سردی هوای سال ۸۳ پرده از بیعدالتیهایی برداشت که زیر پوست شهر در جریان بود. آمارها حکایت از مرگ گاهوبیگاه کارتنخوابها داشتند. کارتنخوابها در سالهای پیش نیز گوشه و کنار خیابانها بیتفاوتی مسئولین و مردم را تجربه میکردند، اما سردی سال ۸۳ همه چیز را متفاوت کرد.
سال ۷۹ خبرگزاری ایسنا در گزارشی به توصیف وضعیت کارتنخوابها پرداخته و نوشته بود:«اگر از ساعت ۱۰ شب به بعد در محلهها و خیابانهای جنوب شهر تهران قدم زده باشید، حتما با افراد بی سر پناهی که با وضعیتی رنجآور شبها را در کنار خیابان به صبح میرسانند برخورد کردهاید. در گفتوگویی که خبرنگار ما با برخی از آنان داشته است، متوجه شدیم که دستهای از این گروه، چندین سال و گاهی حدود ۱۰ سال است که به خیابانخوابی و یا روی کارتن خوابیدن اوقات خویش را میگذرانند و برخی دیگر نیز به تازگی به این درد مبتلا شدهاند. با دیدن چنین افرادی که نمادی گویا برای بیان فاصله طبقاتی معنیداری در سطح شهر تهران هستند، هر انسان با وجدان و دارای چشم بصیر و بینا رنج میکشد چون میبیند عدهای در میان این افراد فقط زندهاند، یعنی پیدا کردن لقمه نانی برای رفع گرسنگی منتهای آرزوی آنان است و در برابر افراد دیگر هستند که از طبقه مرفه جامعه و حتی در نزدیکی این گروه، در کمال آسایش، رفاه و آرامش خاطر زندگی لذت میبرند.»(۱)
مسئلهای که حل مشکل کارتنخوابها را دشوار میکرد، بیندستگاهی بودن راهحل این مشکل بود. مسئلهی کارتنخوابها صرفاً با جمعآوری آنها از سطح خیابانها یا اسکان دادن آنها در یک محل مشخص حل نمیشد. آسیبهای اجتماعیای که کارتنخوابها با آن مواجه بودند و نیز تدابیری که میبایست برای ادامهی حیات آنها اندیشیده میشد، موجب شده بود سازمانهای گوناگونی دخیل در حل این مشکل به شمار بیایند.
فرمانده نیروی انتظامی همان ایام با اشاره به این که ناجا دو مبحث مهم “زنان خیابانی” و “معتادان کارتن خواب و تابلو” را مدنظر قرار داده و آنها را سم مهلکی برای جامعه میداند، اظهار داشت:«نیروی انتظامی آمادگی کامل داشت تا معتادان پرخطر را جمعآوری کند، ولی سازمان زندانها این افراد را تحویل نمیگیرد.»
قالیباف تصریح کرد:«نیروی انتظامی مسئول جمعآوری معتادان بوده و وظیفه نگهداری آنان را ندارد؛ چراکه نه قانون اجازه این کار را میدهد و نه مأموریت ناجا این است، بلکه مسئولیت ناجا جمعآوری مجرم و تحویل آن به مراجع قضایی است، این در حالیست که زمان تحویل معتاد، هیچ مرجعی آن را نمیپذیرد… مطبوعات باید چنین موضوعاتی را مطرح کرده و پاسخ بخواهند که چه مرجع و سازمانی مسئول رسیدگی به معتادان خیابانی است.»
او ادامه داد:«تا زمانیکه زندان این افراد را نمیپذیرد، سازمان بهزیستی مسئولیت آنان را تقبل نمیکند و شهرداریها نیز در خانههای بازپروری جایی برای معتادان ندارند، این افراد راهی جز ماندگاری در خیابانها نخواهند داشت.» او معتقد بود در صورت هماهنگی سایر ارگانها، ناجا میتواند ظرف ۷۲ ساعت، زنان خیابانی، معتادان و کارتنخوابها را از سطح کشور جمعآوری کند.(۲)
البته نمیشد همه کارتنخوابها را معتاد نامید، ولی به هر حال در اغلب موارد کارتنخوابی با برخی آسیبها یا جرائم اجتماعی نیز همراه بود و این نکتهای است که کار را دشوارتر میکرد.
