دوشنبه 23 می 16 | 12:08
جلیلی

الگوهای انقلابی در برابر مدهای رو به زوال

الگوی انقلاب اسلامی چیست و چرا جواب می‌دهد؟ چون براساس یک اصول لایتغیر و سنن الهی گذاشته شده است و براساس آزمون و خطاهای او نبوده است. این الگو چیزی نیست که بعد از مدتی عرض‌اندام کند و بعد فرتوت شود، «طریقه لا تموت طراوتها بمرّ الزمان و تغییر المکان»


دکتر سعید جلیلی نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی که میهمان مردم مردم چالوس بود، سخنان خود را تحت عنوان «انقلاب جوان و جوان انقلابی» در مسجد جامع این شهر ایراد کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دکتر جلیلی، در ادامه مشروح سخنان وی را ملاحظه می فرمایید:

بسم الله الرحمن الرحیم. خدا را شاکرم امروز در جمع صمیمی شما عزیزان حضور پیدا کرده‌ام. در روزی که مصادف است با ولادت حضرت علی‌اکبر(ع) و ما ایشان را به‌عنوان یک الگو برای جوانان خودمان قرار داده‌ایم، شاید یک بحث اساسی و یک موضوع جدی که امروز در صحنه جهانی بین ما و کسانی‌که در مقام مقابله با انقلاب اسلامی قرار دارند، همین موضوع جوان و جوانی است.

ذات نگرانی دشمن از انقلاب اسلامی «تمدنی» است

دشمن امروز با یک پدیده جوان روبه‌رو است. این پدیده چیست؟ انقلاب اسلامی. در برابر قدرت‌های فرتوت یک پدیده جوانی به‌ اسم انقلاب اسلامی ظهور و بروز کرده است. نگران چیست؟ می‌بیند یک درخت تنومند و یک شجره طیبه شکل می‌گیرد که «اَصلُها ثابِت وَ فَرعُها فِى السَّماء. تُؤتى اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها»(3) هنوز میوه و ثمره می‌دهد، اما نگرانی او چیست؟ قرار است امروز در باره این موضوع بحث کنم. چرا هر آنچه که توان دارد برای مقابله با این جوان به‌کار می‌برد؟ او که می‌گوید فقط یکی از ما چندهزار کلاهک هسته‌ای دارد! چرا این‌قدر نگران است که در جایی یک پدیده‌ای ظهور پیدا کرده که چند سانتریفیوژ آن هم زیر نظر آژانس کار می‌کند؟ چرا شش نفر از اینها 18 روز همه کار خود را رها می‌کنند و پای میز مذاکره در باره اینکه آیا این سانتریفیوژها ادامه پیدا کند یا خیر صحبت می‌کنند؟

گفتمان انقلاب اسلامی هم جوان است و هم جوان باقی می ماند

خودشان می‌گویند که اگر این سانتریفیوژها این‌قدر کار کند، چند سال دیگر شاید یک بمب ساخته شود! هرکدام از شما که چند هزار کلاهک هسته‌ای دارید، چرا نگران این چند سانتریفیوژ هستید؟ این یک سئوال است. چرا دشمن از این جوان انقلاب اسلامی می‌ترسد؟ به‌لحاظ سنی هم که نگاه کنید این یک نهال مبارکی است که 38 سال از آن می‌گذرد. هرکدام از آنها حداقل در همین مناسباتی که بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفته حدود 80 سال سابقه دارند. چرا با این سابقه این قدر نگران هستند؟ دشمن می‌فهمد که تمدن و گفتمان جدیدی به‌ اسم انقلاب اسلامی در حال شکل‌گیری است که نه‌تنها جوان است، بلکه جوان باقی می‌ماند، چون گفتمانی است مبتنی بر حقیقت، نه انکار حقیقت و حقیقت باقی ماندنی است. او می‌فهمد که اگر چند قرن انکار حقیقت کرده است، این‌گونه نیست که بتواند بماند. او می‌داند و می‌فهمد که با ظهور حقیقت باطل رفتنی است. این است که نگران می‌شود. چرا این جوان باقی می‌ماند؟ به‌خاطر تازگی و طراوت اندیشه‌ای است که ارائه می‌کند. دشمن این را می‌فهمد که اینجا یک اندیشه‌ای وجود دارد برخلاف سایر قدرت‌هایی که بعضاً ظهور و بروز داشته‌اند هم جوان است و هم ویژگی‌های یک جوان را دارد. بانشاط و شجاع است، خط‌شکن است، کلیشه‌ها را بر نمی‌تابد. همه آنها با هم یک چیز می‌گویند، این اندیشه و این پدیده جوان انقلاب اسلامی می‌ایستد، چیز دیگری می‌گوید و نمی‌ترسد.

