محمد مهدی اسلامی – بسیاری از کسانی که مصاحبه نظریهپرداز جریان سکولار اول را در روزنامه رسمی دولت خواندند،هرگز گمان نمیکردند که نظریه «فتح سنگر به سنگر نظام» تشابه ساختاری با جنگ مسلحانه سازمان منافقین که در کف خیابانهای تهران سنگر گرفت داشته باشد. پس از ۱۹ آذر سال ۷۷ که سعید حجاریان در گفت و گو با روزنامه ایران راهبرد اصلی جبهه دوم خرداد را «فتح سنگر به سنگر تا رسیدن به سنگر فرماندهی» عنوان نمود، عضودیگری از شورای مرکزی حزب مشارکت نیز در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه تهران، گفت: «ما به دنبال حاکمیت یکپارچه هستیم و فتح سنگر به سنگر تا رسیدن به سنگر فرماندهی را در دستور کار قرار داده ایم. ما برای فتح قوه قضائیه هم برنامه داریم، اما اولویت فعلی ما فتح مجلس ششم است.» بدین ترتیب هرگونه استفاده از برخورد فیزیکی در اذهان منتفی گشت، خاصه آنکه تئوریسین فتح سنگر به سنگر که به او مغز اصلاحات میگفتند، بیشتر به اعمال تکنیکهای جنگ روانی و شعارهای مدنی و دموکراتیک شهره بود.
اما سرانجام ۱۲ سال قبل، در چنین روزهایی حادثهای رخ داد که بسیاری را غافلگیر کرد. ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ تهران پس از سالها که رفتارهای آنارشیستی را فراموش کرده بود، شاهد اردوکشی خیابانی یک جریان سیاسی برای دستیابی به اهدافی سیاسی خود گشت. آشوبطلبانی که در میان آنها از دانشجویان خشمگین از خبر دروغین مرگ دهها دانشجو در کوی دانشگاه حاضر بود تا فرصتطلبانی که سعی به غارت در آن آب گلآلود داشتند. این شوک اما دیری نپایید. ۲۳ تیرماه حجم انبوهی از نیروهای وفادار به نظام به خیابانها آمدند و هیبت پوشالی گروه معدود اغتشاشگر را فرو ریختند.
حوادث ۱۸ تیرماه تا ۲۳ تیرماه ثمرات گستردهای برای همه ناظران سیاسی داشت. هرچند این حوادث تنها در ۵ روز رخ داد اما پرده از بسیاری از حقایقی برداشت که به واسطه غوغاسالاری رسانههای جریان دوم خرداد، مکتوم مانده بود. اولین آن حقایق آشکار شدن در اکثریت بودن وفاداران نظام بود. این در حالی بود که تا پیش از آن با ارائه تحلیلهای غلط از حماسه پرشور دوم خرداد، یک جریان سعی بر اکثریتنمایی معارضان نظام داشت. بعد از همان حادثه بود که به تدریج امید حزب الله زنده گشت؛ اگرچه مجلس ششم را از دست داد اما در فاصلهای اندک سنگر به سنگر سکولارها را از نظام به عقب راند.
آن حادثه اما برای دشمن نیز دستاوردهایی داشت. ده سال طول کشید تا بار دیگر کمر راست نماید و سرانجام بار دیگر به زورآزمایی در کف خیابان پرداخت. چه آنکه گمان میبرد اکثریت جامعه را قشر خاکستری تشکیل داده است که میتوان با جنگ روانی آن را با خود همراه ساخت. اما ۹ دیماه بار دیگر وفاداری اکثریت جامعه به نظام به تمام دشمنان نظام ثابت گردید.
آن حوادث یک پیام روشن دیگر نیز داشت. جریانهای انحرافی تا زمانی که به براندازی اقدام ننمایند و تخلف آشکار مرتکب نشوند، از سوی نظام تحمل خواهند شد تا چهره حقیقی خود را نشان دهند و این نشان از اوج آزادی واقعی در ایران اسلامی است که پیش از ارتکاب جرم برخوردی با براندازان نخواهد داشت، حتی اگر در روزنامه رسمی دولت آنرا فریاد زده باشد.
۱۸ تیرماه یک برگ عبرت آموز از تاریخ انقلاب است که شاید دشمن در آیندهای دور یا نزدیک بار دیگر در تلاش برای شبیه سازی آن باشد؛ اما با پیوستگی امت و ولایت فقیه شکست آن از همینک آشکار است.
Sorry. No data so far.