فتر سي و سوم از مجموعه «ايرانيان و قرآن» است که در آن، بانو امين اصفهاني و تفسير گرانسنگ وي موسوم به «مخزن العرفان» را به نسل جوان قرآنپژوه معرفي ميكند.
به گواهي منابع تاريخي، ايرانيان تنها ملت فرهيختهاي بودند که آيين حنيف اسلام را با آغوش باز پذيرفتند. ايرانيان در برابر بزرگترين لشکرکشيها، همچون هجوم دو لشکر شکست ناپذير روم و مغول که قدرتهاي نامور دوران خود بودند، ايستادگي کردند، اما با سپاهيان اعراب به گونهاي ديگر رفتار کردند. زيرا آنها حامل آييني الهي بودند که پيش از آن پيامبر رحمت در نامه خويش پادشاه ايران را بدان خوانده بود: «به نام خداوند مهر گستر مهربان، از محمد رسول خدا به کسري بزرگ ايران؛ درود بر کسي که از هدايت پيروي کند و به خدا و پيامبرش باور داشته باشد و گواهي دهد که هيچ پرستهاي جز خداي بيهمتا نيست؛ و محمد بنده و پيامآور اوست. تو را به پيروي از خداي ميخوانم. چرا که من پيامبر او براي تمامي مردمانام ».
ايرانيان که از پشتوانه فرهنگي و تمدن غني و دراز دامني برخوردار بودند، با هوش و درايت ذاتي خويش دريافتند که اسلام! گمشدهاي است که آنها را به نيکبختي جاوان که به دنبالش بودند، ميرساند. از اينروي، با جان و دل به استقبالش رفتند و در راه رشد و گسترش آن در سراسر گيتي از اعراب پيشي گرفتند و از هیچ تلاشي فروگذار نشدند.
صفاي باطني و هوش سرشار ايرانيان باعث شد تا از همان آغاز از برترين دين باوران، مبلغان و قاريان، حافظان، مترجمان و مفسران آخرين وحينامه الهي باشند. در عصر کنوني شايد بسياري ندانند که پارسي گويان نه تنها در عرصه فقه، حديث، حکمت و … بلکه در ساحت حفظ، قرائت، ترجمه و تفسير قرآن کريم نيز پيشتاز بودهاند.
مجموعه چهل جلدي ايراينان و قرآن، نيمنگاهي است به بيش از پانزده قرن تلاش قرآنپژوهان ايراني در معرفي و بزرگداشت آخرين وحينامه الهي.
از آنجا که مخاطبان اين مجموعه گرانسنگ جوانان پژوهشگر هستند، سعي شده است از زباني ساده و روان در نگارش آثار استفاده شود و در پايان مجموعه منابعي براي مطالعه بيشتر معرفي شود.
نام و نسب بانو امين
نام مؤلف تفسير «مخزنالعرفان»، نصرت امين، معروف به «بانوي ايراني، اصفهاني» است. پدرش، سيد محمدعلي حسيني اصفهاني، ملقب به امينالتجار، فرزند سيد محمدحسين و نوه علامه سيدمعصوم حسيني خاتونآبادي است.
وي در سال 1312 قمري، مطابق با 30 خرداد 1274شمسي و برابر با بيستم ژوئن 1895 ميلادي، در اصفهان متولد شد. روزگار تولد وي در اواخر سلطنت ناصرالدين شاه بوده است. چنان که نقل شده، نسبتش با 30 واسطه به حضرت علي عليه السلام ميرسد.
سيده نصرت، در خانوادهاي متشخص از سادات کريم اصفهان پرورش يافت. پدرش از تجار معروف و سرشناس اصفهان و فردي مومن و متعهد و سخاوتمند بود که از نظر نسب بسيار شريف است. مادرش زهرا، دختر حاج مهدي ملقب به جناب است و او بانويي مومن، پرهيزگار، اهل ذکر و عبادت و در کمک به مستمندان معروف بود. خداوند پس از سه فرزند، دختري بسيار باهوش به اين خانواده عطا فرمود که بعدها باعث فخر و مباهات آن خانواده و کشور ايران شد.
