مصطفی آجرلو- برای هر کسی ممکن است بارها این اتفاق افتاده باشد که موقع خواندن تیتر خبر یک، سپیدی دندان خبرنگار از پشت جمله ها و کلمات خبر در برابرش نمایان شود و دهان به خنده بازشده نویسنده خبر، با لحنی حاکی از شوق و غرض، خبری تلخ را با شادی مفرط تا انتها برای مخاطب بخواند.
حس کردن این موضوع اگر چه شاید برای یک مخاطب روزنامه خوان یا کاربر سایت های خبری اینترنتی کمی سخت باشد، اما برای کسی که حرفه اش تیتر و خبر و گزارش است بسیار راحت تر می نماید.
این روزها پس از انتشار حمله اراذل و اوباش مست به عده ای که در یک باغ مختلط به رقص و پایکوبی مشغول بودند، خبری مجددا به عنوان سرخط اخبار ایران از سوی رسانه های بیگانه و برخی رسانه های داخل مطرح شد با تیتر « بازهم تجاوز دستجمعی به نوامیس مردم در فلان منطقه کشور » و از این رو از وبلاگ های سرگردان تا برخی تلویزیون های فارسی که خبر تجاوز یک مجری مرد به دیگر مجری زن آن به عنوان اخبار دست چندم حاشیه ای آن تلویزیون هنوز هم دست به دست می شود، به واکاوی ابعاد خاص این مجرا پرداخته و کارشناسان خود را یکی پس از دیگری برای ریشه یابی و شناسایی عاملان اصلی این حادثه ردیف کردند.
البته شادی دشمن از ناراحتی ما به این قاعده قدیمی که گفته می شود، « اگر در ایران هزاران پل و کارخانه و سد ساخته شود، برای بی بی سی فارسی و صدای آمریکا و . . . خبر مهمی نیست اما اگر یکی از این پل ها کمی ترک بردارد، مهمترین خبر ممکن تولید شده است،» چیز جدیدی نیست اما به دلیل شک برانگیز بودن نوع رفتار سازماندهی شده برخی رسانه های داخلی در برجسته سازی این اخبار و تبدیل آن به تیتر یک و مساله اصلی کشور و عمومیت دادن آن به بیان موارد ذیل پرداخته می شود:
1 – در مورد حادثه «خمینی شهر» تاکید مستمر رسانه های بیگانه بر نام مقدس امام راحل در شهر وقوع حادثه شدت بیشتری داشت به طوری که گویندگان خبر و کارشناسان به طرز پنهان سعی داشتند نوعی ارتباط معنوی مستتر میان نام شهر با خطای صورت گرفته را با تکرار نامعقول این کلید واژه در موارد متعدد و در تحلیل ها و تیتر یادداشت ها ایجاد کنند که این نکته از موارد کاملا ملموسی بود که متاسفانه در برخی رسانه های داخلی نیز تکرار شد.
2 – در هر دوحادثه تاسف بار شایعاتی منتشر و در برخی خبرها نقل شد که قربانیان این حوادث از اقشار متدین و از وابستگان به نظام بوده اند و در پی این مبهم سازی نیز رسانه ها در پی نوعی بیرون کشیدن ماهی مقصود از آب گل آلود شایعه در جهت خط دهی به حرکت های کور اراذل و اوباش علیه مردم معتقد و انقلابی بودند.
3 – سیبل اصلی در اخبار مرتبط با این حوادث نیروهای انتظامی و پلیس و دستگاه قضایی بود به بهانه عدم برخورد سرسختانه با اراذل و اوباش در حالی که همین رسانه ها در صفحات دیگر خود مجددا نیروهای انتظامی و پلیس را متهم به سختگیری اجتماعی و مقابله با حقوق شهروندی مردم در طرح امنیت اجتماعی کرده بودند و این دو با هدف مستاصل سازی و ایجاد آشفتگی در مطالبات مردم از پلیس بیان می شد.
4- تاکید اصلی دیگر در انتشار این اخبار محل های وقوع این جرایم بود که یکی در مجاورت اصفهان و دیگری در شهرهای تابعه خراسان رضوی صورت گرفته بود و این مساله موجب شد، تا معنویت موجود در میان مردمان این منطقه نیز مورد هجوم قرار گیرد.
5- صبح روز یکشنبه یکی از روزنامه های مذکور با بزرگترین فونت ممکن برای تیتر یک روزنامه اش تیتر زد : « فاجعه تجاوز گروهی اینبار در کاشمر » و این به آن مساله است که سریال تجاوز های گروهی در ایران کلید خورده است و هر بار در یک منطقه در حال وقوع است و این بار در کاشمر صورت گرفته است و جالبتر اینجاست که بی بی سی فارسی در همان روز تصویر صفحه اول این روزنامه را به عنوان نماد مطبوعات ایران برگزیده و روی صفحه اول خود منتشر کرد.
4 دست آخر اینکه وقتی یک خبر به عنوان تیتر یک روزنامه ای انتخاب می شود، با هزاران برابر شدن تعداد مخاطبان خبر، آن حادثه به مساله اصلی کشور و مهمترین مساله عموم مردم تبدیل می شود با توجه تاثیرات جدی برجسته سازی این حادثه که در گوشه ای از کشور روی داده و در همان سطح هم قابل رسیدگی و طی مراحل قانونی و تدبیر امور پیشگیرانه است، از تبدیل یک موضوع محلی به یک موضوع ملی آن هم توسط چند روزنامه همشکل و زنجیره ای نمی توان به سادگی گذشت و صرفنظر از معنای جعل شده تجاوز در رسانه ها، از این اقدام رسانه های زنجیره ای نیز، چیزی بجز تجاوز دستجمعی آن روزنامه ها به امنیت، حیثیت و آبروی مردم ایران نمی توان تعبیر کرد.
این رسانه های زنجیره ای ( که حالا اصولگرا و دولتی و غیره اند) موضوع جالبی است که با توجه به نزدیک شدن به انتخابات جالب تر هم خواهد شد. یک جورایی اوضاع 2 خردادیه ولی با اسم متفاوت.