بلافاصله پس از خروج آمریکا از توافق هستهای و شانه خالی کردن دولتهای اروپایی از عمل به وعدههای برجامی خود، جریان اصلاحات- اعتدال، بهجای پافشاری برای تامین منافع ملی مردم ایران و حقوق تضییع شدهی کشورمان در برجام، پایگاههای رسانهای خود را تبدیل به بلندگوی دشمن کرده و هم صدا با آنها خواستار گفتگوی هرچه بیشتر جمهوری اسلامی ایران با غرب و واگذاری انبوه امتیازات در قبال وعدههای پوچ و توخالی آنها شدند. داستان سازش و تنشزدایی یا نزدیکی به دولتهای بیسر و ته برای برخی تمامی ندارد. سیاست خارجی بدون استدلال و مبتنی بر احساسات لطیف و ظریف نمیتواند منافع جمهوری اسلامی را تامین کند. در حالی که مقاومت در سوریه به پیروزی رسیده است عدهای دنبال امتیاز دادن به فرانسویها و سعودیها برای منطقهای قویتر و صلح در منطقه هستند. حال سوال اینجاست که آیا شکم سعودیها یا فرانسویها سیریپذیر است که قرار باشد به یک مذاکره متوازن راضی شوند؟
قدرت پوشالی دیپلماسی
مصطفی تاج زاده، در پاسخ به سوالی پیرامون راهحل برون رفت از جنگ سوریه در آبان ۹۵ میگوید: «مثل برجام رفتار کنیم. با قدرتها بنشینیم و به توافق برسیم که این داستان، فاتح نظامی ندارد. اسد نمیتواند مخالفان مسلح خود را نابود کند. آنها نیز نمیتوانند اسد را به زیر بکشند. پس باید مذاکره کنند که چگونه میتوانند به توافقی برسند که حداقل خواستهای همه را پوشش دهد.»۱
غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی، در افتتاحیه ستادانتخاباتی حسن روحانی در اصفهان در ۹ اردیبهشت ۹۶ گفته بود: «نزنید این حرفها را؛ غیرت دینی آیا این است که به اسم حالا دفاع از حرم و اینها . آقا جان ما هم دلمان میخواهد در سوریه و لبنان و یمن و همه اینجا صلح برقرار شود. دفاع از مظلوم شود. شیعیان آنجا تقویت بشوند. ولی آیا این کار فقط با پول دادن و اسلحه خریدن و کشتن و زدن اینها حاصل میشود. این دولت با غیرت دینی میگوید که بذارید ما از توان دیپلماسی برای حل مسائل منطقه استفاده کنیم. توان دیپلماسی بزرگان دیپلماسی که شش تا ابرقدرت را جلوی خودش بنشاند و بزرگترین مسئله تحریم که شورای امنیت بوده را حل بکنه میتواند با توان دیپلماسی بیاید این مسائل را حل کند. مگر ما این جوانهای عزیز را از سر راه آوردیم همینطوری بفرستیم تا شهید شوند. ما دلمان میسوزه که جوانهایمان چرا باید شهید بشوند. چرا مردم باید کشته بشوند.»۲
اما گویا تحلیلهای آقایان تاج زاده و کرباسچی، آنچنان که تصور میکردند با واقعیت سازگاری نداشته است. در روزهای اخیر خروج خفت بار آمریکاییها از سوریه۳ و پیروزیهای پی در پی ارتش مقاومت در این کشور و از سوی دیگر، عجز دیپلماسی دولتمردان در حل مشکلات داخلی، بهترین گواه بر رد ادعای آنها است.
خرداد ماه ۹۷ بود که برخی از افراد جریان اصلاحات، در راس آنها غلامحسین کرباسچی، به همراه چند تن از اعضای نهضت آزادی و اپوزسیون خارج نشین، علیرغم بیاعتنایی آمریکا به تعهدات خود در برجام، طی نامهای از مسئولین نظام خواستار مذاکره مجدد با آمریکا شدند!۴
نویسندگان این نامه خفت بار با ادعای «از دست رفتن فرصت مناسب دولت باراک اوباما» از مسئولان تصمیمگیر نظام خواستهاند «فارغ از جنگهای روانی کاخ سفید با یک تصمیم ملی اعلام کند که حاضر به انجام مذاکرات بدون قید و شرط با آمریکاست تا قدمی در راهحل مشکلات و اختلافات برداشته شود»۵.
