مراسم بزرگداشت ششمين سالگرد درگذشت شاعر بسيجي، حاج محمدرضا آقاسي روز پنجشنبه، پنجم خردادماه در بهشت زهرا(س) برگزار ميشود.
در اين مراسم كه بر سر مزار وي در قطعه 25 گلزار شهداي بهشت زهرا(س) برگزار ميشود از شخصيتهاي سياسي و فرهنگي كشور براي شركت در اين مراسم دعوت به عمل آمده است.
محمدرضا آقاسي كه در 24 فروردين سال 1338 در تهران متولد شد، ششمين فرزند خانوادهاي مذهبي و شاعر بود. وي كه به علت اختلاف نظر با معلمان و مسؤولان مراكز آموزشي خود نتوانست ادامه تحصيل دهد، به مدرك سيكل اكتفا كرد و چون در خانوادهاي شاعر و مداح به دنيا آمده بود، به سرودن شعر علاقهمند شد و در اين عرصه به فعاليت پرداخت.
وي درباره چگونگي ترك تحصيل خود چنين ميگويد: «آخرين مدرك تحصيلي من سوم راهنمايي است. دو سال هم در هنرستان تجسمي پسران درس خواندم، اما به قدري با ناظم و استادان آنجا اختلاف نظر داشتم، كه در سن 16 و يا 17 سالگي دو سال مردودم كردند و سپس از آنجا اخراج شدم.»
آقاسي كه در خانوادهاي شعر دوست و شاعرپيشه زندگي ميكرد، بعد از ترك تحصيل در كنار خانواده خود به شاهنامهخواني و حافظخواني پرداخت و توانست در دهه چهارم از زندگي خود و در سالهاي 1368 به بعد، اشعاري را در حوزه مذهب و دفاع مقدس بسرايد، كه در اين حوزه از شعر جريانساز باشد.
وي در گفتگو با سايت اينترنتي «حاج حميد» در اين باره ميگويد:« برادران بزرگترم، به نامهاي محمدحسن و محمدمهدي، در مسائل شعر قبل از من كار ميكردند؛ بنابراين اين تلاشها خواه ناخواه بر من تاثيرگذار بود، البته نبايد تاثيري كه از شاهنامهخواني،حافظخواني و يا تذكرة الاولياء خواني برادرانم و مادرم، كه مداح اهل بيت بود، گذشت، چون صداي شعر هميشه در گوش ما ميپيچيد.»
وي در سالهاي 51 و 52 اولينبار به سرودن شعر پرداخت، بعد از آن با حضور در نشستهاي شعرخواني و ارايه اشعارش به اين انجمنها نام خود را در سرودن اشعار مذهبي مطرح كرد. وي بعد از انقلاب هم در كلاسها و جلاسات شعرخواني حاضر شد و توانست از افرادي چون مهرداد اوستا، موضوعات فراواني را بياموزد.
آقاسي در اينباره چنين ميگويد:« تقريبا سالهاي 51 و 52 بود كه اولين كلمهها را به هم بافتم و به مرور و با همان سن كم و با همان ديدگاههاي آن زمان قبل از انقلاب خودمان، به سر هم كردن كلماتي پرداختم. قبل از انقلاب اسلامي (سالهاي 55 و 56) به بعضي از انجمنهاي ادبي ميرفتم. در ابتدا اشعار شعرا را ميشنيدم، اما در روزهاي بعد نوشتههاي خودم را كه فكر ميكردم، شعر هست، ميخواندم؛ تا به نوعي خودم را محك بزنم. يواش يواش رسيدم به انقلاب و بعد از آن از محضر بعضي از دوستان و اساتيد خوب چون استاد مهرداد اوستا و استاد يوسف ميرشكاك درسها گرفتم.»
اين شاعر و مداح اهل بيت با شروع جنگ تحميلي در جبهههاي جنگ حاضر شد، به طوري كه مدت كوتاهي در شوش دانيال بود، سپس از آنجا به جزيره مجنون، سه راه جفير و شلمچه رفت و به مبارزه پرداخت. وي در اين دوران از سرودن شعر هم غافل نشد به طوري كه اشعاري چون (دلم تنــگ شهيـدان اسـت امشب/ كه همرنگ شهيدان است امشب/ من از خـون شهيـــدان شـرم دارم/ كه خلقي را به خود سرگـرم دارم)
آقاسي همچنين شعري را در وصف مقام معظم رهبري به شرح زير سروده است:
بنگـر رحمــــــــــاء و بينهــم را/ تكـــرار تـب غـــديـر خــــم را/ امروز علي غريب و تنهاست/ آماج هجوم اهرمن هاست/ او كيست؟ گلي زباغ زهرا (س)/ پرورده درد و داغ زهرا (س)/ او نـور دل بسيجيــان اســت/ چون مادر خويش مهربان است/ مستــم ز تبســم نمـــازش/ لبخند چو غنچه، دل نوازش/ چشمانش بوي عشق دارد/ مستي ز سبوي عشق دارد/ چون فاطمه پشتوانه اوست / تا هستم و هست دارمش دوست
محمدرضا آقاسي در سن 46 سالگي، به علت عارضهاي قلبي در بيمارستان تخصصي قلب تهران درگذشت.
Sorry. No data so far.