چهارشنبه 16 ژانویه 19 | 00:41
ویلاسازی ژن‌های خوب زیرذره‌بین رسانه‌ها

دوران خوش‌گذرانی در لواسان به پایان رسید؟

باریک‌شدن مرز مطالبه‌گری واقعی با شایعه بودن بسیاری از اخبار مزیتی است که فضای رسانه‌ای و مجازی آن را فراهم کرده است.


به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، روزنامه «فرهیختگان» در صفحه اجتماعی خود نوشت:

آقا شنیدی؟
چی ‌رو؟
پسر فلانی (معمولا از مسئولان رده‌بالای مملکت) یک ویلا ساخته که فکر نکنم نمونه‌ش تو دنیا باشه؟
واقعا؟
آره.
خب از کجا می‌دونی؟
مشخصه دیگه آقا…

و بارها شنیدن چنین دیالوگ‌هایی که تا همین چندسال پیش جز شایعه‌ بودن یا نبودن بی‌آن‌که از عاقبت و انتهای ماجرا خبری شود، چیزی عاید خلق‌الله نمی‌شد. اما حالا ماجرا فرق کرده است؛ از دیالوگ‌های معمول تاکسی‌ها بین راننده و مسافر، دیالوگ‌های صف نانوایی و حلیم‌فروشی و… ماجرا به سمتی رفته است که به مدد تکنولوژی و فضای رسانه‌ای، صرف اینکه یک نفر یا یک مسئول با لفظ شایعه پاسخگویی را از سر خود واکند، هیچ چیز حل نمی‌شود و تا انتهای ماجرا باید منتظر پاسخ بود. مثلا ماجرای حقوق‌های نجومی، ماجرای املاک نجومی، ماجرای درازهی نماینده مجلس، ماجرای مدرسه معین و بسیاری دیگر از این ماجرا‌ها اگر فضای مجازی وجود نداشت، اگر پایگاه اجتماعی قدرتمندی در پس این فضای مجازی نبود و رسانه هم با استفاده از همین ابزار مطالبه نمی‌کرد، واقعا کسی شستش هم خبردار می‌شد که نماینده مجلس در فلان اداره بهمان شهرستان چگونه با کارمندان برخورد می‌کند یا در بدنه دولت مدیران چه حقوق‌هایی دریافت می‌کنند یا زمین‌ها و املاک تهران با چه شرایطی تخس می‌شود و… ؟ پس باریک‌شدن مرز مطالبه‌گری واقعی با شایعه بودن بسیاری از اخبار مزیتی است که فضای رسانه‌ای و مجازی آن را فراهم کرده است.

 

ماجرای ویلا‌های لواسان

 

روز گذشته، کلیپی حدودا ۱۰دقیقه‌ای در فضای مجازی منتشر شد از ویلاسازی و البته تخلف در ویلاسازی در منطقه لواسان تهران. ماجرای کلیپ شهرداد که میلاد گودرزی از فعالان رسانه‌ای و مجازی آن را تهیه کرده است، از توئیت یاشار سلطانی آغاز شد. سلطانی در توئیتی در صفحه شخصی خود نوشت: «حال که ایام به کام دامادها شده، یادی کنیم از هادی میرمحمدعلی داماد آقای «ش». آقای «ش» آیا از تخلف آشکار داماد خود که صاحب ملکی در لواسان است و دوبرابر مجوز قانونی ساخته خبر دارید؟ خروجی پیوند خانوادگی با مسئولان: مصونیت و پیشرفت شده است! #آرمان_های_انقلاب» بعد از این موضوع سایت انصاف‌نیوز با مطلبی تحت‌عنوان گاف یاشار سلطانی درباره داماد شمخانی نوشت: «نام کوچک داماد آقای شمخانی امیرحسن است نه هادی، این اسم هادی هم نزدیک به اسم هانی میرمحمدعلی، یعنی برادر هادی است که داماد صفدر حسینی یعنی همسر فاطمه حسینی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است.»

این بده‌بستان‌های رسانه‌ای ادامه پیدا کرد و بعد از این ماجرا فاطمه حسینی هم در صفحه توئیترش نوشت: «در پی شایعه‌پراکنی اخیر علیه اینجانب مبنی‌بر ویلای غیرقانونی در لواسان حق پیگیری قضایی را برای خود محفوظ دانسته و در راستای شفافیت به دستگاه قضا شکایت می‌کنم. زندگی و فعالیت‌هایم همواره شفاف بوده و حال وقت آن است که مدعیان، اسناد ادعاهای خود را به دادگاه ارائه کنند.»

