بروز گذشته خبرگزاریها از سخنان کاترین اشتون در رد نامه سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان خبر دادند که به حق باید آن را فرار به جلو در برابر مواضع تغییرناپذیر و عزتمندانه هستهای ایران دانست.
اشتون گفته است که نامه آقای جلیلی به وی فاقد نکتهای جدید بوده و توجیهگر ادامه مذاکرات نیست. بیبیسی گزارش داده است که آقای جلیلی پیشتر در پاسخ به نامه کاترین اشتون در باره چگونگی ادامه گفتگو بر سر برنامه اتمی ایران، بار دیگر بر بسته پیشنهادی سه سال پیش این کشور تاکید کرده و خطاب به خانم اشتون نوشته بود” از بازگشت شما به گفتگو برای همکاری حول نقاط مشترک استقبال میکنم.”
تاکید مکرر بر اینکه نامه آقای جلیلی فاقد هرگونه پیشنهاد جدیدی است، نشان میدهد که ۱+۵ مطلقا به دنبال گفتگو بر سر نقاط مشترک نیست وگرنه اگر ملاک مذاکره نقاط مشترک باشد، دیگر چه چیز جدیدی باید در نامه دبیر شورای امنیت ملی کشورمان گنجانده شود؟
وزارت امور خارجه آمریکا نیز در عین حال اعلام کرده است که اگر “دلیلی” نیست، پس اصلا نباید ملاقاتی بین ایران و ۱+۵ برگزار شود.
در چنین شرایطی، فرار به جلوی اشتون و دستگاه دیپلماسی غرب را باید از چند زاویه مورد بررسی قرار داد:
اول اینکه اشتون با این فرار به جلو ثابت کرده است که ۱+۵ به دنبال مذاکره با ایران نیست، بلکه میخواهد ایران را وادار به تسلیم کند، امری که ملت ایران محال بودن آن را ثابت کرده است. دار و دسته اشتون به دنبال مذاکره نبوده و نیستند، تنها میخواهند از طریق این مذاکرات به تعلیق فعالیت هستهای ایران دست یابند؛
دوم اینکه، اشتون نمیتوانست در شرایطی با ایران مذاکره کند که موج بیداری اسلامی در خاورمیانه و شمال آفریقا، برتری واضحی به مواضع کشورمان بخشیده است. با این حساب عملا با نفی مذاکره بر حول نقاط مشترک، از مذاکره با کشوری سرباز زد که انقلاب اسلامی آن در سال ۵۷، اکنون به الگوی انقلابهای مردمی منطقه تبدیل شده است. البته نمیتوان اشتون را سرزنش کرد، چون کسی که همواره در مذاکره با ایران شکست خورده است، حق دارد از ایرانی که این بار قویتر نیز ظاهر خواهد شد، در هراس باشد؛
سوم اینکه، جمهوری اسلامی ایران بار دیگر حسن نیت خود را ثابت کرد و طرف مقابل را فراخواند تا از طریق گفتگو، تعامل را جانشین چالش کند. در مقابل این حسن نیت، کشورمان بار دیگر جز سوءنیت چیزی ندید. هرچند شاید در کوتاهمدت رسانهها بتوانند مواضع اشتون را معقول جلوه دهند اما یقینا وجدان جهانیان در درازمدت این اجازه را به آنها نخواهد داد. بنابراین، همین برخورد اشتون نیز ناخواسته در درازمدت برای ایران یک پیرزوی محسوب خواهد شد.
Sorry. No data so far.