در این بیانیه تاکید شده که این مذاکرات «میتواند با قدرت و از موضع حفظ منافع ملی دنبال شود» و «در صورت هرگونه زیادهخواهی یا عدم ارایه تضمین برای پابرجا ماندن تعهدات، راه بازگشت همیشه باز است!»۶.
«غلامحسین کرباسچی» که نام او در میان امضاءکنندگان این نامه به چشم میخورد در مصاحبه با روزنامه زنجیرهای اعتماد میگوید: «در صورتی که آمریکا ضمانت دهد دیگر بدعهدی نکند ایران میتواند با ترامپ پای میز مذاکره بنشیند!»
با نهایت تعجب، این سوال از جریان سازش مطرح میشود که آمریکاییها و ائتلاف اروپایی و منطقهای آنها دیگر چه اقداماتی باید علیه منافع ملی جمهوری اسلامی ایران انجام دهند تا این جریان متوجه بدعهدیها و خیانتهای غرب شود؟ در طول تاریخ انقلاب مذاکرات متعددی توسط جریان سازش با طرفهای آمریکایی-اروپایی صورت گرفته است، که جز بدعهدی این کشورها، خسارت محض برای طرف ایرانی و کند شدن سرعت پیشرفت ملی، نتیجهی دیگری عاید ایران نشده است. از قطعنامه ۵۹۸ و قرارداد الجزایر گرفته تا مذاکرات هستهای در دوران محمد خاتمی و حسن روحانی و نیز گفتگوهای هاشمی رفسنجانی با اروپاییها.۷ جریان سازش به این حد اکتفا نکرده و در مرداد ماه امسال، خواهان مذاکره ایران با آمریکا شدند.
روزنامه شرق، در ۹ مرداد ذوقزدگی اصلاحطلبان را برای دیدار با ترامپ اعلام میکند: «شب گذشته برای دومین بار در یک هفته گذشته «دونالد ترامپ» رییس جمهوری آمریکا از آمادگی برای مذاکره با مقامات ایرانی خبر داد؛ البته این بار «دیدار بدون پیش شرط». یعنی بر خلاف آنچه پیش از این وزیر خارجهاش «مایک پمپئو» گفته بود…در هفتههای گذشته تنشهای لفظی بین مقامات ایران و آمریکا در جریان بوده؛ ولی در حالی که این تنش لفظی با فراز و فرود همراه بود، رییس جمهور آمریکا برای بار دوم در یک هفته جهت ارتباط با طرف ایرانی ابراز علاقه کرده است. حالا باید دید که آیا این ابراز تمایلها جایی در سفر چند روز آینده وزیر خارجه ایران به سنگاپور خواهد داشت یا خیر؛ چرا که همزمان، همتای آمریکایی ظریف هم در سنگاپور به سر خواهد برد.»۸
حسین موسویان، از دیگر مدافعان طرح سازش در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «اگر جای روحانی بودم» نوشت: «اگر من جای آقای روحانی بودم با تصمیم شورای عالی امنیت ملی و موافقت مقام معظم رهبری در پاسخ به پیشنهاد آقای ترامپ، به ایشان پیشنهاد میکردم به تهران سفر کند و قبل از گفتوگوهای کاری، چند برنامه ایرانشناسی برای او میگذاشتم…اگر ترامپ این دعوت را رد کند، توپ به زمین طرف امریکایی شوت خواهد شد چون ترامپ میخواهد به مقامات و افکار عمومی جهان تلقین کند که او خواهان گفتوگو و حل و فصل اختلافات از طریق دیپلماسی است و این ایران است که مخالفت میکند. اگر ترامپ بپذیرد و به تهران سفر کند، بخشی از خواسته او تأمین میشود. او میخواهد فردی تاریخساز تلقی شود. نفس سفر او به تهران، امکان این مانور را به او خواهد داد بدون اینکه هزینهای برای تهران داشته باشد.»۹
عطاالله مهاجرانی، وزیر سابق ارشاد در دولت اصلاحات نیز در ادامه جوسازیهای جریان اصلاحات-اعتدال، بهترین زمان گفتگوی ایران و آمریکا را، ۲۸ مردادماه در تهران دانست!
