ادبیات سیاسی کشور در ماههای گذشته، فصل جدیدی را بهخود دیده که در سه دهه گذشته از پیروزی انقلاب اسلامی، چنین مسألهای را تجربه نکرده بود. نامهنگاری بین سران قوا، اظهار نارضایتی از یکدیگر و چیزی که به «کشاندن اختلاف سلیقه مسئولان بین مردم» تعبیر میشود، باعث شده تا فضای جدیدی در ادبیات سیاسی و مدیریتی جامعه بهوجود آید. این فضای جدید که با رصد دقیق و تحلیل چند لایه در بیرون از مرزهای ایران، مورد تفسیر قرار میگیرد؛ راه را برای برخی گمانهزنیها باز کرده که بیتردید، با هدفهای مشخصی از سوی اشخاص، نهادها، رسانهها و دولتهای بیگانه مطرح میشود.
نامه رییسجمهوری به مجلس و قوه قضاییه و گلایه از کارشناسی در امور دولت، خصوصا در بعد اقتصادی، پاسخ هیأت رییسه مجلس به این نامه، واکنشهای قوه قضاییه، مجمع تشخیص مصحلت به این طرز برقراری ارتباط و مصاحبههای جسته و گریخته مسئولان علیه یکدیگر، از جمله مسایلی است که به تغلیظ این فضا انجامیدهاند.
ولی در این میان، سوای کارکردهای داخلی چنین نگرشی، غفلتی که شکل گرفته، با نگاه به تأثیر فرامرزی این گلایهها، عملها و عکسالعملها آشکار میشود. بیتردید کسانیکه در خارج از ایران به فکر ضربهزدن و تضعیف حاکمیت ملی کشور هستند، از فرصتهایی اینچنین با نهایت چربدستی استفاده میکنند تا به خواستههای خود دست پیدا کنند.
تأثیرات رسانهای مسائل اختلافبرانگیز
در روزهای اخیر، رسانههای بیگانه، جلوتر و به تعبیری آشکارتر از بخش دیپلماسی پنهان کشورهای خارجی، به تحلیل و رصد این اختلافات مشغول شدند تا زیر لوای تحلیل رسانهای، گرای لازم برای اقدامات دیپلماتیک در آینده را به دولتهای بیگانه بدهند. در صدر این رسانهها بخش فارسی بنگاه سخنپراکنی BBC، وابسته به وزارت امور خارجه بریتانیاست که در تحلیلها، گزارشها و مطالب متعدد، بارها به نوع ارتباط جدید شکل گرفته بین قوای سهگانه ایران و مقام معظم رهبری، پرداخته است.
تحلیلگران رسانهای این بنگاه، با ایجاد صفحهای ویژه، عملکرد دولت و قوای دیگر را زیر ذرهبین خود گذاشتند و بارها از واکنشهای مرسوم میان مواضع اتخاذی قوا، بهعنوان «چالشهای جدید» نام بردهاند. در یکی از تحلیلهای این رسانه وابسته به دولت انگلستان، تحلیلگر با اشاره به نامه اخیر محمود احمدینژاد به مجلس و پاسخ چهار نماینده شاخص به این نامه، آمده است: «بهنظر میرسد چالش جدید دولت و مجلس، بیش از آنکه بر سر صندوق ذخیره ارزی و یا به تعبیر دولت، صندوق توسعه ملی و تعیین رییس بانک مرکزی باشد، روی انتخابات سال آینده مجلس متمرکز شده و طرفین سعی دارند، پیش از رسیدن به موعد تبلیغات آشکار، ارزیابی دقیقی از فضای رقابت سال آینده بهدست بیاورند.»
همین رسانه در صفحههایی که برای تحلیل شرایط داخلی ایران باز کرده، مینویسد: «اکنون در داخل ایران، این اتهام به محمود احمدینژاد وارد شده که پیش از (مقام معظم) رهبر(ی) ایران سعی دارد حدود و اختیارات قوا را بهنفع دولت تغییر دهد. حمله به اختیارات مجلس، با عنوان «مجلس دیگر در رأس امور نیست»، از جمله این اقدامات است که با پاسخ شدیداللحن نمایندگان و رییس قوه مقننه همراه بوده است.»
رادیو فردا، ارگان رسمی منتسب به وزارت امور خارجه آمریکا نیز در یکی از تحلیلهایی که از زبان یک کارشناس ایرانی آورده، میگوید: «استیضاح حمید بهبهانی و عدم حضور وزیر راه و رییسجمهوری در جلسه استیضاح، به روشنی نشان میدهد اختلافات بین مجلس و دولت، بیش از اختلاف بر سر راهکارهای مدیریتی، برای حل مشکلات جامعه ایران است. احمدینژاد پس از رأی عدم اعتماد مجلس به وزیر پیشکسوت خود، این استیضاح را «غیرقانونی» خواند و سعی کرد به مجلس نشان دهد دولت خود را برای دور جدید حمله به مجلس آماده میکند. حملهای که به گمان بسیاری از کارشناسان، با طرح پرونده فساد مالی منسوب به (بخشی از بدنه دولت)، دامنههای آن تا قوه قضاییه نیز گسترده خواهد شد.»
رادیو زمانه، وابسته به دولت هلند نیز بهعنوان یکی از رسانههای معاند اقماری، بخشی از اخبار سیاسی خود را به پوشش مسایل مربوط به اختلاف بین قوا اختصاص داده، از جمله در گزارشی که سایت این رادیو، از تعاملات دولت با مجمع تشخیص مصلحت نظام منتشر کرده، نویسنده این سایت مینویسد: «مجمع تشخیص مصلحت در روزهای اخیر با تذکر گوشهای از اختیارات قانونی خود به رییس دولت، نشان میدهد حاضر به مصالحه بر سر حوزه اقتدار خود نیست و علیاکبر هاشمی رفسنجانی هنوز اصلیترین رقیب محمود احمدینژاد در سیاست ایران بهشمار میرود.»