آمارهایی هم از سوی مسئولین در مورد کارتنخوابها ارائه میشد. بیست و چهارم آذرماه سال ۸۳ وزیر کشور از وجود حدود ۶ هزار کارتنخواب در تهران سخن به میان آورد. او در خصوص تعداد افرادی که در سرمای زودرس آن سال جان باختهاند، گفت:«حدود ۸۰ نفر از این افراد به علت بیخانمانی، بیکاری و اعتیاد جان باختهاند.»(۳)
برای پیگیری وضعیت کارتنخوابها ستادی بینسازمانی با عنوان “ستاد ساماندهی متکدیان و بیخانمانهای استان تهران” تشکیل شد که علی اوسط هاشمی، معاون سیاسی امنیتی استانداری تهران ریاست آن را عهدهدار بود. هاشمی با اشاره به فعالیتهایی که برای سازماندهی کارتنخوابها در دستور کار است، اعلام کرد:«در این ساماندهی، آن دسته از افرادی که فاقد هر گونه مکان امن بوده و به خیابانخوابی قناعت میکنند، مورد بررسی قرار گرفته و کسانی که در مسیر آسیب و شکنندگی قرار دارند توسط دستگاههای ذیربط(شهرداری، بهزیستی، کمیته امداد و فرمانداری) تحت پوشش مناسب قرار میگیرند.»
او همچنین اظهار امیدواری کرد که طرح جمعآوری و ساماندهی متکدیان و بیخانمانها پیش از آغاز فصل زمستان اجرایی شود. هاشمی در خصوص وظایف دستگاهها در ساماندهی متکدیان، جمعآوری آنها را بر عهده شهرداری با برخورداری از حمایت نیروی انتظامی دانسته و توضیح داد:«نحوه نگهداری متکدیان به دو شیوه کوتاهمدت و دائمی صورت میگیرد که در شیوه کوتاهمدت، این افراد پس از جمعآوری از سوی شهرداری، ظرف مدت حداکثر ۲۱ روز در اردوگاهی که نمایندگان سازمانهای بهزیستی، کمیته امداد، دستگاه قضایی، شهرداری و فرمانداری حضور دارند، نگهداری و پس از شناسایی و ارزیابی وضعیت آنها، متکدیانی که از خارج استان وارد شدهاند، به بهزیستی و ستاد استانی منطقه خود تحویل داده و آنهایی که مشمول مددکاری بهزیستی و کمیته امداد میشوند نیز پس از تفکیک بر اساس برنامه های خود به این مراجع سپرده میشوند.» به گفته معاون سیاسی امنیتی استانداری تهران، شهرداری تنها مدیریت پذیرش و اسکان موقت متکدیان در ۲۱ روز مرحله اول را برعهده داشت. وی افزود:«تامین معاش و حمایت متکدیان طی ۲۱ روز اول اسکان موقت برعهده استانداری، نهادهای خیریه و شهرداری بوده و پس از آن نیز نهادهای مسؤول حمایت از این اقشار را برعهده خواهند داشت.»(۴)
وضعیت کارتنخوابها نگرانیهایی را در کشور به دنبال داشت. سید محمد خاتمی از تماس تلفنی آیتالله وحید خراسانی حول همین موضوع حکایت میکند:«چند شب پیش حضرت آیتالله وحید خراسانی که افتخار شاگردی ایشان را داشم، تماس گرفتند و خیلی ناراحت گفتند:”شما مسؤول اجرا هستید. چندی پیش در مطبوعات خواندم که چند نفر در کنار خیابان جان دادند(به اصطلاح کارتنخوابها)” گفتم که این مسالهای است که مدتهاست با آن برخورد میکنیم و با همکاری وزارت کشور، شهرداریها، بهزیستی و سایر بخشها مانند وزارت رفاه و تامین اجتماعی تصمیماتی گرفته شده و حتی تصویب شد تا چند اردوگاه ایجاد شود. تخمین