سعید فرجیانزاده-رییس سازمان بسیج مهندسین
حاج آقا ابوترابی از شخصیتهای کمنظیر در انقلاب اسلامی است. زمانیکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، او بیش از 15 سال در مبارزه شبانهروزی خستگیناپذیر در صف اول مبارزه به مقابله با رژیم طاغوت پرداخته بود. انتظار میرفت که وی همچون بیشتر همرزمان، پست و مقامی را در اختیار بگیرد و کام خویش را پس از آنهمه دوران تلخ و دربهدری، شیرین نماید؛ اما با آغاز دفاع مقدس ناشناخته و بیریا روبهسوی جبههها نهاد تا بندگی خالصانه خود را بیش از پیش، در پیشگاه حقتعالی به نمایش بگذارد او در جبهههای جنوب در شناساییها و عملیاتهای مختلف، نیروهایش را با تدبیر و شجاعت فرماندهی میکرد. 26 آذرماه 59 خبر شهادت حاج آقا منتشر شد و امام (رحمتاللهعلیه) پیام تسلیت صادر فرمودند. بسیاری در فراق او گریستند.
اما تقدیر الهی بر این بود که او پناهگاه اسیران مظلوم و بیپناه شود و همچون پدری مهربان آن بندگان مجاهد و بیتوقع خدا را دلسوزانه و حکیمانه رهبری نماید. او در زندانها و سلولهای وحشتناک، شکنجههای شدیدی را تحمل کرد و چندبار تا پای ستون تیرباران رفت.
او در اسارتگاه همچون طبیبی دوار، به درمان دردهای روحی و روانی اسرا پرداخت و گره از کار آنها باز کرد. وی در شرایط سخت و نفسگیر و پیچیده محیط اسارت، در حفظ جسم و روح اسرا مدبرانه و حکیمانه فعالیت میکرد. مردم عزیز ما ایشان را با ویژگیها و خصوصیات زیر میشناسند:
1- خدامحوری:
او فقط برای خدا و رضایت الهی اقدام میکرد. او حقیقتا بنده صالح خدا بود. گفتن و نگفتن او، عمل کردن و عمل نکردن او فقط برای رضای الهی و ادای تکلیف بود. واقعا دنیا در برابر او بسیار حقیر و ناچیز بود. در آخرین رمضان اسارت در شبهای قدر به تفسیر این فراز از نهجالبلاغه پراخت که امام علی (علیهالسلام)
فرمودند: «برادری داشتم که در نظرم بسیار بزرگ مینمود، چون دنیا در نظرش کوچک بود.» حاج آقا ابوترابی واقعا مصداق توصیف امام علی (علیهالسلام) بود.
2- ارتباط با خدا و معنویت:
او شبانهروز ساعاتی را به سجده در پیشگاه خداوند اختصاص میداد. راز و نیازهای شبانه او در جبهه و اسارتگاه برای همه زبانزد بود. شهید چمران در وصف او میگوید: «ابوترابی عارف شیدایی بود که راز و نیازهای عاشقانهاش با خدای بزرگ در نیمههای شب، دل عشاق را آب میکرد.»
3- ولایتپذیری:
او اگرچه از سطح عالی دروس حوزوی برخوردار بود، اما خود را مقلد امام (رحمتاللهعلیه) میدانست. مسائل جدید محیط اسارت را با شیوههای مختلف از طریق نامههای اسرا از دفتر امام (رحمتاللهعلیه) استفتاء میکرد و بر اساس نظر فقهی ایشان اسرا را هدایت میفرمود. در رحلت آن یگانه دوران همچون صخرهای بر زمین افتاده بود و با صدای بلند بهمدت یک ساعت ناله میکرد و اشک میریخت. بعد از اسارت نیز خود را پیرو و مطیع محض رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی حضرت آیتا… العظمی خامنهای (مدظلهالعالی) میدانست و بهعنوان نماینده معظمله، رسالت سنگین رسیدگی به آزادگان را در کشور بر عهده داشت.
4- پاک بودن:
او بسیار پاک زندگی کرد و هرگز به دنیا دل نبست. وی پیوسته این نکته را به آزادگان یادآوری میکرد که مبادا بر اثر چرب و شیرین دنیا و بر اثر غفلت، رسالت دفاع از نظام اسلامی و ولایت فقیه و ارزشهای انقلاب و دستآوردهای دفاع مقدس را فراموش نمایند.
5- خدمتگزاری:
او در اسارت میفرمود: دارای احساس مسئولیت بودن و انجام وظیفه مناسب در هر شرایط، مریض خدمت بودن، نه فقط مشغول بودن، استفاده از فرصتها بهمنظور کارکردن برای مردم و داشتن روح خدمت مهم است. با این شکل کار نه منتی میگذارد و نه کمکاری میکند و نه سمبلکاری دارد. چون آدم میخواهد خودش هم از این خدمت سودی ببرد، لذا باید منت هم بکشد! زیرا اگر تو خدمت نکنی دیگری میکند
Sorry. No data so far.