جمعه 07 ژانویه 11 | 11:00

عرفان جهادی-بخش دوم

ادامه از بخش اول دو نوع عرفان! آن سبك اول ديندارى با همه چيز سازگار است. اگر شما هم باشى و خانه ات، مى توانى عارف باشى. اصلاً هيچ ارتباطى با ديگران ندارد. اتفاقاتى هم مى افتد و چيزهايى دست آدم مى آيد. اين سبك سبكى است كه شهدا متروك كردند.از قضا نزديك ترين سبك […]


ادامه از بخش اول

دو نوع عرفان!
آن سبك اول ديندارى با همه چيز سازگار است. اگر شما هم باشى و خانه ات، مى توانى عارف باشى. اصلاً هيچ ارتباطى با ديگران ندارد. اتفاقاتى هم مى افتد و چيزهايى دست آدم مى آيد. اين سبك سبكى است كه شهدا متروك كردند.از قضا نزديك ترين سبك از سبك هاى ديندارى به سبك قرآن نه سبك اول كه سبك دوم است. ببينيد وقتى كه شما قرآن مى خوانيد، مى بينيد كه شما را به فضا نمى برد. ضمن اينكه در تمام آيات توحيدى شما را فرو مى برد و شما را دغدغه دار مى كند وعده مى دهد كه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَن يَرتَدَّ مِنكُم عَن دينِهِ فَسَوفَ يَأتِي اللهَُّ بِقَومٍ يُحِبُّهُم وَ يُحِبُّونَهُ أذِلَّةٍ عَلَى المؤُمِنينَ أعِزَّةٍ عَلَى الكافِرينَ يُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللهَِّ وَ لا يَخافُونَ لَومَةَ لائِمٍ (سوره مباركه مائده/آيه 54) اين آيه در سوره مائده و براى اواخر عمر پيامبر است و درست آيه بعد آيه إنَّما وَليّكُمُ الله است. يعنى آدم هايى كه دوست خدا، عاشق خدا هستند و خدا عاشق اين ها، كارشان چيست؟ اذله على المؤمنين فروتن در برابر مؤمنين هستند نه خوار و ذليل چون كه روح مؤمن خيلى بلند است. اعزه على الكافرين عزيز نفوذناپذير در برابر كفار و اهل جهاد و بى باك.
مسئله کار راه اندازی مجاهدانه برای رهبری دینی است…
از قضا آنهايى كه سوگلى ائمه بودند در همين سبكى كه شهدا رفته بودند زندگى مى كردند. اين ها اتفاقاً بيشتر نظر اهل بيت(ع)را به خود جلب مى كردند. افرادى كه يك كار واقعى امام را راه مى اندازد. چه آن موقعى كه مالك اشتر بود، چه آن موقعى كه امثال هشام بن حكم ها بودند، زمان، زمان شبهه بود، مى آمدند شبهه هاى علمى مطرح مى كردند، امام صادق(ع)با چشمان شان از ميان در خيمه دنبال هشام مى گشتند. خوب امام مى توانستند جواب دهند ولى قرار نيست همه چيز را امام جواب دهد، در تاريخ هم نيامده كه اينان صاحب كشف و شهود بوده اند يا نه. مهم اين است كه چه قدر تابع اين هستيد كه مجاهدانه كار را راه بياندازيد. شما اين را از حضرت على(ع)شنيده ايد، بارها گفته ام باز هم مى گويم، لااقل براى خودم جا دارد. مالك اشتر به عنوان يار اميرالمؤمنين كه اهل كشف و كرامت هم نبوده است، اهل تو فضا رفتن هم نبوده است. همين كميلى كه وقتى حاكم هيت مى شه كار امام را راه نمى اندازد، امام از دست ايشان شاكى هستند. در نهج البلاغه امام براى او نامه مى نويسد و مى گويد كه تو به چه درد من خوردى؟ نه شدتى داشتى كه دشمنان را بترسانى نه مملكت را درست كردى؟
از آن طرف مالك اشتر است. مالك كسى است كه در روايات ما داريم امر امام شديد بود مادامى كه مالك بود. يعنى امام شديد مى تاخت تا زمانى كه مالك بود، اين خيلى حرف است يعنى كناردست امام كسى باشد كه اميد حربه هاى امام باشد. وقتى امام داد مى زند خيالشان راحت است كه يك نفر هست كه كار را جلو مى برد. بعد زمانى كه خبر شهادت مالك را به اميرالمؤمنين مى دهند اميرالمؤمنين مى فرمايند رفتن تو كمر عالم را شكاند، خيلى حرف است. بعد تعريف هايى از ايشان مى كنند كه خيلى بلند است. هيچ عارف معتكفى به اعماق وجود مالك نمى تواند دست پيدا كند . و هيچ پرنده اى به بلنداى انديشه او نمى پرد. چرا؟ چون كار امام را راه مى اندازد. معرفتش نسبت به امام بالاست و كار امام را راه مى اندازد.