زده شده که این افراد در تهران حدود ۵ الی ۶ هزار نفر باشند. اردوگاهش احداث شده و به ظاهر برخی مسائل اداری با تاخیر به بهرهبرداری رسیده است. توضیح دادم که اغلب این افراد معتاد یا افرادی به قول رایج امروزی ولگرد و کسانی از خانه رانده شدهاند که شاید دارای مشکلات و بیماریهای سخت باشند. ایشان گفتند:”جان انسان، هرکس که باشد چه فاسق چه فاجر، چه حنیف، این جان مقدس است. این که فلان کس اخلاقش بد است یا آدم فاسد و یا مضری است نباید نسبت به مرگش بیتوجه بود و کمتر تاثر و حساسیت داشت.” این اخلاق قرآنی و نگاه به انسان در نظر قرآن و در نظر تربیتشدگان قرآن است. به دلیل همین اهمیت است که یک مرجع بزرگوار در بین این همه مسائل سیاسی، اجتماعی، انتخاباتی – که این همه برایش سرِ هم میزنیم و معلوم است که بالاخره چه میشود – ، حساسیتش این است که انسانی دارای مشکلات فراوان در کنار خیابان جان دهد.»(۵)
با اینکه جلساتی هم در سطح مسئولین برگزار شده بود اما کارها آنگونه که میبایست پیش نمیرفت. در چنین شرایطی سرمای سال ۸۳ همه را غافلگیر کرد. از اوایل آذرماه هر روز رسانهها آمار کشتهشدگان را اعلام میکردند. در این شرایط هیئت دولت حمایت سریع از بیخانمانها را تصویب کرد.
بیست و دوم آذر ۸۳، جلسهی هیأت دولت به ریاست سید محمد خاتمی و وزیر کشور گزارشی از ساماندهی متکدیان و کارتنخوابها ارایه کرد. بر اساس این گزارش، سالانه ۱۰ هزار متکدی در کشور ساماندهی شدهاند و دولت نیز تا آن زمان مبلغ ۶۲ میلیارد ریال اعتبار برای نگهداری و ساماندهی این افراد در سطح کشور پرداخت کرده است.
رییسجمهور پس از گزارش یاد شده، ضمن اظهار تأسف از وضعیت این افراد در جامعه، وزیر رفاه و تأمین اجتماعی را مکلف کرد حداکثر ظرف ۱۰ روز با همکاری دستگاههای ذیربط طرح لازم پوشش حمایتی این افراد را تهیه کرده و به هیأت دولت ارایه کند. هیأت دولت همچنین مقرر کرد علاوه بر اعتبارات موجود مبلغ یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون ریال برای نگهداری متکدیان و بیخانمانها در اختیار وزارت کشور قرار گیرد.(۶)
گفته میشد در طی ۲۳ روز در نقاط مختلف تهران ۴۷ کارتن خواب که اغلب آنها مجهولالهویه بودهاند، جان خود را از دست دادهاند.(۷)
در چنین شرایطی کمکم خروشی دانشجویی در شهر شکل گرفت. دانشجویان عدالتخواه که پیش از این مراتب اعتراض خود را از طریق نامههایی به دستگاههای مربوطه اعلام کرده بودند، این بار تصمیم گرفتند هر شب جلوی یکی از نهادهای مسئول تحصن کنند و در همان هوای سرد به شیوه کارتنخوابها در خیابان بخوابند. آنها اگر چه اعلام کردند قصد تخریب هیچ دستگاهی را ندارند، اما همان آغاز از این حرکت تفسیرهای سیاسی شد و هر دستگاهی آن را به عنوان یک حرکت سیاسی علیه خود تفسیر میکرد. خبرگزاری ایسنا که آن زمان ابوالفضل فاتح مسئولیت آن را عهدهدار بود، به پوشش خبری ماجرای کارتنخوابها و حرکت دانشجویان پرداخت.
