ماجرا از آنجا آغاز شد که در جلسه ۱۱ دیماه شورای عالی انقلاب فرهنگی که با حضور اکثریت اعضا و به ریاست حسن روحانی برگزار شد، سعیدرضا عاملی با ۱۹ رأی موافق و ۱۶ رای مخالف به عنوان دبیر استمزاجی انتخاب شد. منتقدان اما معتقد هستند در این انتخاب و با توجه به آئیننامه داخلی شورای عالی انقلاب فرهنگی، حداقل ۲ تخلف آشکار رخ داده است؛ اولا در جلسه رایگیری شخص عاملی حضور داشته و دیگر اینکه کاندیدای مورد اشاره، عضو شورا نبوده است. دو انتقادی که با توجه به روند انتخاب دبیر میتوان گفت صحیح نیست.
براساس آئیننامه شورای عالی انقلاب فرهنگی، انتخاب دبیر این شورا باید از میان اعضا صورت بگیرد؛ اما موافقان انتخاب عاملی معتقد هستند این رای گیری با توجه به عدم عضویت وی یک رایگیری استمزاجی بوده است. بدین معنی که این انتخاب در صورتی نهایی تلقی میشد که عاملی رنانی ابتدا با حکم رهبر معظم انقلاب به عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی درآید و سپس رئیس جمهور به عنوان رئیس شورا حکم دبیری وی را صادر نماید. پس این رایگیری برای اطلاع از میزان تمایل شورا به وی برگزار شده بود.
بنابراین اگر برخی حواشی غیرمرتبط با روند آئیننامهای را در نظر نگیریم میتوان گفت که ابتدا شورا به دبیری و عضویت این فرد تمایل نشان داده، سپس رهبر معظم انقلاب با اطلاع از این تمایل حکم به عضویت وی دادهاند و سپس روحانی حکم دبیری وی را صادر کرده است. اینکه در انتخاب کاندیدا روحانی و لاریجانی دخالت کردهاند موضوع دیگری است و نباید این روند انتخاب را غیرقانونی دانست.
توئیت و پیامک جنجالی
یکی از نکات عجیب در این دوره از رایگیری در شورای انقلاب فرهنگی اختلاف گسترده بین اعضا است. بررسی روال رایگیریهای شورا نشان میدهد در اکثر مواقع یا اجماع نظر رخ داده و یا اکثریت مطلق نتیجه را مشخص کرده است. اما این بار و با توجه به میزان آراء موافق و مخالف میتوان گفت که شورا به دو جبهه تقسیم شده است.
دو جبههای که با توجه به تعداد جایگاه حقیقی-حقوقی افراد و همچنین توئیت جنجالی عزتالله ضرغامی میتوان گفت پشت پرده دیگری دارد.
عزتالله ضرغامی که گویا از مخالفان جدی دبیری عاملی بوده در توئیتی چنین نوشت: «در حالی که رهبر معظم انقلاب مسئولیت بررسی صلاحیت نامزد دبیری شورای عالی انقلاب فرهنگی را مشخصا بر عهده نظر کارشناسی اعضای شورا گذارده بود متاسفانه در جلسه دیشب مکررا به صورت علنی و غیر علنی از تماس های آقای وحید حقانیان به منظور رای مثبت به این نامزد محترم سخن به میان آمد.»
با توجه به جبههبندی شکل گرفته پیرامون دبیری عاملی و همچنین توئیت ضرغامی باید گفت که گویا برخی آرا با هماهنگی قبلی به سمت عاملی چرخش داشته است. به نظر میرسد باید مسئولان دبیرخانه این شورا با اتخاذ سیاست شفافیت و با انتشار متن کامل این جلسه استدلال طرفین را روشن کنند.
