نگارش این یادداشت برای نگارنده ناگوار است و اگر بیانیهای که پرداختن به آن موضوع این وجیزه است با سوءاستفاده دشمنان جمهوری اسلامی ایران روبرو نمیشد و ذوق زدگی سینههای آکنده از کینههای کور نسبت به اسلام و انقلاب و امام راحلمان «ره» را به دنبال نداشت، قلم به نیام کشیدن بایستهتر بود و عبور از کنار آن شایستهتر مینمود، اما…
اخیرا حضرت آیت الله موسوی اردبیلی با صدور بیانیهای از برخی رفتارها که به گفته ایشان «خلاف شرع، قانون، اخلاق و کرامت انسانی است» و این روزها «به نام دفاع از اسلام و حکومت اسلامی» انجام میپذیرد، ابراز نگرانی کردهاند و تاسف خوردهاند که این رفتارها، «روح عدالت طلبی، حق جویی و آزادی خواهی در هر نظام مبتنی بر تعالیم اسلامی را تهدید میکند.» حضرت آیت الله موسوی اردبیلی اگر چه در این بیانیه سعی بر کلی گویی داشتهاند ولی اشارات تلویحی بیانیه که «ابلغ من التصریح»! است نشان میدهد که متاسفانه اعتراض ایشان به واکنش منطقی و مشترکی است که مسئولان نظام و تودههای چند ده میلیونی مردم علیه وطن فروشی آشکار و خیانت و جنایت سران داخلی فتنه از خود نشان دادهاند. آیت الله موسوی اردبیلی در ادامه بیانیه خود، باز هم بدون اشاره به اصل ماجرا آوردهاند: «براساس هیچ یک از ضوابط شرعی، توهین و افترا به هیچ فرد و گروهی حتی در صورت اثبات جرم وی در محکمه عادله، جایز نمیباشد، حال آنکه در شرایط امروز کشور، ناظر و شاهد تبدیل آن به روندی عادی و فراگیر هستیم» و افزودهاند ادامه این روند «چه بسا که موجب سخط الهی و نزول بلا گردد.» و آوردهاند؛ «امید است که مسئولان محترم و آحاد ملت شریف ایران با یادآوری ارزشهای گرانقدر اسلامی و با سرلوحه قرار دادن اجرای عدالت همراه با رافت و رحمت و التزام به قانون و توجه به حقوق شرعی و قانونی افراد، جهت رفع کدورتها بکوشند و دوستان قدیم از در آشتی در آیند و سوابق مجاهدتها و نیک خواهیها از یاد نرود و عرصه کشور جولانگاه فرصت طلبان داخلی و خارجی نگردد.»
و اما، درباره بیانیه یاد شده گفتنیهایی است که با پوزش پیشاپیش از حضرت آیت الله موسوی اردبیلی، به برخی از آنها اشاره میکنیم؛
۱- سفارش و توصیههای کلی درباره اخلاق اسلامی نظیر «رعایت ضوابط شرعی»، «اجتناب از توهین و افتراء»، «حفظ کرامت انسانی» و امثال آنکه در بیانیه آمده است از سوی عالمان دینی پسندیده و ضروری است ولی جای آن در «بیانیه» نیست! و از قضا، حضرت آیت الله نیز به این نکته توجه داشته و تأکید کردهاند که «برخی از رفتارهای این روزها» در نادیده گرفتن توصیههای اخلاقی یاد شده، باعث نگرانی و تأسف ایشان شده است ولی توضیح ندادهاند که «ضمیر» سفارش حضرتشان کجاست و چه کسانی سفارشهای اخلاقی و اسلامی مورد اشاره را نادیده گرفتهاند؟! بدیهی است که سطرسطر بیانیه نشان میدهد که نگرانی و تأسف آقای موسوی اردبیلی از واکنش مردم و مسئولان نسبت به خیانت و جنایت سران وطن فروش و ضدانقلاب فتنه است و بیانیه در حمایت از آنها نوشته شده است ولی چرا این نکته با صراحت در بیانیه مطرح نشده است؟ شاید- تأکید میشود شاید- از آن روی که وابستگی سران فتنه به مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس و کینه توزی آنان علیه اسلام و انقلاب و امام (ره) به اندازهای آشکار است که حضرت آیت الله موسوی اردبیلی به عنوان یکی از شخصیتهای انقلابی ترجیح دادهاند به صراحت نامی از آنها به میان نیاورند! که در این صورت احتمال دیگری در میان است و آن، اینکه برخی نزدیکان از اعتماد حضرت آیت الله سوء استفاده کرده و به نام آن بزرگوار بیانیه داده باشند! چرا که آیت الله موسوی اردبیلی تمامی عمر شریف خویش را در دفاع از اسلام و انقلاب و امام (ره) و نظام اسلامی صرف کردهاند و حمایت از دشمنان تابلودار امام (ره) و انقلاب و ستون پنجم رسوای دشمنان بیرونی با هیچ تفسیر و توجیهی نمیتواند به ساحت ایشان راه داشته باشد.
