چهارشنبه 27 جولای 11 | 10:37

اصول‎گرایی فراتر از یک جریان سیاسی؛ اصول هشت‎گانه گفتمان اصول‎گرایی

سیدجلال فیاضی

تبیین گفتمان اصول‎گرایی در کلام رهبر فرزانه انقلاب، راه روشنی را فراروی جریان اصول‎گرایی قرار داد تا با سعه‎صدر، چتر اصول‎گرایی را گسترش داده و نیز مرزبندی با جریان‎‎های انحرافی، ثمرات ارزشمندی را برای کشور به بار آورند.


سیدجلال فیاضی – اگرچه بیش از یک دهه از ظهور پدیده «اصول‎گرایی» در ادبیات سیاسی کشورمان سپری نمی‎شود؛ اما اصول‎گرایی ریشه‎ای به قدمت انقلاب اسلامی دارد که در هر مقطعی با عنوان خاصی نمود داشته است و فقط در دهه اخیر صاحب‎نظران سیاسی موفق شدند واژه متناسبی را برای این جریان سیاسی بیابند. اصول‎گرایی، به‎معنای پایبندی به اصول اساسی و مبانی انقلاب با نگاه به آینده بدون ایستایی و توقف در زمان است و شاید مهم‎ترین مرز بین اصول‎گرایی و بنیادگرایی، نگاه این جریان به آینده است و پایبندی و التزام به اصول و مبانی را به‎معنای توقف در آن نمی‎داند، اما برای درک بیشتر ریشه‎‎های اصول‎گرایی در جریان‎شناسی انقلاب اسلامی باید قدری به گذشته بازگشت و با بازخوانی جریان‎‎های انقلاب؛ ریشه‎ها، شاخه‎‎ها و ثمرات اصول‎گرایی را رصد کرد.

در دو سال نخست انقلاب که مرزبندی بین نیرو‎های انقلاب آشکار نگردیده بود و جریان‎‎های سیاسی درون کشور عمدتا به دو جریان انقلابی و ضدانقلابی و یا انقلابی و غیرانقلابی تقسیم می‎شدند، بزرگان انقلاب نظیر شهید مظلوم بهشتی، حضرت آیت‎الله خامنه‎ای، شهید باهنر و آقای هاشمی رفسنجانی با هدف وحدت و انسجام و سازماندهی نیرو‎های انقلاب و مردم «حزب جمهوری اسلامی» را بنیان نهادند. حزب با سرعت به‎سوی فراگیری پیش می‎رفت. اما سلایق نیرو‎های انقلاب در درون حزب جمهوری اسلامی که عمدتا حول سیاست‎‎های اقتصادی کشور شکل می‎گرفت؛ مجموعه چهره‎‎هایی را که زیر چتر حزب گرد آمده بودند به‎سوی مرزبندی برد.

گروهی «اقتصاد دولتی» را راه نجات کشور تصور می‎کردند که از میرحسین موسوی می‎توان به‎عنوان یکی از سران این گروه یاد کرد و دسته دیگر «اقتصاد غیردولتی» و محدود کردن نقش دولت به سیاست‎گذاری، برنامه‎ریزی‎، هدایت و نظارت را نسخه شفابخش اقتصاد کشور می‎دانستند و در درون چهره‎‎های حزب، حبیب‎الله عسکر‎اولادی چهره شاخص این گروه به‎شمار می‎آمد. دامنه اختلاف سلیقه بدان‎جا رسید که انشعاب در حزب اجتناب‎ناپذیر بود و شاید به همین دلیل نیز با اشاره امام، حزب جمهوری اسلامی تعطیل شد.

اما انشعاب درون حزب، در بیرون آن نمود یافت و دو جریان سیاسی در کشور متولد گردید که به «چپ» و «راست» موسوم شدند. از آن‎جا که مرز اصلی بین این دو جریان موضوع «اقتصاد دولتی و غیر دولتی» بود، این نامگذاری اگرچه به‎طور نسبی مطابق با ادبیات رایج سیاسی جهان بود؛ اما تفاوت‎‎های جدی نیز با آن داشت؛ از جمله جریان راست در دنیا به هم‎گرایی با آمریکا شهرت داشت؛ در حالی‎که گروه‎‎ها و چهره‎‎های موسوم به راست در ایران، مواضع کاملا ضدآمریکایی داشتند.

به هر حال، کشور تا میانه دهه 70 تحت‎تأثیر همین مرزبندی، عمدتا عرصه رقابت دو جریان چپ و راست بود؛ جامعه روحانیت مبارز، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، حزب مؤتلفه اسلامی، جامعه اسلامی مهندسین، جامعه زینب، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و چندین گروه سیاسی، در حالی‎که به‎کارگیری واژه «راست» برای این را جریان سیاسی نمی‎پسندیدند؛ عمدتا در این جریان تعریف می‎شدند و مجمع روحانیون مبارز، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، انجمن اسلامی معلمان، دفتر تحکیم وحدت و… در طیف «چپ» گرد هم آمده بودند و به‎خاطر تطبیق بیشتر با جریان جهانی چپ، تلاش می‎کردند از خود مواضع ضدآمریکایی رادیکال‎تری نیز بروز دهند تا «چپ» بودن آن‎‎ها نمود بیشتری داشته باشد. طیف‎بندی مجلس نیز همین‎گونه شکل گرفت. مجلس سوم با اکثریت چپ و اقلیت راست و مجلس چهارم و پنجم با اکثریت راست و اقلیت چپ!