حسن روحانی در هفتاد و سومین نشست سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، مورخ ۴ مهر ۹۷ در یک سخنرانی دوپهلو، علیرغم اعتراف به بدعهدی آمریکاییها و اینکه مشکل ایران و آمریکا با تغییر دولتها حل و فصل نمیشود، به صورت تلویحی از مذاکره و گفتگو با آمریکاییها استقبال میکند: «هر گفتوگویی میتواند، از همان جایی و از همان کسی که گفتوگو را قطع کرده و پیمان را زیر پا گذاشته است، شروع شود. شروع آن، پایان دادن به تهدید و تحریم ظالمانه است… ما از شما دعوت میکنیم به میز مذاکرهای که آن را برهم زدید، بازگردید.»۱۰
حسن روحانی همچنین در سفر استانی خود به سمنان، در جمع شورای اداری این استان، مذاکره مجدد با آمریکا را نفی نکرده و میگوید: «این اقدامات به معنای این نیست که ما در سیاستخارجی کار نمیکنیم و با دنیا قهر کردهایم؛ امروز ما در این حوزه بصورت مداوم کار میکنیم و حتی اگر آمریکا هم در برابر حق سر فرود آورد و تسلیم حق شود، با آمریکا هم صحبت میکنیم… اگر دشمنان و خصم ما در برابر حق سر فرود بیاورند، مشکلی نداریم و میتوانیم مسائلمان را حل و فصل کنیم. اما معتقدیم باید بموقع حرف بزنیم و بیموقع حرف زدن و بیموقع مذاکره کردن برای کشور خطرناک است. مذاکره بیمورد مانند چیدن میوه نارس است که هنگام خوردن ذائقه را تلخ میکند و هم به خود و هم به درخت میوه ظلم رساندهایم. پس باید در موقع مناسب برسد.»۱۱
مذاکره برای حفظ برجام
احمد نقیبزاده در مصاحبهای با «دیپلماسی ایرانی»، علیرغم اینکه خود به بدعهدی اروپاییها در برجام اعتراف میکند، شکست برجام را ناشی از کمکاری ایرانیها میداند: «در سایه این نکته و نیز جلوگیری از لغو برجام در صورت خروج آمریکا این راهکار (بسته تحریمی) از جانب فرانسه، آلمان و انگلستان طرح شد. به نظرهم میرسد که اروپا برای تعدیل شرایط هم که شده در اعمال تحریمهای خود ضد ایران جدی خواهد بود!… واقعیت اینجا است که تاکنون تهران در دیپلماسی موشکی خود قدری غیرشفاف عمل کرده و تاکنون برد نهایی موشکی خود را تعیین نکرده است. ما باید این واقعیت و کمکاری خود را بپذیریم. این کمکاری ما سبب نگرانی در میان اروپا و آمریکا شده و همین نگرانی به یک دغدغه جدی بدل شده است که احتمال افزایش و بدون توقف توان موشکی ایران در سالهای آتی به جایی خواهد رسید که اروپا نیز در تیررس توان موشکی ایران قرار بگیرد.»۱۲
نقیبزاده در ادامه شکست برجام را بخاطر کوتاهیهای طرف ایرانی دانسته و به صورت تلویحی خواستار مذاکرات منطقهای میشود: «میزان عملیات حزبالله لبنان و سایر گروههای وابسته به ایران در سوریه و سایر کشورهای منطقه بعد از دریافت پولهایی که برجام آنها را آزاد کرده و در اختیار تهران گذاشته دو برابر شده است؛ لذا اروپا هم با رصد این گزارشها و آمارها شاهد افزایش روز افزون نگرانیهای خود از گسترش دامنه انتظارات ایران است. ما حقیقتا در برخی از مواقع کوتاهیهایی را صورت دادیم و باید کارهایی را انجام میدادیم که نکردیم.»۱۳
بازهم به بهانهی سایهی جنگ
جریان سازش برای دستیابی به اهداف خود، سناریوی تکراری مخاطبهراسی را که از قضا در بزنگاههایی مانند مذاکرات و انتخابات بکار میگرفت، برای مذاکرات منطقهای نیز در پیش گرفته است.
