تریبون مستضعفین -زهرا مرتضوی
ایران در سال 88 و سه روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری، شاهد اتفاقی عجیب بود كه در تاریخ انقلاب اسلامی بیسابقه مینمود. نامهای سرگشاده نوشته شد بیسلام، خطاب به رهبری كه بعدها اسم رمز آشوب نام گرفت. سیاهنمایی از وضع موجود، سخنان خلاف واقع خصوصا خلاف منویات رهبر معظم و دعوت به آشوب خیابانی از جمله ویژگیهای این نامه بود.
جریانات بعد از انتخابات و لشكركشیهای خیابانی و حضور پررنگ نزدیكان آقای هاشمی از جمله یکی از فرزندان ایشان به بهانه خرید ساندویچ و روسری در بین معترضان و خطدهی به آنان و نیز فرار برخی از متهمان پرونده فتنه 88 به لندن، فضای پررنجی را در دل دوستداران نظام و ولایتمداران ایجاد كرد و باعث شد اذهان عمومی این مطالب را به ذهن بسپارد.
شاید بتوان گفت گذشت زمان و به وجود آمدن فتنههای بزرگتر، آدرسهای غلطی را به ذهن مخاطبان مخابره كرد، اما اظهارات اخیر آقای هاشمی رفسنجانی در مراسم بزرگداشت حماسهسازان جامعه پزشکی، بازگشایی این جریان در اذهان بود، البته این بار نه با سیاستمداری زیركانه، بلكه با بیپروایی …
تاخت و تاز بیرحمانه به خدمات دولت، آن هم با ادبیاتی سخیف در حالی رخ میدهد که طرح هدفمند كردن یارانهها با قوت پیش میرود و رهبر معظم انقلاب بارها و بارها خدمات بیشائبه دولت را ارج نهادهاند و دولت را دولت كار نام گذاشتهاند.
كیست كه ریخت و پاش تبلیغاتی آقای هاشمی را در جریان انتخابات سال 84 فراموش كند؟ ساخت فیلم تبلیغاتی با چاشنی بازی با شعور و احساسات جوانان كه سازندگان آن بیقرابت با سازندگان فتنه 88 نبودند و هزینه كردن اموال عمومی چه در سال 84 و چه در سال 88 از جمله مواردی است که به راحتی از اذهان پاک نخواهد شد.
او این بار پا را فراتر نهاده و با ادبیات نصیحتگونه به تضعیف جایگاه رهبری میپردازد و همین امر مستمسك رسانههای بیگانه میشود.
با توجه به سخنان اخیر مقام معظم رهبری مبنی بر بیكار ننشستن دشمن و عزم آنان بر نابودی پایههای اقتصادی كشور و ناامید كردن مردم از نظام و انقلاب، این سؤال مطرح میشود كه آقای هاشمی به چه دلیل با سخنان خود درصدد ناامید كردن مردم است؟ آیا این سخنان مصداق بارز اختلافافكنی در دستگاه مدیریت كشور و نیز برهم زدن رابطه ملت و دولت نیست؟
رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس گفتند:
«گاهى دیده میشود كه مثلاً در مجلس، در یك نطقى، در یك اظهار نظرى، یك حرفى زده میشود. خب، حرف كه زده شد، پرتاب شد دیگر. اگر خداى نكرده حرفى باشد كه كسى را یا جمعى را متهم كند، جبرانش بهآسانى ممكن نیست؛ مردم را ناامید میكند. امروز مسئولین دارند تلاش میكنند، كار میكنند. نگویید فلان ضعف و فلان ضعف وجود دارد. بنده به ضعفها آگاهم. شاید بنده بعضى از ضعفها را هم بدانم كه خیلىهاى دیگر ندانند. با وجود این ضعفها، آن چیزى كه امروز در قوهى مجریه وجود دارد، یك شاكلهى خوب و مطلوب است. در كشور دارد كار انجام میگیرد»
آقای هاشمی تهمتهایی را كه به دولت خدمتگزار زده است چگونه جبران میكند؟ این فرافكنیها برای چیست؟ چگونه است كه اطرافیان ایشان متهم به اهمال در بیتالمال و فساد اقتصادیاند و ایشان دولت خدمتگزار را متهم میكند؟
ایشان كه از نظر مردم مردود فتنه 88 است و از نظر خبرگان صلاحیت ریاست بر خبرگان را ندارد، به چه حقی، به خود اجازه میدهد به عالیترین رتبه نظام نصیحت كند؟ از كدام اعتماد از دست رفته و از كدام تردید سخن میگوید؟ ایشان با چه هدفی از مقاومت مردم! سوریه، در كنار انقلابهای مردمی منطقه كه تداوم بیداری اسلامی است، نام میبرد؟ این همه تناقضات و این همه مخالفت 180 درجهای با رهبری نشانگر چیست؟
ملت ولایتمدار ایران پیرو امامی است كه فرمود: «و ان اعظم الخیانة، خیانة الامة و افظع الغش، غش الائمه؛ بدون تردید مهمترین خیانت، خیانت به ملت و بدترین غشها، غش به رهبر است»1.
آقای هاشمی باید توجه داشته باشد كه این سخنان میتواند مصداق همان گناه نابخشودنی باشد كه رهبر انقلاب فرمودند: «گناه بزرگ و نابخشودنى آن كسانى كه در حركت عظیم انقلابى ملت ایران به پشت سر نگاه كردند، به خود نگاه كردند – به شهوات خود، به قدرتطلبىهاى خود – یادشان رفت كه این ملت براى چه انقلاب كرده است و این حركت معنایش چیست، این است كه پا سست كردند. البته ملت بحمداللَّه از آنها یاد نگرفت و یاد نخواهد گرفت، اما همهمان باید مواظب باشیم. در این حركت عظیم شتابان به سمت جلو، كه خداى متعال هم دارد بشائر پیروزى را پىدرپى در مقابل چشم ما قرار میدهد، باید كسى پا سست نكند.»2
1. نهج البلاغه، نامه 26
2. بیانات مقام معظم رهبری در دانشگاه افسری امام حسین(ع)
اون قسمت قانع کردن امام برای قطع نامه و افتخار و توجیه ایشان بدتر از همه بود.