اگر در حافظه بصري شيفتگان سينماي جنگ ايران جستوجو كنيم، بيشك اسامي فيلمهاي به ياد ماندني چون «سفر به چزابه»، «از كرخه تا راين»، «آژانس شيشهاي»، «افق»، «پرواز در شب»، «مزرعه پدري» و . . . را مييابيم و شايد به نظر برسد كه سوژهپردازي در مفهوم جنگ و دفاع سالهاست كه ديگر جاي پرداخت ندارد، اما هر زمان كه نگاهي نو به اين مقوله شده، تاريخ هنر هفتم استقبال بينظيري در اينباره شاهد بوده است.
اين روزها شاهد نمايش فيلم «سيزده ۵۹» روي پرده سينماها هستيم. از اين رو با «سامان سالور» كارگردان اين فيلم به گفتوگو نشستيم تا جنگ را از نگاه يك فيلمساز نسل سوم نظاره كنيم.
«سامان سالور» در ابتداي گفتوگو در پاسخ به اين سؤال كه برداشت شما به عنوان يك فيلمساز از دفاع مقدس چيست، بيان داشت: به طور كلي موضوعي تحت عنوان جنگ خوب و بد وجود ندارد، كاري كه ما در جنگ تحميلي با عراق انجام داديم، مقدس بود؛ چراكه از خود دفاع كرديم و بايد گفت اين جنگ، جزو معدود جنگهايي بود كه عليرغم تجهيزات بالاي دشمن، دفاعي فوقالعاده در آن جريان داشت.
در جنگ تحميلي خوشفكرترين آدمها توانستند با دست خالي مقاومت كنند
وي ادامه داد: اگر در روايت دفاع مقدس سعه صدر وجود داشته باشد، شايد بتوان گفت ۸ سال جنگ تحميلي از عجيبترين و بينظيرترين جنگهاي دنيا است؛ چراكه در آن زمان خوشفكرترين آدمها توانستند با دست خالي مقاومت كنند.
كارگردان فيلم «چند كيلو خرما براي مراسم تدفين» تأكيد كرد: بنده به عنوان يك نسل سومي، ضمن زندگي در خانوادهاي نظامي و ديدن موشكباران شهر جزو كساني هستم كه غير مستقيم جنگ را تجربه كردهاند و بر اساس همين تجربه بايد بگويم اگر شرايطي فراهم شود كه واقعيتها و جذابيتهاي برآمده از فرهنگ از خودگذشتي ايراني تشريح و در قالب فيلم و قصهگويي روايت شود، بسياري از مشكلات اين نوع داستانگويي مرتفع خواهد شد.
از برخي مفاهيم جنگ، بد دفاع كردهايم
سالور در ادامه گفت: شايد ما در بسياري اوقات، از برخي مفاهيم جنگ، بد دفاع كردهايم. به نظر من دفاع بد از هر مقولهاي، بدترين نوع حمله به آن است. بسياري از واقعيتهاي جنگ قابليت تبديل شدن به داستانهايي بسيار جذاب حتي در سطح جهان را هم دارا هستند.
اين فيلمساز در تشريح اين موضوع افزود: با وجود اين شرايط، بسياري از اوقات دستهبنديها و خودي را ناخودي كردنها باعث ميشود كه واقعيتهايي كه از زبان آدمهاي جنگ؛ آدمهايي كه سالها در همين جنگ بودهاند بيان ميشود دچار خودسانسوري شود و اين تأسف انگيز است.
سالور در ادامه اظهار داشت: اگر شرايطي فراهم شود كه واقعيتهاي جنگ در بستر داستاني مناسب با امكانات و شرايط و عوامل مطلوب ساخته شود، ژانر دفاع مقدس، ژانري كه شايد خيليها از آن دلزده شدهاند و در هالهاي از تقدس، رودربايستيها و قالبهاي سياسي و اجتماعي فرو رفته، رونق يابد.
اميدوارم روزي بتوانيم واقعيتهاي جنگ را تصوير كنيم
كارگردان فيلم «ساكنين سرزمين سكوت» بيان داشت: اگر پاي بحثهاي حاضران در جنگ بنشينيد و از آنها بپرسيد چه ميزان سينماي دفاع مقدس واقعي است، شايد جوابشان چيزي نزديك به صفر باشد.
