 9 درصد افزایش و صادرات ایران به این کشورها 17 درصد کاهش داشته است. این نهاد اروپایی همچنین گزارش داده: در سپتامبر سال 2014 صادرات 21 عضو اتحادیه اروپایی به ایران بعضا تا 10 برابر نسبت دوره مشابه سال قبل افزایش داشته است. براساس این گزارش در این دوره صادرات بلغارستان به ایران 10 برابر، لیتوانی به ایران 4.5 برابر، سوئد به ایران 3 برابر و آلمان به ایران 2 برابر شده است. همچنین صادرات ایتالیا، فرانسه و انگلیس نیز به ایران افزایش داشته است. همچنین صادرات کل اروپا به ایران در این دوره، با افزایش 48 درصدی نسبت به دوره مشابه سال قبل مواجه بوده است. البته لازم است توجه شود که افزایش واردات از اروپا به معنای کاهش واردات از سایر کشورها نبوده است، کما اینکه سرجمع واردات کشور در سال 1393 نسبت به مدت مشابه در سال 1392 رشدی معادل 2.8 میلیارد دلار را تجربه کرده است.
به نظرتان دولت به چه میزان توانسته است انتظارات درخصوص تحقق الگوی اقتصاد مقاومتی را برآورده سازد؟
من معتقدم دولت اهتمامی به موضوع اقتصاد مقاومتی ندارد یعنی یا بد این موضوع را فهمیده است یا در عمل بد اقدام میکند. همین چند وقت پیش بود که آقای نهاوندیان در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه تهران موضوع اقتصاد مقاومتی را مرتبط با ورود سرمایهگذاری خارجی کردند درحالی که این ایده 180 درجه عکس الگوی اقتصاد مقاومتی است. من معتقدم سیاست دولت در عرصه اقتصادی نئولیبرالی است و اقتصاد مقاومتی صرفا لقلقه زبان است. به نظر من اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی برآمده از دل اسلامی است که با شرایط کنونی کشور منجر به تحقق اهدافی همچون استقلال، رفاه و پیشرفت می گردد و در این مسیر از دو مولفه تولید ملی و فرهنگ جهادی بهره می گیرد. اما برآیند مذاکرات هسته ای منجر به بهبود اقتصاد مقاومی نشده و در بهترین حالت می تواند ضد اقتصاد مقاومتی نباشد. از سوی دیگر این مذاکرات با بزرگنمایی تحریمها روحیه خودباختگی را در اهالی اقتصاد ترویج کرده و اثرات منفی بر رشد و تولید ملی داشته است. ضمن آنکه به دلیل اظهارات مکرر مسئولین دولتی، اکنون اقتصاد بخش خصوص منتظر یک گشایش واقعی است در حالی که این رویا تحقق عینی نخواهد داشت.
ممنون از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید.
بنده هم از شما سپاسگزارم
Sorry. No data so far.