در همین رابطه، «مصطفی تاج زاده» معاون سیاسی وزیر کشور دولت اصلاحات، در مصاحبه با روزنامه آرمان میگوید:«در سیاست خارجی باید به دولت کمک کرد در منطقه و به خصوص در سوریه و یمن بازی «برد- برد» را دنبال کند. دولت آقای روحانی باید تا آنجا که امکان دارد از میزان تخاصمات بکاهد و سایه شوم جنگ را از منطقه دور کند. هرچه در خاورمیانه آرامش بیشتر برقرار شود و از تنش و جنگ فاصله بگیرد، علاوه بر جنبههای انسانی، در وضعیت اقتصادی ایران تأثیر مثبت خواهد گذاشت»۱۴
روزنامه شرق نیز در یکی از سرمقالههای خود به قلم «علی خرم» نوشت: «شاید میتوانستیم خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و افغانستان را صرفاً صرفه جویی در هزینهها و جلوگیری از سرزنش ترامپ در مبارزات انتخاباتی تفسیر کنیم؛ ولی حضور ناو آمریکایی در خلیج فارس و بهانه گیریهای اسرائیل درباره حزب الله و ایران و نیت آشکار دولت ترامپ در مورد ایران و دلایل دیگر نشان میدهد دونالد ترامپ، اسرائیل و عربستان به هیچ وجه نیت دوستانه و صادقانهای در منطقه درباره ایران ندارند. البته ایران میتواند دولت ترامپ را برای انگیزههای اقتصادی آزمایش کند و اجازه ندهد طرحهای این سه کشور آنقدر عملیاتی شود که امکان توقف آن وجود نداشته باشد. از سوی دیگر بهانه ندادن به این مثلث شوم باید در سیاست عملی کشور شامل سیاست داخلی و سیاست خارجی کاملاً اعمال شود. از سوی دیگر، گرم کردن روابط با دوستان و آنها که با آمریکا همراه نیستند، نظیر اروپا باید به طور جدی در دستور کار سیاست خارجی ما قرار بگیرد.»۱۵
«علی اصغر زرگر» در مصاحبه روزنامه ایران در فروردین امسال گفته بود: «مسائل منطقه نیز همچون مسأله هستهای نیازمند معاملات سیاسی، مذاکرات دیپلماتیک و تجدید نظر در تعاریف حوزه نفوذ است. اگر مراجع قدرتمند در ایران این امر را به وزارت امور خارجه واگذار کنند، دستگاه دیپلماسی ما این قابلیت را دارد که از طریق دیپلماتیک از چالشهای فرسایشی و جنگ جلوگیری کند»۱۶.