در این میان با تشکیل گروه کارگزاران سازندگی از میان دولت‎مردان دولت آقای هاشمی رفسنجانی با مواضعی کاملا منطبق با جریان راست – به‎معنای واقعی کلمه؛ یعنی اقتصاد کاملا خصوصی وبا تأکیدبر مذاکره مستقیم با آمریکا – و ائتلاف آن‎‎ها با جریان چپ در انتخابات مجلس پنجم و تأثیرگذاری عمیق بر مواضع این جریان، تقسیم‎بندی «چپ» و «راست» در ادبیات سیاسی ایران کاملا معنا و مصداق خود را از دست داد.

با پیروزی خاتمی در انتخابات ریاست‎جمهوری، جبهه پیروز انتخابات که نخست به «جبهه دوم خرداد» شهرت یافت با بهره‎گیری از روزنامه‎‎های زنجیره‎ای و غوغاسالاری مطبوعاتی، دو واژه به واژگان سیاسی ایران تحمیل کرد. آن‎‎ها خود را «اصلاح‎طلب» نامیدند و جریان رقیب را – که حالا دیگر نمی‎توان آن‎‎ها را «راست» نامید – «محافظه کار» نام نهادند. این در حالی بود که نه «اصلاح‎طلب» واژه مناسبی برای جبهه دوم خرداد به‎شمار می‎آمد و نه «محافظه‎کار» نام درستی برای جریان موسوم به راست!

به هرحال مجلس ششم تحت‎تأثیر همین نام‎گذاری شکل گرفت و جبهه دوم خرداد با نام جعلی «اصلاح‎طلب» اکثریت آن را به‎دست آورد. جبهه دوم خرداد با رفتار‎های ساختارشکنانه، در عمل نشان داد که «اصلاح‎طلب» نیست. اما جریانی که نام «محافظه‎کار» را بر او تحمیل کرده بودند، تلاش کرد تا با بازنگری و انسجام، نام مناسب با دیدگاه‎‎ها و روش خود برگزیند و چنین بود که در آستانه دور دوم انتخابات شورا‎های اسلامی شهر و روستا جریان «اصول‎گرایی» رسما متولد شد و مجموعه گروه‎‎هایی که روزی عنوان «راست» و در مقطعی نام جعلی «محافظه‎کار» را بر آن‎‎ها نهاده بودند، با بازتعریف درست مواضع و دیدگاه‎‎های خود، تحت عنوان «اصول‎گرایی» در جریان‎‎های سیاسی کشور ظاهر شدند و مورد استقبال مردم نیز قرار گرفتند.

اصول‎گرایی اما از منظر مقام معظم رهبری به‎عنوان گفتمان انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفت، وایشان با تبیین ابعاد آن، آن را فراتر از یک جریان سیاسی دانستند. رهبر انقلاب اصول‎گرایی را نحله یا جریانی در مقابل دیگر جریان‎‎های سیاسی ندانستند و تصریح کردند هر جریانی که به مبانی انقلاب علاقه‎مند و پایبند است هر نامی که داشته باشد جزو اصول‎گرایان است. مشخصه‎‎های هشت‎گانه گفتمان اصول‎گرایی از دیدگاه مقام معظم رهبری عبارتند از:

1- ایمان و هویت اسلامی و انقلابی؛ ایمان روشن‎بینانه و استوار و دور از خرافه و سست‎اندیشی، فاقد تعصب‎‎های فرقه‎ای، همراه با نوآوری‎ دینی و تلاش برای تقویت ایمان به دین، انقلاب، نظام، مردم، استقلال کشور، وحدت‎ ملی و آینده‎ روشن.

2- عدالت؛ با تأکید بر رشد اقتصادی هم‎پای عدالت، کم کردن فاصله طبقاتی، ایجاد فرصت‎‎های برابر، تشویق درست‎کاری، مهار کردن متجاوزان به ثروت‎‎های ملی، مبارزه واقعی با فساد و ویژه‎خواری، رواج عدالت در بدنه حاکمیت و عزل و نصب‎‎ها و توجه به مناطق محروم و با رعایت الزامات و نیاز‎های اجرای عدالت یعنی قاطعیت و کنار گذاشتن تعارفات، ارتباط صمیمانه با مردم، ساده‎زیستی و مردمی بودن و خودسازی و تهذیب.

3- حفظ استقلال همه‎جانبه کشور و ر‎هایی از اختاپوس تحمیل‎شده فرهنگ غربی و تلاش برای تحقق استقلال سیاسی – اقتصادی کشور.

4- تقویت خودباوری و اعتماد به نفس و مبارزه با خودباختگی تحمیل تاریخی.
5- جهاد علمی و تقویت نهضت تولید علم برای افزودن بر ثروت علمی بشر و ایجاد زمینه مناسب برای شکوفایی استعداد و اعتماد به نفس جوانان ایران.

