تریبون مستضعفین (پرونده رسانه مردم) – بخشی از سخنان رهبر انقلاب در مورد رسانه و تاثیر آن بر زندگی مردم در جمع برنامه سازان و مدیران این عرصه مورد بازخوانی قرار میگیرد:
«… نگاه من به وضع کنونی رسانه در دنیا، یک نگاه خوشبینانهای نیست؛ این را باید به شما مدیران و برنامهسازان بگویم. آنچه را که رئیس محترم این اتحادیه از لحاظ پیشرفتها و اینها بیان کردند، اینها را من رد نمیکنم، وجود دارد؛ لیکن نگاه به وضع رسانهای در دنیا، یک نگاه امیدوارکننده، دلگرمکننده و راضیکننده نیست. امروز جادهی رسانهای و ارتباطات، یک جادهی دوجانبه و چندجانبه نیست؛ یک جادهی یکطرفه است؛ یعنی باید گفت آنچه را که صاحبان قدرت رسانهای و امپراطوری رسانهای میپسندند، با استفاده از علم و فناوری پیشرفته، به زوایای دنیا منتشر و منعکس میکنند. آنچه آنها میپسندند، چیست؟ آن مفاهیمی که آنها میخواهند منتشر کنند، چیست؟ آیا یک مفاهیم انسانی است؟ آیا برخاستهی از حس فضیلتطلبی است؟ آیا واقعاً در آن، عدالت انسانی وجود دارد؟ چنین چیزی را ما مطلقاً احساس نمیکنیم. امروز امپراطوری خبری و رسانهای دنیا، تقریباً به طور کامل و نزدیک کامل، در انحصار کسانی است که آنها برای دنیا فضیلت اخلاقی، دین، ایمان، معنویت و صلح را نمیخواهند. همان کسانی بیشترین تسلط را بر رسانههای دنیا دارند که بزرگترین کارخانههای اسلحهسازی را دارا هستند؛ منهدمکنندهترین و ویرانگرترین بمبهای اتمی در اختیار آنهاست یا مرتبط با آنهاست؛ سیاستهای سلطهجویانه جزوِ کارهای روزمرّه و دائمی آنهاست. رسانهها بیشتر در اختیار اینهاست.
البته امروز با پنجاه سال و بیست سال پیش تفاوت کرده است؛ ملتها و کشورهای مستقل، به رسانههایی دسترسی پیدا کردهاند؛ تا حدودی کار خودشان را میکنند؛ اما همچنان بین آن چیزی که هست و آن چیزی که باید باشد، فاصلهی زیادی هست؛ یعنی همان جادهی دوطرفه و چندطرفه که بتواند باطن ملتها و مفاهیم محترم در چشم ملتها را به درستی به یکدیگر منتقل کند.
امروز شما سیاستهای رسانهای مسلط دنیا را ملاحظه کنید. مصلحت آنها اقتضاء میکند که اسلام را با تروریست مساوی بدانند. این کار با سرعت هر چه بیشتر و با استفاده هر چه بیشتر از فناوریهای پیشرفته انجام میگیرد. مصلحت آنها اقتضاء میکند که متقابلاً امریکا را مظهر حقوقبشر و دمکراسی به حساب آورند. این کار به راحتی و با شیوههای پیچیده و بسیار پیشرفتهی رسانهای در دنیا انجام میگیرد. دروغهای بزرگ مثل حقیقت در امواج رادیویی، تلویزیونی، اینترنتی و غیره منعکس میشود. همانطور که بعضی از دوستان اشاره کردید، ناگهان در سطح دنیا مسئلهی اول میشود آنفولانزای مرغی؛ که شاید تلفاتش در همهی دنیا به هزار نفر هم نمیرسد. در همان حال صدوبیست هزار شهروند عراقی غیر مسلح که بهوسیلهی امریکاییها یا مرتبطین تروریستشان از بین میروند، مسکوت میماند؛ ناگهان دنیا پُر میشود از اینکه ایران به دنبال ساختن سلاح هستهای است. خود آن کسانی که این سیاست تبلیغاتی را اتخاذ میکنند و آن را ترویج میکنند، به وضوح میدانند که این یک دروغ است؛ لیکن مصلحت مدیریت امپراطوری رسانهای و خبری این را اقتضاء میکند، پس باید گفته شود و گفته میشود.
