پس از اینکه طرح اشغال حدیده ذیل عملیات «پیروزی طلایی» به شکستی سخت دچار شد، حالا عربستان و متحدانش با افزایش فشارها در تلاشند تا به دستاوردی مشخص و عینی در حدیده دست یابند. در خصوص چرایی دور جدید تلاش عربستان، دلایلی قابل ذکر است؛
وزرای دفاع و خارجه آمریکا، چندی قبل به صورت همزمان و با محتوایی مشابه، خواهان پایان جنگ یمن و آغاز گفتگوهای یمنی-یمنی طی سی روز آینده شدند.
مخالفت با ادامه جنگ یمن، به یک موضع مشترک برای برخی بازیگران غربی تبدیل شده است. ۳۰ تن از مقامات دولت اوباما این موضع را اتخاذ کردند. مرکل، صدراعظم آلمان و برخی دیگر از مقامات غربی نیز آن را فاجعه بشری خواندهاند.
قتل جمال خاشقچی، زمینهی تمرکز رسانهها و افکار عمومی بر اقدامات عربستان را بیشتر از قبل ساخت. لذا کشتار ملت یمن در پی ماجرای خاشقچی، بیشتر در معرض دید قرار گرفت و فشارهای ذهنی و سیاسی به عربستان را بیشتر ساخت.
عربستان به هیچ کدام از اهداف اعلانی خود در آغاز جنگ دست نیافته است. نه نقطهای راهبردی و کلیدی را در دست دارد که بتواند به صورت اساسی، تعیینکننده باشد و نه انصارالله ضعیفتر از روزهای نخست شده است.
آینده جنگ یمن، حقیقتا نامعلوم است. نشانهای برای تغییر راهبردی در صورت ادامه جنگ وجود ندارد و جنگ، فرسایشی شده و تلفات انسانی آن بالاست.
با توجه به مخالفت صریح آمریکا با ادامه جنگ از یکسو و عدم اعمال فشار جدی به عربستان از سوی دیگر در قبال آنچه در حدیده رخ میدهد، به نظر میرسد یک هماهنگی معنادار میان واشنگتن و ریاض صورت گرفته باشد؛ ریاض باید حملات خود را پایان دهد اما با کسب سریع یک دستاورد بزرگ و راهبردی. لذا حدیده باید اشغال شود تا نیروهای همسو با عربستان، ادامهدهنده جنگ باشند چنین طرحی، حضور مستقیم عربستان در جنگ یمن را محدود و حضور غیرمستقیم آن را شدت می بخشد. اگر این سناریو واقعیت داشته باشد، عملا جنگ ادامه خواهد یافت اما میان یمنیها.
Sorry. No data so far.