کارگردان «33 روز» مخاطب این فیلم را جهان عرب میداند و اعتقاد دارد فیلم او به شرط تبلیغات خوب میتواند در کشورهای عربی و بعضی از دیگر کشورهای خارجی بازار پیدا کند.
فیلم «33 روز» که نام قبلی آن «جنوب آسمانی» بود، ساخته جدید جمال شورجه است که در بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر به نمایش درخواهد آمد و اساسا در نظر دارد مخاطبان خود را به بیرون از مرزهای ایران گسترش دهد. باید دید آیا چنین فیلمهایی میتوانند به خروج سینمای ایران از دایره بستهای که گرفتارش است کمک کنند و راههای تازهای به سوی آن باز کنند.
ظاهرا داستان فیلم هیچ ربطی به ایران ندارد و همه وقایع، شخصیتها و روابط مربوط به لبنان است، درواقع میتوان گفت یک فیلم خارجی که توسط یک فیلمساز ایرانی ساخته شده است. مهم ترین انگیزهتان برای ساخت چنین فیلمی چه بود؟
فیلمنامه اولیه با نام «عروس لیتانی» را آقایان جواد شمقدری و شهاب ملتخواه نوشته بودند. ظاهرا در سفری که آقای شمقدری به لبنان و ملاقات با سیدحسن نصرالله داشتند توافق کرده بودند کارهای مشترکی میان ایران و لبنان انجام شود. در همان زمان افراد مقاومت اصلاحاتی را در فیلمنامه لحاظ کرده بودند، اما چون آقای شمقدری درگیر کارهای اجرایی بودند به من پیشنهاد دادند و من خیلی علاقهمند بودم و احساس تکلیف میکردم درباره جنگ 33 روزه و مقاومت لبنان فیلم بسازم، چون به قول آقای احمدی نژاد لبنان خط مقدم جبهه ما با اسرائیل است. آقای همایونفر به عنوان تهیهکننده کار را راه انداختند و من از آقای علی دادرس خواستم بنابر نظرات بنده و نظراتی که بخش فرهنگی فارابی به عنوان سرمایهگذار داشتند فیلمنامه را بازنویسی کند. بعد از تایید فیلمنامه در اینجا ما برای اینکه آن را با فرهنگ لبنان آدابته کنیم از آقای هادی قبیسی که از نویسندگان آنجاست خواستیم فیلمنامه را بازنویسی کند.
آیا می توانیم بگوییم این فیلم محصول مشترک میان ایران و لبنان است؟
بله، درواقع هزینهها از طرف ما بود و امکانات و لجستیک از طرف آنها.
پیشنهاد ساخت فیلم از سوی ایران بود؟
بله، البته قبلا آنها پیشنهاداتی داشتند. یادم است در سفری که با آقای سلحشور برای پخش سریال «یوسف پیامبر» به لبنان رفته بودیم آنها خیلی علاقهمند بودند با ما کار مشترک داشته باشند. به هر حال زمینههای این همکاری فراهم بود و با فیلم «33 روز» یکی از جدیترین همکاری بین دو کشور برقرار شد.
ظاهرا داستان فیلم با اسارت دو نظامی صهیونسیتی توسط نیروهای حزبالله شروع می شود. با توجه به اینکه چنین فیلمهایی به واقعیتها و مستندات وابسته است، چقدر در بسط و گسترش قصه و شخصیتپردازی آزاد بودید؟
قصه ما با یک واقعه مستند شروع می شود. سیدحسن بزرگوار به مردم وعده داده بود ما بالاخره یک روز اسارت صدها لبنانی را تلافی می کنیم. اسرائیل هم قرار بود به لبنان حمله کند و با این گروگانگیری فقط جنگ به جلو افتاد و ما دیدیم مردم لبنان چطور مقاومت کردند و متحد شدند تا آنها را مجبور به عقبنشینی کردند. قصه ما هم در دل این جنگ 33 روزه در روستای مرزی به نام ایتاءاشعب رخ میدهد که از اولین جاهایی است که مورد حمله اسرائیلیها قرار میگیرد. شخصیتهایمان نیز واقعی نیستد و تالیفی هستند. دو تا فرمانده نیروی مقاومت داریم که هر کدام شرایط خاصی در زندگیشان دارند، یکی از آنها در آستانه ازدواج است و دیگری منتظر تولد فرزندی که خدا پس از سالها به آنها داده است. قصه بر اساس وضعیت این شخصیتها و کشمکشهایی که به وجود میآید پیش میرود.
غالبا در چنین فیلمهایی مفاهیم مذهبی، نشانههای سیاسی و ایدئولوژیکی اهمیت بیشتری از درام و شخصیتها مییابد، یعنی ارجاعات فرامتنی در دل داستان تنیده نمیشود و شکل درونی پیدا نمی کند. شما برای حل چنین معضلی از چه تمهیداتی استفاده کردید؟
ما در فیلمنامه تلاش کردیم خیلی وارد مباحث شعاری نشویم و قصه تماشاگر را پیش ببرد، یعنی در بستر داستان دیدگاههای شخصیتها بروز کند. البته مبانی اعتقادی در فیلمنامه است، مثلا بچه های مقاومت در آن 33 روز خیلی زیاد دعای جوشن صغیر را میخواندند و ما هم استفاده کردیم، چون قرار نبود از این مساله عدول کنیم ولی سعی کردیم اینها در دل فیلم اتفاق بیفتد و توی ذوق نزند.