جهادی شبیه ترین حرکت به کار شهدا
اين سبك سبك خاصى از ديندارى است كه شهدا اين سبك را معرفى كردند. نه اين كه اين سبك وجود نداشته و اين معارف نبوده، اين معارف بوده ولى مثل چيزهايى كه رفته رفته خاك مى گيرد و در قفسه ها مى ماند و كسى سراغ آنها نمى رود و راجع به آنها فكر نمى كند. امام و شهدا اين كتاب خاك خورده را از قفسه ها بيرون آوردند و يك عرفان ديگر را معرفى كردند به نام عرفان مجاهدانه. كه اين حركت جهادى شبيه ترين حركت هاست به حركت رزمنده ها، همان روحيات، همان حالات، همان فكر و بايد همان طورى شود. و چيزى كه مى تواند اين سبك را نگه دارد اين است كه در مسافرت جهادى آن الگو يك بار ديگر بازخوانى شود و در سال طبق آن عمل شود. اين اردو همايش عرفان مجاهدانه است.
رشد دادن نیت ها در جبهه و جهادی
پس بنده مسافرت جهادى را تعريف مى كنم به همايش عرفان مجاهدانه. آن موقع رنگ همه چيز تغيير مى كند و رنگ خدايى مى گيرد. آن وقت بيل زدن و شوخى كردن و نكردن ما و همه كارهاى ما عبادت مى شود و همه چيز آن مى شود رُشد يعنى همه چيزِ آن، انسان را بالا مى برد. جهادى اين طورى است؛ چون در اين مسير قرار گرفته است، مسير همايش عرفان مجاهدانه. در اين مسير كه قرار گرفته حالا ممكن است فردى بگويد آقا من به نيت مثلاً بنى بشر و نوع دوستى شركت كرده باشم. حتى ممكن است اين نيت ها براى راه افتادن و شروع راه نيت هاى خوبى باشد ولى بايد آن را رشد داد، مانند شهدا. شهدا(بالاخره ما رفقاى شهيد داشتيم)، بعضى از شهدا مى رفتند جبهه براى مسلسل بازى، باورتان مى شود؟ شما روز اولى كه مى آمديد جهادى چند سال داشتيد؟ چهارده پانزده سال، چى مى فهميديد؟ ولى الآن ديد شما در يك افق و حوزه بالاترى باز شده است. اين اردو رفتن ها رشد مى دهد. آن زمان هم مى گفتند كه اين جبهه رفتن ها رشد مى داد. يعنى وقتى كه به جبهه مى رفتند و تجربه مى كردند و مى ديدند افق فكرى آنها رشد مى كرد.
