پنج‌شنبه 14 جولای 11 | 10:11

«ورود آقایان ممنوع!»؛ «تسویه حساب» با «آتش بس»

امیر سعادتی

یکی از نکات جالب در این فیلم تکرار صحنه ها و حتی دیالوگ های فیلم های میلانی است. شاید بیش از 50 درصد فیلم عین صحنه ها و دیالوگ های فیلم های او باشد. اما در آنجا جدی و بیانیه ای است و اینجا خنده دار و مسخره. در واقع قاسم خانی کار خاصی نکرده است؛ فقط مانند کودکی بازیگوش فریاد زده: پادشاه لخت است! این نشان می دهد چقدر فضا و ادبیات روشنفکری در کشور ما (به خاطر دوری از مردم) کمیک و خنده دار است.


تریبون مستضعفین- امیر سعادتی

دروغ چرا؟ از این فیلم خوشم آمد. فیلمی بود به نفع نظام خلقت و بنیان خانواده. طبیعت گرا و سنت مدار.کاملاً در برابر کارهای میلانی. این فیمینیسم خشن میلانی آن قدر افراطی بوده که داد دوستان روشنفکرش را هم در آورده. روشنفکری جواب روشنفکری دیگر را داده است که حرف این یکی به عقل و منطق و خدا و پیغمبر نزدیک تر است. البته حال و هوای فیلم بیشتر به گروه خونی قاسم خانی می خورد تا جوان. به نظر می آید قاسم خانی موقعی که فیلمنامه را می نوشته تصویر یک نفر همیشه جلوی چشمش بوده، در واقع فیلم برای یک نفر ساخته شده است: تهمینه میلانی، و برای همین هم خوب از آب در آمده. می گویم سنت گراست چون به نفع ازدواج است؛ و به همان دلیل که پیغمبر خدا گفت النکاح سنتی… ازدواج سنت من است… کلیت فیلم را به نفع سنت می دانم.

فروش خوبی را برای این فیلم پیش بینی می کنم. اگر بیشتر از دو – سه فیلمِ آخر میلانی (که پرفروش بوده اند) نفروشد، کمتر نخواهد فروخت. بالاخره بر اساس قانون فطرت و طبیعت، زن و مرد می خواهند با هم باشند و با هم زندگی کنند؛ چه در ایالات متحده، چه در امارات متحده! فیلم های میلانی ضد فطرت است؛ مثل زدن پمپ آب در یک چاه عمیق. اما این گونه فیلم ها مثل آب شدن برف کوهها و جاری شدن آب از ارتفاع است. کدام یک طبیعی تر است؟ در کدام یک بیشتر باید زور زد؟

ازدواج در فرهنگ اسلامی بیشتر به نفع زن است تا مرد. و به قول قدیمی ها طوقی است بر گردن مرد. استاد رحیم پور می گفت اسلام فمینیستی ترین دین و مکتب دنیاست. البته میان این خانواده دوستی و طرفداری از زن در اسلام با فمینیسمی که در غرب وجود دارد تفاوت از زمین تا آسمان است. و باز هم البته میان اسلام و آن چیزی که در جامعه به عنوان اسلام پیاده می شود فاصله بسیار است.

به نظر من تهمینه میلانی یک فمینیست نما است. و در واقع یکی از ضد زن ترین کارگردان های ماست. شریعتی می گوید اگر می خواهی چیزی را خراب کنی از آن بد دفاع کن، این جمله دقیقاً مصداق کاری است که میلانی درباره زنان ایرانی انجام می دهد. او می خواهد بگوید به زنان در جامعه ما ظلم می شود؛ اما احتمالا مصادیق «زن»، «جامعه» و «ظلم» در ذهن او خودش و دو تا همسایه ی این طرف و آن طرفش هستند. فیلم های او ظلم به زن، خانواده و نهایتاً جامعه است.

نکته جالب دیگر در این فیلم تکرار صحنه ها و حتی دیالوگ های فیلم های میلانی است. شاید بیش از 50 درصد فیلم عین صحنه ها و دیالوگ های فیلم های او باشد. اما در آنجا جدی و بیانیه ای است و اینجا خنده دار و مسخره. در واقع قاسم خانی کار خاصی نکرده است؛ فقط مانند کودکی بازیگوش فریاد زده: پادشاه لخت است! این نشان می دهد چقدر فضا و ادبیات روشنفکری در کشور ما (به خاطر دوری از مردم) کمیک و خنده دار است. برای مثال می توانید مقایسه کنید دغدغه ها و تحلیل های آن پیرمرد چوپان کاشی را در مستند «ایران سبز» محمد رضای دهشیری با مثلاً دغدغه ها و تحلیل های روشنفکر ترین زن ایران، خود این قضیه یک سال طنز شما و خانواده تان را تأمین می کند. متأسفانه دست مایه اکثر طنزهای سینما و تلویزیون ما مردم معمولی، شهرستانی ها و طبقات پایین جامعه اند در حالی که اصلاٌ «طنز» در طول تاریخ همیشه هنر «طبقه محروم» بوده است، آن هم برای خندیدن به «اشراف».

اما فضای اشرافی فیلم (مثل اکثر فیلم های رامبد جوان) و زیاده روی های غیر اخلاقی در دیالوگ ها و روابط قهرمان های رن و مرد فیلم از نکات منفی این فیلم است.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.