از «الگوهای انقلابی» تا «مدهای سیاسی»

می‌گوییم خیلی‌ها بودند که چیزهایی دیگری هم گفته‌اند، چرا دشمن از این می‌ترسد؟ چون دشمن دیده است که هر کجا مصاف و رویارویی بود و همه آنها با هم یک اراده داشتند، او یک اراده دیگر داشت، اما اراده‌ او بر آنها غلبه پیدا کرد. همه آنها می‌گفتند، او می‌گفت شاه بماند، شاه رفت؛ همه آنها گفتند صدام پیروز شود، او ایستاد و پیروز شد؛ همه آنها گفتند تو نباید هسته‌ای شوی، او ایستاد و هسته‌ای شد؛ همه آنها می‌گویند ما همین امروز هر آنچه توان داریم به‌کار بردیم، اما این نمی‌گذارد مثلاً ما در سوریه به مقصد خود برسیم. این کیست؟ چرا نمی‌تواند؟ می‌بیند که یک الگوی جدید در حال شکل‌گیری است. این تفکر انقلاب اسلامی یک الگوی جدید برای سبک زندگی و انتخاب آگاهانه به جهان می‌دهد. می‌بیند یک الگوی جدید و یک مناسبات جدیدی را در تعریف می‌کند. او از این ناراحت است که این از خودش الگو دارد و الگودهی می‌کند. آن چیزی که دشمن را نگران می‌کند این است که الگوهایی برای انتخاب آگاهانه در استفاده حداکثری از امکانات و بعد از آن موفقیت‌ها و پیروزی‌ها وجود دارد. او می‌فهمد و می‌بیند که با این الگو فقط خرمشهر را آزاد نمی‌کند، او می‌بیند با همین الگو جنوب لبنان هم آزاد می‌شود. مثلاً اگر سوم خرداد سالگرد پیروزی و آزادسازی خرمشهر است، سه روز بعد از آن سالگرد پیروزی جنوب لبنان است. یک الگویی تکثیر می‌شود، مدل جدیدی را ارائه می‌دهد و اجازه نمی‌دهد کسانی براساس آن مناسباتی که تعریف کرده‌اند برای او تعیین تکلیف کنند. او از این نگران است.

الگوهای انقلابی در برابر مدهای زودگذر و رو به زوال

الگوی انقلاب اسلامی چیست و چرا جواب می‌دهد؟ چون براساس یک اصول لایتغیر و سنن الهی گذاشته شده است و براساس آزمون و خطاهای او نبوده است. این الگو چیزی نیست که بعد از مدتی عرض‌اندام کند و بعد فرتوت شود، «طریقه لا تموت طراوتها بمرّ الزمان و تغییر المکان». این اندیشه‌ای است که طراوت آن حفظ می‌شود و مبتنی چنین چیزی است و اصلاً پیر نمی‌شود. او از این نگران است که یک جوان انقلاب اسلامی الگو شده است و الگوهایی می‌دهد که بر اساس آن جوانان سراسر جهان نمی‌توانند به‌دنبال القائات او باشند. همیشه باطراوات و نشاط هستند. این در برابر مدهای او که به‌سرعت پیر می‌شوند و تازگی خود را از دست می‌دهند، الگوهایی را ارائه می‌دهد که جوان باقی بمانند. دشمن چه می‌خواهد؟ او نمی‌خواهد این الگوها باشند. او می‌خواهد در کنار چنین الگودهی یک مدپرستی تزریق و ترویج شود که هر آنچه را او القا می‌کند بپذیرند. اگر فردا بدشان آمد دو باره عوض می‌کند و چیز جدید ارائه می‌دهد. او می‌خواهد مدپرستی را ترویج دهد که بتواند در سایه او هر آنچه را که می‌خواهد دنبال کند. مثلاً امروز فریاد دموکراسی می‌دهد، بعد می‌بیند که نه، منافعش در دموکراسی نیست، چون در مصر از کسی که آمده خوش‌شان نمی‌آید، لذا کودتا می کند و بعد هم آن را برکنار! بقیه هم باید بپذیرند. این فقط نیست که دنبال مدهای آرایشی و فرهنگی و اقتصادی باشد، مدهای سیاسی او هم همین‌طور است.