سالور ادامه داد: اميدوارم روزي فرا برسد كه بتوانيم واقعيتهاي جنگ را تصوير كنيم، اما متأسفانه سيستم سينماي دفاع مقدس اغلب دشمن را عدهاي انسان احمق و البته خطرناك و بيرحم به تصوير ميكشد، گرچه اين مؤلفهها نيز وجود داشته، اما در وزن آن اينقدر اغراق شده است كه شما جسارت و جرئت گفتن حققيت را نداريد.
به گفته وي، بنابراين بنده معتقدم اگر سعهصدري براي مسئولان تصميم گيرنده در اين عرصه به وجود آيد، يقيقناً فيلمهايي با نگاهي نو در اين زمينه ساخته خواهد شد، همينطور كه هر روز در سينماهاي جهان جنگهاي جهاني از نگاه نويي ارائه ميشود.
گفتن حرفهاي تلخ جنگ در «سفر به چزابه» مطلوب است
سالور در خصوص اينكه چرا فيلمسازان هاليوود در پرداخت به جنگهاي جهاني اول و دوم، عليرغم تجربه از جنگ، بسيار موفق هستند، خاطر نشان كرد: بسياري از افراد هستند كه جنگ را نديدهاند، اما بر تكنيك و وسايل و عوامل مسلط هستند، به ويژه اينكه ژانر جنگ در هاليوود ژانري است كه از ميان ۵۰۰ تا ۶۰۰ فيلمي كه ساخته ميشود قطعاً فيلمهاي خوبي را ارائه ميدهد، فيلمهايي كه حرفي براي گفتن دارند؛ به طوري كه در اكرانهاي بينالمللي نيز موفقيت آنها را شاهد هستيم. تمام اين موفقيتها و ثبت شدن نام و صحنههاي اين آثار در اذهان مخاطبان تنها به دليل اين است كه آدمهايي اين فيلمها را ساختهاند كه مسلط بر تكنيك فيلمسازي هستند، صرف نظر از اين كه شايد هيچگاه جنگ را از نزديك لمس و تجربه نكرده باشند.
كارگردان فيلم «ترانه تنهايي تهران» در ادامه بيان داشت: معتقدم اين تفكر كه اگر كسي در جنگ نبوده، حق قصه گفتن در مورد آن را ندارد، تفكر درستي نيست. گرچه داشتن تجربه نزديك جنگ شايد خيلي بهتر باشد.
اگر فردي بتواند حرفهاي واقعي جنگ را همانند زندهياد رسول ملاقليپور در «سفر به چزابه» هرچند تلخ بيان كند، بسيار مطلوب خواهد بود. چراكه اين فيلم از آن جهت جزو به يادماندنيترين آثار جنگي است كه مرحوم ملاقليپور يك گام به اين سو برداشته بود كه از حقايق موجود در جنگ اعم از عقبنشيني، شكست و ازخود گذشتگيها و خوشفكري رزمندههاي ايراني را تصوير كرده بود. حتي با پايان ناخوش و نافرجام ولي به شدت واقعي تمام اين جريانها را به نمايش درآورده است.
روح جنگ در بسياري از مكانها مشترك است
وي در پاسخ به اين سؤال كه با توجه به تفاوت ماهيت جنگ ايران و عراق با ساير جنگهاي دنيا، آيا اصل اين تفاوت در «سيزده ۵۹» اعمال شده است يا خير؟ بيان داشـت: معتقدم روح جنگ در بسياري از مكانها مشترك است. اينكه بگوييم ۷۰ درصد از جنگ ما معنويت بوده است، بنده تجربه نزديك از اين دست را ندارم اما در جنگ نيروهاي زيادي اعم از ارتش، سپاه، بسيج، ژاندارمي، كميته و افراد معمولي تا آدمهاي ديگر كه داوطلبانه براي دفاع وارد جنگ شدند، وجود داشتهاند بنابراين نميتوان انگيزه تمام اين افراد را يكسان دانست يا جنگ را درصدبندي كرد.
