اما فارغ از اظهارات دور از واقعیت روحانی در وصف هاشمی رفسنجانی، یک موضوع در این میان مغفول مانده است. سنگ تمام روحانی برای هاشمی آن هم در سال دوم در حالی صورت گرفت که آقای رئیس جمهور سال گذشته، یعنی در اولین سالگرد درگذشت مرحوم هاشمی حاضر نشد و از حضور در این مراسم سرباز زد. طبیعتا اولین سالگرد شخصیتی همچون هاشمی برای روحانی که به قول خودش صدها ساعت خاطره از او دارد به مراتب مهم تر از سال دوم است. این عدم حضور برنامه ریزی شده روحانی در همان موقع با گلایه محمد هاشمی و فاطمه هاشمی روبرو شد. محمد هاشمی گفته بود: «حضور روحانی در این مراسم قولی بود که به ما داده بودند اما دلیلی برای علت حضور نیافتن ایشان اعلام نشد… ۲یا ۳ روز قبل از طرف دفتر رئیس جمهوری به ما اطلاع دادند که آقای روحانی در این مراسم شرکت نمی کند». فاطمه هاشمی هم با بیان اینکه معتقدیم آیت الله هاشمی مظلوم بود و مظلومیتش ادامه خواهد داشت، گفت:« هاشمی مظلوم بود و مظلومیت او در آینده هم ادامه خواهد داشت. عدم حضور رئیس جمهور در این مراسم دلیلی بر مظلومیت ایشان است». واعظی سخنگوی روحانی هم، درباره پاسخ به علت عدم حضور رییس جمهور در نخستین همایش بزرگداشت آیتالله هاشمی به بیان «از ایشان دعوت به عمل آمده بود اما نتوانستند حضور پیدا کنند» کفایت کرد.
از آن عدم حضور مهم رئیس جمهور و این حضور پر سر و صدا نمی توان ساده عبور کرد. به نکات ذیل توجه کنید:
۱٫ می توان غیبت روحانی در اولین سالگرد فوت هاشمی را به نوعی تلاش وی برای اثبات خودش دانست. چرا که این عدم حضور در سالروز یکساله شدن غیبت هاشمی و آن هم در روزی که نام وی بر سر زبان ها می افتد بهترین فرصت برای اثبات استقلال و رد فرضیه «روحانی بدون هاشمی محلی از اعراب ندارد» است. فرضیه ای که هاشمی تا روزهای آخر عمرش به آن عمیقا معتقد بود و صریحا در برخی مجامع عمومی آن را به رخ روحانی کشید. در نگاه دیگر تغییر رویه روحانی در اولین سال دولت دومش هم قابل گمانه زنی است. با این فرض که روحانی دور دوم که در غیبت هاشمی با ۲۴ میلیون رای پیروز انتخابات شده، بهترین وقت را برای اعلام رسمی تغییر در رویه و جدایی اعلام می کند.
۲٫ حضور روحانی در دومین کنگره بزرگداشت هاشمی را می توان به ۲ وجه تفسیر نمود. وجه نخست آن حضور رئیس جمهور در یک مراسم عادی است که به اعتبار جایگاه ریاست جمهوری ارزش آن دوچندان می گردد. اما وجه دیگر آن عقب نشینی روحانی برای دلجویی از خاندان هاشمی و حامیان اوست چرا که وضع ناگوار محبوبیت رئیس جمهور و دولت دوزادهم از یک سو و حملات همه جانبه اصلاح طلبان و کارگزاران به روحانی و دولتش از سوی دیگر، نیاز رئیس دولت تدبیر و امید به حمایت حداقل یک گروه سیاسی از وی را کاملا حیاتی کرده که شاید وقت مناسب جذب این حمایت در نظر آقای رئیس جمهور، کنگره بزرگداشت آیت الله هاشمی و با یک عرض ارادت همه جانبه بوده است.
۳٫ فکر تصاحب جایگاه هاشمی توسط همراه همیشگی و شاگرد برجسته اش دور از ذهن نیست. خصوصا که از عمر دولت دوازدهم کمتر از سه سال باقیمانده و قطعا روحانی برای آینده سیاسی اش هدف گذاری دارد. این دوگزاره با تلاش یاران رسانه ای روحانی برای طرح وی به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت بعد از درگذشت آیت الله شاهرودی کاملا همخوانی دارد. این سه گزاره را وقتی درکنار عبارت کلیدی «باید هاشمی زمان خود باشیم» که توسط روحانی در همین مراسم بیان شد و پیش زمینه هایی نظیر صبر، مدارا، اعتدال، فوق جناحی و… را برای هاشمی احصا کرد، قرار دهیم نتیجه را مشخص می کند.
به زبان ساده، روحانی با ژست استقلال به دنبال جذب حمایتی برای گذر از روزگار فعلی و یک هدف گیری مهم برای آینده نه چندان دور فکر کرده است.
۴٫ سابقه پنج سال و اندی استقرار دولت روحانی مملو از اظهارات عجیب و شاید عامدانه رئیس جمهور است که هرکدام به فراخور اهمیت از یک روز تا چند روز توانست رسانه ها را درگیر خود کند و از بسیاری موضوعات غافل کند. می توان اظهارات غلوآمیز روحانی در وصف هاشمی که واکنش های جدی هم به همراه داشت را در همین راستای تغافل از برخی معضلات قرار داد. فی الواقع در کنار نکات بندهای یک تا سه، آقای رئیس جمهور با همان تیر یک نشان دیگر را هم هدف گرفت.
Sorry. No data so far.