ترویج مد منحصر به مسایل فرهنگی و اقتصادی نیست!

دشمن می‌داند که چه چیزی باطل‌السحر مدهای زودگذر اوست، یک الگوهای مبتنی بر حقیقت که ارائه می‌شود و اجازه نمی‌دهد او با منافع و حقوق ملت‌ها براساس آن آمال خود و آن چیزی که به اسم مدها القا و دیکته می‌کند دنبال شود. مد هم فقط در مسائل فرهنگی و اقتصادی نیست، در مسائل سیاسی هم همین‌طور است. او می‌خواهد این روال باشد که اگر شما هر روز در فلان موضوع زندگی به‌دنبال فلان چیز هستید در بحث‌های سیاسی هم همین باشد،

«ایسم» های مختلف به مثابه ی مدهای زودگذر

هر چند وقت یک‌بار اندیشه‌ای می‌آید و یک بحث‌هایی را دنبال می‌کند، حالا اسم این اندیشه یک روز مارکسیسم است، یک‌روز لیبرالسیم است و روز دیگر فاشیسم! پیش خود می گویند مهم این است که این اندیشه منافع ما را تهدید نکند. هرچند وقت یک مدی به‌وجود می‌آید. شما هر چند وقت یک‌بار یکی از این اندیشه‌ها و مدها را داشته باش، مثل اینکه هر چند روز یک‌بار یک مد لباس داری، زندگی و اندیشه سیاسی تو هم همین باشد. خوب هم است، عوض می‌شود و یک چیز دیگر جایگزین آن می‌شود! مهم این است که در چند قرن اخیر منِ بریتانیا همیشه توانستم قدرتی باشم که بقیه را استعمار کنم، حالا متناسب با مدی که وجود دارد شکل استعمار من هم فرق می‌کند. منِ امریکا بتوانم منافع خود را دنبال کنم، منِ سرمایه‌دار بزرگ جهان بتوانم منافع خود را دنبال کنم، حالا فرق هم نمی‌کند یک مدت دنبال نظام‌های سلطنتی باشم، اشکال ندارد، مد آن باشد؛ بعد از مدتی دنبال نظام‌های دیگر شویم، اشکال ندارد، مد آن باشد.

تفاوت ماهوی الگو و مد؛ معیار برای قضاوت است

الگو این است که به شما شاخص می‌دهد، به جوان ما برای ارزیابی و قضاوت و صحیح بودن یک چیز شاخص می‌دهد. تمام دعوای دشمن سر این است که یک پدیده‌ای شکل گرفته که برای امر مبتنی بر حقیقت شاخص داشته باشد و براساس آن شاخص بدهد. آن‌موقع دیگر نمی‌تواند منافع خود را دنبال کند. او کسانی را می‌خواهد که بر اساس مد رفتار کنند.

چپ گرا ترین ها به راست گرا ترین ها تبدیل شدند چون بر مبنای مد های سیاسی عمل کردند!

امروز می‌بینید کسانی چپ‌ترین تفکرات را دارند، دو روز دیگر راست‌ترین تفکرات را دارند. در همین چند دهه اخیر دیده‌اید. افرادی در یک زمان چپِ چپ هستند، بعد راستِ راست می‌شوند. دو باره برعکس می‌شود، چون شاخص و الگویی ندارند. این براساس همان اخذ القائاتی است که به او می‌شود. مثل همین مد لباس که ممکن است امروز یک لباس بپوشد و فردا لباس دیگری، فکر می‌کند اندیشه هم همین است. در عرصه‌های دیگر هم می‌تواند همین کار را کند. او نگران جوان انقلاب اسلامی و جوانانی است که توسط انقلاب اسلامی تربیت می‌شوند و به‌دنبال خلاقیت، تعالی و حرکت‌هایی فراتر از کلیشه‌های دیکته‌ای و القائی دشمن هستند. او از این نگران است. دشمن از این نگران است که چنین حرکتی شکل گرفته و در حال تکثیر است.

