در تداوم رنگ عوض کردنهای سیاسیون چپ و راست و بهاری و اعتدالی و نواصولگرا و… در جامعه ما اصلاحطلبان هم مثل بهاریها و نواصولگراها یاد عدالت افتادهاند!
اینکه هرکسی از ظن خود یار عدالت شود در درازمدت به نفع گفتمان عدالتخواهی است و نشان پیروزی گفتمانی انقلابیها و عدالتخواهان است، که اغیار هم ناچارند شعار آنان را برای منازعتشان برگزینند، که البته اصلاحطلبها هم در دهه شصت و ۷۶ نشان داده اند تاحدی بلدند از این تغییر مواضع استفاده کنند و به عنوان اپوزیسیون وضعی که خود جزو عاملانش هستند در صحنه حاضر شوند.
اما در کوتاهمدت ایجاد قدرت تشخیص دوغ و دوشاب مهم است که محمدرضا پهلوی هم کتاب دارد در باب عدالت اجتماعی از دیدگاه شاهنشاه آریامهر! و این روزها درفضای سیاسی کشور حتی شاه دزدها هم فریاد ای دزد ای دزد بلند کرده اند.
یکی از این کارها طبیعتاً رویکرد انتقادی و نمایش انگیزهها و روشها و مصادیق عدالتخواهی سیاستزده و انتخاباتی و سیاسی و محافطه کارانه است.
اما کافی نیست و انفعالی است.
در منطق انقلاب کبیر اسلامی وقتی مردم فوج فوج وارد دین خدا یا بخشی از آن میشوند الک گرفتن و زدن آدمها راه حل نیست، وحدت کورکورانه و سیاسی و… هم ره به ترکستان میبرد، تکثر بدون توجه به دیگریها هم راه به حقیقت نمیبرد. باید جوری با جامعه ارتباط گرفت و گفتمانسازی کرد که همه گفتمانهای رقیب و معارض ناچار در این گفتمان غالب هضم شوند. اینجا جای زیاد کردن خالصها است، جای پاکسازی و جبران ضعفها و کمبودهاست.
انقلابیها و بسیجیها و عدالتخواهان باید در مقابل این تغییر رنگ و شعارهای سیاسی و انتخاباتی، الگوهای اصیل عدالت اسلامی را عملاً ارائه کنند:
اگر نگران سیاستبازانند، فعالانه عدالت را سر درست بگیرند و اولویتها را به مطالبه بگذارند.
اگر منتقد نقد برونگفتمانی و سیاستزده و محافظهکارانه از قوه قضاییه و… هستند، نقد انقلابی ناظر به اصلاح ساختارها و سازوکارها بکنند.
اگر منتقد استفاده ابزاری از شعار عدالتند، مبناییترین مسائل برزمین مانده عدالت بهویژه در تبعیض و سرمایهسالاری را پی بگیرند، و بر وجوه مردمی، غیرسیاسی و مبنایی و عینی آن تمرکز کنند. جوری که مردم صدای انقلابیها را صدای خودشان بدانند، چنانکه در ابتدای دهه هشتاد و در اوج تخریب علیه جبهه انقلاب چنین شد.
اگر نگران سوء استفاده از عدالت برای تخریب نظام و رهبری هستند، عدالت اسلامی را سر دست بگیرند و برکژیها بشورند و ضمناً از جهتگیریهای درست رهبری و نظام دفاع کنند!
بهترین راه رسوا کردن ادرسهای غلط و اصلاح جهت بدنه های غیرقالتاقی که به دنبال انها راه افتاده اند، نمایش ادرس صحیح است.
عدالتحواهی ملک طِلق کسی نیست. اگر همه سیاسیون حتی با اغراض دیگر وارد عرصه شوند درنهایت به سود عدالت است، اما باید هوشیار بود.
چه بسیار بدنه هایی که دنبال ان صداها حرکت میکنند که قابل جذب به مسیر اصیلند. مسیر اصیل اضافه برهمه چیز نصرت خدا را هم دارد، منتها به شرط اینکه همه توان خود را به صحنه بیاورد. چنانکه نحوه برخورد رهبران انقلاب با چنین جریاناتی برهمین طریق بوده است.
Sorry. No data so far.