همه بازیگرانتان خارجی هستند، ترکیبی از سوریه و لبنانی، بر چه اساسی آنها را انتخاب کردید؟
بله، البته قرار بود از مصر هم خانم حنان ترک به گروه بپیوندد. ایشان از سوپراستارهای مصر هستند و چند سالی است باحجاب شدند و همین موضوع ایشان را دچار مشکلات زیادی کرده است. دو روز مانده به شروع کار ایشان را ممنوع الخروج کردند و ما مجبور شدیم از بازیگر دیگری از سوریه بجای ایشان استفاده کنیم. بازیگران ما بیشتر از سوریه هستند، چون لبنان سینمای جدی ندارد و بنابراین بازیگران زیادی برای انتخاب وجود نداشت، البته در حال تربیت بازیگر هستند. درعوض لوکیشن های خوبی دارند و حتی هم زمان با ما چند گروه فیلمسازی کانادایی و فرانسوی در آنجا کار میکردند.
در برقراری ارتباط مشکلی نداشتید؟
خیر، مشکلی نبود. ما فیلمنامه را ترجمه کرده بودیم، در گروهمان نیز مترجم داشتیم. بعضی از بازیگران هم زبان انگلیسی بلد بودند و از فردی به نام استاد منیر هم که در آنجا مدرسه فیلمسازی دارد، دعوت کردیم تا در انتخاب بازیگران و امر بازیگردانی کمکمان کند. به نظرم همه در نقشهایشان جا افتادند و بازیهای خوبی هم ارائه دادند.
با توجه با اینکه فیلم ریتم تند و صحنههای اکشن زیادی دارد، باید پلانهای حرکتی هم زیاد باشد و طبیعی است کار فیلمبرداری و نورپردازی مشکل شود. همکاری با آقای تورج منصوری چطور بود؟
در لبنان امکانات سینمایی زیادی وجود دارد، مثل انواع دوربینها، نورها و وسایل حرکتی. آقای منصوری به عنوان فیلمبردار گروه قبلا چند کار در آنجا انجام داده بودند و استودیوها را به خوبی میشناختند و امکانات فنی خوبی برایمان گرفت و بیشتر از کار خودشان برای این فیلم زحمت کشیدند. البته فیلم با وجودی که صحنههای اکشن دارد ولی خیلی انسانی است، چون ما با یک تازهعروس و زنی در آستانه مادر شدن روبرو هستیم. در انتهای فیلم همزمان با شکست اسرائیلیها با تولدی روبرو می شویم که به نوعی نمادین هم است. درواقع ما جریان مقاومت را در بستر انسانی نشان میدهیم.
فکر می کنید فیلم چقدر به استانداردهای جهانی نزدیک شده و خودتان چند درصد احتمال نمایش و استقبال جهانی برای آن میبینید؟
فیلم با هدفگیری جهان عرب ساخته شده است، زبان فیلم هم عربی است و در جشنواره از زیرنویس استفاده میکنیم و بعد برای اکران داخلی آن را دوبله می کنیم. بنابراین مخاطب ما جهان عرب است. فکر میکنم به شرط تبلیغات خوب بتوانیم در کشورهای عربی و بعضی از کشورهای خارجی بازار خوبی پیدا کنیم. البته اسرائیلیها در بازارهای نمایش و جشنواره ها نفوذ دارند و فیلم ضد آنهاست ولی به نظرم فیلم با مردم جهان ارتباط خوبی برقرار می کند.
اساسا به نظرتان ساختن چنین فیلمهای برون مرزی چقدر به جهانی شدن سینمای ما کمک می کند؟
قطعا ما باید سینمایمان را بینالمللی کنیم تا هم بتوانیم انقلابمان را صادر کنیم و هم اقتصاد سینما را نجات دهیم. الان سینمای ما درگیر روزمرگی است، مگر اینکه فیلمسازان ما از باورها و فرهنگ خودمان عدول کنند و مباحثی را مطرح کنند که در شان انقلاب و اسلام نیست تا بتواند مورد توجه قرار بگیرد. پخش فیلمهای «ملک سلیمان»، «مریم مقدس» و «حضرت یوسف» در سطح جهانی با استقبال خوبی روبرو بوده و شبکههای ماهوارهای علاقه نشان دادند. این جریان کار سختی است و همت ملی و همیاری دولت را میخواهد. الان در دستور کار شورای عالی سینما موضوع وارد کردن امکانات پیشرفته سینمای دنیا مطرح است، چون اگر ما فیلمنامههای خوبی هم داشته باشیم، ولی امکانات در دست نباشد، کار خوبی نخواهیم داشت. بنابراین باید هر دو به طور همزمان باشند تا بتوانیم پیاممان را جهانی کنیم.
استقبال از فیلم در جشنواره را چطور پیشبینی میکنید؟
در بخش سینمای ایران به خاطر محتوایش حتما مورد توجه قرار می گیرد، چون به هر حال یک فیلم مشترک میان ایران و لبنان است و مردم ما علاقه و اشتراکات زیادی نسبت به لبنان دارند. فکر میکنم مخاطب ایرانی با یک فیلم تازه، جذاب و پرکشش روبرو خواهد شد و داوران هم به سادگی از آن نخواهند گذشت.
Sorry. No data so far.