هاشمی در زمان مبارزات انقلابی
هاشمی رفسنجانی قبل از انقلاب و در جریان فعالیت علیه سلطنت پهلوی، ارتباط تنگاتنگی با گروههای مبارز داشته است؛ حتی زمانی که در زندان های رژیم طاغوت به سر میبرد، با مجاهدین خلق و گروههای مارکسیستی همکاری میکرد به نحوی که این موضوع، نگرانی شهید مطهری را به دنبال داشته است. نکتهی قابل توجه این که مرحوم هاشمی در خاطرات خود از برخی اقدامات این گروه رادیکال، به ایما و اشاره حمایت کرده است. این در حالی است که حضرت امام (ره) به شدت تفکرات منافقین را در ضدیت با اسلام میدانست.۲
نقش آفرینی در تحولات دهه شصت
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هاشمی رفسنجانی در کسوت شورای انقلاب، زمینهساز تشکیل دولت موقت میشود؛ دولتی که پس از مدتی به دلیل ناهمخوانی با روحیهی انقلابی کنار میکشد. به تعبیر حضرت امام (ره)، انتخاب دولت موقت یک اشتباه بود. در رویکار آمدن این دولت، هاشمی رفسنجانی نقش عمدهای ایفا کرد و عبارت «بنابر توصیهی دوستان…» از زبان امام راحل در خصوص چرایی انتخاب مهندس بازرگان حاکی از این موضوع است. حمایتهای هاشمی محدود به بازرگان نشد و در دههی سرنوشت ساز و حساس شصت، از جریان چپ سنتی حمایت کرد که نمونهی بارزش تقویت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حمایتهایی هرچند در زیر لحاف! از حسینعلی منتظری ومیرحسین موسوی بود.۳
در دوران دفاع مقدس نیز هاشمی رفسنجانی از مدافعان سرسخت پایان جنگ تحمیلی بوده است و با ورود به «مجمع عقلا» به جدّ این هدف را دنبال میکرد. با به عهدهگرفتن جانشینی فرماندهی کل قوا توسط وی، در تیرماه سال ۶۷، قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت از سوی ایران پذیرفته میشود و جنگ به پایان میرسد؛ این امر نشاندهندهی اختلاف نظر هاشمی رفسنجانی با حضرت امام (ره) است چرا که امام خواستار ادامهی جنگ تا شکست کامل صدام بودند و از پذیرش قطعنامه به عنوان «نوشیدن جام زهر» یاد کردند.۴
دولت کارگزاران سازندگی
با تشکیل دولت سازندگی، هاشمی رفسنجانی سیاستهای توسعهگرایانه با محوریت اقتصاد لیبرالی را الگوی اقدامات کابینه قرار داد. ناگفته نماند که نزدیکان هاشمی رفسنجانی که اتاق فکر او را نیز پوشش میدادند، در این جریان بیتأثیر نبودند و چه بسا نقش اصلی را ایفا میکردند.