«حمیدرضا جلایی پور» از فعالین اصلاح طلب نیز در سرمقاله روزنامه اعتماد، دیپلماسی را پیشنهادی برای عدم تکرار حوادث تروریستی مانند حادثه اهواز میداند: «چه باید کرد؟…شایسته است راهبرد اصلی حکمرانی در فضای این توطئه شیطانی به طرف توسعه پایدار و همهجانبه باشد و از گشایش سیاسی نهادی و رسانهای، دیپلماسی نرمال و مبتنی بر منافع ملی به جای دیپلماسی تقابلی و قوه قضایی عدالتپیشه دفاع کند. (متاسفانه پس از اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ هنوز حاکمیت قدمهای موثری در این زمینههای مذکور برنداشته است).»۱۷
مخاطبهراسی جریان سازش درحالی است که «وندی شرمن» دیپلمات ارشد آمریکایی در مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ در مصاحبه با نشریه فارنافرز، از شکست گزینه جنگ نظامی در قبال ایران سخن میگوید: «حملات هوایی نهایتاً میتوانست اندکی باعث تأخیر در برنامه هستهای ایران شود نه اینکه باعث پایان پروژه هستهای ایران شود. حتی اصلیترین هواداران حمله نظامی هم فرض میکردند چنین اقدامی باعث تأخیر ۳ تا ۵ ساله در برنامه ایران شود.»۱۸
دوگانهی معشیت-مذاکرات
از دیگر موارد عوامفریبی جریان اصلاحات-اعتدال برای اقناع کردن افکار عمومی نسبت به ضروری بودن گفتگوی منطقهای، پرداختن به دوگانهی معشیت-مذاکرات است. این جریان با برجسته سازی اعتراضات ماههای گذشته، اینگونه القا میکنند که کشور در شرایط بحرانی قرار گرفته است و به دلیل تشدید فشارهای اقتصادی ناشی از خروج آمریکا از برجام، گفتگوهای موشکی و منطقه ضروری به نظر میرسد.
در همین رابطه، فائزه هاشمی در گفت و گو با روزنامه فایننشال تایمز انگلیس، میگوید: «اینکه از ابتدا، هیچ ارتباطی با آمریکا نداشتیم درست نبود… جمهوری اسلامی باید مشکلات خود را با آمریکا حل کند چون ارتباط نداشتن با ابرقدرت برای ما هزینهبر بوده است… من در حال حاضر خطر فروپاشی را نمیبینم اما اگر راه حلهایی پیدا نشود، کشور میتواند به آن سمت پیش برود… اکنون بحران در تمام جنبهها به اوج رسیده است در حالیکه نظام وانمود میکند همه چیز عادی است.»۱۹
روزنامه آفتاب یزد طی یک گزارش با هدف هراسافکنی در افکار عمومی از کاهش نفت ایران به صفر بخاطر تحریمهای آمریکا مینویسد: «زمزمه هایی مبنی بر اینکه آمریکا در تلاش است تا صادرات نفت ایران را به صفر برساند و این طرح را از ۵ ماه دیگر آغاز خواهد کرد، از گوشه و کنار شنیده میشود…اینکه بخواهیم بگوییم آمریکا تا چه اندازه میتواند در این زمینه موفق باشد، وابسته به ابزارهای قدرت این کشور در عرصه بینالمللی است. طبیعی است که آمریکا در این رابطه ابزارهایی دارد که غیرقابل کتمان است»۲۰
اگرچه گذشت زمان شکست آمریکا را در این زمینه اثبات کرد.