الگویی که مناسبات و محاسبات دشمن را برهم می ریزد

دشمن می‌فهمد اگر جوانی گفت الگوی من حضرت علی‌اکبر(ع) است دیگر نمی‌شود با مناسبات قبل با او روبه‌رو شد. دشمن محاسباتی درست کرده که همه را مرعوب و مقهور آن مناسبات کند، حالا می‌بیند جوانانی پیدا شدند که باور و الگوی آنها این است که تنها نمی‌گویند «وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبيلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ»(5) حتی می‌گوید محاسبه تو هم این نباشد، «وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ»(6) این مناسبات را پیدا کرده و می‌گوید در حساب و کتابت هم این‌گونه حساب نکن و یک مبنای محاسباتی جدید را وارد می‌کند، بله، این مبنای محاسباتی تمام مناسبات او را به هم می‌زند، چون تمام زور او این است که می‌گوید «مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً» و «ذلِكُمُ الشَّيطانُ يُخَوِّفُ أَولِياءَهُ»(5) بترساند، حالا اگر کسی نترسید و وقتی به او گفتند بالاتر از مرگ چیست و بگوید من اصلاً کشته شدن را مردن نمی‌دانم، همه محاسبات او خلع سلاح می‌شود. دشمن از این نگران است.

دشمن می‌فهمد اگر الگوی جوانی علی‌اکبر(ع) بود تمام مناسبات او را عوض می‌کند. این الگویی نیست که بگوییم حالا هرکسی الگویی دارد، این هم الگوی دیگری دارد، نه، این یک الگویی است که تمام مناسبات او را به‌هم می‌ریزد. الگویی است که جوانی و نشاط و شادابی را حفظ کرده و پیر نمی‌شود. او می‌فهمد که بزرگان او تغییر نمی‌کنند، «لا تموت طراوتها بمرّ الزمان و تغییر المکان»، جایی عوض شود، امروز لبنان باشد و فردا ایران این الگو همیشه حفظ می‌شود. الگوی این جوان کیست؟ «سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة»، این الگو همیشه جوان است. او جوانی را چیز دیگری تعریف می‌کند. هر چقدر که بگذرد، امتیازات جوانی همیشه همراه اوست، دشمن از این نگران است. این شاخص‌ها اینجا برای ما اهمیت پیدا می‌کند. ما دنبال چه هستیم؟

الگویی که هم مقاومت می کند و هم پیشرفت!

چون روز ولادت حضرت علی‌اکبر(ع) است دو نکته در این زمینه عرض کنم. این الگو در این 38 سال جوانی و نشاط و شجاعت و جسارت و علاوه بر همه اینها موفقیت و پیشرفت خود را این‌گونه نشان می‌دهد، فقط مقاومت نمی‌کند، پیشرفت هم می‌کند. اگر پیشرفت نمی‌کرد که دشمن نگرانی نداشت. این مدیون چیست؟ مدیون اندیشه و تفکری که شکل می‌گیرد.

عاشورا، منا و عرفه؛ قله های شناخت الگوی حسینی علیه السلام

اگر می‌گوییم علی اکبر(ع)، علی‌اکبر فقط یک فرد نیست، بلکه یک تفکر است. این تفکر را باید شناخت. چرا او ممتاز می‌شود؟ منظومه معرفتی که از چهره بزرگواری هم‌چون حضرت سیدالشهدا(ع) داریم چیست؟ عاشورا، عرفه و منا را داریم که به ما می‌گوید چگونه باید به این الگو اقتدا کرد. آنها به ما می‌گویند که این الگو چه مختصاتی دارد.

شرط الگو گیری؛ مرزبندی با طرف مقابل است!