از اینکه یک ملتی با تلاش خود به یک فناوری پیشرفتهای دست پیدا کرده که آن را وامدارِ هیچکس نیست و میخواهد از آن استفادهی صلحآمیز بکند، از این اسمی در رسانههای دنیا برده نمیشود! در قضیهی فلسطین اگر یک انفجار در یک منطقهای از فلسطین اتفاق بیفتد که عدهای صهیونیست در آن زخمی شوند، به عنوان یک فاجعهی بزرگ در دنیا منعکس میشود؛ اما متقابلاً کشتار هر روزهی فلسطینیها -هر روزهی بدون مبالغه – به وسیلهی سربازان و اعلام رسمی ترور فعالان فلسطینی از سوی رهبران دولت اسرائیل، این مسکوت میماند و منعکس نمیشود، بعد به ذهنها نمیرسد. این، آن مشکلات و بیماریهای مزمن و دردهای بزرگ مسئلهی رسانهی عمومی و امواج رسانهای در دنیاست. اساس قضیه اینهاست.
دانشی که این رسانههای روان و آسان و سریع را در اختیار بشر گذاشته، باید بتواند بشر را خوشبخت کند. این خوشبختی به این صورت انجام میگیرد که ملتها بتوانند بهروشنی از مفاهیم موردنظر یکدیگر مطلع شوند؛ بتوانند حرف و درد یکدیگر را بفهمند؛ انگیزههای یکدیگر را بفهمند و تشخیص دهند. شما ببینید اگر امروز مثلاً ملت امریکا نظر ملت ایران را در مورد مسائل مهم مطرحِ امروزِ جهانی بدانند، چه اتفاقی میافتد؛ در مورد مسئلهی حقوقبشر، مسئلهی مردمسالاری دینی – که شعار ماست – حرف ایران در زمینهی مردمسالاری دینی، حرف ملت ایران در زمینهی نقش دین در زندگی مردم و تأثیری که دین میتواند بگذارد، نقش زن در زندگی اجتماعی و نگاه اسلام به زن؛ فرض کنید ملت امریکا یا ملتهای اروپایی، اینها را از زبان خود ملت ایران بشنوند – که اینها را گمان میکنم شماها هم که اصحاب رسانه هستید، نشنیدهاید، چه برسد شهروندان معمولی کشورهای غربی – در آن صورت، اتفاقات مهمی در دنیا رخ خواهد داد؛ بسیاری از سوءتفاهمها از بین خواهد رفت؛ بسیاری از گرههای ملتها باز خواهد شد و گسترهی تصمیمگیریهای سیاستمداران و قدرتمندان بر اساس منافع امپراطوریهای پولی و مالی در دنیا محدود خواهد شد. امروز سیاستمداران و قدرتمندان دنیا از ناآگاهی ملتهای خودشان استفاده میکنند و بسیاری از حرفها و کارها را در سطح دنیا به نام ملتها انجام میدهند. ممکن است اگر حقیقت را ملتها بدانند، به این کارها راضی نباشند و به این همکاریها تن ندهند و این دولتها را قبول نکنند. رسانهها میتوانند چنین نقشی داشته باشند و میتوانند به معنای حقیقی کلمه، به خوشبختی انسانها کمک کنند.
اگر در مدیریت و برنامهسازی رسانهای، دین، اخلاق و فضیلت حاکم باشد، یقیناً رسانهها وضع بهتری خواهند داشت و وضع بشریت از آنچه که امروز هست، بهتر خواهد شد. من توصیه میکنم در اینطور گردهماییها لااقل به همان اندازهای که در زمینههای فنی و کاری تبادلنظر میشود، در زمینهی آرمانهای انسانی و چگونگی به کار گرفتن این فضیلتها و آرمانها مذاکره و فکر بشود؛ برای اینکه معنویت و اخلاق وارد جریان رسانهای دنیا بشود و این پیشرفت و حرکت علمی بسیار با ارزشی که در دنیا انجام گرفته و رسانهها را اینطور ارتقاء بخشیده، در خدمت بشریت قرار بگیرد. این، آن مطلبی است که من به دوستان عرض میکنم.
بیانات در دیدار مدیران و برنامهسازان رسانهای کشورهای مختلف ۱۳۸۵/۲/۲۶
Sorry. No data so far.