تریبون مستضعفین- سال 88 حوزه شاهد یک رویداد مهم بود. اعلام عدم صلاحیت آقای صانعی برای مرجعیت توسط جامعه مدرسین حوزه علمیهی قم. اتفاقی که یک بار دیگر در خلع مرجعیت آقای شریعتمداری در اوایل انقلاب و به واسطه همراهی با کودتا و توطئه علیه انقلاب اسلامی، رخ داده بود.
جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم معتقد است این تصمیم به دلیل فتاوای شاذ و بدعت آمیز جناب آقای صانعی گرفته شده است. و این تصمیم فرآیندی طولانی و به صورت جدی از سال 87 را طی کرده است.
نشریهی الکترونیکی حوزویان، «رسائل» با انتشار ویژهنامهای اینترنتی به بررسی ابعاد این ماجرا و ریشههای آن پرداخته است. «تریبون مستضعفین» این پرونده مفصل را به صورت pdf جهت استفاده عموم منتشر کرد.
[download id=”22″]
این فایل 76 صفحهای شامل مباحث زیر است:
– مبانی نظری عدم صلاحیت برای مرجعیت
– موافقان دیروز، مخالفان امروز
– پیشینه جامعه مدرسین در معرفی مراجع
– دیدگاههای فقهی آیت الله صانعی در بوته نقد
– دیدگاههایدیروز، شعارهایامروز+ اسناد
– رسانههای بیگانه؛ دایه دلسوزتر از مادر
– نظر علما و فقها درباره رای جامعه مدرسین درباره مرجعیت صانعی
– سخنی با مقلدان آیت الله صانعی
در زیر بخشهایی کوچک و تیتر وار از متن خواندنی و جذاب به همراه اسناد و نقلقولهای بدیع در این پرونده را میخوانیم:
یا ایستادگی در برابر بدعت یا نفرین الهی!
«هنگامی كه بدعتها آشكار شد بر عالمان دینی واجب است دانش خود را آشكار كنند مستوجب نفرین الهی خواهند بود».
پیشوایان معصوم با بیان چنین احادیثی وظیفه سنگین پاسداری از اقالیم قبله و حساسیت نسبت به حفظ مرزهای تفكر دینی، به ویژه روشنگری بدعتها را به عهده عالمان دینی گذاشتهاند. در مقابل بدعتها باید چون كوه ایستادگی كرد. در روایات كسی كه در بیان حق سكوت میكند به شیطان گنگ تشبیه شده است. این جا دیگر جایگاه مدارا و نرمش نیست. عبور از ثوابت قرآن و سنّت خط قرمز اندیشه دینی است.
اجتهاد با مرجعیت متفاوت است
آیت الله صانعی خود دربارهی شرایط مرجعیت مینویسد: «از مجتهدى باید تقلید كرد كه بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامى و زنده و عادل باشد؛ و از مجتهدین دیگر، اعلم باشد؛ یعنى در فهمیدن حكم خدا از تمام مجتهدین زمان خود، استادتر باشد، و نیز بنا بر احتیاط واجب، باید از مجتهدى تقلید كرد كه به دنیا حریص نباشد.» وی همچنین تصریح میكند: «تقلید از اعلم، واجب مطلق است نه مشروط؛ به این معنا كه فرد باید اعلم را شناسایى كند و بفهمد اعلم كیست.»
پس حتی بر اساس نظر فقهی آیت الله صانعی نیز تایید اجتهاد وی از سوی حضرت امام نمیتواند دلیلی بر صلاحیت ایشان برای مرجعیت باشد.
