پنج‌شنبه 08 آوریل 10 | 10:45

پاسخ سردبیری الف به مدیر بخش فارسی صدای آمریکا

لحن آقای بلیدا سرشار از غرور و تکبر است. ایشان بدون اینکه به سوالات مطرح شده در نامه 6 سردبیر ایرانی از همکاران آمریکایی خود پاسخ دهد، سردبیران ایرانی را متهم می‌کند به پیشنهاد مقامات دولت این نامه را نوشته‌اند و بعد از سردبیران ایرانی سه سوال مطرح می‌کند و خودش از طرف آنها به سوالاتش جواب می‌دهد!


نامه سردبیر الف به سردبیر صدای آمریکاچندی پیش سردبیران سایت‌های خبری ایران (الف، تابناک، جهان، خبرآنلاین، فردا و همشهری آنلاین) در نامه‌ای به سردبیران آمریکایی (یو.اس.ای تودی، واشینگتن پست، نیویورک تایمز، اینترنشنال هرالد تریبیون، وال استریت ژورنال، نیوزویک، لس آجلس تایمز، سانفرانسیکو کرونیکل، بوستون گلوب، تایم، فاکس نیوز، پی.بی.اس، گاردین، ایندیپندنت، تایمز، دیلی تلگراف، آبزرور، دیلی اکسپرس، فایننشال تایمز، دیلی میرور، اکونومیست) نامه‌ای نوشتند و از آنها درباره عدم انجام وظیفه‌ی حرفه‌اش شان در قبال مسائل ایران پاسخ خواستند. در این نامه به عدم توجه به توده‌های مردم و صرفاً تهیه‌ی گزارش از بخش اندکی از جامعه‌ی ایرانی اشاره شد. همچنین از آنها خواسته شد که پاسخ دهند که سند آنها درباره‌ی آنچه کشتند و سوزاندن جنازه‌ی ترانه موسوی چه بوده است. از طرف دیگر تحریک به انجام عملیات خرابکارانه و آموزش تخریب در رسانه‌های غربی به شدت تقبیح شده بود.

اما الکس بلیدا در پاسخ به این نامه بدون پاسخ به آنچه سردبیران ایرانی پرسیده بودند، از آنها خواست که کاری به رسانه‌های غربی نداشته باشند و سئوال‌هایی درباره آزادی بیان در ایران پرسید.

سردبیر الف به این نامه پاسخ داده است:

در روزهای پایانی سال گذشته نوشته‌ای به قلم آلکس بلیدا، مدیر شبکه خبری فارسی صدای آمریکا در پاسخ به «نامه سردبیران 6 سایت خبری ایران خطاب به سردبیران سایت‌های خبری آمریکایی» در اینترنت منتشر شد. درباره نوشته مدیر شبکه فارسی صدای آمریکا، تذکر چند نکته ضروری است:

1 – نام سردبیر صدای آمریکا در فهرست گیرندگان نامه سردبیر 6 سایت خبری ایرانی آورده نشد چرا که صدای آمریکا به عنوان «رسانه رسمی دولت ایالات متحده» است، کشوری که در 60 سال گذشته تجاوزات و ظلم‌های متعددی در حق ایران مرتکب شده، دولت محمد مصدق را با کودتا سرنگون کرده، از رژیم شاه در سرکوبی نهضت اسلامی مردم ایران حمایت کرده، به صدام در تجاوز و جنایت علیه ملت ایران کمک کرده، مستقیما به خاک و منافع ملی ایران تجاوز کرده و با تحریم‌های ظالمانه، بر کشور و هموطنان ما فشار آورده و می‌آورد. به دلیل این پرونده سیاه دولت آمریکا، سردبیران سایت‌های خبری ایران سردبیر صدای آمریکا را در حدی ندیدند که مخاطب نامه‌شان باشد به ویژه آنکه صدای آمریکا، تروریست جنایتکار، ریگی را قهرمان ملی ایران معرفی و در جریان آشوبهای سال گذشته، از آشوبگران و قانون‌شکنان حمایت می‌کرد.

2 – لحن آقای بلیدا سرشار از غرور و تکبر است. ایشان بدون اینکه به سوالات مطرح شده در نامه 6 سردبیر ایرانی از همکاران آمریکایی خود پاسخ دهد، سردبیران ایرانی را متهم می‌کند به پیشنهاد مقامات دولت این نامه را نوشته‌اند و بعد از سردبیران ایرانی سه سوال مطرح می‌کند و خودش از طرف آنها به سوالاتش جواب می‌دهد!