ولی نعمت یعنی مجرای نعمت برای ما
مثل احترام به والدين، احترام به والدين عبادتى است كه شما فكر نمى كنيد مانند خواندن دعاى كميل است. خيلى متوجه نمى شويد ولى كوچكترين كارى كه بكنيد خيلى به شما مى دهند. حالا چه فرقى ما بين اين دو است؟ نكته مهم اين است كه اين عبادات جزو عبادات عجب آور نيست. چون به طور مستقيم آدم را هوا نمى گيرد. خدمت به محرومين، خدمت به اين پابرهنه هايى كه به قول حضرت امام كه با كسى تعارف نداشتند، ولى نعمت هستند، من در جايى گفته ام ولى نعمت يعنى چه، خيلى حرف بزرگى است. امام فقيه است، فقيه مفهوم ولى را مى فهمد كه چه چيزى مى گويد. ولى نعمت هستند يعنى اينكه خيلى از ارزاقى كه به شما مى دهند از همين كانال مى دهند. به واسطه آنها مى دهند، اين يعنى ولى نعمت. به واسطه آنها مى دهند به ما
خدمت به محرومین وسیله بین زمین و آسمان
در جنگ بدر وقتى كه وجود مبارك نبى مكرم اسلام غنايم را به مواسات تقسيم كردند، خوب آن ها سيصد و سيزده نفر بودند. بعضى از آن ها جنگ آور و دلاور و فارس القوم بودند و بعضى هم پيرمرد، به هر حال همه آمده بودند، خوب دقت كنيد؛ وقتى اموال به مواسات پخش شد سعد ابن ابى وقاص نزد پيامبر مى آيد و مى گويد: به فارس القوم همان مقدارى مى دهى كه به ضعيفان مى دهى؟ حالا جواب پيغمبر، مگر اين نصرت الهى كه نازل شد به خاطر كسى جز همين ضعفا بود؟ آن نصرت هاى پى درپى به خاطر همين ضعفا آمد. آن نصرت هايى كه آمد و غنايمى كه نصيب تو شده، به خاطر آن ها بوده نه اين كه با تلاش تو چيزى نصيب آن ها شده باشد. همين رزقى كه رزق بچه است به دست تو مى دهند كه تو به او بدهى، نه اين كه تو رزق بچه را مى دهى. اين مطلب جزو معارف محكم دين ما است. يعنى بچه رزق خودش را مى گيرد. منتهاى مراتب تقدير خدا اين است كه رزق بچه را به دست بابا مى دهد تا از دست او به بچه داده شود. همين دل اين هاست كه وقتى به اميرالمؤمنين گفتند كه فاصله زمين تا آسمان چه قدر است؟ حضرت به امام حسن نگاه كردند و ايشان كه در ظاهر بچه خردسالى بودند اگر فاصله فيزيكى بين زمين و آسمان را مى گويى هر چه قدر فرمودند چشم كار مى كند و اگر فاصله معنوى ميان زمين و آسمان را مى گويى دعاى مظلوم است. دعاى
مظلوم دعايى است كه فاصله زمين تا آسمان را پر مى كند. كم توفيقى با ما همراه نيست توفيق خدمت به محرومين.
انقلابی ها همین مستضعفین اند
و وقتى تاريخ قرآن و تاريخ انبيا را نگاه مى كنى نشان مى دهد كه همين پابرهنه ها مدافعان اصلى انقلاب ها در طول تاريخ بوده اند. شما همين تهران را نگاه بكنيد، جسارت به دوستان نشود ولى وقتى قسمت بالاى شهر كه تشريف مى بريد مى بينيد كه اسامى كوچه ها و خيابان ها همه بوستان و گلستان و ياس و زنبق و… پايين كه مى روى در هر كوچه اى مى بينى چندتا شهيد داده اند. بعضى ها مى گويند طرف از درد بى پولى رفته شهيد شده، نمى فهمد كه اين حرف را مى زند، كسى از درد بى پولى جانش رو فدا مى كنه؟ او نمى فهمد كه سنت تاريخ اين بوده است. آن اوائل گروهى از مشركين به مدينه آمدند، به پيغمبر گفتند كه جلوى در مجلس نشين، برو بالاى مجلس بنشين تا ما هم كه با تو كار داريم بياييم بالاى مجلس. بعد گفتند اين ها چه كسانى هستند كه اطراف خودت جمع كردى. در روايت آمده كه گفتند بوى گند زيربغل هاى اينها ما را آزار مى دهد. اصحاب ناراحت شدند و رفتند در زاويه اى از مسجد نشستند. آيه نازل شد پيغمبر؛ البته وقتى مى گويد پيغمبر درحقيقت ما را هم خطاب قرار داده است، كه اى پيامبر جان خودت را عادت بده كه با همين ضعفا بگردى ،اين كسانى كه لِوَجهِ الله دور تو جمع شده اند بدون هيچ اميدى؛ واقعاً كسانى كه قبل از فتح مكه دور پيامبر جمع شدند با چه اميدى جمع شده بودند، شما حساب بكنيد به پيغمبر ايمان آوردن يعنى كتك خوردن؛ به پيغمبر ايمان آوردن يعنى شعب رفتن، به پيغمبر ايمان آوردن يعنى گداى مدينه شدن، به پيغمبر ايمان آوردن يعنى اگر جزو انصار باشى وسط خانه پرده بزنى تا مهاجرين بيايند در خانه شما زندگى كنند، همه اين ها براى خدا، در ادامه مى فرمايد از اين ها چشم برنگردانى طرف آدم هايى كه به قول اميرالمؤمنين ته گلويشان از بس كه سير هستند ترش كرده است، نكند از آن ها چشم برگردانى به سوى اين افراد، پيامبر بلند : شدند رفتند كنار اصحاب نشستند و فرمودند: « مَعَكُمُ المَحيَا وَ مَعَكُمُ المَمَات » با شما من زنده مى مانم و با شما مى ميرم.
جهادی توفیقی که به هر کسی نمی دهند
اين كه چنين توفيقى خدا به ما داده است، حالا ما چه كار خيرى كرده بوديم يا دعاى خير چه كسى بوده است كه خدا اين توفيق را به ما عطا فرموده است و ما را به اين فضاها آورده است كه خدمت اين ها را بكنيم و اين را براى خودمان افتخارى بدانيم، نمى دانيم چه چيزى باعث اين توفيق بزرگ شده است. اين موضوعى كه مطرح شد يكى ديگر از مباحثى است كه مى توان در بحث جهادى و جهاد بيان كرد و از فضاهايى است كه مى توان در اردوهاى جهادى آن را باز كرد تا رفته رفته جهادى مضمحل نشود و تبديل به چيزهاى ديگرى نشود. و مسافرت جهادى اگر مراقبت نشود و دائم به خودمان تذكر ندهيم كه الآن چه كار مى كنيم، هدف مان برگزارى همان همايش عرفان جهادى است يا خير كه اگر اين بود به فضل خدا چيزهاى ديگرى هم داده مى شود. در پايان هم حديثى را هديه مى كنم. ببينيد همه خدا را دوست دارند، اينكه ما خدا را دوست داشته باشيم خيلى امر مهمى نيست اما اين كه خدا هم از ما راضى باشد خيلى مهم است. يك حديثى است از جمله احاديثى كه املايى است، يعنى امام به راوى مى گويند بنويسد. راوى از امام حسن عسگرى(ع)مى پرسد كه اگر من بخواهم سلام جامعى به ائمه بدهم چگونه سلام بدهم؟ در اين سلام هايى كه مى فرمايند سلامى است به امام رضا(ع)كه هر وقت كه حالتان مناسب بود و خواستيد به ايشان توجهى بكنيد اين صلوات مناسب است اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الَّذِي ارْتَضَيْتَهُ ( كليات مفاتيح الجنان/ صلوات بر حجج طاهره/ ص 969) خداوندا بفرست سلام و صلوات بر على ابن موسى الرضا الَّذِي ارتَضَيتَهُ كه تو از او راضى هستى رَضَيْتَ بِهِ مَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِكَ هر كسى كه توىِ خدا از او به واسطه امام رضا ازاو راضى مى شوى، خيلى عجيب است. مثل اين كه ظهور اسم يا سريع الرضا امام رضا(ع)است. بعد در انتهاى صلوات هم به خدا مى گويى اِنَّكَ جَوَادٌ كَرِيم، عبارت هاى ديگرى هم داريم اِنّكَ عَزيزٌ حَكيم ولى انگارى اين خداى امام رضاست. به هر جهت كيسه همه ائمه پر است ولى گويا امام رضا(ع)چيز ديگرى است.
بالنبى و آله الفاتحه مع الصلوات

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.