دیروز ، موسوی تبریزی : کارتر و امثال آن اسلام شناس شدهاند
موسوی تبریزی همان زمان با اشاره به جوسازی رسانه های غربی علیه تصمیم جامعه مدرسین، گفته بود:«امروز ریگان، كارتر و امثال آن اسلام شناس شدهاند و رادیو رژیم اشغالگر قدس و كسانی كه اصولا تشیع و مرجعیت را نمیشناسند، آمدهاند و ضوابط خلع صلاحیت مرجعیت را برای مراجع ما تفسیر میكنند. مرجعیتی را كه رادیو اسرائیل و صدای آمریكا یا كشورهای مرتجع منطقه از او حمایت كنند و با تلگرام محمدرضا خان تصویب شود معلوم است كه تا چه اندازه ارزش دارد»
وی در پاسخ به شبهات مطرح شده در آن مقطع كه امروزه نیز همانها عینا از سوی رسانه های بیگانه و برخی از جریانات سیاسی داخلی بازتولید شده، میگوید:«مدرسین بزرگوار قم آقای شریعتمداری را از مرجعیت خلع نكردهاند، زیرا به نظر آنها ایشان اصلا مرجع نبود كه خلع شود بلكه مدرسین قم شخصا عدم صلاحیت و شایستگی ایشان را اعلام كردند…»
دفاع قاطع امام خمینی از خلع مرجعیت آقای شریعتمداری
پس از اقدام جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در خلع آیت الله شریعتمداری از مرجعیت که با هدف صیانت از کیان مرجعیت و فقاهت صورت گرفت امام راحل بارها این اقدام جامعه مدرسین را ستودند.ایشان فرمودند: « آیا مدرسین محترم كه ستون محكم انقلاب در حوزههاى علمیه بودهاند- نعوذ باللَّه- به اسلام و انقلاب و مردم پشت كردهاند؟ مگر همانها نبودند كه در كوران مبارزه حكم به غیر قانونى بودن سلطنت دادند؟ مگر همانها نبودند كه وقتى یك روحانى به ظاهر در منصب مرجعیت از اسلام و انقلاب فاصله گرفت، او را به مردم معرفى كردند؟ آیا مدرسین عزیز از جبهه و رزمندگان پشتیبانى ننمودند؟ اگر خداى ناكرده اینها شكسته شوند چه نیرویى جاى آنان را خواهد گرفت؟ و آیا ایادى استكبار، روحانىنماهایى را كه تا حد مرجعیت تقویت نموده است، فرد دیگرى را بر حوزهها حاكم نمىكنند؟»
اندکی از دیدگاههای دیروز آقای صانعی:
صانعی: اساس حكومت بر ولایتفقیه
آیتالله صانعی در مورد ولایتفقیه، در آغاز بسیار آرمانی میاندیشید. وی در این باره اظهار میداشت: «اساس حكومت در اصل پنجم، بر ولایتفقیه و بر مقام رهبری است، به اعتقاد ما (مسلمانان)، قانون اساسی كه خونبهای صدها هزار شهید و معلول است تا آن موقع ارزش دارد كه مقام رهبری آن را میپذیرد، اما اگر روزی مقام معظم رهبری در جامعه، قانون اساسی را نپذیرفت، دیگر این قانون اساسی با همة محتویاتی كه دارد، نمیتواند حكومت را اسلامی كند، چون اساس این قانون، ولایتفقیه است.»( کتاب ولایت فقیه، یوسف صانعی)
آیتالله صانعی در همین سخنرانی كه در آغاز سال تحصیلی حوزه در مدرسه فیضیه ایراد كرده خطاب به آنها كه ولایتفقیه را استبداد معنا میكنند گفت: «آن آقا میفرماید كه آخوندها نمیدانند،… یا میگوید: حاكمیت ولایت فقیه استبداد است! اصلاً حاكمیت فقیه، حاكمیت قانون است. قانون الهی گفته مردم از فقیه متابعت كنند. قانون الهی آمده فقیه را حاكم قرار داده است. امام خمینی (رض) میفرماید: بر همه فقها اطاعت از فقیهی كه حكومت را تشكیل داده واجب است. بنده و جنابعالی هم اضافه میكنیم حتی خودش بر خودش هم واجب است هر حكمی را كه میگوید باید عمل كند.»( روزنامه ایران، سال سوم، شماره 761.)
