مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود به وسیله انتخابات و افزایش استقلال و اعتماد به نفس مردم از جمله دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی می باشد. مجلس شورای اسلامی یکی از نهادهایی است که مردم با رای به نماینده های معتمد خود در سرنوشت خود تاثیر گذار بوده اند.
اما اخیرا با تصویب طرحی ضد جمهوریت، با عنوان استانی شدن انتخابات مجلس، لرزه ای به خانه ملت وارد شده است که سلب هویت مردمی بودن آن را هدف دارد. طرحی که متاسفانه با تصویب آن، خانه ملت به خانه احزاب اصلاح طلب و اصولگرا و اربابان قدرت و ثروت تبدیل می شود.
بر اساس این طرح مردم باید علاوه بر نماینده حوزه انتخابیه خود به نامزدهای سایر حوزه های انتخابیه در استانشان رای بدهند که در نهایت از هر حوزه انتخابیه موجود در استان، نامزد یا نامزدهایی که حداقل ۲۰ درصد آرای صحیح ماخوذه حوزه انتخابیه را کسب کرده و بالاترین رأی را در کل استان به دست آورده اند، نماینده یا نمایندگان استان از آن حوزه انتخابیه محسوب میشوند. با این حساب اگر یک نامزد انتخاباتی در حوزه اختصاصی انتخابیه خود ۷۰ درصد آرای مردمی را کسب کند اما موفق به اخذ حد نصاب رای از کل استان نشود، مجبور است صحنه رقابت را واگذار کند؛ مسئلهای که در عمل به یاس و سرخوردگی مردم شهرستانها منجر خواهد شد و در عمل فقط برای همان افرادی که این طرح را با هدف افزایش قدرت احزاب و در نهایت حفظ قدرت چند ساله خود در مجلس تنظیم کرده اند و از آن حمایت می کنند امکان پذیر است.
اکنون به جدی ترین خطرهای تصویب این طرح می پردازیم:
۱_حذف مستضعفین از رأس امور!
در نتیجه اجرای این طرح هزینه های تبلیغاتی افزایش خواهد یافت و نامزدهایی که امکان پرداخت چنین هزینه های هنگفتی برای تبلیغاتشان را نداشته باشند به ناچار از صحنه رقابت حذف خواهند شد در صورتی که مستضعفین باید در رأس امور باشند!
و فقط برای صاحبان ثروت و قدرت یا نامزدهایی که وابسته به این افراد باشند امکان پذیر می باشد که در این صورت از حرّیت و استقلال نمایندگان مجلس کم میشود و عملکرد مجلس به زیر سلطه جریان های مفسد اقتصادی در می آید و نه مردم! آقایانی که در مجلس به این طرح رای مثبت داده اند چه توضیحی برای ورود این رانت ها و پول های کثیف به مجلس را دارند؟مجلسی که قانون وضع میکند خود با تصویب این طرح سلامت مجلس را بیش از پیش زیر سوال برده است!! آیا این طرح با هدف اصلاح نحوه ورود نماینده ها به مجلس تنظیم شده است یا درواقع راهی هموار است برای ادامه حضور دیکتاتوریشان؟!
ادامه دارد…
٢_تحمیل احزاب چپ و راست، حذف شایسته سالاری!
به دلیل تعداد بالای کاندیداها امکان شناخت نامزدها برای مردم کم می شود که در تعارض با بند سیاستهای کلی انتخابات ابلاغی مقام معظم رهبری است.
هم چنین به دلیل وجود لیست های باندی احزاب، مردم را دچار سردرگمی می کند که در پی آن به لیست های دیکته شده توسط احزاب رای می دهند که در مغایرت با آزادگی و عزت مردم است مردم باید بدانند به چه کسانی رای می دهند. فراهم کردن شرایطی که مردم بتوانند در آن فضا به خوبی از نامزدها شناخت پیدا کنند حق مردم است؛ در غیر اینصورت از مردمی بودن مجلس فقط نوشتن چند اسم روی برگ انتخاباتی می ماند و مجلس قدرت تفکر و تعقل را از مردمش گرفته است. همچنین شانس انتخاب افراد مستقل و افراد توانمند نخبه کاهش می یابد و به تدریج تعداد این نیروها در مجلس کاهش خواهد یافت و تبدیل به جولانگاه رانت باندهای قدرت و ثروت چپ و یا راست بی کفایت می شود! که این ضربه مهلکی به مجلس است.
٣_کمرنگ شدن بیش از پیش ارتباط مردم با نمایندگان
هرچند که پیش از تصویب این طرح ارتباط نمایندگان با مردم کمرنگ بود؛ اما با گستردگی حوزه انتخابیه، ارتباط نمایندگان با مردم به خصوص در شهرهای کوچک و روستاها بشدت کاهش خواهد یافت و نارضایتی مردم را در پی خواهد داشت. ضمن اینکه امکان نظارت عمومی بر نمایندگان کاهش خواهد یافت و ارتباط شفاف بین مردم و نمایندگان نخواهد بود و امکان حکمرانی احزاب قومی_قبیله ای بیشتر خواهد شد.
۴_افزایش تمرکز بر مراکز استان ها
با توجه به اینکه در مراکز استان ها جمعیت بیشتر است، کاندیداها برای جلب حداکثری آرای مردم وعده ها و پیگیری های خود را بیشتر در مراکز استان متمرکز کرده و شهرهای کوچک و روستاها در اثر این تبعیض بیش از پیش از امکانات و خدمات و پیگیری مشکلاتشان محروم خواهند شد و باعث اختلاف طبقاتی بین مراکز استان ها و شهرها و روستاهای دیگر می گردد که در تعارض با “عدالت انتخاباتی” در بند یک سیاستهای کلی انتخابات است.
۵_حذف مردم سالاری دینی
با استانی شدن انتخابات و نظر به دلایلی که در ۴ مورد قبل ذکر شد، جناح بندی های سیاسی در مجلس شورای اسلامی نیز افزایش یافته، نقش واسطه گری ها و لابی بازی های سیاسی برای ورود کاندیداها به لیست های انتخاباتی احزاب پررنگ تر خواهد شد.
Sorry. No data so far.