اگر توئیت ضرغامی صحت داشته باشد برخی افراد بدون هیچ استدلالی و براساس یک پیامک وابسته به یکی از مسئولان بیت رهبری به عاملی رای دادهاند و این یعنی بیتوجهی به عواقب انتخاب سفارشی دبیر مهمترین نهاد سیاستگذار فرهنگی کشور.
اما اگر توئیت ضرغامی نادرست است با انتشار متن سخنان افراد حاضر در جلسه باید مشخص شود که اولا استدلال افراد برای موافقت یا مخالفت چه بوده و ثانیا چرا ضرغامی با چنین توئیتی افکار عمومی را خدشه دار کرده است.
تنها چاره رفع این ابهام بزرگ نیز شفافیت مسئولان و انتشار متن کامل سخنان جلسه ۱۱ دی شورای انقلاب فرهنگی است. یادمان نرود که همین سیاست دوبار و توسط علی لاریجانی در ماجرای تصویب بیست دقیقهای برجام و تلاش وی برای تصویب FATF صورت گرفت.
در این زمینه، علیرضا فیروزی دبیرسیاسی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل گفت:اگر چنین موردی دوباره رخ داده باشد باید پاسخگوی سوالات بیشمار جبهه انقلاب در قبال عملکرد مسئولان بیت رهبری باشیم. رهبر معظم انقلاب بارها در سخنرانیهای خود تاکید کردهاند که مواضع خصوصی و عمومی ایشان یکسان است؛ بنابراین نباید با این عنوان که فلان مسئول بیت رهبری از رهبری نقل قول کردهاند مسیر استدلال را بست. از سوی دیگر سیره ایشان مبنی بر اجرای تمام امور از مسیر قانونی خود باعث شده تا بسیاری از افراد چنین نقلقولهایی را غیرقابل موثق بدانند. بنابراین تنها راه پایان دادن به این سردرگمی در افکار عمومی انتشار متن کامل جلسه فوق است.
آیا ازغدی دوباره به مخالفان شورا حمله کرده است؟
۲۳ آذرماه بود که سخنران پیش از خطبهای نمازجمعه تهران اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی را خطاب قرار داد و برای اولین بار ماهیت و عملکرد شورای فعلی را مورد بررسی تهاجمی قرار داد و این موضوع را به محافل عمومی کشاند. این سخنران کسی نبود جز حسن رحیمپور ازغدی که اتفاقا خودش از اعضای همین شورا است و به نوعی آن را میتوان یک خودانتقادی جدی در دستگاههای سیاستگذار کلان کشور دانست.
رحیمپور در بخشی از انتقادات بیسابقه خود دلیل اصلی فشل بودن این شورای عالی را شخص حسن روحانی، رئیسجمهور و رئیس شورا، معرفی کرد و چنین گفت: «اولاً این را بدانید که دو نفر از سران سه قوّه، کلاً در جلسات شورایعالی انقلاب فرهنگی شرکت نمیکنند؛ راحت! آقایان برادران دو قوّه، کلاً در جلسات شورا شرکت نمیکنند و این خلاف قانون است. رئیس شورا، همیشه رئیسجمهور است و رئیسجمهور فعلی، بسیاری از جلسات شورا را لغو میکند و برگزار نمیکند».
وی با بیان اینکه تعداد جلسات و مصوبات شورا در پایینترین سطح خود در چهل سال اخیر قرار دارد، اظهار داشت: «رکورد پایینترین مصوبات شورا مربوط به سه سال اخیر است. جلساتی که باید ماهی دو بار تشکیل شود و هفتهای یک بار هم کم است، ماهی یک بار و گاهی دو ماه یکبار تشکیل میشود؛ نیم ساعت تا یک ساعت را هم سخنرانی میکنند».
وی همچنین در این سخنان جنجالی به روند غیرقانونی حسن روحانی در معطل گذاشتن مصوبات شورا، عدم توجه مسئولان دولتی به مصوبات شورا، تناقض رفتار قانون گذاران در مجلس با اسناد بالادستی مصوبات شورا و عدم پاسخگویی اعضای شورا در قبال رفتار و عملکرد خود اشاره کرد.