نخستین تحصن ۲۴ آذرماه روبروی شهرداری تهران شکل گرفت. آن شب خادم، رییس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران و مشایی، معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران به عنوان دو عضو ستاد ساماندهی بیخانمانها و متکدیان به جمع دانشجویان آمدند تا حرفهای آنها را بشنوند. این گفتوگو که بر روی کارتنها و زیراندازها برگزار شد. خادم و مشایی عمدهترین مشکل ساماندهی بیخانمانها را، نه “جمعآوری” بلکه ساماندهی سریع آنها در مرکز نگهداری از بیخانمانها عنوان کردند.
خادم، رییس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران جمعآوری تمام بیخانمانها را با توجه به حجم موجود آنها در جامعه، فارغ از توان دستگاهها خواند و با استناد به گزارشهای تهیه شده از جمعآوری بیخانمانها ظرف مدت آغاز طرح تا کنون اعلام کرد:«در حال حاضر ۱۸۵ خیابان خواب از سطح شهر توسط گشتهای شبانه ستاد جمعآوری و به مرکز نگهداری بیخانمانها منتقل شدهاند.»
وی به مصوبه شورای عالی اداری کشور مبنی بر شرح وظایف هر یک از دستگاهها در ساماندهی متکدیان و بیخانمانها اشاره کرد و گفت:«متاسفانه این مصوبه از زمان تصویب مورد عنایت لازم قرار نگرفته و در طول ۴ سال گذشته به اجرا در نیامد.» خادم، خطاب به دانشجویان حاضر گفت:«ما شما را در کنار خود میبینیم، اما موضوع ساماندهی بیخانمانها، موضوع پیچیده و در عین حال غریب و تنهایی است که تا وقتی درگیرش نباشید و خلاءها را نشناسید نمیتوانید مشکلات را به سادگی حل کنید.»
وی افزود:«به دلیل همین مشکلات، متاسفانه از آغاز طرح تا کنون با وجود جمعآوری ۱۸۵ خیابان خواب منتقل شده به مرکز که شامل بیماران، معتادان، سالمندان بیسرپرست، زنان، بیماران روانی، معلولان و … میشود، تنها تعداد کمی با حکم قاضی مرکز به دستگاهها سپرده شدهاند.» به اعتقاد وی متأسفانه سیستم فعلی ورود به آسیبهای اجتماعی در نگاه سیاستگذاران و برنامهریزان واقعبینانه نیست. خادم افزود: وقتی رییس ستاد دستور جمعآوری بیخانمانها را میدهد، همه دستگاهها باید پای مسؤولیت ساماندهی بایستند.
رییس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران گفت:«مشکلات درونسازمانی سازمانها نیز در روند ساماندهی بیخانمانها تأثیرگذار بوده است؛ به گونهای که سازمان بهزیستی در حال حاضر در بحث ساماندهی کودکان خیابانی و تامین نیازهای کارمندان خود نیز مانده است.»
مشایی، معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری تهران نیز گفت:«جمعآوری سریع بیخانمانها و انتقال آنها به مرکز نگهداری با کندی عملیات ساماندهی به صلاح نیست و من در حال حاضر حتی با جمعآوری ۱۸۵ بیخانمان فعلی هم موافق نیستم؛ چراکه معتقدم تجمع انبوه آنها در مرکز خود موجبات پدید آمدن مشکلات دیگری میشود.» وی تصریح کرد:«در زمینه جمعآوری، نه شهرداری و نه نیروی انتظامی، هیچ مشکلی ندارند.»