این فضا باعث شد میلاد گودرزی با حضور در منطقه لواسان پیگیر ماجرا شود. در همان ابتدای مسیر مشخص شد تصاویری که برای این ادعا یعنی تخلف میرمحمدعلی و حسینی در فضای مجازی منتشر شد، یکی نیست و برای دو پلاک ثبتی متفاوت است. بعد از پرس‌وجو از حاضران در این موضوع تصدیق شد و البته اتفاقات جالبی هم رخ داد. در این کلیپ مشخص می‌شود هر دو ویلا تخلف دارند، هردو اسامی هادی و هانی میرمحمدعلی هم وجود خارجی دارند اما اتفاقاتی که افتاد، سوای تایید تخلفات متعدد در ساخت‌وساز در این مناطق و دورزدن قانون و ادامه تخلفات با کمیسیون ماده ۱۰۰و تطمیع شهرداری لواسان، نقش بازی کردن حسن میرمحمدعلی که در منطقه و در مقابل ویلای خود ایستاده است و خود را پیمانکار معرفی کرده و از تخلفات موجود در منطقه هم اطلاعاتی ارائه می‌کند.

پیگیری رسانه‌ای و قدرت فضای مجازی باعث شد ماجرای این تخلف آشکار توسط مسئولان و فرزندان آنها بعد از اعلام خودشان مبنی‌بر کذب‌بودن ماجرا (نظیر توئیت فاطمه حسینی) پایان نیابد و به وضوح و بدون‌اغراق و دروغ اصل ماجرا روشن شود.

البته این دومین کار تصویری و روشنگرانه گودرزی در این منطقه پس از تهیه کلیپ از ویلای سرلشکر فیروزآبادی بود.

 

برخورد توهین‌آمیز با خبرنگار

بهمن‌ماه سال گذشته فیلمی از برخورد تند و توهین‌آمیز فرماندار گلپایگان با یک خبرنگار در فضای مجازی منتشر شد. این فیلم به سرعت دست به دست می‌شد و هرکس به فراخور درک و خواست خودش نسبت به آن واکنش نشان می‌داد. ماجرا از این قرار بود که فرماندار، بخشدار، شهرداران و همچنین اعضای شوراهای اسلامی شهرهای گلپایگان، گوگد و گلشهر از کارخانه بازیافت گلپایگان و خوانسار بازدید کردند.

در جریان این بازدید حسین فراست، فرماندار گلپایگان با وحید اعظمی، خبرنگار هفته‌نامه نسل‌نو برخورد تندی داشت و به گفته خبرنگار حسین فراست «فرماندار گلپایگان نقدپذیر نیست و به دلیل نقدی که به بخشی از عملکرد او در هفته‌نامه نوشته بودم، فرماندار در شورای اداری نیمی از زمانش را در توهین و تحقیر بنده گذراند و گفت: «کسی که فلان مطلب نقد را نوشته مریض است و مریضی‌اش عود کرده»؛ «روزنامه‌ای که رایگان به مردم می‌دهند، زورنامه است نه روزنامه.» همین عقبه باعث شد در جریان بازدید مذکور بلند شوم تا از سخنرانی رئیس شورا فیلم بگیرم، یک‌باره همچون کسی که دنبال بهانه است با فریاد به من گفت از من عکس نگیر. وقتی گفتم من و سایر خبرنگاران توسط مسئول جلسه (رئیس شورای شهرستان) برای پوشش خبری دعوت شده‌ایم، با فریاد و حمله و تهدید گفت از من نباید عکس بگیری وگرنه کتکت می‌زنم!»

این ماجرا هم پس از انتشار و رسانه‌ای شدن منجر به برکناری فرماندار از سمت خود شد.

 

حقوق‌های نجومی

https://teribon.ir/img/2019/01/201605107946284164.jpg

این نوع کنشگری مجازی رسانه‌ای را می‌توان کمی قبل‌تر هم جست‌وجو کرد؛ در ماجراهایی نظیر حقوق‌های نجومی همین فضا و مطالبات عمومی باعث شد این موضوع به یک مطالبه عمومی تبدیل شود و رسیدگی‌ها به آن سرعت پیدا کند. همین حالا که کلید‌واژه حقوق‌های نجومی را جست‌وجو می‌کنیم، ویکی‌پدیا شرح ماجرا را این‌طور می‌نویسد: «فیش‌های حقوق نجومی به انتشار سلسله‌ای از فیش‌های حقوقی برخی مدیران دولتی ایران در زمان ریاست‌جمهوری حسن روحانی و تعدادی مربوط به دوره‌های پیش از آن اشاره دارد.» ماجرای حقوق‌های نجومی اردیبهشت‌ماه ۹۵ و پس از انتشار فیش حقوقی یکی از مدیران ارشد بیمه مرکزی استارت خورد و بعد از آن رسانه‌ها دست به انتشار سلسله‌ای از این تخلفات زدند. خبر ساعت ۲۱، خبرگزاری میزان و… حتی بعد از ماجرا برخی مدیران خود به صورت داوطلبانه مبادرت به انتشار فیش‌های حقوقی‌شان کردند؛ مدیران بیمه مرکزی ایران، رئیس صندوق توسعه ملی، مدیران بانک رفاه کارگران و مسئولان و مدیران چند سازمان دیگر همگی مخاطبان این جریان بودند.

