دوشنبه 22 اکتبر 18 | 21:10

اربعین و توسعه مرزهای فرهنگی انقلاب اسلامی

جمال یزدانی

 آیا پیشکسوتان شهادت و ایثار در عراق هم در پیچ و خم زندگی روزمره فراموش خواهند شد؟
تاریخ شفاهی مبارزین در جنگ با داعش را چه کسی ثبت خواهد کرد؟
آیا حشدالشعبی با اتمام جنگ باقی خواهد ماند؟
آیا آثار جنگ به بهانه توسعه و سازندگی پاک خواهند شد؟
و…
سوالاتی از این دست هستند که آینده عراق را در تمدن اسلامی رقم خواهند زد و پاسخ این‌ها نه در حضور  قاسم سلیمانی و چریک‌هایش در عراق، که در دانشگاه‌های ما (امت اسلامی) و در میان هنرمندان ما رقم می‌خورد، اگر فهمی باشد.


آیا پیشکسوتان شهادت و ایثار در عراق هم در پیچ و خم زندگی روزمره فراموش خواهند شد؟
تاریخ شفاهی مبارزین در جنگ با داعش را چه کسی ثبت خواهد کرد؟
آیا حشدالشعبی با اتمام جنگ باقی خواهد ماند؟
آیا آثار جنگ به بهانه توسعه و سازندگی پاک خواهند شد؟
و…
سوالاتی از این دست هستند که آینده عراق را در تمدن اسلامی رقم خواهند زد و پاسخ این‌ها نه در حضور  قاسم سلیمانی و چریک‌هایش در عراق، که در دانشگاه‌های ما (امت اسلامی) و در میان هنرمندان ما رقم می‌خورد، اگر فهمی باشد.

بازخوانی عبرت‌های مسیری که ما پس از دفاع مقدس در ایران طی کرده‌ایم برای تمدن‌سازی لازم است؛ همچنین تجربیات انباشته‌ای که انقلاب در کارهای مردمی دارد.
وقتی بیشترین میزان ورودی زائر به ایران از عراق است و بالعکس؛
ریال، پول رایج در خرید و فروش شهرهای زیارتی است؛
کلمات فارسی بسیاری در لسان عموم مردم عراق شنیده می‌شود؛
و هزار و یک عامل دیگر، اهمیت این تعامل نرم میان انقلاب اسلامی و عراق را تایید می‌کند.

بطور مثال جای یک شهرک تاریخی کربلای دوست داشتنی خالی است. تازه این شهر که به جهت اسناد تاریخی، نمادها، وقایع، اماکن و شخصیت‌ها چیزی کم ندارد و آن قدر متنوع و دراماتیک است که کار تولید آن از شهرک تاریخی مشهد دوست داشتنی به مراتب ساده‌تر است.

بطور کلی خلا یک کار هنری جدی در شهرهای زبارتی عراق حس می‌شود. بسیاری از زوار در فهم زبان دچار مشکل‌اند، منابر و برنامه‌های معرفتی بسیار کم است، کوچکترین چیزها مورد توجه آن‌هاست و زائر زمان بسیاری دارد که بخاطر کمبود فضاها عمدتا به بیکاری می‌گذرد.
کاروانهای رسمی کلیشه هایی دارند که عاری از خلاقیتهای هنری است.
در این فضا کار هنری جدی و ماندگار می تواند این خلاها را جبران کند‌…

البته حرکت‌های مردمی جدی در این حوزه شکل گرفته است؛ مانند تدریس مستندسازی توسط برادرم محمدمهدی خالقی و کارهای پراکنده دیگر. (اخیرا مستند آهنگر ایشان را برای تعدادی از فعالان عراقی اکران کردیم، آن قدر ذوق زده شده بودند که وصف‌ناپذیر است. مستندهای بسیار جدی دیگری نیز در این حوزه ساخته شده است. همچنین موکب القلم که دو سالی است به ارائه نقاشی و طراحی در پیاده‌روی اربعین به زائرین می‌پردازد.)

اما همه این‌ها مبتنی بر کدام شناخت بومی است؟ که در عین حال بتواند قرائت انقلاب اسلامی از عراق را عرضه کند. همه این‌ها ضرورت کارهای مردم‌شناختی برای برنامه‌ریزی تمدنی را دوچندان می‌کند. همان‌طور که سفرنامه‌های مستشرقین و گزارش‌های سفرا، ذهنیت عمومی در ایران و غرب را ساخته است، روایت از عراق هم می‌تواند برای هر دوی ما تعیین کننده باشد. این امر نیاز به نهضت تاریخ شفاهی و سفرنامه نویسی در عراق را جدی می‌کند.

با این همه اما هنوز حرکت‌های مردمی پیش‌گفته تبدیل به جریان نشده است. اگر نهادهای دولتی در جایی می‌خواهند ورود کنند، حمایت از آتش به اختیارانی است که دارند مجاهدانه در اربعین و غیر اربعین در این مسیر حرکت می‌کنند؛ ارشاد، حوزه هنری و هزار و یک نهاد دیگر…

تجربیات جدی جریان انقلاب اسلامی در علوم انسانی و هنر، می تواند در این حوزه قدمهای جدی بردارد.

عراق اکنون و بیش از هر زمان دیگری، به‌واسطه اربعین، آماده شنیدن و دیدن خود در آینه ظریف هنر و تاریخ است و اگر ما قدری به خود بجنبیم، هسته‌های مقاومت فرهنگی عراق به عنوان بخشی از امت اسلامی شکل خواهند گرفت و مرزهای فرهنگی انقلاب اسلامی تا سوریه تثبیت خواهد شد.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.