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «علی بیگدلی» در تاریخ ۱۱ مردادماه مینویسید:
«ما در شرایطی هستیم که هر روز به نقطههای تاریک بیشتری از جهت اقتصادی میرسیم. پیشنهادم به دولت این است که اصل مذاکره اگر براساس منافع ملی ما باشد باید آن را بررسی کرد. اگر براین اساس، اصل مذاکره را بپذیریم، میتوانیم راجع به چگونگی آن صحبت کنیم. از آنجا که از جهت سیاست خارجی و هم از جهت داخلی زمینههای نارضایتی اجتماعی در جامعه کاملاً فراهم است، میتواند ما را با مشکلاتی مواجه کند. با در نظر گرفتن اینکه سیزدهم مردادماه مرحله اول تحریمهاست و بسیاری از سرمایهگذاران خارجی بساطشان را جمع کرده و درحال خروج از ایران هستند، نقطه عطف اینجاست که ما نمیتوانیم از یک دریچه به سیاست نگاه کنیم. سیاست یک امر متغیری است که با هیچ موضع ثابتی قابل قیاس نیست…الان با قدرتی که در دریای سرخ از طریق حوثیها از خود نشان دادهایم، میتوانیم در پشت مذاکره امتیاز هم بهدست بیاوریم»۲۱
حسام الدین آشنا، مشاور نهاد ریاست جمهوری، در تاریخ ۱۰ مردادماه امسال همزمان با درخواستهای مکرر سازشکاران برای دیدار روحانی و ترامپ و مذاکره مجدد با آمریکا، نه تنها اصل مذاکرات را رد نکرده بلکه با زیرکی تمام، مشکلات اقتصادی را نتیجهی تحریمهای آمریکا میداند:
این درحالی است که برخی کارشناسان معتقدند که التهابات اخیر در اقتصاد کشور، از سوی برخی جریانات خاص دامن زده میشود تا نظام را برای سازش با کشورهای غربی تحت فشار قرار دهند.۲۲
در همین رابطه، «حسین راغفر» کارشناس اقتصادی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه قانون، گره زدن اقتصاد به مذاکرات را برنامهای از پیش چیده شده دانسته و میگوید:
«عدهای معتقدند به دنبال صحبتهای اخیر ترامپ در خصوص مذاکره با ایران، نرخ دلار با کاهش روبه رو شده است اما باید اقرار کرد که نوسانات بازار ارز مربوط به مافیایی در داخل کشور است و هدف آن این است که القا کند موضعگیریهای رییس جمهور آمریکاست که میتواند اقتصاد ایران را متلاطم سازد. دلار ۱۱ هزار تومانی یا ۹ هزارو ۵۰۰ تومانی هیچکدام به تحریمها بازنمیگردد؛ این یک دروغ محض است که واکنشهای ترامپ موجب کاهش یا افزایش قیمت دلار در ایران میشود. آنچه تاکنون بر بازار ارز اتفاق افتاده است باید در مافیای داخل کشور ردیابی شود که چه کسانی این نرخها را میان اذهان عمومی منتشر میکنند…مردم زمانی که انفعال مسئولان اجرایی کشور را در مقابل این نوسانات التهاب برانگیز در جامعه مشاهده میکنند، تردیدشان برانگیخته میشود و گمان میبرند که مسئولان پشت پرده این نوسانات هستند و خوشان به این وضعیت دامن زدهاند. به همین خاطر اضطرابشان چندبرابر میشود. متاسفانه مسئولان هیچ واکنشی جدی در برابر این وضعیت نشان ندادهاند»۲۳.
از سوی دیگر بنابر اعتراف برخی از اعضای این جریان، «۷۰ درصد مشکلات از مدیران و سیاستهای غلط است، نه تحریم.»۲۴
رهبر معظم انقلاب در۲۲ مرداد امسال ضمن خطا دانستن، گرهزدن مشکلات اقتصادی به تحریمها فرمودند: «اکثر کارشناسان اقتصادی و بسیاری از مسئولان متفق هستند که عامل همه این مشکلات تحریم ها نیست بلکه ناشی از مسائل درونی و نحوه مدیریت و سیاست گذاری اجرایی است…من نمی گویم تحریم ها اثر ندارد، اما عمده مشکلات اقتصادی اخیر مربوط به عملکردها است و اگر عملکردها بهتر و با تدبیرتر و به هنگامتر و قویتر باشد، تحریم ها تأثیر زیادی نخواهد داشت و می توان مقابل آن ایستاد.»۲۵