بانو امين در بيست سالگي، تحصيل علوم ديني و صرف و نحو را به طور جدي آغاز کرد. وي نگران زنان عصر خويش بود که استعداد خود را در زير آواري از خرافه و تجدد مدفون كرده بودند. از اينرو، با شتاب به سوي دانش و کسب علم حرکت ميکرد، به اين اميد که فردا نجاتبخش جامعه خود باشد.
وي در سي و دو سالگي به فراگيري فقه، اصول و حکمت نزد آيتالله آقا سيدعلي نجفآبادي ـاز مفاخر و علماي نجف آباد و مدرسان و مجتهدان طراز اول اصفهان که تحصيل علم و معرفت را بر هرچيز حتي عبادت ترجيح ميدادـ پرداخت. بيشتر تحصيلات بانو، در محضر اين فقيه بزرگوار انجام گرفت. نام اساتيد ديگر وي در بعضي از کتابها ذکر شده است.
بانو امين در ضمن تحصيل، بارها به مصيبت جانگداز مرگ فرزندان امتحان شد و از هفت فرزندي که در دامن او پرورش يافتند، تنها يک پسر باقي ماند و بقيه به علت بيماريهاي ناشناخته آن زمان، شيوع بيماريهاي واگيردار، قحطي معروف سال 1296 شمسي؛ و وضعيت نابسامان بهداشت و کمبودهاي دارويي، از دنيا رفتند. مرگ فرزندان گرچه براي او سخت مينمود، اما آن را متحان الهي ميدانست و همچنان به تحصيل علم همت ميگماشت. در اين زمينه استادش، آيتالله مير سيدعلي نجفآبادي چنين ميگويد: «هميشه فکر ميکردم حاجيه خانم، بعد از مرگ فرزندانشان ديگر کسي را دنبال من نميفرستند و دست از تحصيل ميکشند، اما دو روز بعد ميديدم که کسي را براي تحصيل پي من فرستادهاند».
مبارزه با قانون منع حجاب و هجرت به قم
در اين مرحله که بانو امين قريب سي سال از عمرش ميگذشت و در حرارت علم و عرفان و حکمت، هر روز بالندهتر ميشد، در شرايط نابسامان آغاز حکومت رضا خان، احساس تکليف کرده و تمامي همت خويش را بر آموختن ميگذارد تا در آيندهاي نزديک با انديشه و قلم خويش در مقابل آنان بايستد.
… سرانجام در روز هفدهم دي ماه، با برگزاري جشني در دانشسراي عالي و شرکت رضا شاه، همسر و دختران وي، موضوع کشف حجاب در ايران اعلام شد. پس از آن مجالس متعددي با حضور دولت براي اقشار و اصناف ترتيب داده شد که حضور دعوت شدگان با همسرانشان بدون حجاب ضروري بود. از جمله اقشار دعوت شده، تاجران سرشناس شهرها بودند که مرحوم معينالتجار، همسر خانم امين، يکي از آنها بهشمار ميرفت. در مقابل چنين دعوتي، بانو امين با خروج از اصفهان و اقامت چهار ماهه در قم، مخالفت خود را با اين دعوت و نيز نسبت به اصل قضيه اعلام کرد. وي چندي بعد در کتاب «روش خوشبختي» به تحليل سياستهاي غلط سياستمداران آن زمان پرداخته، دلايل وجوب حجاب را با بياني ساده ذکر ميکند.
تبيين مساله حجاب و بالا بردن سطح آگاهي مردم
مبارزه خانم امين با قانون منع حجاب، به چند طريق صورت گرفت؛ ابتدا با حاضر نشدن در مجالس مورد نظر دولت، پايبند بودن به حجاب و هجرت به قم؛ و سپس با تبيين مساله حجاب و ارتقاي سطح معرفت مردم و تبليغ زباني، سعي در حفظ اين حکم الهي كرد.