مشایی در ادامه توضیحات خادم در خصوص عدم اجرای مصوبه شورای عالی اداری در ۴ سال گذشته نیز گفت:«متن مصوبه همکاری همه دستگاهها را میطلبد؛ اما گواهی میکنم آنچه امروز انجام میشود و حتی فعالیت شهرداری در این زمینه، محصول تلاش شورای شهر است.» وی افزود:«چنانچه در جلسات تصویب مصوبه شورای عالی اداری، بودم، در برابر وظیفه جمعآوری که بر عهده شهرداری گذاشته شده است، مقاومت میکردیم؛ چراکه شهرداری دستگاه متخصص شناسایی نیست.»(۸)
برخی حرفهای مشایی بحثبرانگیز شد و از جملهی آنها این بود که بسیاری از افرادی که آمار فوتشان اعلام شده معتاد بودهاند و همین اعتیاد سبب فوت اکثر آنها بوده است نه سرما. به نظر میرسد شهرداری در این مقطع حرکت دانشجویان را برخواسته از طراحیهای سیاسی مخالفانش میداند و معتقد است دانشجویان خواسته یا ناخواسته در پازلی که آنها با خبرسازیهایشان پررنگ کردند، عمل میکنند. شرایط به گونهای بود که حتی چمران نیز به عنوان رئیس شورای شهر با تردید در خصوص آمارهای فوت سخن میگفت.(۹) از سوی دولت نیز البته متقابلا چنین نگاهی به حرکت دانشجویان وجود داشت و آنها نیز گاه حرکت دانشجویان را سیاسی و برای مخالفت با دولت تفسیر میکردند.
پس از تجمع مقابل شهرداری نوبت به سایر دستگاهها رسید. جنبش عدالتخواه دانشجویی در اطلاعیه خود تصریح کرد:«از آن جا که هیچ یک از سازمانهای تحت نظارت دستگاهها را به تنهایی مسئول رسیدگی به امور خیابانخوابها نمیدانیم، همانطور که مراسم شب گذشته را در مقابل ساختمان مرکزی شهرداری تهران برگزار کردیم، در ادامه تلاش برای جلب توجه مسئولان به اهمیت موضوع در شبهای آینده به ترتیب در شب چهارشنبه مقابل استانداری تهران، شب پنجشنبه مقابل سازمان بهزیستی، شب جمعه در برابر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، شب شنبه در مقابل ساختمان کمیته امداد امام خمینی(ره) بیتوته خواهیم کرد.» در این اطلاعیه اعلام شده بود که جلسهای نیز عصر روز یکشنبه ۲۹ آذر ماه در مسجد “هدایت” تهران با حضور مسؤولان سازمانهای ذیربط برگزار و بیانیهای منتشر خواهد شد.
سعید ابوطالب در تجمع دانشجویان مقابل سازمان بهزیستی حاضر شد و با آنها گفتوگو کرد. ابوطالب، نماینده مجلس هفتم و سازنده فیلم “رقص فقر” گفت:«زمانی که رقص مرگ را ساختم متوجه واقعیتی شدم که باید در حال حاضر مورد توجه قرار گیرد. میگویند بیخانمانها عدهای معتاد و مطرودند اما بدانید که آنچه من از بیخانمانی دیدم نه به یک قشر و نه فقط به موضوع فقر اختصاص مییافت. “بیخانمانی” سقوط افراد از یک طبقه اجتماعی است که فقرا و معتادان بخشی از آنها را تشکیل میدهند، افرادی که به خاطر فشار فقر موضعی گرفتار خیابانخوابی شدهاند.»
ابوطالب افزود:«بیخانمانی محصول اقتصاد بیمار است و باید خوب و واقعی تبیین شود؛ حال آن که سیستمهای موجود بودجهها را جذب میکنند اما در برابر این مسائل پاسخگو نیستند.»
در میان گفتوگوی دانشجویان با سعید ابوطالب، کارتنخوابی که درجمع دانشجویان حاضر شده بود، وارد بحث شد تا از شرایط خود بگوید. او تصریح کرد:«۵ سال است تلویزیون تماشا نکردهام، نه معتادم نه خلافکار. به اجبار بازخرید شدم. زن و دو فرزندم پس از فقر و بیکاری رهایم کردند. گرفتار اعتیاد شدم، اما زمین را با دندان گزیدم و آن را ترک کردم. مس و مفرغی از زبالهها مییابم تا بفروشم و گرسنه نمانم. من برقکارم. اما هر جا میروم از من سوء پیشینه میخواهند. آیا من باید محکوم به مرگ در خیابان باشم؟» وی گفت:«من خیابانخوابم. اما خیابانیخوابی را به رفتن به اردوگاه ترجیح میدهم. چون اینجا احساس آزادی میکنم. هرچند که گرسنه باشم. من تنها یک چیز میخواهم: بازگشت به هویت انسانیام. نه غذا و نه بستر گرم.» او یاد شهید رجایی را هم زنده کرد و گفت:«من به او رای مثبت دادم. خدایش بیامرزد که فقرا را درمییافت و چه خالیست جای او.»