گفتگو با سعودی
شهریورماه امسال بود که جان کری، وزیرخارجه دولت اوباما، از گفتگوهای پشت پرده ظریف-جان کری درخصوص مسائل منطقهای و موشکی خبر داد. کری اعلام کرد که پیش از خروج آمریکا از برجام، سه چهار مرتبه با ظریف دیدار داشته است. او گفته که در دیدارهایش با ظریف به صراحت از وی خواسته است که موضع جامعه جهانی درباره «برنامه موشکی ایران و حمایتش از حزبالله» را درک کند. البته این گفتهها توسط وزارت خارجه تکذیب نشد.۲۶
روزنامه شرق در یادداشتی به قلم یکی از کارشناسان سیاسی وزارت امور خارجه با عنوان «غروب برجام» در ۱۲ بهمن ۹۶ مینویسد: «بهتر است تهدید ترامپ برای اصلاح برجام را جدی گرفت و در این مدت سهماهه به تقویت روابط با متحدان فعلی و افزونخواهی و مطالبهگری از اروپا و کاستن از تنشهای منطقهای برخاست. بهنوعی باید بهدنبال «برجام ۲» در منطقه بود و موضوع «برجام ۱» را پایانیافته نشان داد. یکی از مهمترین گامهایی که باید در منطقه برداشت، کاهش تنش با عربستان سعودی است. کاهش تنش با عربستان مرزهای شرقی ایران را امنتر خواهد کرد و از هزینههای نظامی ایران خواهد کاست…در صورت برخورد منفعلانه ایران با سیاستورزی آمریکا و اسرائیل، غروب برجام نزدیک است. برجام بزرگترین دستاورد دیپلماتیک ایران بعد از انقلاب و یک پیروزی مطلق سیاسی است و نباید بهسادگی از آن چشم پوشید»۲۷
مذاکره در خفا و پنهانی
«محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه-اردیبهشت ۹۷- در شورای روابط خارجی آمریکا در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «من درباره منطقه خودمان صحبت میکنم. ما باید اول به کمبود مذاکره رسیدگی کنیم. ما بارها در خفا و پنهان درخواست مذاکره منطقهای دادهایم. نه ایران و نه عربستان سعودی نمیتوانند هژمون منطقه ما باشند. این یک واقعیت است و باید آن را بپذیریم. هرقدر هم که ناراحتکننده باشد، اما هیچیک از ما نمیتوانیم هژمون جدید منطقه باشیم»۲۸
ظریف در اظهارات ناپختهی خود میگوید: «باید به دنبال منطقهای قدرتمند باشیم، نه دنبال قدرتمندترین بودن در این منطقه. ما برای مستثنا کردن یکدیگر و تبدیل شدن به قدرتمندترین در منطقه، منطقه را نابود کردهایم. باید این روند را متوقف کنیم. به شما میگویم که ایران آماده این کار است»۲۹
درهمین رابطه، روزنامه ایران، طی یک یادداشت در ۲۷ آذرماه مینویسد: «نفس آغاز مذاکرات پیرامون موضوع یمن گام خوبی است که میتواند زمینههایی را برای آغاز گفتوگو میان ایران با کشورهایی چون عربستان سعودی که در رابطهای مبتنی بر خصومت قرار گرفتهاند، فراهم سازد. این در حالی است که حتی با عربستان هم میتوان وجوهی از گفتوگو را قائل شد. به ویژه که آنچه برای عربستان موضوعیت دارد، مسأله یمن است، درحالی که برای ایران مسأله سوریه مهمتر هست… چه این گفتوگو اگر درباره منافع مشترک هم صورت نگیرد میتواند زمینه فهم واقعی طرفین از تهدیدات مشترک را فراهم کند و یا به توافقی پیرامون تعریف قواعد رقابت منتهی شود.»۳۰