براساس برخی شنیدهها گویا در جلسه ۱۱ دیماه باز چنین سخنانی میان این استاد حوزه و دانشگاه و حسن روحانی به عنوان رئیس جلسه ردوبدل شده است. به گفته برخی منابع ازغدی در این جلسه درباره ماهیت عملکرد شورا سخنانی اعتراضی به روحانی داشته است. محمد زادمهر عضو شورای مرکزی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان اما در این باره گفت: اگر این خبر صحت داشته باشد باید دید دو عضو شورای انقلاب فرهنگی که به دو جبهه فکری متفاوت تعلق دارند چه سخنانی گفتهاند؟ آیا همان جنس سخنان نماز جمعه بوده یا مباحثه جدیدی بین این دو نفر شکل گرفته است. البته طی سالهای گذشته گویا چنین مباحثی چندین بار مابین طرفین رخ داده اما به علت غلبه نگاه امنیتی بر دبیرخانه شورا، متن این مباحثات خبری نشده است. در حالیکه باید از مسئولان دبیرخانه شورا باید پرسید که مگر در جلسات مرکز سیاستگذاری فرهنگی کشور چه بحث سری و غیرقابل انتشاری رخ داده که قابلیت عمومی شدن ندارد؟ مگر نه اینکه این نهاد ترکیبی از اساتید و نخبگان فرهنگی کشور و مسئولان اجرایی است؛ پس این سیاست مخفیکاری حاکم بر دبیرخانه این شورا طی بیش از سه دهه براساس چه منطقی در حال اجرا است؟
شورایی که دیده نمیشود
یکی از ویژگیهای شورای عالی انقلاب فرهنگی این است که متاسفانه نه تنها در بین عموم مردم جایگاهی ندارد بلکه حتی در جامعه نخبگانی کشور نیز ناشناخته مانده است. دلیل اصلی آن را نیز باید عدم حضور این شورا در معرض پاسخگویی به افکار عمومی دانست.
با توجه به سخنان رهبر معظم انقلاب در سال ۷۷ پیرامون جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی که فرمودند «مرکز مدیریت فرهنگی هم شورای عالی انقلاب فرهنگی یعنی عالیترین مرکزش اینجا است» و سخنان دو دهه بعد ایشان در دیدار با دانشجویان که فرمودند: «گاهی اوقات انسان احساس میکند دستگاههای مرکزی فکر و فرهنگ و سیاست و مانند اینها دچار اختلالاند، دچار تعطیلاند؛ واقعاً آدم گاهی اوقات احساس میکند» باید این شورا را مختل شده دانست. شورایی که در طول مدت فعالیت خود هیچ گزارشی از میزان بودجه تخصیصی، نیروی انسانی و عملکرد خود در حوزه وظایف ارائه نداده است.
بارها و بارها رهبری به صورت علنی مطالبههای خود از این شورا را مطرح کردهاند و دبیر شورا نیز قول پیگیری داده است، اما هیچگاه گزارشی از پیگیریهای ارائه نشده است. باید مخبر دزفولی به این سوال پاسخ دهد که طی سیزده سال فعالیت خود چه مصوباتی را به مرحله اجرا رسانده و اگر گفته ازغدی مبنی بر مانعتراشی مسئولان در برابر مصوبات شورا صحت داشته باشد باید به این سوال صریحا جواب بدهد که چه کسی یا کسانی در برابر شورا مقاومت میکنند؟
دبیر شدن عاملی و جنجالهای پیرامونش باعث شده تا سوالات بیجواب بسیاری از فعالیت این شورا مطرح شود و با توجه به سوالات بی جواب بسیاری باید نهضت مطالبهگری پیرامون شافیت عملکرد این شورا به راه بیفتد.
* گزارش از سعید درویشی
Sorry. No data so far.