این رسانه با تحلیلی موضعگیرانه، اینطور نتیجهگیری کرده که: «انتخابات سال آینده مجلس (شورای اسلامی) ایران فرصت دوبارهای بهطرفداران احمدینژاد است تا با انتقاد از مواضع هاشمی، به کرسیهای پارلمان راه پیدا کنند، ولی از آنسو، با تجربه مدیریت چند سالهای که دولتهای نهم و دهم پشت سر گذاشتهاند و اعتراضات پس از انتخابات سال گذشته، مخالفان قدرتمند دولت در مجمع (تشخیص مصلحت) و مجلس، بهخوبی خواهند توانست از نقاط ضعف حریف استفاده کنند و از ورود نمایندگان حامی دولت به نهاد قانونگذاری جلوگیری نمایند.»
بهنظر میرسد این طرز نگاه در رسانههایی که رسما به دولتهای متخاصم ایران وابستهاند، شکل گرفته که در رویکرد جدید حل اختلافات دولت، مجلس و قوه قضاییه، فرصت برای استفاده از فضای غیرشفاف و بعضا احساسی بهوجود آمده به اندازهای مهیاست که میتوان از هماکنون برای فردا، دانه پاشید و در فرصت مناسب، که به اعتقاد آنها، مقطع انتخابات حساس سال آینده است، ثمرات این دانهریزی را جمعآوری کرد.
تأثیرات سیاسی اختلافات
گلایههای اخیر مسئولان ارشد مملکت، در نحوه بیان سیاستمداران و تصمیمسازان رسمی کشورهای دیگر نیز به وضوح آشکار است. هرچند آنها سعی میکنند مقاصد خود را در پس پردهای از بیان دیپلماتیک، توام با احتیاط و با استفاده از کلمات چند پهلو مخفی کنند، ولی به خوبی پیداست رصد گلایههای درون حاکمیتی این روزهای ایران، فصل مهمی از رایزنیهای آنها را در نحوه برقراری رابطه با ایران در آینده مشخص میکند.
نمونه بارز این بیانهای دیپلماتیک، واکنش وزارت امور خارجه ایالات متحده، بهنحوه برکناری وزیر خارجه ایران و بعد از آن، موضعگیریهای جمهوری اسلامی در برابر قیام سرزمینهای عربی بود.
کنار گذاشتن متکی از رأس دستگاه سیاستگذاری امور خارجه ایران، موجب شد تا هیلاری کلینتون و اتحادیه اروپا، در اظهارنظرهایی این موضوع را به چالش در درون حاکمیت ایران تعبیر کنند و هرچند آنها سعی داشتند با حداقل کلمات، بیشترین تأثیر را بر کشورهای حوزه نفوذ خود داشته باشند، ولی بهخوبی این مسأله را روشن میکند که در پس پردههای سیاستگذاری این کشورها، تحلیلهای عمیقتر از آنچه در پشت تریبونهای رسمی اظهار میکنند، وجود دارد. تحلیلهایی که مبنای آنها بر ادامه خط اختلافافکنی بین مسئولان ارشد نظام و رؤسای قوا استوار شده و تأثیر غیرمستقیمی بر روابط ایران با جهان خارج از مرزهای خود خواهد گذاشت.
در یکی از تازهترین واکنشها، حکومت از نفس افتادهای مانند دیکتاتوری مبارک، برای خالی نماندن عریضه، در جواب جمهوری اسلامی که بارها از تریبونهای رسمی، موضع حمایتی خود از مردم مصر را اعلام کرده بود، با اعلام اختلاف در درون حاکمیت سیاسی کشور، اتفاقات سال گذشته را مستمسکی قرار داد تا زیربنای حمایت جمهوری اسلامی از آزادیخواهی در جهان عرب را زیر سئوال ببرد. هرچند این طرز نگاه و تحلیل، ناشی از عمق استیصال و درماندگی رژیمی است که آخرین روزهای ماندن خود در سرزمین فراعنه را به چشم میبیند، ولی نشان میدهد دشمنان دور و نزدیک، با دقت تمام اوضاع داخلی و تعاملات قوا در جمهوری اسلامی را زیر ذرهبین دارند و در این راه، البته از واکنشهای برخی چهرههای داخلی نیز حمایت میکنند.
این دولتها با استفاده از کوچکترین خلاء قانونی و مدیریتی در بین حاکمان سیاسی و مدیران ارشد کشور سعی دارند با دنبال کردن خط اختلافافکنی، از کوچکترین روزنهها نفوذ خود را در داخل ایران گسترش داده و با تحت تأثیر قرار دادن افکار داخلی ایران و تحریک ذهن حاکمان سیاسی کشور، از کاه اختلاف سلیقه، کوه چالش و جنگ قدرت را بسازند.
اینجاست که «بصیرت» ولایی مدیران، تنها راه گریز از افتادن به دامهای شیطانهای فرامرزی است. یعنی درست چیزی که رهبر معظم انقلاب، بارها بر آن تأکید کردهاند و از خواص، خواستهاند تا با بصیرت انقلابی و اسلامی، اوضاع را تحلیل و شرایط را برای رشد بیشتر کشور مهیا کنند
Sorry. No data so far.