حسام الدین آشنا در همایشی تحت عنوان «صلح و ثبات در غرب آسیا» به استراتژی منطقه قویتر اشاره کرده و میگوید:«این استراتژی درست در همین نقطه است که جواب میدهد. سخن ما در این چارچوب روشن است بیایید به جای رقابتهای فرساینده بر سر قدرت اول منطقه شدن و حذف دیگران، به خود منطقه فکر کنیم. بیایید به بقای این جغرافیا و احیای این منطقه که روزگاری مهد تمدنهای بزرگ بوده، فکر کنیم.»۳۱
از جمله استدلالهایی که غربگرایان به آن استناد میکنند، این است که هیچ یک از قدرتهای منطقه توان هژمون شدن را ندارد، نباید اولویت اول کشور قویترین شدن در منطقه باشد، بعداز پیروزیهای منطقهای باید نشان دهیم که به دنبال صلح هستیم.۳۲
اما متاسفانه تحلیلهای نابجای جریان غربگرا و سازشکار، به جای توجه به منافع ملی، همواره درصدد واگذاری امتیازهای هرچه بیشتر به رقبا بدون هیچگونه دستاوردی برای کشورمان است. در پاسخ به همهی این استدلالات، باید پرسید، آیا جمهوری اسلامی ایران در طول حیات چهل سالهی خود به دنبال تقویت کشورهای منطقه دربرابر قدرتطلبی کشورهای غربی نبوده است؟ آیا مقام معظم رهبری در سخنرانیهای خود مکررا مطرح نساختهاند که جمهوری اسلامی در منطقه نه زورگویی کرده و نه در امور داخلی کشورها مداخله کرده است؟۳۳ باید از طرفداران گفتمان گفتگو در منطقه پرسید که در تجربه برجام چه امتیازاتی از کشورهای غربی در قبال امتیازات گسترده دولت تدبیر و امید به آنها دریافت کردهاند که اکنون برای گفتگوی منطقهای دست و پا میشکنند؟ درک و فهم غلط حامیان سازش به این حد است که متوجه خصومت شدید دولت سعودی نسبت به تشیع طی چندسال اخیر نشدهاند؟ خصومتی که بهای آن را کودکان یمن باید بپردازند.
گفتگوی هستهای-منطقهای یک روح در دو کالبد
باگذشت بیش از پنج سال از عمر دولت تدبیر و امید، بااینکه جریان غربگرا تمام همت خود را صرف حل مشکلات داخلی کشور از طریق دخیل بستن به کدخدا کرده است، نهتنها در این مسیر گامهای موفقیت آمیزی را طی نکرده بلکه نتیجهای جز آشفتگی اقتصادی برای کشور دربر نداشته است. این جریان، از ابتدا تا کنون به بهانههای واهی ازجمله تامین امنیت و دور کردن سایهی جنگ و نیز ارتقای سطح رفاه اقتصادی مردم، دستاوردهای بزرگی نظیر صنعت هستهای را فدای سیاستهای ناپخته خود کردهاند. اگر غرب ارادهای برای واگذاری کوچکترین امتیاز به جمهوری اسلامی ایران داشت در تجربه برجام آن را به فعلیت تبدیل کرده بود. در چنین شرایطی صحبت از مذاکرات منطقهای حکایت از عدم قوه تدبیر از سوی مدعیان آن دارد.
۱٫ http://yon.ir/cVlC7
۲٫ http://yon.ir/L0Lzq
۳٫ http://yon.ir/kTL4q
۴٫ http://yon.ir/j9eXq
۵٫ همان
۶٫ همان
۷٫ http://yon.ir/5dVT5
۸٫ http://yon.ir/K4Duf
۹٫ http://yon.ir/T7rhf
۱۰٫ http://yon.ir/ZBFlm
۱۱٫ http://yon.ir/RkYLW
۱۲٫ http://yon.ir/U0qgq
۱۳٫ http://yon.ir/U0qgq
۱۴٫ http://yon.ir/UXGfA
۱۵٫ http://yon.ir/SgFOX
۱۶٫ http://yon.ir/IgYRQ
۱۷٫ http://yon.ir/ps04j
۱۸٫ http://yon.ir/E6SiE
۱۹٫ http://yon.ir/TZ06J
۲۰٫ http://yon.ir/b12oN
۲۱٫ http://yon.ir/zjUiV
۲۲٫ http://yon.ir/7HAEv
۲۳٫ http://yon.ir/wKurp
۲۴٫ http://yon.ir/zbiWX
۲۵٫ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=40273
۲۶٫ http://yon.ir/MwMF3
۲۷٫ http://yon.ir/zVdQp
۲۸٫ http://yon.ir/f6a8u
۲۹٫ همان
۳۰٫ http://yon.ir/1J6x4
۳۱٫ http://yon.ir/VxB8J
۳۲٫ http://yon.ir/WjKor
۳۳٫ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=39272
Sorry. No data so far.