فیاض عضو هیئت علمی و استاد مردم شناسی دانشگاه تهران در نشست کرسی‌های آزاد اندیشی از ديدگاه مردم‌شناسي خاطرنشان كرد: جغرافياي ما در ايران جغرافيايي آرام است و ايران كشوري است همه نوع آب‌وهوا را دارا است و اقيانوسي در كنار آن نيست كه مانند كشور آمريكا آب و هواي اقيانوسي و خشن داشته باشد. وي افزود: آب‌وهواي ايران آرام است ايراني‌ها نيز از نظر مردم‌شناسان مردمي آرام هستند.
فياض در ادامه تصريح كرد: مردم ايران كوهپايه نشين هستند و اين از ديگر دلايل آرام بودن آنها است. ايراني‌ها مردمي كوچ‌نشين هستند و ييلاق و قشلاق كرده پس يكجا نشين نيستند.
استاد مردم شناسی دانشگاه تهران افزود: با اين ساختار تمدن ايران يك تمدن جهاني است و در مسير و حركت است؛ كوپر نظريه‌پرداز غربي در فلسفه سياسي خود اين مسئله را مطرح مي‌كند كه ايراني‌ها مي‌توانند يك فلسفه سياسي پرقدرت را تشكيل دهند.
اين استاد دانشگاه با اشاره به اينكه فلسفه ما به شدت ايراني بوده و پس از سلسله صفويه شكل گرفته است خاطرنشان كرد: متأسفانه ما پس از ملاصدرا به بي‌فلسفه‌گري محض رسيديم و از زمان مشروطه به بعد فيلسوف، شاعر، فقيه و…. بزرگ نداشته‌ايم.
وي با اشاره به اينكه در دوره صفويه شاه‌عباس يك غرب‌زده كامل بود و غرب‌زدگي از آنجا در جامعه ما نشأت گرفت، خاطرنشان كرد: بحث‌هايي كه در دوره قاجاريه در خصوص فلسفه مطرح شده است همان فلسفه ملاصدرا است. در زمان پهلوي نيز فلسفه ملاصدرا ادامه پيدا كرد و در اين زمان بود كه عده‌اي در انجمن حكمت و فلسفه و انجمن دوستي ايران و فرانسه سعي داشتند حكومت پهلوي را به فلسفه اسلامي ملاصدرايي بسط دهند.
فياض با اشاره به اينكه ما پس از ملاصدرا نتوانستيم علوم انساني را بنا كنيم تصريح كرد: علوم انساني كه اكنون مطرح است بر مبناي نظريات ملاصدرا است و ملاصدرا روان را به نفس و روح انتزاعي داده است.
استاد جامعه‌شناسي دانشگاه تهران با تأكيد براينكه ما اكنون 100 سال در جا زده‌ايم به اين دليل كه ملاصدرا محيط بسته‌اي را براي ما ايجاد كرده است خاطرنشان كرد: امثال افرادي چون علامه زنوزي، شهراني و حسن‌زاده آملي سعي كرده‌اند با ايجاد بحث‌هايي اين محيط بسته را كمي باز كنند.
وي افزود: از نظر هانري كربن، معرفت‌شناسي را از اسلام بايد گرفت پس همه فلسفه‌هاي اسلامي بايد ميان‌فرهنگي شوند و ديگر نبايد فلسفه را به پستو برد و بايد اين مباحث را اكنون به روشني مطرح كرد.
اين استاد دانشگاه در ادامه تصريح كرد: فلسفه ميان‌فرهنگي توسط سعيد زيباكلام در حال پي‌ريزي، نيازمند جامعه است. فياض خاطرنشان كرد: ما اكنون به تقليد فعال در جامعه خود نرسيده‌ايم و هنوز در تقليد محض به سر مي‌بريم.
وي با اشاره به اينكه ساختارهاي دانشگاه ما ضد توليد علم و دانش است تأكيد كرد: تحولات بسيار گسترده‌اي در حوزه فلسفه توسط شيخ انصاري صورت گرفت اما اين در حالي است كه ما وي را به عنوان يك فيلسوف نمي‌شناسيم و بايد توجه داشت امام خميني (ره) و علامه طباطبايي در بحث فلسفه به نظريات شيخ انصاري رجوع كرده‌اند.
وي در بخش ديگري از سخنان خود به معضلات و مشكلات موجود در دانشگاههاي كشور اشاره و خاطرنشان كرد: دانشگاههاي ما اكنون تشريفاتي و آئين‌نامه‌ايي هستند. در حال حاضر در دانشگاه تهران به ميزان سه برابر استادان، كارمندان در حال فعاليت هستند و اين نمونه‌اي از يك دانشگاه سازماني است كه از پايين به بالا حركت نكرده بلكه بالعكس حالا به پايين حركت مي‌كند.
وي افزود: اكنون در دانشگاههاي كشورمان هر فرد اگر يك تز را ارائه دهد وي به عنوان پرفسور يا دانشمند معرفي مي‌شود و اين در حالي است كه اكنون دانشجويان ما تنها در معركه نمره گرفتن هستند.
فياض در ادامه تصريح كرد: من در دفاعيه‌هاي دانشجويان به خصوص دانشگاههاي مطرح كشور شركت كرده و اين معضلات و مشكلات را به وضوح مشاهده كرده‌ام. وي با اشاره به اينكه دانشگاه سازماني، يعني خفه كردن علم و دانش است خاطرنشان كرد: اكنون متأسفانه هيچ رابطه‌اي ميان دانشگاه، صنعت و جامعه وجود ندارد.
فياض در بخش ديگري از سخنان خود به مشكلات و معضلات علمي موجود در حوزه‌هاي علميه اشاره كرد و بيان داشت: در حوزه‌ها فلسفه ملاصدرايي علم را بسته كرده است و اصول فقه بسته شد. وي افزود: پس از مشروطه ما هيچ فقيهي نداشتيم همانطور كه شهيد مطهري در برخي از سخنان خود اعلام كردند پس از دوران مشروطه فقط در جامعه مجتهد مقلد داشتيم.
فياض در ادامه افزود: اگر بخواهيم به اين مشكلات رسيدگي كنيم بايد دوباره عرفان شيعي و ائمه را بررسي كنيم و اين در حالي است كه بايد توجه داشت مجموع عرفان‌هاي نظريه‌پردازان غربي از جمله هگل و كانت خارج از مسئله اصلي ما است.
استاد جامعه‌شناسي دانشگاه تهران در ادامه تصريح كرد: ما بايد سخنان قرآن كريم و ائمه اطهار را استخراج كرده و نظريات تمامي فلاسفه از جمله فلاسفه غربي و شرقي را بازشناسي كنيم.وي خاطرنشان كرد: عقلانيت اسلامي بايد بازخواني شود و اكنون بايد به جاي نهي از منكر در جامعه به امر به معروف در حوزه علوم اجتماعي بپردازيم.
فیاض در پایان تاکید کرد: الان در زمان حال ما همواره در جامعه نهی از منکر می کنیم و به مسئله امر به معروف نمی پردازیم. بر همین اساس دین ما سازمانی می شود که مشکل عمده ی ما ما در حال حاضر همین مسئله است زیرا دین سازمانی مانع و ترمز است.
Sorry. No data so far.