دو سه روز از حرف های صریح علیرضا زاکانی نواصولگرا در باب مذاکره با آمریکا می گذرد و فضای رسانه ای حزب اللهی بی تفاوت و ساکت از مسئله عبور کرده و رسانه های اصولگرا هم با تیتر “فرق مذاکره انقلابی و غرب زده با آمریکا” به استقبال حرف های زاکانی رفته است.
زاکانی در مصاحبه با رو در رو می گوید : “می شود با آمریکا مذاکره و توافق کرد و به توافق خوب رسید اما دولت روحانی در این باره ضعیف عمل کرد. بستگی به فرد مذاکره کننده دارد.”
گواینکه اصل توافق و معامله با شیطان بزرگ مشکلی ندارد و تنها مسئله برسر این است که چه کسی مذاکره کند! و دعوا بر سر قدرت و رقابت برای مذاکره است!
یاد حرف های احمدی نژاد افتادم که او هم می گفت من فقط بلدم مذاکره کنم؛ چرا فلانی رفته برای مذاکره؟ اصل مذاکره مشکلی نداره یا حاج آقای رئیسی که می گفت برجام چکی است که این ها بلدنیستند نقد کنند و من بلدم نقد کنم! و یا قالیباف که تبریک گویان می گفت: اگر رئیس جمهور شوم حتما از برجام پاسداری می کنم و هر دولتی بود همین مسیر(مذاکره،برجام) را طی می کرد و امثالهم…
یعنی در بین همه جناح های سیاسی کشور یک اتفاق نظری بر مذاکره و معامله با شیطان بزرگ وجود دارد و اصلی پذیرفته شده است، تنها دعوا و رقابت برای قدرت و تعیین فرد مذاکره کننده است!
و بدتر از آن سکوت یا ماله کشی جماعت حزب اللهی نسبت به این رفتارهاست که باعث می شود این خط بدون سر و صدا رسمیت یابد. برادران اصل داستان مذاکره با آمریکا و گره زدن مسائل کشور به بیگانگان مشکل دار است ، نه صرفا توازن داده ها و ستانده ها!
حالا حرف های این حضرات را بگذارید کنار فرمایشات مکرر و صریح رهبر انقلاب: “مذاکرهی با آمریکا را امام هم ممنوع اعلام کردند بهخاطر همین جهت؛ بنده هم ممنوع اعلام کردم … همه بدانند مذاکره با رژیم زورگو و پُرتوقّعی مثل آمریکا، وسیلهای برای رفع دشمنی نیست؛ بلکه مذاکره ابزاری در دست او برای اعمال دشمنی است. ببینید؛ این یک فرمول قطعی است که هم تجربههای ما آن را تأیید میکند، هم ملاحظات گوناگون سیاسی آن را تأکید میکند. مذاکره یک وسیلهای به او میدهد تا اعمالِ دشمنیِ بیشتری بکند. لذاست که مذاکره نمیکنیم و ممنوع است؛ همه هم بدانند.”
Sorry. No data so far.