این همه تکبر، هر ایرانی را به این فکر می‌اندازد که چرا طی 30 سال گذشته همه تلاشها برای بهبود روابط ایران و آمریکا نافرجام مانده است. اگر قرار باشد طرف آمریکایی از موضع تکبر و تحقیر طرف مقابل، با ایران وارد مذاکره و رابطه شود ، طبیعی است که هیچ ایرانی با غیرتی تن به این رابطه نمی‌دهد. به آقای بلیدا و روسایش حق می دهیم که نتوانند «غرور ملی ایرانی» را که به ما اجازه نمی‌دهد تکبر آمریکایی ها را تحمل کنیم، درک کنند. بالاخره ایشان در کشوری زندگی می‌کند که حداکثر 400 سال تمدن دارد و درک احساسات ملتی با هزاران سال تمدن برای ایشان دشوار و شاید غیرممکن است.

3 – آقای بلیدا نوشته است: «جالب است که هیچ یک از این سایتها توسط مقامهای ایرانی بسته نشده است … به سادگی می‌توان تصور کرد مقامهای دولت ایران سردبیران را احضار کرده و به آنها پیشنهاد کرده باشد که به نفع آنهاست چنین نامه ای خطاب به رسانه‌های غربی بنویسند… ».

محض اطلاع مدیر شبکه خبری فارسی صدای آمریکا یادآوری می‌کنیم:

اولا از شش سایت ارسال کننده نامه یادشده، سایتهای تابناک و الف سابقه تعطیلی توسط دستگاه‌های حکومتی را دارند.

ثانیا نامه یاد شده به ابتکار شخصی و قلم سردبیر الف نوشته و سردبیران 5 سایت دیگر آنرا امضا و تایید کرده‌اند.

ثالثا روابط پایگاه تحلیلی خبری الف با دولت ایران در هفته‌های اخیر در موضوع سیاستهای اقتصادی و مفاسد اقتصادی دانه درشت‌ها چنان تیره شده است که اگر مقامات دولت ایران می‌توانستند، در تعطیل کردن الف درنگ نمی‌کردند، همچنانکه حداقل دوبار به این کار اقدام کرده اند، اما «قانون» دست آنها را بسته است.

ما افتخار می‌کنیم که در «چارچوب قانون»، سیاست‌های دولت را زیر سوال ببریم و درباره مفاسد اقتصادی دانه درشت ها در صریح‌ترین لحن ممکن تذکر دهیم.

ما افتخار می‌کنیم که بر اثر پیگیری رسانه‌ای ما و همکارانمان در سال 1387 وزیر کشور (قدرتمندترین عضو کابینه بعد از رییس جمهور و معاون اول) به استیضاح کشیده و عزل شد.

ما افتخار می‌کنیم که برای اعتلای کشورمان از هیچ انتقادی از دستگاه های حکومتی «در چارچوب قانون» دریغ نداریم.

4 – آقای الکس بلیدا با یادآوری تعطیلی برخی رسانه‌ها در ایران نوشته‌اند: «بسیاری از ژورنالیست‌های ایرانی ترجیح داده‌اند کشورشان را ترک کنند. من آنها رامی‌ستایم که برای باقی ماندن بر اصول حرفه‌ای شان به این فداکاری دست زده‌اند».

محض اطلاع مدیر بخش فارسی صدای آمریکا یادآوری می‌شود: «ایرانی واقعی» حتی اگر از هموطنش ظلم و بی‌عدالتی ببیند، از خارجی علیه هموطن اش کمک نمی‌گیرد. آن هم از دشمن دیرینه و جنایتکار ملت ایران. فراموش نمی‌کنیم دستهای دولت آمریکا و روسای آقای بلیدا به خون 290 نفر از مسافران ایرباس در خلیج فارس و هزاران تن دیگر به طور غیرمستقیم توسط ارتش صدام آلوده است. روزنامه نگارانی که به این دشمن جنایتکار پناه برده‌اند و به او کمک می‌کنند، «خون و غیرت ایرانی» در رگهایشان جریان ندارد.

5 – آقای بلیدا بدون اینکه جواب سوال‌های 6 سردبیر ایرانی را بدهند، سه سوال از ما پرسیده‌اند و خودشان از طرف ما جوابهای آنرا داده‌اند.

محض اطلاع مخاطبان نوشته ایشان جواب واقعی نویسنده نامه به سوالات ایشان چنین است.