۲- بر فرض که بیانیه از سوی آیت الله موسوی اردبیلی صادر شده باشد، پای این پرسش به میان کشیده میشود که اگر حضرت آیت الله نگران رعایت اخلاق اسلامی و ضرورت پرهیز از توهین و افتراء هستند- که هستند و باید باشند- اولاً؛ کدام بخش از حرکت تودههای میلیونی مردم و اقدام مسئولان درباره سران وطن فروش فتنه را بیرون از «اخلاق اسلامی و ضوابط شرعی» میدانند؟! و چرا در این باره توضیحی نداده و به کلی گویی بسنده کردهاند؟ مگر لازمه امر به معروف، نشان دادن «معروف» و شرط نهی از منکر، اشاره به «منکر» نیست؟ بنابراین اگر معروفی نادیده گرفته شده و منکری صورت پذیرفته از یک عالم برجسته دینی انتظار آن است که به این «معروف»های ترک شده و «منکر»های انجام گرفته، اشاره بفرمایند که نفرمودهاند!
و ثانیاً؛ این سؤال در میان است که آیا حضرت آیت الله طی ۱۸ ماه گذشته از سوی سران و عوامل فتنه هیچ منکری مشاهده نفرمودهاند که نیاز به نهی از منکر باشد و یا ترک هیچ معروفی را شاهد نبودهاند که وظیفه امر به معروف را برعهده ایشان بگذارد؟ و چرا طی ۱۸ ماه گذشته در مقابل آنهمه جنایت و خیانت و کینه توزی سران فتنه نسبت به اسلام و انقلاب و امام (ره) و رهبری و مردم سکوت فرمودهاند؟!
آیا سران فتنه ۸۸ و عوامل میدانی آنها، به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین (ع) اهانت نکردند؟ وجود مبارک حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء را انکار نکردند؟ روز قدس به نفع اسرائیل شعار ندادند؟ روز ۳۱ آبان به حمایت از آمریکا عربده نکشیدند؟ به ساحت ملکوتی امام راحل (ره) اهانت نکردند؟ و تصویر مبارک ایشان را پاره پاره و لگدمال نکردند؟ آشکارا از فرمول دیکته شده مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران پیروی نکردند؟ آیا با منافقین، بهاییها، سلطنت طلبها، گروهکهای کومله، دموکرات، پژاک، عبدالمالک ریگی دست به ائتلاف آشکار و بیپرده نزدند؟! فلان خانم چادری را به جرم اینکه چادر بر سر دارد و حامی اسلام و انقلاب است، با اسلحه سرد و گرم مورد حمله قرار ندادند و پیکرش را با قمه و قداره و در حالی که شعار مرگ بر… سر داده بودند، از هم ندریدند؟ فریاد مرگ بر بسیجی! سر ندادند؟ مسجد را به آتش نکشیدند؟ فلان بسیجی موتورسوار را با قمه تکه پاره نکردند؟ فلان مرد دارای محاسن را وادار به سر دادن شعار مرگ بر… نکردند؟ و هنگامی که از این شعار خودداری کرد، آیا او را در مقابل چشمان نگران و اشکبار همسر و فرزند خردسالش به قتل نرساندند؟ آیا نتانیاهو با افتخار! و آشکارا از فتنه گران به عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد نکرد؟ آیا اوباما، حمایت مالی و سیاسی از آشوبگران را یک هدف استراتژیک برای مقابله با ایران اسلامی معرفی نکرد؟ جرج بوش آنها را پیاده نظام آمریکا در ایران معرفی نمیکرد؟ آیا تمامی دشمنان اسلام و انقلاب و امام و ایران در حمایت آشکار از سران فتنه به میدان نیامدند؟ و همین سه هفته قبل با اعلام نیاز صریح مقامات آمریکایی و اسرائیلی برای تحت الشعاع قرار دادن انقلابهای اسلامی مردم مصر و تونس و یمن و اردن فراخوان آشوب ندادند و آیا چند صدنفری که به میدان آمده بودند مطابق پیش بینی- بخوانید دستورالعمل- قبلی «جو بایدن» معاون رئیس جمهور آمریکا و نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، به جای شعار علیه آمریکا و اسرائیل و انگلیس، بار دیگر و برای چندمین بار به دفاع از این جرثومههای فساد و تباهی برنخاستند؟!