سیاستهای بسته و غیر قابل انعطافپذیر هاشمی (فارغ از برخی اقدامات که با قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز در تضاد بود مانند طرح مادام العمر کردن ریاست جمهوری که از سوی مهاجرانی و نوری مطرح ولی با مخالفت جدی رهبر معظم انقلاب مواجه شد.۵) علاوه بر نارضایتی مردم، صدای اصلاحطلبان و طرفدارانش را نیز درآورد. برای مثال، عباس عبدی، روزنامهنگار اصلاحطلب گفت:«هاشمی باید پاسخگوی فسادهای شدید دورهاش باشد.» و مجتبی بدیعی، عضو شورای مرکزی حزب مشارکت نیز ادعا کرد:«هاشمی یک فاجعه بود».۶
این انتقادات تا به آنجا پیش رفت که اکبر گنجی در روزنامهی صبح امروز در تاریخ ۲۹ دی ۷۸، یادداشت شدیداللحنی را خطاب به هاشمی رفسنجانی منتشر کرد و بعداً براساس آن، کتاب «عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری» را در نقد اسطورهی اعتدال نوشت!۷
هرچند بسیاری از انتقادات گنجی علیه هاشمی رفسنجانی همچون نقش داشتن در قتلهای زنجیرهای، مورد پذیرش ما نیست اما حقیقتی که نمیتوان آن را کتمان کرد، زیادهروی سردار سازندگی (لقبی که اعضای حزب کارگزاران به هاشمی رفسنجانی دادهاند) در اجرای سیاستهای لیبرالی و فشار بر مردم بود. شاهد این مدعا، سکوت اطرافیان هاشمی رفسنجانی در انتقادات وارده علیه اوست که با بیان جملاتی مبنی بر لزوم صبر و بردباری در برابر مخالفان توجیه شد!۸
دههی هشتاد؛ دعوای زرگری
در دههی هشتاد و با تغییر موضع استراتژیک هاشمی رفسنجانی، کسانی که دیروز وی را خشن میدانستند و در اهانت به او مسابقه میدادند، امروز ثناگویش شده و تبلیغات وسیعی برایش راه انداختند تا اردوگاه اصولگرایان قافیه را باخته و نتیجهی انتخابات به نفع اصلاحطلبان رقم بخورد؛ دعوای هاشمی و احمدینژاد، زمینهساز شکلگیری فتنهی ۸۸ گردید و آن حماسهی شیرین را به کام ملت تلخ نمود.
نقطهی عطف کارنامهی سیاسی هاشمی رفسنجانی، انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ بود. در این برههی حساس، جنگ روانی که نزدیکان هاشمی علیه نظام به راه انداختند با نامهی تحکمآمیز وی به رهبری (پس از مناظرهی احمدینژاد و موسوی در جریان انتخابات ریاست جمهوری) تکمیل شد؛ او در این نامه ضمن تحریک و تشجیع مردم به آشوب و اغتشاش در صورت پیروزی احمدینژاد، برای نظام جمهوری اسلامی نیز خط و نشان کشید. سکوت وی در برابر اطرافیانش، مهر تائیدی برای اقدامات آنان بود. خطبههای هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه ۲۶ تیرماه نیز بر ادعای ضد انقلاب مبنی بر وجود تقلب در انتخابات، صحه گذاشت و نهادهای نظام را محکوم کرد.۹ در حقیقت انتخابات ۸۸ آزمونی بود که برخی خواص همچون هاشمی رفسنجانی، از آن سربلند بیرون نیامدند.
کلام آخر
از مجموع آنچه گفته شد، این نتیجه بدست میآید که اصلاحطلبان همواره از شخصیت و سابقهی مرحوم هاشمی رفسنجانی، برای منافع شخصی و حزبی خود سوء استفاده کردهاند؛ روزی در قامت منتقد و مخالف، او را به چالش کشیده و دیگر روز ردای طرفداری پوشیده، وی را اسطورهی اعتدال می نامند تا از این طریق منافع شخصی و حزبی خود را تأمین کنند. عالیجناب معتدل هم با سکوت خود در برابر اطرافیان، استفاده از مجموعهی دولت، تریبون نماز جمعه، صدا و سیما و … بر آتش آنان دمید و غافل از این بود که این قافلهی قدرتطلب، وی را همانند پیراهن عثمان علم کرده و خونی که خودشان ریختهاند را از نظام طلب میکنند!
۱٫ https://www.mehrnews.com/news/4194277
۲٫ https://www.mashreghnews.ir/news/817943
۳٫ https://www.mashreghnews.ir/news/31462
۴٫ https://www.mashreghnews.ir/news/817943
۵٫ https://www.farsnews.com/news/13960219000561
۶٫ https://www.mashreghnews.ir/news/199878
۷٫ http://www.sarzaminjavid.com
۸٫ https://www.mashreghnews.ir/news/199878
۹٫ https://www.mashreghnews.ir/news/31462
Sorry. No data so far.