 

املاک نجومی

Related imageload=”typeof google===’object’&&google.aft&&google.aft(this)” src=”https://images.khabaronline.ir/images/2017/3/17-3-1-1331295-42.jpg” style=”margin-top: 0px;” width=”597″ />

 

املاک نجومی هم یکی‌دیگر از کلید‌واژه‌هایی بود که در زمان انتشار خود سر و صدای زیادی به پا کرد و علی‌رغم آن که تایید و تکذیب‌های فراوانی به دنبال داشت و عده‌ای هم آن را به نوعی پادزهر ماجرای حقوق‌های نجومی می‌خواندند، مساله‌ای را برای برخورد با تخلفات ملکی و رانت‌های گوناگون ایجاد کرد. در این ماجرا هم یاشار سلطانی، مدیرمسئول سایت معماری‌نیوز اولین‌بار اسنادی را مبنی‌بر تعلق املاکی با قیمتی پایین‌تر از ارزش واقعی به برخی مدیران شهرداری و اعضای شورای شهر منتشر کرد.  املاک نجومی هم مثل حقوق‌های نجومی خاستگاه انتشاری خارج از بیان و اظهارات مسئولان و در فضای رسانه‌ای و مجازی داشت و مورد پرسشگری و مطالبه عمومی قرار گرفت.

 

مدرسه معین

 

ماجرای آزار و اذیت دانش‌آموزان توسط معاون آموزشی مدرسه معین هم یکی از اتفاقاتی بود که به سرعت و بعد از انتشار در فضای مجازی مورد پیگرد قانونی قرار گرفت. انتشار فیلم‌ها و کلیپ‌هایی از کتک‌زدن معاون مدرسه توسط اولیای دانش‌آموزان و اظهارات خانواده‌ها و… پس از این اتفاق باعث شد مسئولان با در نظر گرفتن جدیت موضوع به سرعت به جوانب مختلف آن رسیدگی کنند. نقطه‌عطف این موضوع و مطالبه عمومی که در پی آن شکل گرفت، دستور رهبر انقلاب درجهت رسیدگی به موضوع بود که به همین واسطه ماجرا به سرعت بررسی و اقدامات موثری صورت گرفت.
ماجرای درازهی نماینده مجلس  

 

توهین، تحقیر و… تمام درونمایه کلیپی است که در آن یکی از کارمندان گمرک مقابل درخواست محمدباسط درازهی مقاومت می‌کند. آنچه در این فیلم نشان داده می‌شود، گویای این است که این نماینده مجلس درخواستی خارج از ضوابط اداری دارد اما کارمند در برابر خواسته او مقاومت می‌کند و می‌گوید: «من از شما دستور نمی‌گیرم.» این نماینده مجلس در واکنش، با کلماتی زشت و لحنی توهین‌آمیز با این کارمند برخورد می‌کند. در ادامه کارمند اداره، این نماینده مجلس را معرفی می‌کند که یکی از مراجعان نیز با عصبانیت به این نماینده توهین کرده و او را از محل وقوع این اتفاق بیرون می‌اندازد. این اتفاق هم همچون بسیاری دیگر از اتفاقات اینچنینی اگر فیلم و روایتی نداشت و در فضای مجازی منتشر نمی‌شد شاید در حد یک خاطره تلخ در خاطر کارمند اداره گمرک و حاضران در آن مکان می‌ماند، اما قدرت رسانه‌ای آن را به یک مطالبه عمومی تبدیل کرد و کمپین‌های مختلفی را در حمایت از آن کارمند به راه انداخت و مطالبات جدی را نیز متوجه مجلس کرد.

 

اینها همه اتفاقاتی که در این حوزه و با این فرم رخ می‌دهد، نیست و حتما نخواهد بود، ماجرای ساشا سبحانی، یاسی اشکی، آناشید حسینی، ده ونک و… همه موضوعاتی است که شاید پوشش و اطلاع از آنها از توان رسانه‌های قانونی خارج بوده یا حتی ملاحظاتی انتشار آنها را نفی می‌کرده است. اما انتشار عمومی و خارج از سلسله‌مراتب‌ها این فیلم‌ها و کلیپ‌ها و مطالبات را به یک خواست و کنش عمومی برای مقابله با بی‌قانونی و رانت تبدیل کرده است. البته در این جریان نباید از آفت‌ها و مشکلات جدی‌ای که ایجاد می‌شود غافل شد، چه بسا که روزانه و حتی لحظه به لحظه تصاویر و اخبار و کلیپ‌هایی در ارتباط با موضوعات اینچنینی در فضای مجازی و رسانه‌ای منتشر می‌شود اما تشخیص مرز بین واقعیت یا کذب بودن آنها به چند مولفه اعم از عقل و درک مخاطبان و سرعت عمل مسئولان در روشنگری و پاسخ و برخورد با موضوعات و… بازمی‌گردد. به هرحال هنوز یادمان نرفته است که در گذشته طرح این موضوعات صرفا شایعه‌ای را ایجاد می‌کرد که در ادامه آن خبر برخورد با هیچ متخلفی به گوش نمی‌رسید.

 

* نویسنده : ابوالقاسم رحمانی روزنامه‌نگار

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.