دیدبان؛عباس عراقچی در همایش تحولات منطقه و نظام بینالملل که هفته گذشته برگزار شد اظهاراتی بیسابقه داشت. وی موضع تندی را راجع به برجام و عملکرد اروپا و تعلل آنها در راه اندازی کانال مالی موسوم بهspv داشت و ضمن انتقاد از تاخیر در ایجاد این کانال، برجام را یک توافق نامه امنیتی خوانده و تصریح کرد که خاورمیانه بدون برجام امن نخواهد ماند. و خروج ایران از برجام را یک بحران هستهای برای خاورمیانه خواند[۱]. این ادبیات و موضع گیری نه تنها از وی بیسابقه بود، بلکه به هیچ عنوان موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال مسئله هستهای نیز نبوده است. جمهوری اسلامی ایران همواره بیان داشته که به دنبال سلاح هستهای نبوده و همواره در مبارزه با تروریسم جلودار بوده است. اما حال چه شده که معاون وزیر امور خارجه کشور اینگونه موضعگیری میکند؟
از آنجا که به نظر نمیرسد موضع حاکمیت جمهوری اسلامی تغییر کرده باشد، باید ریشه این تغییر رویکرد را متوجه دولت روحانی دانست که تا به امروز دست آوردی به جز برجام نداشته است، البته اگر برجام را دست آورد بدانیم؛ در نگاه اول چنین مینماید که تیم اعتدال، حال با برگشت دوباره تحریمها از سوی آمریکا و مشخص نشدن کانال مالی اروپا برای دور زدن تحریمها به دنبال راه نجاتی است تا خود را از باتلاقی که در آن گرفتار شده به طریقی برهاند و بدین منظور به دنبال آن است تا دست آوردی در سیاست خارجی خود، رقم بزند. اما این دستاورد چگونه باید محقق گردد؟
امنیت اروپا
مدتها اروپائیان ایران را متهم به ایجاد ناامنی در منطقه میکردند و از دست آوردهای هستهای و موشکی ایران ابراز نگرانی مینمودهاند۲ اما در مقابل جمهوری اسلامی ایران همواره اذعان داشته است که مخالف هر گونه جنگطلبی و استفاده از سلاحهای کشتار جمعی است. رهبر معظم انقلاب درباره این موضوع فرمودهاند: «به اعتقاد ما افزون بر سلاح هستهای، دیگر انواع سلاحهای کشتار جمعی، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدی علیه بشریت تلقی میشوند. ملت ایران که خود قربانی کاربرد سلاح شیمیایی است، بیش از دیگر ملتها خطر تولید و انباشت این گونه سلاحها را حس میکند و آماده است همه امکانات خود را در مسیر مقابله با آن قرار دهد. ما کاربرد این سلاحها را حرام، و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفهی همگان میدانیم»۳
اما با مطرح شدن این موضع از سطح وزارت خارجه، این گونه به نظر میرسد که دولت روحانی بعد از مواجه شدن با بن بست، سیاست جدیدی را اتخاذ کرده است که حاوی رویکردی به ظاهر تهدیدآمیز برای اروپا است. اینکه بگوییم اروپا و آمریکا از این تهدید هراسان شده و گشایشی در دیپلماسی با ایران حاصل خواهد شد تا حدی بعید به نظر میرسد چرا که اعتبار چنین تهدیدی محل مناقشه است. حالت محتملتر چنین است که آنها بعد از شنیدن این تهدیدها بر اظهارات قبلی خود صحه گذاشته، که ما همواره بیان میکردیم که جمهوری اسلامی ایران نه تنها تهدیدی برای منطقه بلکه طبق اظهارات خودشان تهدیدی برای امنیت اروپا هم هستند. و طبیعتا این موجب افزایش تحریمها، همکاری بیشتر اروپا و آمریکا و مطرح شدن تهدید هستهای و موشکی جمهوری اسلامی برای جهانیان خواهد بود.
حال، سوال اینجاست که دولت روحانی با اتخاذ چنین مواضعی چه هدفی را دنبال میکند؟ آیا با چنین اظهارات ناشیانهای به دنبال امتیازگیری از غرب هستند یا قرار است این اظهارات شرایطی را برای فشار بیشتر بر ایران به منظور شکلگیری دور جدیدی از مذاکرات را رقم بزند؟
Sorry. No data so far.