امروز ششم است
شش هشت
ایّام به کام
آقا شهرام !
آقا مهدی !
میدانم که حالتان خوب است
حال ما هم
اگر مهم باشد
ملالی نیست جز
جای دندانتان
روی زخم کهنه ما !…
***
امروز ششم است
شش هشت
سال مرگ مبارزه با شما
روز بزرگداشت امنیت سرمایه گذاری !
شما خیالتان آسوده
هنوز هم
امنیت برقرار است
و ایّام به کام !
ماشب و روز کار میکنیم
تا شما بالون های هوای داغ به آسمان بفرستید
ما مالیات می دهیم
تا مسیر جاده ابریشم را
به طرف شیراز ما
کج کنید !
مثل همه راه ها
که ۳۰ سال
به خاندان شما ختم شد !
ما کار میکنیم
روز و شب مرکب شما می شویم
تا شما
با خیال آسوده
در ” قم آباد قصرالدشت ”
برای مدیرانتان خانه های آنچنانی بسازید !
یا زیتون و ستاره بکارید و بچنید
…
حتی راحله
که پدرش روی داربست برج تان
سقوط کرد
هر شب ناخنش را می جود
تا شما
با شکم سیر بخوابید !
***
امروز ششم است
شش هشت
بزرگداشت زر و سیم های باد آورده
درکاسه گدایی دیروزتان !
همه چیز در امن و امان است
دیروز استاندار
که شمشیر علیه شما کشیده بود
جلوی چشم دوربین های بی خبری !
خیار فروشی مشتی رحیم را
به جرم گرانفروشی
پلمپ کرد
و فردایش
” آقای خلیج فارس ”
که دوست شما و همشهری ماست
را ستود
و شمشیر چوبی اش، از غلاف بیرون نیامد ، هیچ!
از امنیت شما هم خبر داد
خیالتان آسوده !
***
…امروز ششم است
شش هشت
روز بزرگداشت امنیت سرمایه گذاری !
داروغه هم توجیه است !
جای نگرانی نیست
می توانید پیاده رو ها را تصرف کنید
یا با درختان سبز
تخت های شهوتتان را بلندتر بسازید !
تا داروغه
شما را بهتر نبیند !
***
امروز ششم است
شش هشت
سالروز چرکین شدن زخم
زخم درد آور تبعیض !
خیالتان آسوده
آقا زاده ها !
دادیم
” طلبه سیرجانی ”
که رعایت شأنتان را نفهیده بود
به حکم ” دادگاه بسیار ویژه ”
( که داروغه
شعبه دارد
به اسم دین ! )
به هلف دانی بیندازند !
و چند دانشجوی پابرهنه را هم
که طعم “لب انتظار” علی را
بچشند !
***
امروز ششم است
شش هشت
سالروز مسابقه
برای رفاه و شهوت !
آقایان مفاسد اقتصادی !
شما آنقدر امینید
که می خواستید همه داراییتان را
یک شبه وقف کنید !
همه دوهزار و پانصد میلیار تومان را !
برای همین
چون ریا می شود !
کسی جرأت نمی کند
اسمتان را کامل بچرخاند
آقای ” ع . ج ” !
” خ ” !
” م . پور ” !
” ح . ق ” !
” م . خ ” !
و الخ …
ما میدانیم
اگر زبان باز کنیم !
و از بازار رانت هایتان بگویم
یا به ساحتتان
جسارتی کنیم
اذهان را تشویش کرده ایم
اکاذیب نشر کرده ایم !
مخلّ نظم عمومی شده ایم !
ما
هر چه باشد
به طفیلی شما زنده ایم
به مدد سرمایه های شما مانده ایم
***
امروز ششم است
شش هشت
بازار مسابقه
گرم
اسب های قدرت رام
دین فروشان همه
در دام
شکاف زخم تبعیض
چرکین !
گلوگاه ها سرمایه
تضمین !
زر و سیم باد آورده
میان کاسه گدایان
تزئین !
نقاط استفهام
امّا
مسکوت … مسکوت
…
یاران ز پا افتاده
صف ها
دور افتاده
دندان ها
نفشرده
بخود لرزیده !
…
امروز ششم است
شش هشت
امیر قافله امّا
بیرقش در دست
ایستاده چو سرو
سر افراز و سربلند
میان انبوهی از دشمن
…
سلمان کدیور “سلیم”
Sorry. No data so far.