ابوطالب، نماینده مجلس هم در تایید صحبتهای او گفت:«مشکل بیخانمانها تنها با غذای گرم و سوپ حل نمیشود. اینها روزی در طبقه اجتماعی جای داشتند و به جامعه خود خدمت کردهاند.» وی افزود:«اوایل انقلاب کسانی بودند که از جیب خود برای فقرا خرج میکردند چرا همین عده، حالا که مسئول شدهاند همین روحیه را ندارند؟»
آن شب البته دانشجویان سعید ابوطالب را نیز به چالش کشیدند و از اینکه او در مجلس چه کرده است پرسیدند. ابوطالب نیز ضمن توضیحاتی گفت:«شما دانشجویان موضوع بیخانمانی را میبینید اما نمایندگان باید همه موضوعات را ببینند و در مورد همه مسایل اظهارنظر کنند. بنابراین انتظار شما نزدیک به واقعیت نیست.» او به تعدادی از مسائلی اشاره کرد که در مجلس پیگیری کرده است. بدیهی بود که این اظهارات دانشجویان را قانع نکند. دانشجویی در پاسخ گفت:«درد ما هم این است که دچار روزمرگی شدهایم.»
در تجمع مقابل وزارت بهداشت هیچ یک از مسؤولان وزارت بهداشت در جمع دانشجویان حاضر نشد. اما مصباحیمقدم، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، دکتر واعظ مهدوی، معاون وزیر رفاه و دکتر خیرآبادی قائم مقام وزیر رفاه در امور خیریه در جمع دانشجویان حضور یافتند.
واعظ مهدوی، معاون وزیر رفاه طی گزارشی از عملکرد ستاد ساماندهی بیخانمانها که در پی دستور رییسجمهوری از سوی وزارت رفاه تشکیل و مامور جمعآوری و ساماندهی کارتنخوابها و بیخانمانها شده، جمعآوری بیخانمانها را توأم با مشکلات بهداشتی عنوان و اعلام کرد:«پس از تشکیل ستاد، طبق آخرین جلسه اعضا، مقرر شد همه امکانات برای این امر بسیج شود.» وی گفت:«عملیات جمعآوری رسما از پنجشنبه شب (دیشب) آغاز شده و تاکنون ۱۰۵ بیخانمان از خیابانها جمعآوری شدهاند.» به گفته معاون وزیر رفاه از آن جا که مشکل اصلی این افراد قرنطینه آنهاست به نظر میرسد ساماندهی آنها دو سه هفته بعد آغاز شود.
خیرآبادی، قائم مقام وزیر رفاه در امور خیریه و دبیر ستاد ساماندهی بیخانمانها در وزارت رفاه نیز گفت:«بر اساس بازدیدی که دیشب از نقاط حادثهخیز تهران داشتیم، برآورد میشود یکهزار کارتن خواب در تهران نیاز به جمعآوری داشته باشند.» وی گفت:«طبق آییننامه اجرایی ستاد که به دولت پیشنهاد خواهد شد، در حال حاضر ۱۳ دستگاه در این امر دخالت دارند.»(۱۰)
تحصن بعدی مقابل کمیته امداد انجام شد. آن شب علیرضا ظهیری، قائم مقام کمیته امداد استان تهران به جمع دانشجویان آمد. او گفت:«کمیته امداد پیش از تشکیل ستاد ساماندهی بیخانمانها، حدود ۱۷۰ بیخانمان را در سرای احسان، مورد حمایت مالی و اجرایی قرار داده است. همچنین کارشناسان کمیته امداد در این مرکز برای شناسایی وضعیت بیخانمانها فعال هستند.»