صانعی: تخلف از فرمان آیتالله خامنهای، موجب خروج از ولایت الله و ورود به ولایت شیطان
همچنین آیتالله صانعی پس از رحلت حضرت امام(ره) و انتخاب مقام معظم رهبری به ولایت امر مسلمانان، در جمع انبوه مردم قم در حرم مطهر حضرت معصومه(س) گفت: « من به عنوان یك مسأله شرعی میگویم كه تخلف از فرمان آیتالله خامنهای، گناه و معصیتی است بزرگ و رد بر او رد بر امام صادق(ع) و رد بر امام صادق، رد بر رسولالله(ص) و رد بر رسولالله، رد بر الله و موجب خروج از ولایت الله و ورود به ولایت شیطان است و طبق روایت عمر بن حنظله در باب ولایت فقیه، رد بر او در حد شرك بالله است.»( روزنامه جمهوری، 22/3/68)
آیت الله صانعی: «برحسب قانون اساسی ( من روی این جمله عنایت دارد، این دومین باری است که می گویم و از صدای جمهوری اسلامی ایران پخش می شود) برحسب قانون اساسی ولایت فقیه فوق قانون اساسی است و این نظر رسمی شورای نگبان است که به مجلس شورای اسلامی داده شده است. ما در هرکجای قانون اساسی هرکجا به بن بست رسیدیم طریقی که می تواند بن بست را از بین ببرد مسئله ولایت فقیه و مسئله مقام رهبری است که برحسب خود قانون اساسی فوق قانون اساسی است و این زیر آسمان کبود بی نظیر است. خب همه چیز ما در زیر آسمان کبود بی نظیر است»
صانعی: روز تعریف آمریکا از ما، روز مصیبت ما
آقای صانعی در زمان حضرت امام (ره) معتقد بود سیاست نظام جمهوری اسلامی باید بر جلب نظر ملتهای محروم و دشمنی با دولتهای جبار باشد و تعریف آمریکا را روز مصیبت جمهوری اسلامی میدانست: « امروز این مسؤولیت خطیر و وظیفه سنگین بعهده ملت شهیدپرورمان و مسؤولین جمهوری اسلامی است که چون اسوه و الگو بوده و مدعی عینیت دادن به زحمات همه انبیاء و اولیاء هستند، به نحوی تلاش کنند که ملتهای محروم به ما اظهار علاقه کنند و جباران به ما بد بگویند و در این جهت باید ما مورد تبلیغات دروغ شرق و غرب و سازمانهای کذایی دفاع از حقوق بشر باشیم و اگر یک روز آمریکا از ما تعریف کند، آن روز مصیبت ما و شکست انقلاب اسلامی است.»( روزنامه اطلاعات، 6/4/62)
صانعی: هر کس سازشکاری با اسرائیل را قبول داشته باشد، حکمش ارتداد است
آیت الله صانعی آنگاه که آمریکا واسرائیل در صدد تغییر پایتخت رژیم صهیونیستی به بیت المقدس بودند این چنین به خروش آمده بود: « الان وقت داد زدن و فریاد کردن است، وقت آن است که هر کس به هر نحو که میتواند اسرائیل غاصب را محکوم کند. از مسلمانانی که تن به اقدامات شهادتطلبانه میدهند ترویج کنید، مبادا بواسطه خشکه مقدسی آن را حرام بدانید و به سازشکاری روی بیاورید. امروز هر کس که با سازشکاری اسرائیل را قبول داشته باشد، حکمش ارتداد است. نه اینکه فقط گناه باشد، مگر میشود کسی در شرایط کنونی نفهمد و نداند که جنگ با اسرائیل واجب است. مگر ممکن است کسی دفاع از اسلام و سرزمین مسلمین را واجب نداند؟ مگر آنکه مسلمانان را مسلمان نداند یا غاصبین را مسلمان بداند! و این غیر از خیانت و جنایت چیزی نیست…»
صانعی: ما نیازی نداریم كه بی بی سی برایمان مرجع معرفی كند
آقای صانعی زمانی در قبال دخالت رادیوهای بیگانه در تعیین مرجع برای شیعیان چنین موضعگیری كرده بود: «كسانی كه فكر كردهاند كه با كمك دوستانشان در خارج، حوزه قم را در دست بگیرند سخت در اشتباهند… مگر بنده و امثال بنده در این حوزه بمیریم كه آنان بتوانند به اهداف خود برسند و هر عالمی به آنها آگاهانه كمك كرده است از عدالت بیرون رفته است… ما نیازی نداریم كه بی بی سی برایمان مرجع معرفی كند. ما مرجعی میخواهیم كه مثل حضرت امام(ره) كه با یك فتوا استكبار را بیچاره كرد.
وی گفت: آنهایی كه فكر كردهاند از آزادیهای غلط و نادرست كه در جامعه پیش آمده میتوانند قداستها و ارزشهای امام(ره) را از بین ببرند، سخت در اشتباهند.
آیتالله صانعی در پایان سخنان خود از مسئولین حوزه علمیه قم خواست جلوی افرادی را كه تلاش میكنند مرجع تراشی نمایند بگیرند»( روزنامه کیهان، 2/10/72)
صانعی: انتقاد نباید مورد سوء استفاده دشمن باشد
آقای صانعی در زمانی که خود دادستان کل کشور بود میگفت باید در انتقاد مراحلی را طی کرد و از بیان چیزهائی که موجب سوءاستفاده دشمن میشود پرهیز نمود: «باید فکر بکنیم که اولا چرا انتقاد میکنیم آیا در انتقاد خود غرض شخصی داریم یا نه؟ این از نظر وجدان خود آدم، ولی ما اگر بخواهیم بفهمیم که تا چه اندازه این آقا در انتقادش راست میگوید و آیا انتقاد او سازنده است یا نه، باید ببینیم آیا مراحل قبلی را طی کرده است، یا نه …»( روزنامه اطلاعات، 8/1/62.)