سالور ادامه داد: اما مهمترين نكته متفاوت در اين است كه ما شروعكننده جنگ نبوديم، بلكه تنها از خود دفاع كرديم و اين جزو معدود جنگهايي است كه در طول تاريخ معاصر ايران، نهايتاً با هر فرجامي باعث شد كه حتي يك وجب از خاكمان را نيز از دست ندهيم و زبان و فرهنگ ايراني ما عوض نشود و طي كردن اين سير بسيار ارزشمند است.
سعي كردم نگاه متدوال تكراري به جنگ را در «سيزده ۵۹» اعمال نكنم
وي در ادامه گفت: تصور ميكنم مردان مردي كه از جواني، خانواده و عشق و كار خود گذشتند و در مقابل دشمن سينه سپر كردند، عملي بسيار بزرگ انجام دادند؛ چيزي كه ما هماكنون كمتر در آستانه تحمل جامعه كنوني كشورمان با آن روبهرو هستيم. بنابراين بنده به خاطر عدم تجربه رو در رو با مقوله جنگ، تنها با استفاده از مشاهدات افراد درگير و تصوراتم از نقل قولهاي شفاهي و مطالبي از ادبيات دفاع مقدس سعي كردم نگاه متدوال تكراري به جنگ را در «سيزده ۵۹» اعمال نكنم و وجوه مختلف جنگ را ببينم، چراكه معتقدم ما بايد از كليشهها عبور كنيم.
نسل جديد فيلمسازان سالهاست كه جنگ را فراموش كردهاند
كارگردان فيلم «سيزده ۵۹» در خصوص نگاه فيلمسازهاي همنسل و همفكر خود درباره جنگ بيان داشت: متأسفانه بر خلاف شعارهاي معمول، حمايت زيادي از اين نوع سينما نميشود و اگر دوستاني نيز از سينماي جنگ حمايت ميكنند، در پي كليشههاي رايج هستند و نسل جديد فيلمسازان نيز سالهاست كه از اين اتفاق و فرهنگ فاصله گرفتهاند و جنگ را فراموش كردهاند.
«سيزده ۵۹» فيلمي اجتماعي با زمينهاي از آدمهاي جنگ است
وي در ادامه گفت: با تمامي اين اوصاف، ساختن فيلمي مانند «سيزده ۵۹» كه اساساً فيلمي اجتماعي با پسزمينهاي از آدمهاي جنگ و خاطرات گذشته است، در شرايطي كه برخي همه چيزهاي خود را ميدهند تا خيلي چيزها را فراموش كنند، خيلي سخت است و از آن حمايت نميشود.
سينماگران نسل جديد با نگاه كليشهاي و از نفس افتاده جنگ مواجهاند
وي اظهار داشت: سينماگران نسل جديد به دليل وجود نگاه كليشهاي، از نفس افتادهاند و نسبت به حوزه سينماي جنگ بيرمق هستند. شايد حق دارند نگاهي جدي به سينماي جنگ نداشته باشند. حتي كساني كه در اين عرصه قدم ميزدند و فيلم ميساختند نيز هماكنون به نوعي كمتر به اين مقوله رغبت نشان ميدهند، چراكه متأسفانه ما به اتفاقي به اسم جنگ، هيچگاه واقعي و منصفانه نگاه نكردهايم. جنگ همواره در هالهاي از ابهام و رفتارهاي سياسي و اجتماعي خودي و ناخوديها بوده است.
سالور در پايان تأكيد كرد: با اين شرايط اگر كسي دغدغهاي نيز براي ساخت فيلم درباره جنگ داشته باشد، به خاطر مواجه شدن با برخوردهايي به شدت از مد افتاده و ديد تكراري در پرداخت به جنگ، نگاه جدي به اين مقوله نخواهد داشت و حتي شخصي مثل بنده كه تنها تجربه ساخت فيلمي اجتماعي با تمي جنگي را داشتهام، شايد تا مدتها حتي اگر فيلمنامهاي نو و خاص به دستم نرسد از تكرار چنين تجربهاي پرهيز كنم.
Sorry. No data so far.