وی تصریح کرد:«در سال جاری کمیته امداد علاوه بر اسکان موقت بیخانمانها، به بیش از ۲۰۰ خانواده که قادر به تامین نیاز مالی و مسکن مورد نیاز خود نبودند، بسته به تعداد عائله و محل سکونت به میزان متفاوت ودیعه مسکن پرداخت کرده است.»
ظهیری، ایجاد مرکز مستقل از سوی کمیته امداد را خلاف قانون خواند و افزود:«کمیته امداد وظیفه ندارد در سطح شهر به دنبال کارتنخوابها که جزئی از بیخانمانها هستند، بگردد، بلکه این وظیفه نیروی انتظامی است؛ چرا که اغلب آنها دارای مشکلات پیچیده اجتماعی بوده و بعضا با مأموران درگیر هم میشوند.» وی همچنین گفت:«چنانچه مسئولان از تحویل بیخانمانهای جمعآوری شده اطلاعی به کمیته امداد میدادند، حتما اقدام میکردیم.»(۱۱)
با پیگیری دانشجویان روند تلاشهای مسئولین سرعتی قابل توجه پیدا کرد. رییس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران از جمع آوری بیش از ۵۰۰ بیخانمان و کارتنخواب و انتقال آنها به مراکز نگهداری خبر داد و گفت:«از این تعداد ۳۰۰ بیخانمان بر اساس ضربالاجل تعیین شده با هدف نجات جان بیخانمانها، روز پنجشنبه جمعآوری شده و در سرای احسان و مرکز اسلامشهر اسکان یافتند.» رسول خادم با اشاره به اینکه جمعآوری ضربالاجل بیخانمانها توسط نیروی انتظامی صورت گرفته است، افزود:«شورای شهر تهران علی رغم این که مطابق مصوبه شورای عالی اداری به عنوان دستگاه نظارتی مسئولیت اجرایی به طور مستقیم در ساماندهی مددجویان ندارد، اما تمام توان خود را برای هماهنگی و تقویت ستاد ساماندهی متکدیان و بیخانمانها بکار میگیرد.»(۱۲)
با اینهمه اینگونه نبود که مسئله به یکباره حل شده باشد. فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ بیست و نهم آذرماه با تاکید بر اینکه وظیفه نیروی انتظامی در مقابل کارتنخوابها حمایت انتظامی است، گفت:«دو بخش از کارتنخوابهای جمعآوری شده تحویل گرفته شدند، اما از آنجا که یک بخش دیگر جمعآوری شده روی دست نیروی انتظامی مانده است، ما نیز گفتیم کاری نشود.»(۱۳)
کمی بعد نوبت به برنامهی مسجد هدایت رسید. دانشجویان این مسجد را با عنوان مجلس ختم، هماهنگ کرده بودند. این برنامه در واقع مجلس ختم کارتنخوابهایی بود که در این چند ماه فوت کردند. حسن رحیمپور ازغدی و سعید قاسمی در این برنامه سخنرانی کردند و مسئولین مختلف نیز گزارشی از روند پیگیریهای خود به دانشجویان ارائه دادند.
رحیمپور با اشاره به خیابانخوابی دانشجویان عضو جنبش عدالتخواه دانشجویی مقابل ساختمان دستگاههای عضو ستاد ساماندهی بیخانمانهای استان تهران گفت: به شما دانشجویان به خاطر وجدان بیدارتان تبریک میگویم و از شما قدردانی میکنم که با پنج شب خوابیدن در خیابان نشان دادید که انسان مسؤول چگونه انسانی است.
وی افزود: هیچ توجیهی برای وجود کارتنخوابها در جامعه اسلامی وجود ندارد و اقدام شما دانشجویان حتی نوعی اعتراض به مردمی بود که به دیدن خیابانخوابها عادت کرده بودند.