علاوه بر اینها امامان ما به ما یاد دادند که چگونه اینها را الگو قرار دهیم. زیارت عاشورا را ملاحظه بفرمایید. بند بند این زیارت را که قرائت می‌کنید چگونگی الگو گرفتن را یاد می‌دهد. شیوه الگو گرفتن چیست؟ شرط این الگو چیست؟ این است که تکلیف خود را با کسی که در صف مقابل است روشن کنیم. تعارف هم ندارد. از آن اول‌ظالم تا آن آخر تابع. از آن کسی که مستقیم کار انجام می‌دهد تا آن کسی که تابعت و شایعت و جاهدت. همه اینها را باید بشناسی که برائت بجویی. بله، یک‌وقت کسی هست که می‌خواهد از امریکا و اسرائیل ظلمی را بر ملتی تحمیل کند، یک‌وقت امتداد آن را می‌بینی که شایعت و تابعت و بایعت اینجاست، ولی می‌فهمی که او در بیعت با اوست. از او تبیعت و به او کمک می‌کند. الگو یعنی این که تکلیف خود را روشن کنی.

برائت با فریاد همراه است!

فقط هم این نیست که بگویی من اصلاً با آنها کاری ندارم. نه، در کنار برائت، فریاد است. فقط نمی‌گویی إنّی أَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ، بعد باید فریاد دشمنی بر سر کسانی سر بدهی که می‌خواهند در برابر حقیقت بایستند اللهم العن و از آن‌طرف بِالْمُوَالاَةِ لِنَبِيِّكَ وَ آلِ نَبِيِّكَ، هم فریاد دشمنی با دشمنان خدا سر بدهی و هم فریاد دوستی با پیامبر و فرزندان پیامبر. تمام کسانی که می‌گویند علی‌اکبر الگوی من است، باید تمام حرفت این باشد که «اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْيَايَ مَحْيَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»، زندگی من را زندگی اینها قرار بده. این باید الگوی من شود. این چیست؟ چگونه می‌شود این را انجام داد و چگونه می‌شود به‌موقع تکلیف خود را با طرف مقابل روشن کنی و علیه او فریاد بزنی و از آن‌طرف در این مسیر قدم صدق داشته باشی، به‌درستی عمل کنی و رفتارت در موضع صحیح و به‌موقع باشد؟ این زحمت دارد. الگوهای ما این است.

شاخص های بصیرت در زیارت حضرت عباس و زیارت عاشورا؛ حساسیت در برابر خوشحالی دشمن

در زیارت حضرت عباس(ع) می‌خوانید «اَشْهَدُ وَاُشْهِدُ اللّهَ»، «لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْکُلْ وَاَنَّکَ مَضَیْتَ عَلى بَصیرَه مِنْ اَمْرِکَ» تو بابصیرت حرکت کردی و حواست بود. بصیرت چیست؟ این است که جایی که او دارد خوشحالی می‌کند، تو حساس شوی. اگر جایی دیدید که او از یک موضوعی خوشحالی می‌کند و می‌گوید این خیلی خوب بود، تو باید حساس شوی. اگر «فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيَادٍ» و «تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو أُمَيَّةَ» تو اینجا باید بفهمی که این موضوع مهمی است. اینجا نمی‌توانی به‌خاطر اینکه دشمن خوشحال است، تو هم بگویی من هم خوشحالم! تو باید بگویی «لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ» و «مُصِيبَةً مَا أَعْظَمَهَا»، چون اگر مصیبت نبود که دشمن خدا خوشحال نمی شد؛ «فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيَادٍ» نمی‌شد، این شاخص و بصیرت است. این است که موضوع را روشن می‌کند.

لزوم عمل به موقع

در موقع خودش هم باید کار انجام شود. رهبر معظم انقلاب این را یک‌بار فرمودند ما کسانی را داشتیم که برای امام حسین رفتند و شهید شدند، اما در زمان خودش نبود. «توابین». اگر آنها همین حرکت در زمان حضور حضرت مسلم در کوفه انجام می‌دادند، شاید مسیر تاریخ عوض می‌شد. چرا؟ چون در زمان خودش این اقدام لازم را انجام ندادند.

همراهی زور و تزویر، از صدر اسلام تا قرن بیست و یک!