حضرت آیت الله! اجازه بدهید با عرض پوزش از جنابعالی بپرسیم که آیا دفاع از ساحت مقدس امام حسین (ع)، امام زمان (عج)، امام راحل (ره)، اسلام، انقلاب وظیفه شرعی شما نبود؟ اگر بود- که بوده و هست- بفرمائید که چرا در مقابل اینهمه زشتی و پلشتی و اسلام ستیزی و اهانت به ائمه اطهار علیهم السلام و… احساس وظیفه نفرموده و سکوت اختیار کردید و اکنون که با تدبیر -البته ناتمام مسئولان نظام- فقط رابطه سران فتنه با سرویسهای اطلاعاتی بیگانه قطع شده است، سکوت ۸۱ ماهه و غیرقابل توجیه خود را شکسته و به حمایت از فتنه گران بیانیه صادر فرمودهاید؟! معلوم است که خدای نخواسته و نستجیربالله موسوی و کروبی و خاتمی را از امام حسین (ع) و امام زمان (عج) و امام راحل (ره) و اسلام برتر نمیدانید، بنابراین چرا کمترین مجازات این ستون پنجمهای اسرائیل و آمریکا آنهم در حد قطع تماس آنان با بیگانگان را برنمی تابید ولی از کنار اهانت به ساحت مقدس اباعبدالله و امام زمان علیهماالسلام و صدها خیانت و جنایت نسبت به اسلام و مسلمین، با سکوت طولانی و ۸۱ ماهه عبور میفرمائید! این موارد که به عنوان مشتی از خروارها به آن اشاره شد، «تحلیل» نیست که در صحت آن تردید داشته باشید، همه این نمونهها، واقعیات مستند، مضبوط و غیرقابل انکار است که هیچیک از سران فتنه نیز آن را نفی نمیکنند، یعنی به دلیل ماموریتی که برعهده آنهاست، اجازه نفی و انکار آن را ندارند و اساساً به همین منظور ماموریت یافتهاند.
۳- حضرت آیت الله موسوی اردبیلی در بیانیه خود نصیحت فرمودهاند که «دوستان قدیم از در آشتی درآیند و سوابق مجاهدتها و نیک خواهیها از یاد نرود» این سخن در کلیت خود، آموزهای اخلاقی و اسلامی است و «رفع کدورت» در میان دوستان، توصیهای کارساز و خدا پسندانه است. اما، اگر این به قول ایشان «دوستان قدیم» اکنون به دشمن قسم خورده اسلام و انقلاب تبدیل شده باشند چه؟! مگر کدورت مردم مسلمان با سران و عوامل فتنه از نوع کدورتهای شخصی است که رفع آن توصیه شده باشد؟ مگر طلحه و زبیر، قبل از آنکه علیه حاکمیت اسلام خروج کرده و دست به خیانت بزنند، دوست حضرت امیر علیه السلام نبودند؟ مگر شمر با حضرت ابوالفضل علیه السلام قوم و خویش نبود؟ مگر ابولهب عموی پیامبر اعظم (ص) نبود؟! و… و مگر خداوند تبارک و تعالی در وصف مومنان نمیفرماید که بر کافران سختگیرند و با یکدیگر مهربان و از این گذشته، مگر نظام اسلامی در اوج رحمت و رأفت با سران فتنه برخورد نکرد و در مقابل آنها نه فقط کمترین بازگشتی نداشتند بلکه بر دنباله روی آشکار خود از دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب ادامه دادند.
۴- در بیانیه انذار دادهاند که اگر به سفارشهای اخلاقی و اسلامی مورد اشاره عمل نشود، «چه بسا که موجب سخط الهی و نزول بلا گردد» که این نکته نیز در تمامیت خود توصیه حکیمانهای است و بیتوجهی به دستورات و آموزههای الهی میتواند به نزول بلا منجر شود. ولی در موضوع مورد بحث، صبر و تحمل و نجابت مردم با درایت و نگاه عطوف و مهربان رهبر انقلاب درهم آمیخت و خدای سبحان در پی اینهمه صبر و نجابت امت و امام امت، همان «بلا» که حضرت آیت الله موسوی اردبیلی نسبت به آن «انذار» و «هشدار» دادهاند را نازل فرمودند. اما نه بر ملت ایران، بلکه بر دشمنان تابلودار آنها یعنی آمریکا، اسرائیل، انگلیس، دیکتاتورهای منطقه از مبارک و علی عبدالله صالح و بن علی و ملک حسن اردنی گرفته تا ملک عبدالله سعودی که در صف انتظار است و طرفه آنکه تمامی این قدرتهای استکباری و دیکتاتورهای دست نشانده آنها در منطقه، حامیان آشکار مالی، سیاسی، تدارکاتی و اطلاعاتی سران و عوامل فتنه ۸۸ بودهاند.
۵- در خاتمه؛ بار دیگر از ساحت قابل احترام حضرت آیت الله موسوی اردبیلی به خاطر جسارت احتمالی پوزش میخواهیم و باز هم بر این باوریم که بیانیه یاد شده با شخصیت انقلابی و شناخته شده ایشان همخوانی ندارد و احتمال سوءاستفاده از اعتماد حضرت ایشان را منتفی نمیدانیم.
Sorry. No data so far.