دکتر محمد خندان- یکی از کاربران توئیتر با انتشار این تصویر از حسن آقامیری نوشته است: “یکی به حسن آقامیری بگه: باشه! ما قبول کردیم از جنس مایی، دیگه تو رو خدا لختتر نشو!”
این عبارات، جزو معنادارترین عباراتی است که دربارهی کردار آقامیری خواندهام. کردار آقامیری و امثال آقامیری که میخواهند دین را بهگونهای ابراز کنند که باب طبع بشر متوسط شهری باشد، از سنخ “تسخیر” است، نه “تبشیر”. در فعالیت تبشیری، انسان مخاطب ابلاغ رسالت پروردگار میشود و در شنیدنِ پیام مقدس، بشارتی برای او هست که میتواند او را از وضع مستقر خودش اعتلا دهد. اما کردار امثال آقامیری این هدف را دنبال میکند که با تشبه به آنچه در اکنون استقرار دارد به تسخیر یا به گفتهی خودشان “جذب آدمها به دین” بپردازند. در این حالت، نه اعتلا که تنزل و بل مسخ پیام مقدس است که کارساز است. شریعت اگر اثری دارد تا جایی است که با حقیقت تجدید عهد کند و اهل ایمان را همسلکِ اهل حق قرار دهد. اما کردار معطوف به تسخیر و جذب، الزاماً کاری به حق و حقیقت ندارد و سهل است که مروج “اسلام رحمانی”، برای تسخیر قلوب مردمان در “حجاب خلق” مستغرق شود و خود به سلک آنان درآید و کسی شود از جنس همانها که قصد تسخیر و جذبشان را داشت. از اینجاست که میتوان گفت تسخیرکننده پیشاپیش تسخیر شده است: عادات و مشهورات بشر متوسط شهری ابتدا ذهن و قلب او را تسخیر میکند و سپس او در توهم تسخیر و جذبِ آنها، پیام مقدس را تابعی از همان عادات و مشهورات میکند.
ما امروزه چندان به “مکر” نمیاندیشیم و پروای آن را نداریم. اما گذشتگان ما “مکرآگاه” بودند و مراقبت میکردند که مبادا اسیر و مبتلای مکر روزگار و مکر زمانه شوند. تعبیر “مکر اللیل و النهار” در کلامالله مجید آمده است و تعابیری مانند مکر زمانه و مکر فلک و مکر روزگار در نظم و نثر فارسی فراوان دیده میشود. رندان و عیاراناند که میتوانند از مکر برهند و حتی با فلکِ حقهباز مکر ورزند؛ مستاناند که با زمانه دستان میکنند. اما اغلب مردم خود مبتلا به مکر زمانهاند، از جمله کسانی که میخواهند بشر متوسط شهری را بیآنکه از عاداتش دست بکشد از جنس اهل دین کنند، حال آنکه سخنشان زمانی در گوش مخاطبِشان مسموع میافتد که پیشاپیش از جنسِ آنها شده باشند. طنین این سخن بسیار قوی است: “ما قبول کردیم از جنس مایی، دیگه تو رو خدا لختتر نشو!”.
Sorry. No data so far.