آقای صانعی که این روزها برای آزاد سازی فتنهگران بیانیههای شدیدی صادر میکند،در روز تودیعاش از دادستانی جانشینش را این گونه نصیحت میکند:« من اینجا به همه عزیزان روحانیم، به همه شما برادران و خواهران و به هر که این سخن را بشنود عرض میکنم که آدم باید با فقرا و بیچارهها بیشتر سر و کار داشته باشد، آن پولدارهای فراری را اصلا آدم نباید به تلفنشان هم گوش بدهد چه برسد به آنکه بخواهد برایشان تلفن کند. آن دیگر خیلی بد است. آن پولدار غیر فراری هم که دخترش بیبند و بار است، پسرش علیه انقلاب توی تظاهرات شرکت میکند آن هم نباید راه داد. با بیچارهها «فقرا» پابرهنهها، مردم محروم تلفن میکنید، برای آنها تلفن کن، شفاعت میکنی برای آنها شفاعت کن.»
صانعی: حرف درست لیبرالها هم خطر است
آقای صانعی در روزگاری که امام هنوز در میان میزیست در باره لیبرالها چنین میگفت: «… بعضی از این لیبرالها که الان انتقاد میکنند، ممکن است در صد سخن، یک سخن آنها هم فرصت باشد که همین حیث لا یشعر، یک حرف درستی زده باشند اما همان یک حرف درستشان هم به عقیده ما خطر است. چون مردم دیگر اینها را نمیپذیرند، مردم میدانند اینها وقتی قدرت دستشان بود چه کردند، و بر سر این ملت چه آوردند و با آمریکا چه جور رفتار میکردند، رفتاری همراه با رفاقت و دوستی و قدرت که دستشان بود چه کردند و سردمدارانشان کجا رفتند…»( روزنامه اطلاعات، 8/1/62)
آیت الله صانعی در دهه اول انقلاب از نقشه دشمنان انقلاب برای مایوس کردن مردم از روحانیت به ویژه مسئولان روحانی سخن میگوید و میافزاید متاسفانه گاه خودیها نیز فریفته این تبیلیغات سوء میشوند: « امروز یک نقشه بزرگی برای روحانیت کشیده شده و ضربات علیه روحانیت برای اینکه چهرة روحانیت را مشکوک و منکوب کند شروع گردیده است، اینها این مدت دیدند که با ترفندهای قبلی نمیشود روحانیت را از مردم گرفت و نمیتوانند بگویند روحانیون جبهه نرفتهاند، شهید ندادهاند… لذا میآیند به آخوندها جور دیگری حمله میکنند میگویند اگر میدیدی وضعشان خوب نیست برای اینکه کار دستشان نبود امروز که دستشان رسیده است، ببین که چهها میکنند. امروز این را شروع کردهاند کی شروع کرده است جز آمریکا و حز سازمان «سیا»، گاهی بدست بنده و جنابعالی ناآگاه و گاهی هم به دست فلان. قلم ناآگاه و یا مقصر و گاهی هم به دست افراد مقصر شروع کردهاند باید در مقابل این توطئه ایستاد. متأسفانه دشمن به شیوهای عمل کرده است که خودیها همین شایعات را باور کردهاند، مواظب باشیم آلت دست دشمن قرار نگیریم …»
البته تاریخ به یاد دارد که آیت الله صانعی در زمانی که خود در قدرت بود تقسیم کردن روحانیت را بر نمیتابیدند و اینگونه اختلاف افکنیها را برخاسته از امیال میدانستند: «اگر کسی روحانیت را دو قسم کرد یک قسم جامعه مدرسین و یک قسم حزب، شورای نگهبان را دو قسم کرد این گویای این است که خودش را نساخته آیا اینها معتقد به خدا، قوانین الهی،ولایت فقیه، آن چه در جامعه میگذشته و بر اساس آن انقلاب شده نیستند؟! چرا پس چه شده؟ عیب از ماست هیچ اختلافی نیست متعجبم چطور دوستان در سازمان مجاهدین انقلاب فکر میکنند آقای راستی با جامعه مدرسین یک طیفند و دیگران یک طیف؟ آقای راستی و جامعه مدرسین بودند که در مقابل کل دیگران ایستادند در مقابل ریاستجمهوری بنیصدر چه کسی بود بعد از امام مردم را رهبری میکرد؟ روحانیت و جامعه روحانیت. اینها مورد تأیید امامند و اما به ایشان عنایت دارد چطور است که اینها طرفدار مستضعف نباشند و امام به آنها عنایت داشته باشد؟ پس هیچ اختلافی نیست و ما در اثر هواها و امیال فکر میکنیم که اختلاف است.»( روزنامه ایران، 14/2/83)