دشمن، دشمنی نیست که شما فکر کنید فقط از زور استفاده کند. ویژگی همیشگی قدرت‌مندان این بوده که فقط از زور استفاده نمی‌کنند، تزویر را هم به‌کار می‌برند. عرض کردم شما می‌بینید کسی شعار دموکراسی می‌دهد، به مستبدترین افراد می‌گوید اینها متحدین ما هستند. کسی‌که شعار مبارزه با تروریست می‌دهد، بیشترین حمایت‌ها را از تروریست‌ها انجام می‌دهد. این فهم می‌خواهد. الگو قراردادن یعنی این. دشمنی که هست فقط این نیست که جنایاتی در عاشورا انجام دهد؛ جنایت خود را چگونه انجام می‌دهد؟ «عَلَى لِسَانِكَ وَ لِسَانِ نَبِيِّكَ»، همین پیغمبری که می‌گفت حسین از من است و من از حسینم، حسین او را می کشند به لِسَانِ نَبِيِّكَ. این فهم می‌خواهد. دشمن فقط این نیست که با زور بیاید. بعضی وقت‌ها با یک زبانی وارد می‌شود که کاملاً معلوم است مبتنی بر فریب است. به اسم آزادی و حقوق بشر. ما دیروز می‌گفتیم 850 هزار بیمار این کشور به سوخت بیست درصد نیاز دارند و تو نمی‌دادی، حالا طرفدار حقوق این ملت شده‌ای؟ خودت گفتنی باید تحریم‌های فلج‌کننده علیه مردم ایران به‌کار ببریم، حالا شعار حقوق بشر می‌دهی؟ این می‌شود آن الگو داشتن، هوشیار بودن و به‌موقع عمل کردن.

«نترسید و نگران نباشید» وعده صدق الهی است!

این عین تعبیر قرآن است که فکر نکنید شهدا مرده‌اند، بلکه زنده‌اند. اینها با ما حرف می‌زنند و به ما بشارت می‌دهند. «يَستَبشِرونَ بِالَّذينَ لَم يَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم أَلّا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ»(8) که نترسید و نگران نباشد. این عین آیه قرآن است که «لَن يَضُرُّوكُمْ إِلَّآ أَذىً»(9) دشمنان نمی‌توانند به شما آسیب جدی برسانند، اذیت و آزارهایی خواهند داشت.

نسبت انقلاب اسلامی و بخشهایی از صلوات شعبانیه

ان‌شاءالله همه ما بتوانیم در این مسیری که شهدای ما برای ما به یادگار گذاشتند به بهترین شکل وظیفه خود را بر مبنای شاخص‌های ارزشمند و حقیقی که امروز این ملت به برکت قرآن و اهل بیت دارد و با آنها توانسته این موج‌‌های سهمگین را پشت سر بگذارد، طی کنیم. این صلوات شعبانیه را که ما در این ایام زمزمه می‌کنیم حقیقت این موضوع است. دشمنان ما تازه دارند این را درک می‌کنند که یعنی چه؛ الْفُلْكِ الْجَارِيَةِ فِي اللُّجَجِ الْغَامِرَةِ يَأْمَنُ مَنْ رَكِبَهَا وَ يَغْرَقُ مَنْ تَرَكَهَا. یک کشتی است که اگر به آن متمسک شوید، می‌توانید از موج‌های سهمگین عبور کنید. دشمن این را امروز می‌فهمد که یک جوان انقلاب اسلامی در کشتی قرآن و اهل بیت سوار شده است «يَأْمَنُ مَنْ رَكِبَهَا» و با سرعت این مسیر را طی می‌کند. آن‌هم در یک دریای آرام، «فِي اللُّجَجِ الْغَامِرَةِ»، در طوفان‌های سهمگین. هر آنچه آنها داشتند به‌کار گرفتند، ولی این جوان باز هم توانست عبور کند. ان‌شاءالله این توفیق را داشته باشیم از این کشتی نجات پیاده نشویم و با تمسک به چنین الگوهایی این کشتی موفق‌تر و پیشروتر حرکت کند.

والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته.

پی‌نوشت‌ها:

1- سوره فصلت، آیه 15

2- سوره سبا، آیه 35

3- سوره ابراهیم، آیات 24 و 25

4- سوره فصلت، آیه 30

5- سوره بقره، آیه 154

6- سوره آل عمران، آیه 169

7- سوره آل عمران، آیه 175

8- سوره آل عمران، آیه 175

9- سوره آل عمران، آیه

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.