وي همچنين در موارد متعددي با دلايل عقلي و نقلي، به بيان ساده و صميمانه، به پاسخگويي شبهات و نيز روشنگري و اطلاعرساني جامعه پرداخت. پس از آن کتاب «روش خوشبختي» را نوشت، مطالب فراواني را که جنبه سياسي داشت و به نوعي دولت وقت را مخاطب قرار ميداد، افزود و براي چاپ فرستاد، اما مامور اداره نشر از چاپ آن مطالب ممانعت کرد.
در سال 1330 شمسي و در سن 56 سالگي با نوشتن مقالهاي در پاسخ به شبهات حجاب و ارسال آن به يکي از مجلات، حضور فعال خود را در مسائل اجتماعي نشان داد. برگزاري جلسات متعدد هفتگي نيز از ديگر فعاليتها و برنامههاي بنيادين بانو امين بود.
مقام والاي علمي
هفتم صفر سال 1354 قمري، بانو امين در چهل و دو سالگي و پس از بيست و سه سال تلاش مداوم و پيگير جهت آموختن علوم عقلي و نقلي، اولين اجازه اجتهاد و روايت را از آيتالله محمدکاظم شيرازي و آيتالله عبدالکريم حائري يزدي دريافت کرد. اين اولين اجازه اجتهاد و روايت است که به يک زن داده ميشد. در همان ماه، اجازه اجتهاد و روايت ديگري از سوي آيتالله ابراهيم حسيني شيرازي اصطهباناتي به دست ايشان رسيد. اين اجازهنامه پس از امتحان و پرسشهاي متعدد و دريافت جوابهاي مکفي از مسائل اصول و فروع به ايشان اعطا شد.
در ربيع الاول 1357 قمري، دو سال پس از اجازههاي اوليه، از سوي آيتالله محمدرضا نجفي اصفهاني اجازه روايي دريافت كرد. موفقيتهاي بانو امين در علوم ديني به ويژه فقه، حکمت و تفسير در مراکز علمي انتشار يافت تا آن جا که فقيه و رجالي بزرگ آيتالله مرعشي نجفي در سال 1358 قمري از وي درخواست اجازه روايت کرد. در اين زمان افراد ديگري همچون حجةالاسلام شيخ زهيرالحسون و خانم همايوني از ايشان درخواست اجازه روايت دريافت کردند. همچنين بزرگان ديگري چون صاحب معجم اعلام الشيعه، سيد محمدعلي قاضي طباطبايي، علامه اميني صاحب الغدير و … از ايشان اجازه روايت گرفتند.
چنان که اشاره شد، بانو امين نسبت به اوضاع نابسامان فرهنگي آن زمان، احساس وظيفه ميکرد و علاوه بر برگزاري جلسات هفتگي تفسير و … به تاليف کتاب نيز ميپرداخت. در اينجا به معرفي اجمالي آثار ايشان ميپردازيم:
1. الاربعين الهاشمية: نخستين کتاب وي که در چهل سالگي آن را نوشت. اين کتاب مشتمل بر چهل حديث از معصومان عليهمالسلام در موضوعات عقايد، اخلاق، احکام و … است و مباحث عميق و دقيق و اصولي به زبان عربي در آن شرح داده شده است.
2. مخزن اللئالي في مناقب مولي الموالي: اين اثر در يک مقدمه، پنج باب و يک خاتمه به ذکر فضايل و مناقب امير مومنان علي عليهالسلام ميپردازد.
3. سير و سلوک: بانو امين اين کتاب را در سن 51 سالگي مينگارد. او در اين کتاب راههاي صحيح وصول به سعادت حقيقي و موانع رسيدن به آن را بيان ميکند.