6- تثبیت و تعمیم آزادی و آزاداندیشی و نگاه به آزادی به‎عنوان بزرگ‎ترین نعمات الهی و آزاداندیشی به‎عنوان یکی از شعبه‎‎های اصلی آزادی؛ با تأکید بر لزوم مرزبندی میان آزادی و انتشار گاز‎های سمی فکری و براندازی خاموش توسط دشمن.

7- اصلاحات به مفهوم صحیح آن به‎عنوان مبانی اصول‎گرایی و درهم تنیده دانستن «اصلاحات اصول‎گرایانه» و «اصول‎گرایی مصلحانه» براساس قانون اساسی به‎عنوان معیار اصلاحات

8- شکوفایی اقتصادی و رسیدگی به زندگی مردم با حمایت از سرمایه‎گذاری، مقابله با بیکاری، کارآفرینی و تولید، مبارزه جدی با قاچاق و فساد، ثبات و شفافیت و انسجام مقررات اقتصادی، بازاریابی جهانی، استفاده صحیح از نفت و توجه همزمان به برنامه‎‎های راهبردی کشور.

تبیین گفتمان اصول‎گرایی در کلام رهبر فرزانه انقلاب، راه روشنی را فراروی جریان اصول‎گرایی قرار داد تا با سعه‎صدر، چتر اصول‎گرایی را گسترش داده و نیز مرزبندی با جریان‎‎های انحرافی، ثمرات ارزشمندی را برای کشور به بار آورند.

رویکرد مردم به اصول‎گرایان در حضور آن‎‎ها در مراکز خدمتگزاری نمود یافت و آغاز آن پیروزی در انتخابات شورای دوم شهر بود که نماد آن در شورای شهر تهران تبلور یافت. انتخاب دکتر احمدی‎نژاد به‎عنوان شهردار تهران و آغاز تلاش برای سازندگی و خدمتگزاری در شهر تهران، بستر‎های کسب اکثریت مجلس هفتم توسط اصول‎گرایان را فراهم کرد و پس از آن، ریاست‎جمهوری دکتر احمدی‎نژاد، حضور اصول‎گرایان در ارکان نظام را کامل کرد و سپس با رأی مردم، مجلس هشتم ونیز دوره نهم ریاست‎جمهوری مجدداً در اختیار اصول‎گرایان قرار گرفت.

حاصل این هم‎گرایی اصول‎گرایان، افزایش اعتماد و رضایت عمومی مردم و پیروزی‎‎های بزرگ در عرصه‎‎های سیاسی، اقتصادی، سیاست خارجی و ارتقای جایگاه ایران در عرصه‎‎های بین‎المللی است. ناکامی دشمن در تحریم علیه ایران و پیروزی‎های هسته‎ای و دستیابی به چرخه کامل سوخت هسته‎ای، پیشرفت‎‎های علمی در زمینه سلول‎‎های بنیادی، نانو تکنولوژی و…، اجرای موفق سهمیه‎بندی بنزین و جلوگیری از نابودی منابع کشور و قانون هدفمند کردن یارانه‎ها به‎عنوان گام‎های بزرگ برای تحقق عدالت و نیز اجرای هزاران پروژه بزرگ و کوچک عمرانی برای آبادانی ایران عزیز مهم‎ترین دست‎آورد‎های حضور اصول‎گرایان در عرصه‎‎های خدمت‎گزاری به‎شمار می‎آید.

واقعیت آن است که علی‎رغم دست‎آورد‎های ارزشمند در دهه اخیر و با حضور اصول‎گرایان در سنگر‎های خدمت‎گزاری، هنوز تا تحقق اهداف انقلاب فاصله زیادی داریم و مردم از مشکلات جدی چون تورم، گرانی و بیکاری رنج می‎برند و کشور برای دستیابی به طراز جمهوری اسلامی و زیرساخت‎‎های مناسب در زمینه صنعت، کشاورزی، حمل و نقل، راه‎آهن و در نهایت تحقق یک کشور مدرن و پیشرفته همراه با عدالت اجتماعی و رفاه عمومی با حفظ ارزش‎‎های دینی و انقلابی راه طولانی پیش‎رو دارد. لذا انتظار می‎رود، اصول‎گرایان با چتر فراگیر و سعه‎صدر و مرزبندی با دشمنان انقلاب، فتنه‎گران و جریان‎‎های انحرافی و پرهیز از هرگونه تفرقه و اختلاف فرصت‎سوز، برای قدرشناسی از اعتماد مردم و توسعه و گسترش خدمت‎گزاری مهیا شوند و با بهره‎گیری از همه توان و استعداد خود و پایبندی به منشور اصول‎گرایی نویدبخش دوران تازه‎ای از خدمت‎گزاری و حل مشکلات جامعه باشند. انتخابات مجلس نهم عرصه دیگری برای آزمون اصول‎گرایان است که باید منتظر رفتار آن‎‎ها و رویکرد مردم برای تعیین سرنوشت آن بود

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.