جهانگیری در این میان بلافاصله به انواع موسسات آموزشی و دانشگاههای خصوصی اشاره کرد و چنین گفت: این همه دانشگاه در کشور وجود دارد و قرار نبود فردی دانشگاهی راه اندازی کند و بودجه کمکی بگیرد.
این سخنان معاون اول رییسجمهور را میتوان رمزگشایی از یک روند عادی میان سیاسیون کشور دانست که سبب شده تا حتی داد جهانگیری دربیاید؛ اینکه بسیاری از سیاستمداران کشور بعد از حضور در ساختار قدرت دست به راهاندازی چندین دانشگاه خصوصی میزنند و به نوعی برای دوران بعد از مدیریت برای خود حیاط خلوت درست میکنند و از این طریق بودجههایی از دولت درخواست میکنند.
«خبرنامه دانشجویان ایران» در سلسله گزارشهایی قصد دارد به بررسی حضور سیاسون در هیاتهای موسس و امنای دانشگاهها و موسسات خصوصی کشور بپردازد.
«خبرنامه دانشجویان ایران» منتظر پاسخگویی افراد مشهور سیاسی معرفی شده در این گزارشها به سوالات زیر است و آمادگی خود را برای انتشار آن اعلام میکند. به همین مناسبت در سومین گزارش، به معرفی دانشکده اصولالدین پرداخته است. این دانشگاه با هدف گسترش آموزش علوم دینی ونشر مذهب اهل بیت (علیهم السلام) وتربیت مبلغین ومتخصصان عالم در این زمینه، ابتدا در سال ۱۳۷۵ در شهر مقدس قم ، سپس در سال ۱۳۷۶ در تهران و دزفول و پس از آن در سال ۱۳۹۱ در ساوه تأسیس گردید.
در حال حاضر فعالیت های علمی دانشکده در مجموع در ۴ رشته کارشناسی، ۲رشته کارشناسی ارشد و یک رشته دکتری در قالب چهارشعبه قم، تهران، دزفول و ساوه تمرکز یافته است.
قابل توجه اینکه از بدو تأسیس دانشکده تا پایان شهریور ۹۳، تعداد ۱۱۰۹ نفر در مقطع کارشناسی، ۶۸۸ نفر در مقطع کارشناسی ارشد و ۳۶نفر در مقطع دکتری فارغ التحصیل شده اند که بسیاری از این افراد در مراکز دولتی کشور مشغول به کار هستند.
دکتر محمدرضا رضوان طلب (رئیس مرکز جذب اعضای هیات علمی وزارت علوم و از مخالفان سرسخت دانشجویان بورسیه)، علیاکبر صالحی (رئیس سازمان انرژی اتمی)، سید احمد زرهانی (رئیس سازمان سما دانشگاه آزاد اسلامی)، محمدحسین پورکاظمی (رئیس اسبق مرکز سنجش آموزش پزشکی) و محمد حسن اختری (دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت علیهم السلام) از جمله اعضای هیات امنای این دانشگاه هستند.
برای مشاهده اندازه اصلی روی تصویر کلیک کنید
نکته جالب اینکه برخی از این اعضا در سایر دانشگاههای غیرانتفاعی نیز یا جزو هیات موسس هستند و یا هیات امنا.
برای مشاهده اندازه اصلی روی تصویر کلیک کنید
۱- بسیاری از این افراد در مشاغل مدیریتی کلان کشور مشغول به فعالیت هستند، برخی نیز خود جزو روسای دانشگاهها و مراکز پژوهشی هستند. از سویی در سخنرانیهای خود از وضع مدیریت کشور گلهمند هستند و از سوی دیگر خود همزمان مدیریت چندین مجموعه را برعهده دارند. به راستی چگونه این افراد هم به مشاغل دولتی خود سروسامان میدهند و هم در امر آموزش فعالیت میکنند؟
۲- چرا تاکنون هیچیک از موسسات و دانشگاههای غیرانتفاعی وابسته به سیاسیون صورت وضعیت مالی خود را منشر نکردهاند تا دید چند درصد از بودجه سالانه آنها از محل بودجه عمومی کشور تامین میشوند؟
۳- بسیاری از مسئولان از کیفیت بسیار پایین آموزشی در دانشگاههای غیرانتفاعی گله دارند اما خود دست به راهاندازی چنین دانشگاههایی میزنند. هر یک از این دانشگاههای معرفی شده در رتبهبندی علمی چه وضعیتی دارند؟
۴- در حالیکه به گفته محمدحسین طیرانی، نایب رئیس اتحادیه دانشگاهها و موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی، تاکنون چندین دانشگاه و موسسه آموزش عالی غیرانتفاعی در سراسر کشور تعطیل شده است، مراکز وابسته به سیاسیون چگونه و از چه راهی سودآوری دارند که در این شرایط نیز به فعالیت خود ادامه میدهند؟
Sorry. No data so far.