4. معاد يا آخرين سير بشر: نويسنده در اين اثر، دلايل وجود معاد را در 9 مقاله از نظر عقلي و نقلي بررسي ميکند، به گونهاي که معناي مرگ و برزخ و قيامت بر خوانندگان اين اثر نمايان ميشود و به بسياري از پرسشهاي پيدا و پنهان پاسخ داده ميشود. بانوي ايراني تمامي اين مراحل و عوالم و حالات را به گونهاي در کتاب خويش به تصوير ميکشد که گويي پردهها کنار رفته و او حقيقت اين مقامها را بدون واسطه ديده است.
5. روش خوشبختي: در اين کتاب سعي شده است معناي سعادت و خوشبختي و راه نيل به آن به زباني ساده و همراه با اندرزهاي نيکو به زنان مومن ابلاغ شود، به اين منظور پس از تبيين دو رکن خوشبختي، يعني آسايش بدن و صحت مزاج و ديگري آسايش فکر و استراحت خيال و آرامش روح که در نتيجه رعايت دو اصل اساسي، عقايد صحيح و ايمان به مبدا و معاد و اخلاق نيکو حاصل ميشود، به ارکان دين و ايمان پرداخته و در پايان کتاب مباحث آموزندهاي درباره معناي توسل و شفاعت و… امتيازات، خصوصيات و شرافت زن، تهذيب اخلاق و اصول اخلاق نيک مطرح شده است.
6. اخلاق و راه سعادت: اين کتاب اقتباسي از «طهارة الاعراق» ابنمسکويه است که در آستانه 55 سالگي آن را نوشته است. اين اثر نفيس مشتمل بر دقايق اخلاقي و معتقدات ديني و قلبي با ادله و براهين به استناد آيات بينات قرآن و احاديث نبوي و تمثيلات با ديدگاههاي دقيق فلسفي و عرفاني، در هفت گفتار تنظيم شده است. ايشان نخست متن طهارة الاعراق را ترجمه و تلخيص کرده، سپس برداشتها و ديدگاههاي خود را در حواشي ارائه داده است.
7. النفخات الرحمانية في الواردات القلبية: اين اثر در واقع پلي است براي پيوند قلبهاي مردم با خدا.
8. جامعالشتات:اين کتاب مشتمل بر پرسشهاي متعدد اساتيدي چون سيد محمدعلي قاضي طباطبايي، شيخ محمد طه هنداوي نجفيزاده، سيدحسن حسيني و … پاسخهاي مبسوطي که بانو امين براي آنان تحرير کرده است. وي در واقع پيوسته با علما در حال مکاتبه بود. مجموع اين پرسشها و پاسخها توسط شيخ مرتضي مظاهري نجفي جمعآوري و تنظيم شده است.
9. مخزنالعرفان در تفسير قرآن: اين تفسير به لحاظ ترتيب، آخرين اثر وي است. معرفي اجمالي اين تفسير به طور مستقل در فصل سوم اين کتاب آمده است.
به طور خلاصه، صفات برجسته اين بانوي بزرگوار را ميتوان در اين موارد جمع کرد: تواضع، سکوت، دوري از تجمل، علاقهمندي زياد به تفکر و مطالعه، حلم و صبر در برابر مشکلات و سخنان جاهلانه، حب به خدا.
سرانجام اين عالمه فاضله، غروب روز دوشنبه 23 خرداد 1362 شمسي، برابر با شب اول ماه رمضان 1403 قمري، پس از حدود 90 سال عمر با برکت، دار فاني را وداع گفت.
زندگينامه و حيات علمي، ساختار کلي تفسير مخزنالعرفان، ساختار تفسيري مخزنالعرفان، منبعشناسي تفسيرمخزنالعرفان و روششناسي تفسير مخزنالعرفان، عناوين فصول پنجگانه اين اثرند.
در انتهاي اين اثر، نمايهاي از آيات، روايات، اشخاص، گروهها، کتابها و جايها نيز درج شده است.
چاپ نخست کتاب «بانو امين و تفسير مخزنالعرفان» در شمارگان 5000 نسخه، 233 صفحه و بهاي 36000 ريال راهي بازار نشر شد.
Sorry. No data so far.