برخورد تند با بدحجابی
آیتالله صانعی دادستان وقت کل کشور در سال 64 با انتشار اطلاعیهای ضمن هشدار به عوامل فساد و فحشاء و منکرات با لحنی تحدیدگونه میگوید: «دیگر ملت شهید داده و مسؤولان جمهوری اسلامی ایران تاب تحمل حرکات زشت و کثیف این افراد را ندارند و بیش از این نمیتوانند تماشاگر اعمال این از خدا بیخبران باشند. … در حالی که ملت ما در زیر آتش بمب و موشک دشمنان بعثی به خاک و خون کشیده شدهاند این عده فاسد و تفالههای باقیمانده از رژیم طاغوت که هنوز هم طوق اسارت و بندگی اجانب را به گردن دارند غافل از همه جا با اشاعه فحشا و ترویج اعتماد و تشکیل پارتیهای شبانه در خانه های فساد به عیاشی و پایکوبی سر میبرند و یا عدهای دلقک با لباسهای نامناسب و خلاف عفت عمومی و یا چون زنان هر جایی با آرایش شرمآور در مجامع اسلامی ظاهر و مقدسات یک مملکت اسلامی را بازیچه گرفته و خون جوانان ما را پایمال می کنند.
بنا به مراتب دادستانی کل کشور به عنوان اتمام حجت بار دیگر به خلافکاران و قانونشکنان اخطار میکند در صورتی که برای خود آبرو و حیثیت قائل میباشند رعایت کامل قوانین لازمالاجرا مملکت را بنمایند در غیر این صورت در صورت اعمال کیفر و مجازات باید بدانند در واقع خود آنان هستند که مسؤول عواقب اعمال خلاف قانون خود میباشند و حق ندارند گناه عمل خویش را به گردن مجریان قانون بگذارند.»(روزنامه اطلاعات، 2/2/64)
چرا ساحت مرجعيت را سياسي مي كنيد؟ مگر همه چيز را بايد با عيار سياست سنجيد؟
حكم مرجعيت ايشان مورد تاييد علماي عظام به خصوص امام راحل بوده مگر مي شود عالمي را پس از قبولي مردود اعلام كرد؟
پويايي فقه شيعه با بدعت تفاوت دارد و همين موضوع فقه شيعه را از فقه سني متايز مي كند. كمي انصاف از مدعيان عدالت
چرا با مردم صریح نیستید ؟
چرا نمیگویید چه کسی او را مرجع شناخته است ؟
چگونه از مرجعیت رد صلاحیت میشود ؟
سلام
من دقیقا با نظر اول موافقم حرف مراجع حرف قران نیست که هیچ وقت تغییر نکند فقط و فقط حرف قران است که در طول زمان تغییر نمیکند وهمیشه با زمان خودش سازگار است تورا به خدا بس کنید خسته شدیم
سؤالاتی که دوستان مطرح کردند واقعا ذهن مرا هم مشغول کرده ،
از کجا باید جواب این سؤالها را بگیریم؟
دوستان عزیزآیت الله صانعی ارادت خاصی به امام رحمه الله داشتند,امام فرمودند:سیاست ماعین دیانت ماست.علاوه بربحث سیاسی هیچ وقت این نکته رافراموش نکنیدکه قرآن و دستورات خداوندهیچ گاه کهنه نمی شود و ازبدیهیات هست که پس ازگذشت۱۴۰۰سال دانشمندان به حکمت هریک پی می برند,ایمه علیهم السلام فرمودند:هرگاه سخنی ازمامخالف قرآن شنیدید,به دیواربکوبید,زیراسخنان مامطابق قرآن است,حکم ارث درابتدای سوره نسا آمده,پس چطور آقای صانعی حکمی مخالف قرآن می دهند؟
بدون تعصب به این مساله نگاه کنید