سوال یک – آیا رسانه‌های داخلی ایران آزاد و قادرند گزارش‌های عینی، دقیق و جامع درباره رویدادهای کشور منتشر کنند؟

پاسخ سردبیر الف: بستگی به توان حرفه‌ای و امکاناتشان دارد. در بسیاری از موارد و در چارچوب قانون، بله.

سوال دو – آیا ژورنالیست‌های غربی اجازه دارند بعد از حضور در ایران آزادانه و بدون محدودیت حرکت کنند؟

پاسخ سردبیر الف: اگر قانون شکنی نکنند، پاسخ مثبت است. البته سوابق متعددی از قانون‌شکنی خبرنگاران و فعالیت جاسوسان غربی در پوشش خبرنگار در ایران وجود دارد که این سوابق، طبعا حکومت ایران را نسبت به حضور خبرنگاران غربی درایران به شدت بدبین کرده است.

سوال سه– آیا مقامهای ایرانی به شهروندان اجازه همکاری با رسانه‌های غربی یا اجازه دسترسی به منابع خبری و تصویری غربی می‌دهند؟

پاسخ سردبیر الف: قسمت اول سوال :در چارچوب قانون، بلی. کارکنان و تصویربرداران برخی خبرگزاری‌ها و شبکه‌های تلویزیونی غربی در ایران اغلب ایرانی هستند. قسمت دوم سوال هم اگر منابع خبری و تصویری غربی منافاتی با قانون ایران نداشته باشد، دسترسی به آنها آزاد است، همانطور که هزاران سایت خبری غربی در ایران دیده و خوانده می‌شود. البته سوء استفاده برخی رسانه‌های خبری غربی از این آزادی باعث شده حکومت ایران به صداقت برخی از آنها بسیار بدبین شود و دسترسی به آنها را در ایران محدود کند

6 – حال که مدیر شبکه خبری صدای آمریکا از سردبیران سایت‌های ایرانی سوالاتی پرسیده‌اند خوب است خودشان هم به چند سوال پاسخ دهند. البته ما مثل ایشان بی‌نزاکت نیستیم که خودمان از طرف مخاطب، جواب دهیم:

سوال یک – آیا آقای بلیدا و همکارانشان می‌توانند خبری خلاف منافع ملی اسرائیل منتشر کنند؟

سوال دو – روزی که هیات حاکمه آمریکا پیگیری پرونده حملات 11 سپتامبر را به شکلی بی‌نتیجه و ناتمام، مختومه اعلام کرد، کدام روزنامه‌‌نگار آمریکایی به این تصمیم اعتراض کرد؟ نتیجه اعتراض احتمالی چه شد؟ پاسخ دولت آمریکا به افشاگری‌های فیلم 9.11 (ساخته مایکل مور) چه بود؟

سوال سه – آیا هیچ روزنامه‌نگاری در غرب می‌تواند صحت واقعه هلوکاست را زیر سوال ببرد و مستنداتی برای انکار آن ارایه کند؟

سوال چهار – آیا خبرنگاران ایرانی اجازه دارند وارد خاک آمریکا شوند و آزادانه «آنچه واقعیت های جامعه آمریکا می دانند»را به اطلاع مخاطبان خود برسانند؟

سوال پنج – طی تابستان و پاییز گذشته تلویزیون فارسی صدای آمریکا صدها مرتبه تصویر خانمی با نام «ترانه موسوی»را نمایش داد و داستان دستگیری، تجاوز به وی سوزاندن و رها کردن جسدش را تکرار کرد. آیا آقای بلیدا می توانند بگویند «منبع این خبر» صدای آمریکا چه بود؟ آیا صدای آمریکا می‌تواند حتی یک عکس دیگر، یک سند هویتی، نشانی مدرسه ، کار ، منزل، همسایه، همشاگردی،‌ همکار، خانواده، اقوام و… از این شخص ارایه کند؟

سوال شش – چرا صدای آمریکا اخبار آشوبهای تابستان گذشته تهران را بزرگنمایی کرد و بینندگان خود را صریحا یا تلویحا به آتش زدن اموال عمومی و ایجاد ناامنی و قانون شکنی تحریک کرد؟ آیا این کارها فعالیت‌های رسانه‌ای است؟

سوال هفت – چرا شبکه خبری فارسی صدای آمریکا در مصاحبه با عبدالمالک ریگی ، وی را رهبر «جنبش مقاومت ملی ایرانیان» معرفی و علنا تریبون این تروریست جانی شد؟

  1. لاله
    8 آوریل 2010

    دمش گرم خوب جوابي به آن بي تربيت داد

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.