از اول انقلاب یکی از سوالات قطعی گزینش ها حول محور 3 دسته دشمنان حضرت امیر (ع) به روایت شهید مطهری دور می زد. قاسطین و ناکثین و مارقین.یا از معنای این عبارات پرسش می شد و یاا از تربیت آنها و یا …
اما ظاهرا شناختن این گروههای سه گانه در زمانه ما ضروری تر است. شاید در اوایل انقلاب شناخت این گروهها و مصادیق آنها چندان موضوعیت نداشت اما نمی توان تردید کرد که روزگار ما شباهت عجیبی به سومین دهه پس از رحلت نبی اکرم دارد.
هر چند این روزها بسیار از بصیرت سخن گفته می شود اما عموما به دنبال بصیرت پسینی هستند تا بصیرت پیشین. بصیرت پسینی یعنی این که پس از گذشت سالهای سال از دوران سازندگی ، اگر کسی عملکرد آقای هاشمی رفسنجانی و یاران او را به صورت درهم و یک جا و البته لابد با قصد قربت مورد تهاجم قرار دهد نزد بسیاری اهل بصیرت شناخته می شود. همچنین است اگر کسی روز و شب ورد زبانش مجازات سران فتنه باشد آنگاه در جرگه صاحبان بصیرت جای خواهد گرفت. والبته بصیرت پیشینی هم این است که آدم در همان سالهای 69 و 70 متوجه انحراف مسیر دولت وقت از مسیر امام و انقلاب می شد و برای نهی از منکر و اصلاح مسیر نظام و انقلاب فریاد می زد!
بعید است نوجوانی در ایران پیدا شود که اهل توجه به سیاست باشد و از موضع شکست خوردگان انتخابات سال 88 و همراهی خواسته و ناخواسته آنها با اسرائیل و آمریکا بی اطلاع باشد.کسی نیست که مواضع بازی خوردگان پس از انتخابات را فراموش کند مگر آنان که خود را به خواب زده اند.امروز دانستن این مسائل نه بصیرت می خواهد و نه نشانه بصیرت است.معما چو حل گشت آسان شود.
روز گار ما طلحه و زبیر و معاویه خود را شناخته است. حتی فلان زن بانی جمل نیز مصداق امروزی خود را یافته است و دیگر همگان با دیدن عبدالله ابن زبیر در مختارنامه به یاد یک شخص خاص می افتند. اما ظاهرا کسی به دنبال شناخت خوارج زمانه ما نیست. شاید برخی گمان می کنند روز گار ما ، روز گار بی خوارج است. شاید هم گذاشته اند تا مشت خوارج زمانه باز شود و چند سالی بگذرد تا انگاه فریاد لعن و نفرین بر خوارج زمانه بر اساس بصیرت پسینی در فضای رسانه ای و جامعه طنین انداز شود و البته احتمال دیگر هم آن است بصیرت پیشینی وجود ندارد و جامعه و نخبگان آن قدرت شناخت مصادیق امروز ی خوارج را نداشته باشند. شاید هم می شناسند اما جرئت و شهامت ابراز حقیقت را ندارند . و یا هم منفعت طلبی و مصلحت اندیشی راه را بر حقیقت طلبی بسته است.
در هر حال همه می دانند که جنگ اصلی امیر المومنین با معاویه بود و اهالی جمل با تحمیل بار خود بر جامعه اسلامی مانع از حذف جبهه باطل از سوی حق مجسم شدند و التبه خوارج بودند که ارکان هدایت را با شمشیر خود منهدم ساختند.
خوارج جماعتی خوش سابقه، ساده زیست، جهادگر و حتی خوش نیت بودند.اما این همه ماجرا نیست. خوارج گروهی مغرور، خودمحور، ظاهر بین، کوته فکر و لجباز بودند که خود را از علی (ع) مومن تر، انقلابی تر و عدالت خواه تر می دانستند و از همین رو در مقابل قرآن ناطق، کتابی انحرافی را علم کردند.
شناخت خوارج روزگار ما اگر بموقع صورت گیرد این خاصیت را خواهد داشت که جلوی ضربه ها و ضررهای ناشی از جهل و غرور خوارج را خواهد گرفت و حتی موجبات هدایت بسیاری از آنها را فراهم خواهد آورد و صدالبته بصیرت پیشینی در این خصوص بکار خواهد آمد.
Sorry. No data so far.