رحیمپور ازغدی افزود: متأسفانه متولیان تا زمانی که موضوعی رسانهای و حیثیتی نشود، به فکر حل مساله و مشکل نمیافتند؛ درحالیکه دیدیم اگر اراده کنند، ظرف ۴۸ ساعت میتوانند حدود ۶۰۰ بیخانمان و کارتنخواب را جمع کنند.
چند روز بعد در زمستان ۸۳، دانشجویان عدالتخواه بعد از نماز ظهر و عصر نزد رهبری رفتند. ایشان کارتنخوابی دانشجویان را جالب توصیف کردند و گفته بودند که من پیگیر خبرهای آن اتفاق بودم و ادامه داده بودند: «خیلی خوب بود من از نگاه کردن اینها و خواندن این موارد واقعا لذت بردم و از بودن جریانهایی مثل شما خدا را شکر میکنم. شما بدانید که مملکت مال شماست. مال این تفکر است. البته عدهای هیاهو و کارهایی میکنند اما الباطل جوله، فاما الزبد فیذهب الجفا… اینها کف روی آب است و آنچه که میماند همین جریان است. البته به شرط اینکه کار کنید، به شرط اینکه کار کنید… با مسئولین ملاقات کنید با رئیس جمهور فعلی، با رئیس جمهور آینده، با وزرا و… حرف بزنید و نقد کنید… من شما را دوست دارم و برایتان دعا میکنم.»
این سالها، سالهایی است که رنگ و بوی عدالتخواهی فضای دانشجویی را از خود متأثر میکند و کمکم مطالباتی انقلابی در کشور حاکم میشود. مسئلهی کارتنخوابها، یکی از محورهایی است که مورد توجه دانشجویان عدالتخواه قرار میگیرد. در این ماجرا نهادهای مسئول هر کدام به نوبه خود وارد عمل شدند و با پیگیری دانشجویان بر روند تلاشهای خود سرعت بخشیدند. حرکت دانشجویان حرکتی بود غیرسیاسی که اجازهی سوء استفاده را نیز نه به داخلیها میداد نه خارجیها. حرکتی مبتنی بر مسائل واقعی جامعه که کمکم گفتمان عدالتخواهی را به گفتمان غالب در کشور تبدیل کرد. اگر چنین حرکتهایی نبود شاید سوم تیر هیچگاه به وقوع نمیپیوست.
مستند:
Video Player
پینوشت:
۱- خبرگزاری ایسنا، ۲۳/۲/۱۳۷۹
۲- خبرگزاری ایسنا، ۱۳/۲/۱۳۸۳
۳- خبرگزاری ایسنا، ۲۴/۹/۱۳۸۳٫
۴- خبرگزاری ایسنا، ۱۸/۸/۱۳۸۳٫
۵- سید محمد خاتمی، دومین همایش بانوان قرآنپژوه، خبرگزاری ایسنا، ۲۴/۹/۱۳۸۳٫
۶- خبرگزاری ایسنا، ۲۳/۹/۱۳۸۳٫
۷- خبرگزاری ایسنا، ۲۳/۹/۱۳۸۳٫
۸- خبرگزاری ایسنا، ۲۴/۹/۱۳۸۳٫
۹- مهندس چمران، رییس شورای اسلامی شهر تهران در سخنانی با اشاره به اینکه علیرغم اعلام آمار مرگ و میر بی خانمانها در اثر سرما هنوز هیچ مرجعی مرگ این تعداد را اعلام نکرده است، تصریح کرد:«مشخص نیست که تعداد آمار مرگ و میر از کجا اعلام میشود.»(خبرگزاری ایسنا، ۲۴/۹/۱۳۸۳٫)
۱۰- خبرگزاری ایسنا، ۲۷/۹/۱۳۸۳٫
۱۱- خبرگزاری ایسنا، ۲۸/۹/۱۳۸۳٫
۱۲- خبرگزاری ایسنا، ۲۸/۹/۱۳۸۳٫
۱۳- خبرگزاری ایسنا، ۲۹/۹/۱۳۸۳٫
Sorry. No data so far.